تنها زندگی کردن و این همه فایده
جنبه مثبت این تغییر اجتماعی (گراییدن از گروه به فرد) آن است که این رفتار به فرد، فضایی برای تنفس می دهد و زمانی را برای وی فراهم می کند که به درون خود نگاهی بیندازد.
البته این تغییر شیوه زندگی بستگی به خودتان دارد. یعنی اول از همه باید ببینید که آیا فردی هستید که بتواند تنها زندگی کند؟ زیرا برخی افراد شخصیت بسیار وابسته ای دارند و بدون وجود دیگران قادر به مدیریت زندگی و پیشبرد کارهای روزانه شان نیستند.
بعضی ها هم آنقدر شخصیت شلوغ و اجتماعی دارند که نمی توانند لحظه ای بدون دیگران و معاشرت با آنها بگذرانند. در هر صورت اگر ویژگی های شخصیتی شما با تنها زندگی کردن همخوانی دارد، بد نیست نگاهی به مزایای این شیوه زندگی بیندازید.
کمک به فرد در کشف بعدهای تاریک شخصیتش
تنها زندگی کردن محیط کاملا انفرادی را برای فرد فراهم می کند تا به واسطه آن بتواند بدون هیچ اختلال و حواس پرتی چیزهای بیشتری درباره خود کشف کند. توانایی هایی مانند اینکه فرد بتواند نقاط قوت و ضعف، خواسته ها، انگیزه ها و الگوهای رفتاری خود را بشناسد.
اساسا، تنها زندگی کردن زمان بیشتری به شما می دهد که بر خودتان تمرکز بیشتری داشته باشید. این فراغت به شما کمک می کند توانایی های درونگرایی خود را توسعه دهید و در نهایت می تواند زندگی شما و اطرافیان تان را بهتر کند.
کمک به فرد برای طاقت آوردن زیر فشار کار
تنها زندگی کردن به شما بیشترین حد آزادی را می بخشد که به واسطه آن می توانید کمی آرام باشید و ریلکس کنید. زندگی در تنهایی به شما کمک می کند بعد از یک روز شلوغ و انبوه کارهایی که داشتید، راحت و فارغ شوید. این امر به خصوص برای افرادی که ویژگی همدلی دارند و بسیار حساسند و حجم کارهای روزانه شان را با خود به دوش می کشند مفید است زیرا این افراد اگر فشارهای روزشان را کنار نگذارند غالبا دچار بیماری های جسمی و روحی می شوند. از طرف دیگر، زندگی در خانه ای شلوغ با افراد زیاد، کار را برای شما سخت می کند و اجازه نمی دهد تا بتوانید در سکوت و آرامش کامل استراحت کنید.
کمک کردن در جهت بازگشت به خویشتن خلاق خود
تنها زندگی کردن به شما زمان و آزادی لازم را می دهد تا بتوانید احساسات و خواسته های خود را کشف کرده و روی آنها کار کنید.
بسیاری از بزرگترین نویسندگان، هنرمندان و موسیقی دانان با خود خلاق شان در تنهایی ارتباط برقرار کردند چرا که تنهایی بهترین وضعیت برای افراد است که محیطی را بیابند تا در آن فکر کنند، رویاپردازی کنند و آثار برجسته شان را خلق کنند.
هنگامی که تنها باشید می توانید هر کاری که می خواهید را هر زمان که می خواهید و هر کجا که می خواهید انجام دهید. در این شیوه زندگی، دیگر فشار ثابتی به شما تحمیل نمی شود/، دیگر وظایف خسته کننده ای ندارید که مجبور باشید انجام شان دهید و همچنین لازم نیست بیش از اندازه حواس تان به رفتار و گفته های اطرافیان تان باشد. البته زندگی با دیگران می تواند برای تان هم خوب باشد و هم بد.
جنبه مثبت زندگی در جمع و کنار دیگران این است که مهارت های واقعا سودمندی را در رابطه با زندگی به شما می آموزد. به شما این تجربه را یاد می دهد که چگونه با دیگران کنار بیایید و اینکه چگونه با سایرین به صورت مسالمت آمیز سازش کنید اما جنبه منفی این روش زندگی این است که شما را از زندگی هماهنگ، موزون و لذتبخش منع کرده و سرکوب تان می کند.
به ایجاد تعادل درونی کمک می کند
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که بسیار متصل، مرتبط و شبکه بندی شده است. این جامعه از ما می خواهد که تقریبا ۲۴ ساعته و هفت روز هفته در دنیای خارجی پر از انواع شایعات و اخبار وجود داشته و درگیر آنها باشیم. همانطور که کلینبرگ (Klinenberg)، جامعه شناس و محقق آمریکایی، اشاره می کند، «دیدن رابطه موجود میان تقاضا برای رابطه مداوم، چه به صورت آنلاین و چه در محل کار و افزایش روز افزون در زمانی که برای خودمان صرف می کنیم، کار سختی نیست.»
افرادی که تنها زندگی می کنند فرصت زیادی برای تمرکز دارند و به این ترتیب می توانند تمرکز و تعادل درونی بیشتری در خود به وجود آورند.
به ایجاد روابط عمیق تر کمک می کند
تنها زندگی کردن زمان را به شما هدیه می کند. زمانی که به شما این فرصت را می دهد که بر آنچه برای بسیاری با ارزش است تمرکز کنید. زندگی با افراد دیگر باعث می شود کارهای سطحی و سرسری زیادی برای انجام داشته باشید و بی دلیل حواس تان پرت این و آن شود.
قدر دیگران را بهتر می دانید
زندگی کردن به تنهایی تعادل متناسبی در زندگی فرد ایجاد می کند. به واسطه این تعادل و هماهنگی می توانید بیشتر و بیشتر از زندگی شخصی تان لذت ببرید و همچنین بیش از قبل برای حضور دیگران در زندگی تان ارزش قائل باشید.
تنها زندگی کردن، بدون حضور کسی موجب می شود هنگامی که کسی کنارتان باشد، قدر وی را بیشتر بدانید.
هنگامی که تنها زندگی می کنید، دیگر کسی نیست که برای تان آشپزی کند، خانه را تمیز کند، لباس های بد بود یا جوراب های کثیف تان را بشوید.
از این به بعد دیگر همه چیز کاملا به خودتان بستگی دارد که چگونه مراقب خودتان باشید، چون اگر خودتان حواس تان نباشد کسی نیست که به شما و مسائل مربوط به شما رسیدگی کند.
وقتی با تجربه ناب و دست اول خود به درک این موضوع می رسید که می توانید خودکفا باشید و از خودتان مراقبت کنید، در واقع به خودتان توجه بیشتری کرده اید و برای خودتان احترام بیشتری قائل می شوید. این موضوع به نوبه خود احساس عزت نفس شما را افزایش می بخشد.
***
تنها زندگی کردن رویکرد تازه ای است که در جامعه ما نیز در حال شکل گیری و گسترش است. سرعت انتشار این پدیده در سرتاسر جهان شگفت انگیز است. از این رو گسترش آگاهی عمومی نسبت به این دیده نوظهور بسیار لازم و ضروری است. جامعه ما باید بداند تنها زندگی کردن نه تنها عیبی ندارد و مشکلی به حساب نمی آید، بلکه برای افرادی که ظرفیت این شیوه زندگی را دارند بسیار مفید هم خواهد بود.
نظر کاربران
آره همینطوره. من که خیلی راضیم
پاسخ ها
من یک زن هستم و مجبورم تنهازندگی کنم ولی مردم نمی گذارند
بوی خیانت میاد
ای کاش منم بتونم یه زندگی مجردی جمع و جور واسه خودم درست کنم و از شر مسائل خانوادگی و حاشیه های بی مورد و اعصاب خرد کن راحت شم
الهی آمین
پاسخ ها
اینطوری بهتره
تنهایی خیلی مزیت داره اما با نیاز جنسی چه کنه انسان ......عاطفی که بماند کسی راه حلی داره بگه
پاسخ ها
واقعا سخته.اگه نمیشه و نمیتونی باید ازدواج کنی
جامعه ما باید این موضوع تنها زندگی کردن را بپذیرد وبا ان کنار بیاید,چاره ای هم جز این ندارد مردم ما باید قبول کنند که هر کس شرایط خاص خودش را دارد وهمه مثل هم نیستن اگرچه این روش مورد قبول خیلی ها نباشد حرکت پرشتاب تغییر وتحولات منتظر کسی نمی ماند,چون همه حق زندگی کردن به روش خودشان را دارند.
بسیار خوب بلاخره مقاله ای پیدا شد ک از زاویه دیگری به تنهایی نگاه کنه....
کشف خلاقیت وقتی برای رویا پردازی و اکنون دیگر دانستن قدر کسی ک کنار شماس از مهمترین ویژگیهای تنهاییه اما کمی به زمان نیاز ه چون.در ابتدای تصمیم به تنهایی اتفاقاتی ممکنه شمارو ازین مسیر منحرف کنه
به نظرم واسه ما که طلاق گرفتیم، تنهایی بهتر از سر بار دیگران شدنه
به نظرم واسه ما که طلاق گرفتیم، تنهایی بهتر از سر بار دیگران شدنه
من هم تنها زندگی میکنم...اما میدونین چه؟ به این نتیجه رسیدم که کسایی که میخان تنها باشن یک جورایی یک مشکل دارن که متاسفانه جامعهی ما نه میتونه نه میخادکمکش کنه...جامعه قدیمی و روابط قدیمی خیلی بهتر بود...ما در زمان حال ولی با فکر زمان قدیم هستیم که هیچ کدوم ایرادی ندارن فقط نمیشه باهم تلفیقشون کرد در نتیجه افرادی مثل ما باید تنها زندگی کنن
سلام من هم موافق زندگی مجردی هستم ،سنم بالا رفته وخواستگار ندارم اگه هم داشته باشم تمایلی به زندگی مشترک ندارم ولی هزینه اش را ندارم
پاسخ ها
واقعا درکتون میکنم خیلیسخته که از سر نداری و بیکسی و بی یار.ویاوری،از سر وضعیت نابسامان بدمالی ومشکل مالی،به فکر تنها بودن بیفتی ،فقط به این خاطر که هیچکسی را نداریم و مجبوریم تنهایی رو قبول کنیم،درحالی که جسم و قلب و ذهنمون به این امر راضی نیست امٌا ناچار
عزیزم خیلی ناراحت شدم.دارم خفه میشم.چرا اینطوری شد جامعه ما
منم عاشق تنهاییم حاضرم بخاطرش از خانواده و هرچیزی بگذرم چون خودمو پیدا میکنم
متاسفانه تو جامعی ما تنهایی زندگی کردن رو یه جور بدبختی میدونن در حالی ک خیلیا با تنهایی ب پیشرفت میرسن
من با پدرو مادرم زندگي مي كردم. بعد از فوت پدرو مادرم همش با خودم مي گفتم چطوري ميتونم تنها زندگي كنم؟. بعد از گذشت يك سال كاملا به تنهايي زندگي كردن عادت كردم و اين مدل زندگي رو خيلي دوست دارم. استقلال و خود باوري و بالا رفتن اعتماد به نفس و پرورش قابليت ها ، سوغات تنها زندگي كردنه
پاسخ ها
ممنون که تجربتون رو باهامون درمیون گذاشتید
سلام
من یه پسر 17ساله هستم.متاسفانه به دلیل این که دوستانم منو درک نمیکنن و فکر میکنن که از من سر تر هستم رو به تنهایی آوردم.این موضوع حتی باعث شد که من نسبت به جنس مخالف هم بد بین بشم.چون این روزا رایج شده که همه با غرورشون دیگران رو مسخره میکنن و تنها میزارن،فکر میکنن که این کارشون باعث میشه که با کلاس به نظر بیان اما نمیدونن که شکستن دل دیگران چه عاقبتی داره.عاقبتی که باعث شده من با این سن کمم رو به تنهایی بیارم و مسیر زندگیم رو خودم به تنهایی پیش ببرم
پاسخ ها
منم سنم اندازه تو هستش دلم میخواد تنها باشم و حودم برای خودم تصمیم بگیرم چون کسی نمیتونه درک کنه...
سلام،من مردم و ۲۰ سالمه خیلی دوست دارم تنهایی زندگی کنم
تنهایی مکتب نبوغه
آدم های ضعیف نمیتونن تنها باشن :)
با سلام مطالب نوشته شده برگرفته از نظریات غرب هست . خداوند زن و مرد را برای آرامش و آسایش و خیر و برکت و سعادت دنیا و آخرت همدیگه و تولد نسل های آینده قرار داده . حالا با انتخاب غلط ازدواج ها به طلاق کشیده میشه و آقایان نالایق اقتصاد کشور را به نابودی کشاندن دلیل بر زندگی مجردی و تنهایی افراد جامعه نیست .
منم خیلی دوس دارم مستقل باشم ولی از نظر مالی وابسته خانوادمم و اصلا نمیتونم خونه مجردی بگیرم فضای خونه خیلی برام کسالت اوره هیچ استقلال و ارامشی ندارم سنمم کم نیست۲۸ احساس میکنم م سن پدر مادرمم از بس باشونم
بنظر من هم تنهایی برای افراد در برخی مقاطع زندگی ضروری هست مثلا جوانان 20 تا25 سال اگر شرایط ازدواج براشون مهیا نیست بد نیست چند سالی مستقل و بتنهایی زندگی کنند که هم سبب ارامش و خودساختگی خواهد بود وهم استقلال فکری و مالی را تقویت می کند.
در کل تنهایی خصوصا برای افراد درونگرا و حساس بسیار عالی و لذت بخش و مفید است
من يه دختر ١٧ ساله ام كه دوست دارم به يك كشور ديگه مهاجرت كنم و از صفر تا ١٠٠زندگيم رو بسازم بدون دخالت خانواده و فاميل تنها تنها...تنها بودن مي تونه عامل موفقيت باشه مثل نتيجه اين مقاله
من از تنهایی وحشت دارم ولی از ازدواج هم خیلی می ترسم چون مطمین نیستم از پسش بربیام ...حالا موندم چه کار کنم؟
من خیلی عصبی و زود رنج هستم و خیلی ترسو البته فقط در شب. 38 سالمه واردواج دوست ندارم اهل هیچ کاری هم نیستم واسه همین میخوام خودمو محک بزنم که تنهایی زندگی کنم وار نظرمالی مشکل ندارم و الان یک ماهه تنها زندگی میکنم ولی دارم عادت میکنم چون تو خونه همش ادمای وپرس و منفی دورم بودند
با سلام خدمت دوستان درسته که ادم با تنهایی میتونه موفق بشه .ارامش داشته باشه و....... ولی هرانسان سالم وعاقل بودندبا خانواده رو بیشتر دوست داره وترجیح میده تو این جامعه که تمام مردمش گرگن چطور یه خانم تنها میتونه زندگی خوبی داشته باشه به دور از ........حالا
خیلی ممنون عالی بود
من خیلی دوست دارم تنهایی زندگی کنم ولی فکر میکردم شاید کار بدی باشد و....