چیزهای کمی از پلنگ ایرانی می دانیم
ضعف تجهیزات و مطالعات سیستماتیک دقیق وضعیت حفاظتی و تعداد پلنگ ایرانی را در هاله ای از ابهام قرار دادهاست.
با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست خراسان رضوی، در این پروژه از پیشرفته ترین ابزار و فناوری موجود در دنیا بهره گرفته شده و تا به حال پنج پلنگ در این مدت زنده گیری و مجهز به ردیاب ماهواره ای شده اند. محمد صادق فرهادی نیا، مدیر این پروژه در حال انجام پایان نامه دکتری اش در رشته جانورشناسی در دانشگاه آکسفورد است. به همین مناسبت با او درباره این مطالعه و همین طور وضعیت پلنگ ایرانی، آنچه درباره اش می دانیم و راهکارهای حفاظت از بزرگترین زیرگونه پلنگ در جهان گفتگویی داشتیم:
- در واقع اطلاعات تاریخی ما خیلی کامل نیست و به این باز می گردد که مثلا افراد مسن می گویند ما اینجا پلنگ دیده ایم یا در مناطقی سابقه دیده شدن پلنگ به کرات دیده شده است. در میانگین جهانی پلنگ چیزی بین ۶۵ تا ۷۵ درصد محدوده زیستی سابقش را از دست داده است اما وقتی روی زیرگونه هایی مثل پلنگ ایرانی در غرب آسیا که از افغانستان و ترکمنستان و بخش عمده ای از ایران و کمی از عراق و قفقاز و ترکیه پراکندگی دارد، متمرکز می شویم در می یابیم که این از دست رفتن زیستگاه تقریبا ۸۵ درصد است.
دو برابر تراکم پلنگ در پارک ملی گلستان است. در حقیقت این موضوعات به ما نشان می دهد هر چند این گونه پراکنش گسترده ای دارد اما در هر جا مانند گونه ای متفاوت رفتار می کند و نمی توانیم آن چیزی را که در هند یا آفریقا درباره پلنگ به دست آمده است، در مورد کشورمان هم درست فرض کنیم. این یکی از چالش های ما با سازمان محیط زیست برای اخذ مجوز برای زنده گیری پلنگ بود؛ آنها می گفتند برای چه می خواهید این کارها را انجام دهید. ما هم می گفتیم اصلا مهم نیست که صدها مقاله درباره پلنگ چاپ شده است، درباره ایران چه می دانیم؟
در مقاله شما آمده در حال حاضر به صورت رسمی و قانونی ۱۷ درصد زیستگاه پلنگ در جهان حفاظت شده است؛ این رقم در مورد ایران چقدر است؟
- این رقم در مورد ایران بین ۲۵ تا ۳۰ درصد است اما موضوع اصلی این است که پلنگ بیشتر کیوانی کوه زی است و کوه محل تامین آب است. طبیعتا هر جا آب باشد برای انسان هم بسیار مهم است، بنابراین عملا این امکان وجود ندارد که هر جا پلنگ هست حفاظت شده اعلام شود و لزومی ندارد همه مناطقی که پلنگ دارند، پارک ملی باشد. پلنگ می تواند نزدیک انسان زندگی کند، مسئله این است که مردم پلنگ را نکشند.
- بله؛ چون هر روز فشار بر منابع طبیعی بیشتر می شود و باید بتوانیم همین چیزی که امروز باقی مانده است را حفظ کنیم. بنابراین ما نباید همه چیز را تسلیم کنیم، یعنی باید تعدادی از مناطق اصلی را حفظ کنیم و به دور از دسترس انسان و بکر نگه شان داریم. چند عامل در تعیین این مناطق مهم هستند. به عنوان نمونه، دگرگونی های ژنتیکی. یعنی اگر جایی تنوع ژنتیکی متفاوت دارد حتما باید حفظ شود.
از آنجا که تنوع ژنتیکی بسیار مهم است اکثر مناطقی که تنوع ژنتیکی بالایی دارند، امروزه به مناطق حفاظت شده و پارک ملی ها تبدیل شده اند اما اگر این تنوع ژنتیکی هنوز در مناطق حفاظت شده قرار ندارد، نباید از آن ناامید شد. پلنگ می تواند آنجا هم زندگی کند و ایجاد مناطق حفاظت شده تنها مکانیزم حفظ پلنگ نیست.
نظر کاربران
اگه مسولین مملکتی ما هستن این پلنگهای بدبخت رو هم به سرنوشت یوزها دچار می کنن یادمه چندسال پیش وسط منطقه زندگی پلنگهای استان اراک مجوز بهره برداری معدن سرب رو دادن و باعث ازبین رفتن چندگونه گیاهی فرار جانوران از اون منطقه شد. یادمه چند سال پیش کشاورزان فرانسوی اعتراض کرده بودن که حق اسیب رسوندن بهگرگ هایی که به دامهاشون اسیب میرسونه رو نداشتن و فقط میتونستن اونها رو با ترقه بترسونن و اگر کوچکترین اسیبی به گرگی میزدن شکاربان ها سریعا می فهمیدن و فرد خاطی رو دستگیر میکردن و مجازات سنگین در انتظار اون فرد بود اما اینجا
این حیوان زیبا و معصوم چه ظلمی در حق انسانها میکنه که می کشنش؟؟ اصلا برای چی یک موجود زنده دیگه رو باید کشت؟ اینا که آدمخوار نیستند!