چرا هیچ کس دلش نمی خواهد با شما وقت بگذراند؟
سر شلوغی خودتان و آدم های دیگر را بهانه نکنید؛ حتی در روزهای شلوغ هم آدم ها به اندازه کافی برای وقت گذراندن با هم فرصت دارند؛ شاید تنهایی که شما را محاصره کرده، حاصل اشتباه هایی که در معاشرت هایتان انجام می دهید باشد.
سر شلوغی خودتان و آدم های دیگر را بهانه نکنید؛ حتی در روزهای شلوغ هم آدم ها به اندازه کافی برای وقت گذراندن با هم فرصت دارند؛ شاید تنهایی که شما را محاصره کرده، حاصل اشتباه هایی که در معاشرت هایتان انجام می دهید باشد. شاید شما هم بی آنکه بدانید به خاطر انجام اشتباهات زیر به یکی از آدم های غیرقابل تحملی که همه از آن ها گریزانند تبدیل شده اید.
آخرش هستید؟
آدم های متعصب فقط عقاید سفت و سختی در مورد موضوعات مختلف ندارند؛ تعصب آن ها وقتی خودش را به رخ می کشید که گوش شنوا برای شنیدن هیچ عقیده دیگری ندارند. برای آن ها یک سوال تنها یک جواب دارد و آن هم جوابی است که خودشان برایش در ذهن دارند. برخلاف آدم های دیگر که خودشون در مورد موضوعی عقیده ای دارند و دیگران را موظف به باور داشتن به آن نمی دانند، آدم های متعصب به هر کس که عقیقده مخالفی داشته باشد توهین می کنند و این تفاوت را ناشی از بی خردی آدم های دیگر می دانند. دیدن موضوعات از زاویه های مختلف، این آدم ها را مضطرب و خشمگین می کند و آن قدر به باور خودشان ایمان دارند که حتی شنیدن عقیده دیگران می تواند در آن ها حالت دفاعی ایجاد کند.
همه چیزدان هستید؟
فقط تعصب نیست که می تواند شما را غیرقابل تحمل جلوه دهد. اگر شما مثل یک دائره المعارف سیار، وانمود می کنید که در مورد هر چیز اطلاعات نابی دارید و در هر بحثی خودتان را شریک می کنید، طبیعی است که تحملتان برای دیگران سخت باشد. آدم های غیرقابل تحمل می توانند در مورد میزان درد زایمان فیل گرفته تا اندازه چشم های آهو اظهارنظر کننده و حتی در مورد هر موضوعی، یک خاطره شخصی هم تعریف کنند و با پشتوانه اطلاعاتی که فکر می کنند دارند، در همه بحث ها دیگران را رد کنند و با نظرشان مخالفت کنند. همیشه مخالف بودن و به رخ کشیدن اطلاعات می تواند آنها را به آدم های تنها و غیرقابل تحملی تبدیل کند.
گوش شنوا ندارید؟
غیرقابل تحمل ها شنونده های خوبی نیستند. هیچ کس نمی تواند با لذت درست شنیده شدن و درک شدن برایشان خاطره تعریف کند یا درددل هایش را پیششان ببرد. اگر شما هم جزو این آدم ها باشید، وقتی کسی سر حرف را با شما باز می کند، ده ها بار وسط حرفش می پرید و حتی در جریان صحبت کردن او هم می خواهید خودتان گوینده باشید.
گذشته از این، اگر غیرقابل تحمل باشید، به خاطر تعصب هایی که دارید، نمی توانید تنها شنونده رویدادها باشید و حتی وقتی خاطره ای را می شنوید، سعی می کنید گوینده را به خیال خودتان از نادانی بیرون بیاورید و عقایدش را اصلاح کنید. یکی از اشتباهات بزرگ آدم های غیرقابل تحمل این است که به جای شنیدن حرف های آدم ها، صحبت هایشان را مدام تحلیل و ارزش گذاری می کنند و بدون قضاوت کردن از کنار هیچ چیز نمی گذرند.
مثل آتش فشانید
غیرقابل تحمل ها مثل یک آتش فشان آماده منفجر شدن هستند و اضطرابی که با چنین ویژگی در آدم های دیگر ایجاد می کنند، می تواند همه را از آنها فراری دهد. انگار آن ها یک دنیا خشم فروخورده دارند که در هر رابطه ای سرریز می کند. برای چنین آدم هایی در هر بحثی دلیلی برای از کوره در رفتن وجود دارد و عقاید مخالف یا متفاوت آدم ها را حمله ای به خودشان تلقی می کنند و برای اینکه در این نزاع خیالی نبازند، شمشیر و سپرشان را برمی دارند و به دیگران حمله می کنند. اگر شما هم غیرقابل تحمل باشید، می توانیم بگوییم که احتمالا در سوءتفاهم سازی استادید و هر موضوع خنثایی را می توانید بیش از اندازه منفی ارزیابی کنید.
سلطان جنگل هستید؟
رابطه برابر برای غیرقابل تحمل ها معنایی ندارد. از نظر آن ها آدم ها به دو دسته تقسیم می شوند، کسانی که کنترل می شوند، کسانی که دیگران را کنترل می کنند و معمولا می خواهند کنترل کننده رابطه خودشان باشند و دیگران در گروه کنترل شونده ها جا بگیرند. به همین دلیل آدم های غیرقابل تحمل برای فرار از کنترل شدن، پیش دستی می کنند و با سلطه جویی، خودشان را به عنوان تصمیم گیرنده نهایی معرفی می کنند. چنین آدم هایی نه تنها در روابط کاری و دوستانه می خواهند نقش رییس را بازی کنند، بلکه حتی در زندگی مشترک و رابطه ای که با فرزندشان دارند هم نمی توانند خود را با دیگران برابر ببینند و به آن ها هم حق انتخاب و تصمیم گیری بدهند.
از سکوی اول پایین نمی آیید؟
حسادت یکی دیگر از ویژگی های غیرقابل تحمل هاست. آن ها نمی توانند از موفقیت و بالا رفتن کسی خوشحال شوند و همیشه در حال مقایسه وضعیت خود با دیگران هستند. آرزوهای غیرقابل تحمل ها، آروزها و خواسته های دیگران است. کافی است کسی به موفقیتی برسد تا غیرقابل تحمل ها آرزوی رسیدن به جایگاه او را در ذهنشان بپرورانند و تا به آن نقطه نرسند، آرام نگیرند. اگر شما هم جزو این آدم ها باشید، برنامه زندگی تان را از روی قدم هایی که آدم های اطرافتان بر می دارند می چینید و با توجه به پیشرفت های آن ها مسیر پیش رویشان را ترسیم می کنند.
نظر کاربران
یکی از اطرافیان من خیلی رقابت و حسادت داره، مثلاً وقتی داری درباره یک تجربه و یا خاطره ای باهاش صحبت میکنی اصلاً نمی تونه شنونده خوبی باشه چون مدام داره خودشو یا توی ذهنش یا زبانی با تو مقایسه میکنه، مثلاً وقتی داری خاطره جشن عروسیتو براش تعریف میکنی همش میگه وااااای چرا من این کار را نکردم، یا مثلاً وقتی داری از همسرت یه خاطره خنده دار تعریف میکنی هیچ وقت نمیتونه بخنده وقتی حرفهات تموم میشه یه دفعه میگه وااااای چرا شوهر من اینطوری نیست یا چرا شوهر من این کارها را بلد نیست.
من اوایل گه باهاش آشنا شده بودم مشکلی برای حرف زدن باهاش نداشتم ولی الان برای من جز غیر قابل تحمل هاست، وقتی که باهاش حرف میزنم باید همه چیزو سانسور کنم. حرف زدن باهاش اصلاً لذت بخش نیست.
پاسخ ها
دوست عزیز شاید شما اهل پز دادن هستید حسادت ایجاد میشه لطفا از خوشی های زندگیتون به کسی نگید شاید کسی دلش یخواد
این چیزا نیس- ملت بی معرفت شدن .با ادمایی میگردن که براشون منفعت داشته باشن.
پاسخ ها
کاملا درسته ....
ادمهایی که از همه توقع دارند هم خیلی رو اعصابند...
عخی
بین علما اختلاف افتاد
مجله برترین ها همیشه موضوعات جالبی از نظر مسایل کارهای خانه و روانشناسی مطرح می کند هرروز این سایت را میخوانم . متشکرم.
برای اینکه مغرونند...