وب سایت بازده: به نظر میرسد که این روزها همه خود را "کارآفرین" مینامند. صحبتهای زیادی دربارهی رها کردن شغل فعلیتان، دنبال کردن رویاهایتان، کسب درآمد حتی در زمان خواب و زندگی همراه با شور و هیجان میشنوید. و گاهی آنچنان مدهوش این داستانها میشوید که تصمیم میگیرید بعد از نوشیدن فنجان چایتان بروید و کسب و کار خود را راه بیندازید.
همهی اینها فوقالعاده هستند. اما، چیزهای زیادی وجود دارند که کارآفرینان مشتاق نمیشنوند. چیزهایی هستند که هیچکس دربارهی شروع یک کسب و کار به شما نخواهد گفت، و من فکر میکنم وقت آن رسیدهاست که یک نفر آنها را با شما در میان بگذارد.
کارآفرینی انتخاب من نبود. من یک شغل با درآمد شش رقمی و جایگاه خودم را در محل کار را برای کارآفرین شدن ترک نکردم، حتی برای یادگیری روند کار به مدرسهی کسبوکار هم نرفتم.
من در خیابانها کسب و کار را آموختم…شوخی کردم! زمانی که یک کسبوکار را برای "دِل" ایجاد و مدیریت میکردم، شیوهی به وجود آوردن و مدیریت کسبوکار را یاد گرفتم. من در یک اتاقک کار میکردم و زمانی که اخراج شدم، تجربیات زیادی را با رنج و زحمت بهدست آوردم.
شروع یک کسب و کار جدید، سفری باورنکردنی و جذاب است. البته چیزهایی وجود دارند که باید به آنها دقت میکردم، اما کسی آنها را با من در میان نگذاشت. در ادامه با بازده همراه باشید و ۱۰ چیزی را که هیچکس دربارهی شروع کسب و کار جدید به شما نخواهد گفترا بخوانید.
۱. برای شروع کسب و کار خود به اندازهی کافی خوب هستید اما برای برنده شدن هنوز آماده نیستید.
شما باید همیشه پیشرفت کنید و برای کارتان وقت بگذارید تا هر روز بهتر از روز قبل باشید. نباید آنقدر صبر کنید تا قبل از شروع کار تمام دانش لازم را کسب کنید (شما باید همیشه در حال کسب دانش باشید)، اما قبل از رسیدن به جایی که مد نظرتان است، باید بیشتر از آنچه اکنون میدانید، یاد بگیرید.
مهارتها و استعدادی که همین حالا دارید، برای شروع کمکتان میکند، اما برای موفقیت باید بهتر شوید. شما نمیتوانید به پیروزی برسید اگر هرگز مهارتهایی که شما را به این کار کشاند، بهبود ندهید.
۲. شما باید خود را در اولویت قراردهید.
اگر نتوانید از خودتان مراقبت کنید، نمیتوانید از دیگران نیز مراقبت کنید. این مراقبت شامل آموزش، هدایت، تربیت، راهنمایی و هر کار دیگری که برای رهبری کردن لازم است، میشود. اگر نتوانید خودتان را هدایت کنید، قادر به هدایت دیگران نیز نخواهید بود.
شما همچنین باید وظایف و فعالیتهایتان را اولویتبندی کنید، این کار باعث میشود به اهداف خود برسید. زمانی که یک کسبوکار جدید را شروع میکنید، نه تنها باید بدانید انجام چه کارهایی لازم است، بلکه باید متوجه باشید که خودتان باید این کارها را انجام دهید و مطمئن شوید که تمام کارها در پایان روز تکمیل میشوند.
این شما هستید که باید پایتان را از روی ترمز بردارید و گاز بدهید!
۳. شما باید نخستین مشتری خودتان باشید.
اگر از محصولات و خدمات خودتان استفاده نمیکنید، چرا دیگران باید استفاده کنند؟ به علاوه، با استفاده از محصولات خودتان، میتوانید آنها را آزمایش و ارزیابی کنید، و دقیقا بدانید که سری دوم محصولاتتان چهطور باید باشند.
بسیاری از کارشناسان داروی خودشان را استفاده نمیکنند. چند طراح وب میشناسید که وبگاهشان طراحی ضعیفی داشته باشد؟
بهترین سرآشپزها کسانی هستند که غذا را قبل از فرستادن به میز مشتری، امتحان میکنند. دربارهی خودم هم باید بگویم که، مشاورها آنچه که به ارباب رجوع خود یاد میدهند، به کار نمیبرند. اگر میخواهیم در کسبوکار خود موفق شویم، باید این روند را تغییر بدهیم؛ اگر میخواهیم دیگران محصولات ما را استفاده کنند، باید خودمان هم از محصولاتمان استفاده کنیم.
۴. شما باید بزرگترین طرفدار خود باشید.
اگر خودتان از خودتان حمایت نکنید، چرا دیگران باید چنین کاری بکنند؟ در آغاز، باید بزرگترین طرفدار خودمان باشیم. باید تیم حمایتی خودمان باشیم. باید از خودمان حمایت کنیم و از آنچه باور داریم دفاع کنیم.
گاهی اوقات ممکن است یکه و تنها باشید، اما برای شروع تنها بودن غیرقابل اجتناب است. من اغلب کارآفرینانی را میبینم که از ترویج و تبلیغ خود هراس دارند. آنها میترسند که "متکبر" خطاب شوند یا به عنوان آدمهایی شناخته شوند که بیشرمانه خود را تبلیغ میکنند.
۵ بیش از تصورتان باید کار و تلاش کنید.
ابدا شوخی نمیکنم! موفق شدن (نه فقط در کسبوکار بلکه در ورزش، زندگی، عشق و غیره) زمان، تلاش، خون دل خوردن، عرق ریختن و اشکهای زیادی میطلبد؛ احتمالا بیشتر از آنچه تصورش را دارید!
اگر هنوز کارتان را شروع نکردهاید، در مرحلهی "ماه عسل" تلاش برای خلق کسبوکار جدیدتان به سر میبرید. ذهنتان حول قدم زدن در ساحل، دیر خوابیدن، گشتن دور دنیا و غیره میچرخد، اما در واقعیت چنین چیزی وجود ندارد. روزهای طولانی، شبهای طولانی، هفتههای طولانی، آخر هفتههای طولانی، همه و همه صرف ساختن رویا و زندگی جدیدی میشود که برایتان خوشبختی به همراه دارند.
غلو نمیکنم، اما دیروز من ۱۳ ساعت به طور پیوسته کار کردم. در نهایت، خسته شدم، اما عاشق کل فرآیند بودم. دیدگاه من این است که انجام هر کار ارزشمندی، تلاش زیادی میطلبد و شما نه تنها باید در خودتان بلکه برای موفقیت کسبوکارتان سرمایهگذاری کنید.
۶. چیزهایی وجود دارند که باید کنار بگذارید، اگر میخواهید پیروز شوید.
تقریبا هر هفته با یک نفر صحبت میکنم که میخواهد کسب و کار جدیدی را شروع کند یا کسبوکار فعلی خود را بهبود دهد؛ اما خواهان فداکاری و حذف بعضی چیزها از برنامهی زمانی خود نیست. قطعا در تقویم شما چیزی وجود دارد که (هر چه که باشد! ) باید آن را ابطال یا حذف کنید، اگر میخواهید برای تحقق رویا و کسبوکارتان زمان صرف کنید.
بله، شما میتوانید زمانی را برای استراحت، گذراندن با خانواده، دوستان، بچهها و غیره برنامهریزی کنید، در واقع باید هم چنین کاری بکنید، اما اگر میخواهید موارد قابل حذف را به دقت بررسی کنید، بهتر است روی کارهایی تمرکز کنید که باید انجام بپذیرند.
۷. نخستین ایدهی شما لزوما بهترین ایدهی شما نیست.
ایدهها فراوان و ارزان هستند. اگر برای شروع یک کسب و کار برنامهریزی میکنید، مواقعی پیش میآید که تصور میکنید ایدهتان یک ایدهی نسبتا خوب است. نمیخواهم بگویم که اینطور نیست، در حقیقت شاید ایدهی خوبی باشد. اما باید بگویم که نخستین ایدههای من معمولا بهترین ایدههایی که دارم نیستند.
نخستین ایدهی شما برای عنوان یک مطلب در وبلاگ، طراحی وبگاه یا یک محصول جدید هر چه که باشد مشکلی نیست زیرا بعدها میتوان آنها را با موارد بهتری جایگزین کرد. در هنگام تولید محصولات کسب تجربه میکنید و متوجه میشوید که با گذشت زمان ایدههای شما بالغتر و بهتر میشوند. در کنار گذاشتن ایدههای اولیهتان راحت باشید و اجازه بدهید که ایدههایی بهتر در ذهنتان تولد بیابند.
۸. محصول شما برای همه نیست، و قرار نیست همه مشتری شما باشند.
در شروع کار، تصور میکردم چیزی که قرار است ارائه بدهم به درد همه میخورد. در حالی که اینطور نبود و من برای شناختن مشتری ایدهآل خودم، کسی که کسبوکار من را تضمین میکند، زمان صرف کردم و یاد گرفتم که قرار نیست به همه خدمترسانی کنم. "همه" بازار هدف شما نیستند، اما شخص خاصی که مشکل خاصی دارد میتواند بازار هدف شما باشد.
به جای تلاش برای متقاعد کردن کسی که از نظر شما ارزش توجهی که به او میکنید را دارد، کسانی را پیدا کنید که از قبل آن را میشناسند.
۹. تقویم خود را از هیجانی پویا پر کنید.
زمانی که برای شخص دیگری کار میکنید، ممکن است روزهای زیادی را بیکار باشید. بیایید صادق باشیم، شما وقتی کارمند هستید، احتمالا میتوانید کار خود را در نیمی از زمانی که برای انجام آن اختصاص دادهاید، کامل کنید، درست است؟
نگران نباشید، قرار نیست شما را محاکمه کنم. من سابقا میتوانستم کارم را حتی در خواب هم انجام بدهم. اگر میخواهید کسب و کار خودتان را شروع کنید، باید هر لحظه از روز خود را به طور کامل در اختیار بگیرید و فقط چیزهایی را در برنامهی زمانی خود وارد کنید که برای رسیدن به اهدافتان مفید هستند. عشق ورزیدن به کلمهی قدرتمند "نه" را یاد بگیرید و احساس خوبی نسبت به آن داشته باشید.
۱۰. شما باید عدهای از اطرافیانتان را کنار بگذارید
شما بدون ترک کردن جایی که در آن قرار دارید، نمیتوانید به جای دیگری برسید، و گاهی اوقات این دوستان شما هستند که مانع جلو رفتن شما میشوند. قرار نیست همه در این سفر شما را همراهی کنند، و مشکلی هم نیست. دوستان واقعی شما در کنارتان میمانند و باقی دور خواهند شد. اگر دور نشوند، باید رشتههای ارتباطی بینتان را قطع کنید و آنها را پشت سر بگذارید.
ارسال نظر