مروری بر زندگی جف بزوس، مدیر عامل موفق آمازون
«جف بزوس» (Jeff Bezos) موسس و مدیر عامل شرکت آمازون، یکی از قدرتمندترین رهبران تجاری و تکنولوژیک جهان است که اکنون ارزش دارایی هایش به ۵۷ میلیارد دلار رسیده و می توان او را در مقام سومین شخص ثروتمند آمریکایی جای داد.
فروشگاه خرده فروشی که در میانه دهه ۹۰ میلادی تاسیس کرد و به خوبی در دوران حباب دات-کام توانست از آن سرپرستی کند، اکنون سالانه بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار فروش دارد.
با فروشگاه آمازون آشنایی کامل داریم و البته مدیر عامل اش را نیز از دور می شناسیم. اما بیایید نگاهی نزدیک تر داشته باشیم به سرگذشت این کارآفرین موفق، و پستی و بلندی های زندگی اش را به شکلی کوتاه از نظر بگذرانیم.
از سن ۴ الی ۱۶ سالگی، جف در مزرعه پدر بزرگ خود در تگزاس زندگی کرد، جایی که کارهای اولیه مزرعه داری و تعمیر آسیب های بادی را فرا گرفت.
پدربزرگ او، Preston Gise، نقش بسیار شگرفی در شکل گیری شخصیت وی داشت و او را با زندگی حرفه ای آشنا تر کرد. زمانی که در سال ۲۰۱۰ به جشن فارغ التحصیلی یکی از دانشگاه های معروف برای سخنرانی دعوت شده بود، گفت: «پدر بزرگم به من یاد داد که مهربان بودن، دشوار تر از باهوش بودن است.»
در جوانی عاشق سری فیلم های «Star Trek» شد و حتی خبر می رسد که اکنون هنوز نسخه های تازه این سری را عاشقانه می بیند. در زمانی که قرار بود آمازون تاسیس شود، می خواست نام فروشگاه خود را «MakeItSo.com» (هرطور شده انجامش بده) بگذارد چرا که این یکی از اصطلاحات مورد استفاده از سوی کاپیتان پیکارد (Captain Jean-Luc Picard) در این سری فیلم ها بود.
در مدرسه، جف به مدرسین خود می گفت: «آینده مردم در این سیاره (زمین) نیست.» حال تصور کنید زمانی این را به معلمین خود می گفت که صرفا یک نوجوان بود و می خواست تبدیل به یک کارآفرین در رسته فضایی شود. حالا، او شرکتی دارد به نام «Blue Origin» که همین چند وقت پیش موشک چند بار مصرف خود را با موفقیت آزمایش کرد.
در نوجوانی، یک تابستان کامل را در رستوران مک دونالد کار کرد و البته اوقات بسیار بدی را نیز پشت سر نهاد. همین شد که به سراغ تاسیس «Dream Institute» رفت؛ یک کمپ ده روزه تابستانی برای کودکان و نوجوانان. برای حضور افراد در این کمپ، نیاز بود تا هر شخص ۶۰۰ دلار به جف پرداخت کند که البته مبلغ زیادی بود، اما او توانست در نهایت ۶ ثبت نامی داشته باشد.
در نهایت به دانشگاه پرینستون رفت و در رشته علوم کامپیوتری مشغول به کسب دانش شد. پس از فارغ التحصیلی، پیشنهاد های شغلی از سوی اینتل و Bell Labs به او پیشنهاد شد اما آنها را رد کرد تا به استارتاپ «Fitel» بپیوندد.
بزوس به جای تاسیس این استارتاپ با Halsey Minor، پیشنهاد همکاری یک شرکت سرمایه گذاری به نام «D. E. Shaw» را پذیرفت. پس از چهار سال کار کردن در این موسسه، تبدیل شد به یک معاون ارشد.
در همان شرکت بود که با همسر خود، «مکنزی تاتل» (MacKenzie Tuttle) آشنا شد. همسر او در آن زمان یکی از تحلیلگران موسسه D.E. Shaw بود که البته اکنون تبدیل شده است به یک رمان نویس.
وی بعدا در همین خصوص چنین اظهار نظری داشت: «زمانی که دغدغه های فراوانی دارید، با موارد کوچک ممکن است راه خود را گم کنید. پیش خود گفتم شاید زمانی که هشتاد ساله شوم، غبطه بخورم که چرا در سال ۱۹۹۴، وال استریت را در میانه سال و در بدترین وقت ممکن رها نموده و به پاداش هایی که می توانست به من تعلق گیرد، پشت کردم.
اما حقیقت این است که وقتی هشتاد ساله می شوید، این چیزها دیگر برایتان مهم نیستند. شاید اگر در همهمه ای به نام "اینترنت" شرکت نمی کردم، بیشتر افسوس می خوردم چرا که از نظر من در همان زمان، این موضوع تبدیل شده بود به یک انقلاب دیجیتالی. زمانی که چنین به موضوع فکر کردم، تصمیم گیری بسیار آسان تر شد.»
آمازون با چنین تفکری متولد شد. مکنزی و جف به تگزاس رفتند تا برای مدتی، خودروی پدر جف را قرض بگیرند و سپس با همان خودرو رهسپار سیاتل شدند. بزوس در تمام راه، از صندلی های خالی خودرو استفاده می نمود و مسافر سوار می کرد.
بزوس کار Amazon.com را در پارکینگ (گاراژ) خانه اش آغاز کرد و بیشتر قرار ملاقات های خود را نیز در شعبه یکی از فروشگاه زنجیره ای کتاب به نام Barnes & Noble انجام می داد.
جف یک زنگ بزرگ را در محل کار قرار داده بود و هر زمان که سفارشی ثبت می شد، آن زنگ را به صدا در می آورد. کارمندهای معدود آمازون گرد هم می آمدند تا ببینند که آیا خریدار را می شناسند یا نه. چند هفته بعد، در طول روز این زنگ آنقدر به صدا در می آمد که بزوس تصمیم به جمع کردن آن گرفت.
در ماه اول تاسیس آمازون، این خرده فروشی آنلاین موفق شده بود به ۵۰ ایالت و ۴۵ کشور جهان کتاب بفرستد. رشد تا جایی ادامه پیدا کرد که جف بزوس تصمیم گرفت در سال ۱۹۹۷، سهام این شرکت را به شکل عمومی در بازار بورس عرضه کند.
آمازون علت شکل گیری بسیاری از استارتاپ های اینترنتی بود؛ استارتاپ هایی که بیشتر آنها با شکست رو به رو شده و باعث ایجاد مبحثی به نام حباب دات کام شدند. به همین دلیل تحلیلگران نام «Amazon.bomb» را به جای دات کام، برای شرکت مورد اشاره برگزیدند. در نهایت هم، چنین شد که آمازون یکی از معدود کمپانی هایی بود که توانست از این دوره سربلند بیرون آید.
گفته می شود که جف بزوس مدیری بسیار سختگیر است که می تواند به راحتی کارمندان خود را زیر سوال ببرد. شایعه ای نیز در همین رابطه به گوش می رسد که او یک متخصص و مربی هدایت تیم و رهبری را استخدام کرده تا کمک اش کند این اخلاق خود را بهبود داده و به شکل بهتری بتواند با کارمندان خود رابطه برقرار کند.
جالب است بدانید که بزوس ارائه توسط Powerpoint را در آمازون ممنوع اعلام کرد. در عوض از کارمندان می خواهد که پیشنهادات خود را در قالب متن هایی ۶ صفحه ای در اختیارش قرار دهند. می گوید این روش مدیریت بحران را کنترل می کند در حالی که استفاده از ارائه های مجهز به Powerpoint، باعث ساده اندیشی کارمندان می گردد.
در آمازون غذای رایگان در اختیار کارمندان قرار نمی گیرد. بزوس تلاش می کند تا هزینه های شرکت را تا حد ممکن پایین نگه دارد و این موضوع در فرهنگ آمازون ریشه دوانده است. در نتیجه نمی توان محیط این شرکت را با گوگل مقایسه کرد که در آن، ماساژورها در خدمت کارمندان هستند.
در سال ۱۹۹۸، بزوس تبدیل شد به یکی از اولین سرمایه گذاران در گوگل. او ۲۵۰ هزار دلار در گوگل سرمایه گذاری کرد که در سال ۲۰۰۴، زمانی که غول جستجو سهام خود را به شکل عمومی در بازار بورس عرضه کرد، ارزشی معادل ۳.۳ میلیون سهم داشت.
چنین تعداد سهمی امروز معادل ۲.۲ میلیارد دلار ارزش دارد، اما مشخص نیست که آیا آقای بزوس سهام خود در گوگل را نگه داشته یا آنها را پس از عرضه عمومی سهام گوگل، به فروش رسانده است.
امروز سرمایه بزوس ۵۷ میلیارد دلار برآورد می شود و پس از ارائه گزاش مرتبط با سه ماهه نهایی سال مالی ۲۰۱۵ و رشد کسب و کار او، ارزش سهام آمازون بالاتر رفت و او را در مقام سومین ثروتمند آمریکایی جای داد.
واشنگتن پست در سال های اخیر رشد بسیار مطلوبی را تجربه کرده و برای اولین بار گزارش شد که تعداد بازدیدکنندگان وب سایت آن در اکتبر گذشته بالاتر از نشریه New York Times بوده. در ماه نوامبر، این رکورد به ۷۱.۶ میلیون بازدید رسید؛ تقریبا سه برابر بیشتر از زمانی که بزوس هنوز آن را نخریده بود.
در انتهای سال میلادی گذشته، شرکت فضایی او به نام «Blue Origin» تاریخ ساز شد، چرا که موفق گشت برای اولین بار در تاریخ، یک موشک تجاری را به فضا پرتاب کرده و آن را با موفقیت به زمین بنشاند.
علاقه او به پرواز البته بسیار خطرناک تر بوده. در سال ۲۰۰۳ و در یک صانحه هوایی، فاصله ای اندک با از دست دادن جان خود پیدا کرد چرا که بالگرد حامل او با نقص فنی مواجه گشت و به زمین برخورد کرد. (تصویر فوق متعلق به آن صانحه نیست.)
در سال های اخیر آمازون تلاش نموده تا به عنوان یک سازنده سخت افزار نیز شناخته شود. سرویس استریم فیلم و سریال تلویزیونی تاسیس کرد و یک استریم باکس به فروش رساند در حالی که توسعه یک تلفن هوشمند را نیز در دست داشت.
این تلفن هوشمند به نام «Fire Phone»، تبدیل شد به یکی از بزرگترین شکست های آمازون. اما چنین شکستی باعث نشده تا او، بلندپروازی های خود در زمینه توسعه سخت افزار را کاهش دهد.
سال پیش در مصاحبه ای با Business Insider بیان کرد: «اگر به مجموعه محصولات ارائه شده از سوی ما بنگرید، متوجه خواهید شد که تیم سخت افزاری ما کارهای بزرگی انجام داده است: Fire TV, و Fire TV Stick. اما در خصوص تلفن های هوشمند، از شما می خواهم کمی صبر داشته باشید.»
آمازون در حقیقت کسب و کارهای بسیار دیگری را اداره می کند و اکنون شاید بتوان گفت بالاترین رشد درآمدهایش، دیگر مرتبط با خرده فروشی آنلاین نیست. پلتفرم ابری این شرکت به نام «سرویس های تحت وب آمازون - Amazon Web Services»، سال گذشته درآمدی بالغ بر ۸ میلیارد دلار به ارمغان آورد.
در پایان باید گفت که نباید انتظار داشته باشیم بزوس به همین زودی، دست از ایده های جدید بکشد. جف در مصاحبه سال پیش خود گفت: «نکته ای مهم وجود دارد که باید به آن توجه کرد: شرکت هایی که موارد تازه را امتحان نمی کنند، شرکت هایی که شکست خوردن را در آغوش نمی کشند، در نهایت در موقعیتی مستاصلانه جای خواهند گرفت؛ نقطه ای که تنها امیدشان، کسب درآمد از محصولاتی است که مدت ها آن را داشته اند.»
نظر کاربران
من جف بزوس آینده ی ایرانم
پاسخ ها
خندیدیم