نگاهی به دغدغه های نسل پرحاشیه ایران
تغییرات در رفتارها و سبک های زندگی جوانان ایرانی، چند مشخصه دارد که آنها را از هم سالان شان در کانادا- و احتمالا در بسیاری از کشورهای دیگر- متمایز می کند.
1- تغییرات و تصمیمات مربوط به سبک زندگی، نوعا با تکان های شدید عمدتا سیاسی همراهند؛
2- گرایش به سوی افراط و مبالغه دیده می شود؛
3- تاثیرپذیری شدیدی از عوامل غیربومی در جریان است؛
4- ناامیدی از آینده تقریبا سیطره دارد؛
5- دل آزردگی از کمبود امکان انتخاب در میان آنان شایع است و این دل آزردگی به مبنایی برای بسیاری از تصمیم های شان تبدیل شده است؛
6- فقدان قهرمان یا سرمشق اجتماعی و فردی در زندگی جوانان مشهود است؛
7- دغدغه های اقتصادی سیطره ای نامعمول دارند؛
8- حساسیت به موضوع برابری جنسیتی در میان پسران پایین است؛
9- زندگی اجتماعی در حال کوچ به دنیای مجازی است.
در ادامه توضیح مختصری درباره هریک از این موارد می دهم.
تغییرات و تصمیمات مربوط به سبک زندگی، نوعا با تکان های شدید عمدتا سیاسی همراهند. در مقایسه با کانادا، جوانان ایرانی از اطلاعات و اخبار دنیا باخبرترند و مسائل سیاسی کشورشان را هم بیشتر دنبال می کنند؛ اما این حساسیت بالاتر سیاسی، به صورتی مستمر و یکنواخت، در زندگی آنان جریان ندارد، بلکه بیشتر به صورت حرکت های انفجاری- یعنی حرکاتی که با سرعت زیادی شکل می گیرند و با همان سرعت هم از رمق می افتند- پدیدار می شوند.
این روحیه می تواند در لحظاتی، مشارکت سیاسی درخور توجه و شایسته تحسینی را رقم بزند و در لحظاتی دیگر، به ویژه در صورت نتیجه ندادن سریع یک حرکت سیاسی، موجی از سرخوردگی و دلزدگی سیاسی به بار آورد. خصوصیت طبیعی نوسانات بزرگی از این نوع این است که منجر به تصمیم های بزرگی در سبک زندگی افراد می شوند که خاص لحظات منحصر به فرد فراز و فرود جنبش های سیاسی هستند و ویژگی پایدار و مستمری ندارند.
گرایشی به سوی افراط و مبالغه دیده می شود
بسیاری از عناصری که زندگی جوانان را شکل می دهند، خصوصیتی جهانی دارند؛ مانند آشنایی و سهولت بیشتر در استفاده از تکنولوژی های جدید ارتباطی، مشارکت بیشتر در فعالیت های ورزشی، مسافرت های خارجی و... . اما در میان جوانان ایرانی میزانی از افراطی و مبالغه دیده می شود که تناسب چندانی با مقتضیات زندگی روزمره آنها ندارد؛ برای نمونه وسعت استفاده از تلفن های هوشمند، که فقط در شرایط وجود اینترنت پرسرعت و در دسترس بودن آسان آن معنادار است، در میان جوانان ایرانی که به چنین خدماتی کمتر دسترسی دارند، چندان ملموس نیست. به عنوان فردی که همیشه میان ایران و کانادا در رفت و آمد هستم، از بسیاری از تحولات جدید در عرصه تکنولوژی ارتباطی در ایران- بیشتر به دلیل وسعت استفاده از آنها در ایران- خبردار می شوم. به نظر می رسد در میان جوانان ایرانی، استفاده از چنین امکاناتی، به خودی خود، موضوعیت دارند، صرف نظر از اینکه آیا در خدمت رفع نیازی واقعی هستند یا نه.
تاثیرپذیری شدیدی از عوامل غیربومی در جریان است
پیشرفت های وسیع اخیر در تکنولوژی های ارتباطی، نسل جوان را در همه کشورها به نسلی جهانی تبدیل کرده است که در نتیجه آن، مشابهت بسیاری میان رفتارها، نقطه نظرها، طرز بیان و سبک های زندگی افراد واقع در این گروه سنی در کشورهای مختلف ایجاد شده است. نسل جوان ایرانی نیز از این امر مستثنا نیست. شناخت این ویژگی، امری مهم در سیاست گذاری های مربوط به جوانان و یافتن منشا گرایش و تغییرات رفتاری آنان است.
ناامیدی از آینده تقریبا سیطره دارد
ناامیدی در میان نسل جوان ایرانی، از جمله موارد قابل تامل است؛ اگرچه در کشورهای دیگر نیز هرازچندگاهی موج های ناامیدی گریبان نسل های جوان تر را می گیرد- به خصوص که در دوره های رکود اقتصادی، جنگ خارجی، تضادهای خونین داخلی، و...- اما این فراز و نشیب ها برای جوان ایرانی در سطح بالاتر اتفاق می افتد و نوعی استمرار را نشان می دهد.
مجموعه عکس نا امیدی جوانان ایرانی اثر «نیوشا توکلیان»
ویژگی دیگری که شاید آن را بتوان با ناامیدی مرتبط دانست، میزان ناشاد بودن افراد است. براساس نموداری که مقایسه ای است میان پنج کشور کانادا، آمریکا، ترکیه، مصر و ایران، براساس داده های پیمایش ارزش های جهانی در سال 1379، جوانان ایرانی بالاترین میزان ناشاد بودن را داشته اند.
دل آزردگی
دل آزردگی در میان جوانان ایرانی شایع است و این دل آزردگی، به مبنایی برای بسیاری از تصمیم هایشان تبدیل ه است. شعاع دایره تصمیم گیری های فردی برای نسل جوان ایرانی به نظر کوچک تر از آنی است که برای نسل جوان کانادایی وجود دارد. این محدودیت، نوعی از دل آزردگی را از جامعه و نهادهای عمده آن- نظیر مدرسه، خانواده، دولت و...- در میان آنان ایجاد کرده است که منشا بسیاری از کج رفتاری ها و نیز تصمیمات آنها می شود. این امر، به خصوص در میان جوانان ایرانی مهاجر، مشهود است و یکی از اصلی ترین دلایل شان برای مهاجرت بوده است.
فقدان قهرمان یا سرمشق اجتماعی و فردی در زندگی جوانان مشهود است
در همه جوامع، داشتن نوعی قهرمان یا سرمشق اجتماعی یا فردی، نقش زیادی در شکل دهی به مسیر زندگی جوانان ایفا می کند؛ کانونی برای انرژی های نهفته و فراوان آنان و ساختاری برای تصمیم گیری های شان فراهم می کند. معمولا قهرمانان نقشی وسیع تر و ملی بازی می کنند، و تعداد و تنوع آنها نیز کمتر است؛ اما سرمشق های اجتماعی و فردی به تعداد بیشتری وجود دارند و به همین دلیل، می توانند نقش مثبت خود را برای سلیقه ها و زیرگروه های متعدد و متنوعی ایفا کنند. ناتوانی گفتمان های دولتی در ایجاد و معرفی چنین مدل هایی- که خود بحث مجزا و مفصلی می طلبد- عملا جوان ایرانی را به سوی افرادی سوق داده است که در زمینه های ورزشی یا سرگرم کننده، نقشی داشته اند و بیشتر، نان شهرت خود را می خورند تا داشتن دستاوردها و ویژگی های انسانی برتر.
دغدغه های اقتصادی سیطره ای نامعمول دارند
دغدغه های اقتصادی در میان جوانان ایرانی، بسیار بالاست و وجود چنین دغدغه هایی در این سنین، که زمان فعالیت های دیگرخواهانه و اجتماعی و عام المنفعه است، غیرمعمول و مضر است. در میان جوانان کانادایی هم دغدغه اقتصادی بالاست؛ اما شکل ظهور آن متفاوت است. در آنجا دغدغه اقتصادی خود را به صورت نگرانی برای یافتن کار نشان می دهد؛ در حالی که در جوان ایرانی این دغدغه به صورت نگرانی برای یافتن پول خودنمایی می کند.
شاید دلیل این تفاوت این باشد که جوان کانادایی تقریبا مطمئن است که پول را جز از طریق کار کردن نمی توان به دست آورد، در حالی که برای جوان ایرانی را های بسیار دیگری در دسترس است. نظیر خرید و فروش وسایل لوکس مانند اتومبیل، تلفن، وسایل کامپیوتری، کارهای دولتی به دست آمده از طریق ارتباطات و از همه مهم تر، تکیه بر منابع خانواده.
حساسیت به موضوع برابری جنسیتی در میان پسران پایین است
نگرانی از نابرابری جنسیتی و حساسیت به استفاده از زبانی عاری از پیش داوری های جنسیتی در میان جوانان کانادایی بسیار شایع تر است. اما سطح این حساسیت در میان پسران جوان ایرانی به طور چشمگیری پایی ست. شاید بتوان چنین گمانه زنی کرد که محدودیت ها و نظارت ها در روابط میان دختران و پسران جوان در ایران، عکس العملی مخالف در میان جوانان ایجاد کرده که گرچه در تقابل با نگاه حاکم است، اما طبیعتی مشابه آن دارد؛ به عبارت دیگر حساسیت شدید، موجب حساسیت زدایی جنسیتی در میان پسران ایرانی شده است.
زندگی اجتماعی در حال کوچ به دنیای مجازی است
در سی و چند سال اخیر، ماهیت روابط اجتماعی جوان ایرانی دچار تحولی بنیادی شده است. از یک سو، میزان اوقات فراغتی که این جوانان با خانواده های خود می گذرانند پی در پی در حال کاهش بوده است و جای آن را وقت گذرانی با دوستان گرفته است و از سوی دیگر، در همین دوره، دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی پدید آمده و رو به گسترش گذاشته اند. نتیجه این دو روند تقریبا هم زمان، این شده است که روابط خانوادگی در دنیای واقعی جای خود را به روابط دوستی در دنیای مجازی داده است.
با توجه به ماهیت ویژه شبکه های اجتماعی، تحول مذکور به معنای جایگزین شدن ساده یک نوع رابطه اجتماعی فردی شده است؛ یعنی امتدادی از یک زندگی کاملا فردگرایانه. پیامد این تحول، گسترش نوعی افراط از فردگرایی در میان جوانان ایرانی است که تاثیر عمیق خود را در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی آنها به جای خواهد گذاشت.
پی نوشت:
• عبدالمحمد کاظمی پور، مولف کتاب «نسل ایکس: بررسی جامعه شناختی نسل جوان ایرانی» است. وی در حال حاضر استاد جامعه شناسی دانشگاه لتبریج در کاناداست و پیش تر، عهده دار کرسی پژوهشی مهاجرت و تغییرات فرهنگی در دانشگاه مموریال کانادا بوده است.
ارسال نظر