هوندا: من در ۹۹درصد کوششهایم شکست خوردم
هوندا تلاشهای شبانهروزی برای طراحی اختراعش را آغاز كرد و در این راه تمام پساندازش را صرف ایدهاش كرد اما سالها تلاش و زحمت هوندا به نتیجه نرسید، زیرا جواب كارخانه تویوتا درباره اختراع هوندا منفی بود.
برترین ها: «دنیای چرخها» مجله مورد علاقه پسربچه نوجوانی بود كه هر روز با علاقه صفحاتش را ورق میزد و تنها مجلهای بود كه او وقتش را پای دیدن تصاویر و مقالاتش صرف میكرد تا اینكه روزی، آگهی استخدام یك شركت اتومبیلسازی نظرش را به خود جلب كرد. آگهی درباره استخدام شركت «آرتی شوکاتی توکیو» بود كه به یك شاگرد تعمیركار نیاز داشت.
پسر بدون هیچ معطلی درخواست كارش را به شركت داد و با تصمیمش موافقت شد. علاقه به اتومبیل و داشتن جدیت در كار، باعث شد كه مدیر شركت به او پیشنهاد باز كردن شعبهای در دهكدهاش بدهد و او مجبور بود گاهی اوقات تمام شب را نیز كار كند. تقریبا ۲۰سالش بود كه سرانجام تصمیم گرفت به صورت مستقل كار كند و در كنار این فكر، جرقه دیگری نیز به ذهنش خطور كرد و آن ثبت اختراعش بود. نوجوان خوشذوق اما با جیب خالی، كسی نبود جز«سوئی چیرو هوندا» كه در سال ۱۹۳۸ دانشجوی فقیری بود كه تنها آرزویش این بود كه یك حلقه پیستون طراحی كند و آن را به شركت تویوتا بفروشد. او برای این كار پساندازهای كمش را صرف خرید قطعه میكرد و حتی جواهرهای زنش را نیز فروخت.
هوندا تلاشهای شبانهروزی برای طراحی اختراعش را آغاز كرد و در این راه تمام پساندازش را صرف ایدهاش كرد اما سالها تلاش و زحمت هوندا به نتیجه نرسید، زیرا جواب كارخانه تویوتا درباره اختراع هوندا منفی بود. جواب منفی تنها به شركت تویوتا ختم نشد. فكر میكنید واكنش استادان و دانشجویان در برابر اختراع هوندا چه بود؟ هیچ كس نظر موافقی در مورد اختراع او نداشت و علاوه بر این همه او را مورد تمسخر قرار دادند. تصورش را بكنید، اگر این شرایط برای هر فرد دیگری به وجود میآمد، مطمئنا دلسرد میشد اما هوندا نه تنها دلسرد نشد بلكه ۲ سال دیگر از وقتش را برای تحقیقهایش در مورد اختراعش صرف كرد، زیرا یكی از فاكتورهای مهم و اصلی برای موفقیت را در اختیار داشت و آن چیزی نبود جز پشتكار و داشتن هدف. هوندا تصمیم گرفته بود هدفش را به انجام برساند و در این راه تحت تاثیر هیچ نظر مخالف و مانعی قرار نگرفت اما «انعطافپذیری» یكی دیگر از فاكتورهای موفقیت هوندا بود، زیرا بعد از اولین شكست، تصمیم گرفت تغییراتی در اختراع خود به وجود بیاورد. او قطعا كمی هم دلسرد شده بود اما البته نه آن اندازه كه او را از ادامه كار منصرف كند. هوندا در تلاش دوبارهاش تصمیم گرفت اختراعش را با كیفیتی بهتر به كارخانه ارائه دهد و این بار موفقیت را در آغوش كشید و كارخانه تویوتا اختراعش را خرید.
بعد از اینكه كارخانه تویوتا اختراع هوندا را خرید، او تصمیم گرفت اختراع خود را وسعت بدهد و كارخانه تولید حلقه پیستون را به زودی راه بیندازد. در آن زمان ژاپن درگیر جنگ جهانی دوم بود و سیمان در كشور با كمبود جدی رو به رو شده بود. هوندا برای راهاندازی كارخانهاش به سیمان نیاز داشت اما تجربه شكست اول به هوندا یاد داده بود كه وقتی هدفی را در ذهنت شكل دادهای، باید آن را به سرانجام برسانی، حتی اگر موانع بزرگی بر سر راهت قرار بگیرد. با این افكار او و همكارانش شبانهروز تلاش كردند تا مشكل سیمان را برطرف كنند و این مشكل برطرف شد و هوندا توانست كارخانهاش را راهاندازی كند. اما شكست بزرگی بر سر راه هوندا بود. در طول جنگ، ایالاتمتحده كارخانه هوندا را بمباران كرد و هوندا به دلیل این اتفاق،كارخانهاش را به تویوتا فروخت. دوران بعد از جنگ هم مشكلات خودش را داشت. ذخایر كشور بسیار پایین آمده بود و هوندا حتی برای اتومبیل شخصیاش با كمبود سوخت رو به رو شده بود اما یك سؤال بزرگ هوندا را از این بحران نجات داد.
بعد از مشكلاتی كه جنگ جهانی دوم برای كشور ژاپن به وجود آورد و فروش كارخانه هوندا و اوضاع مالی بد اقتصادی كه همه مردم را تحت تاثیر قرار داده بود، باز هم برای هوندا جای ناامیدی باقی نگذاشت. او سؤال بزرگی را در ذهنش مطرح كرد: «با همه این مشكلات آیا با وجود وسایل اندكی كه در اختیار دارم، راه دیگری برای كسب درآمد وجود دارد؟» موتور كوچكی در اتاق هوندا وجود داشت، او آن را روی دوچرخهاش سوار كرد و آن لحظه تنها هوندا بود كه شاهد اختراع اولین موتورسیكلت جهان بود. او تصمیم گرفت این اختراع را به تولید انبوه برساند اما با آن وضعیت مالی بد، انجام این كار تقریبا غیرممكن بود.
هوندا نامهای به تمام صاحبان فروشگاههای دوچرخهسازی فرستاد و از آنها خواست كه در این طرح سرمایهگذاری كنند. از بین 18 هزار نامهای كه هوندا برای صاحبان فروشگاهها فرستاد، 3 هزار نفر به پیشنهاد هوندا جواب مثبت دادند و با این استقبال 3 هزار نفری، اولین موتورسیكلت ملی تولید شد. اما موتورسیكلتهای تولیدی خیلی مورد توجه قرار نگرفتند، زیرا بیش از حد بزرگ و سنگین بودند، به همین دلیل تعداد محدودی آن را خریدند اما هوندا باز هم ناامید نشد، زیرا 2 تجربه قبلیاش به او یاد داده بود كه هرگز نباید ناامید شد. او باز هم تغییراتی در اختراعش بهوجود آورد و موتور سبكتری را به بازار عرضه كرد. نام این اختراع «بچه خرس» بود و این بار با استقبال خیلی زیادی همراه شد. با این اتفاق و گذراندن شكستهای متمادی و كسب تجربههای فراوان، شركت هوندا به موفقیت چشمگیری رسید.
اگر یكبار دیگر زندگی هوندا را با دقت بخوانید، متوجه میشوید كه روبهرو شدن او با شكستهایش كاملا با مردم عادی متفاوت بوده است و این همان تفاوت بین افراد موفق و آدمهای عادی است. انسانهایی كه در زندگیشان به جایی نرسیدهاند، تصور میكنند كه آدمهای موفق هرگز شكست را در زندگیشان تجربه نكردهاند اما مشاهیری كه شما نامشان را شنیدهاید، بارها وبارها طعم شكست را چشیدهاند اما نحوه واكنش آنها در مقابل شكست كاملا منطقی و هوشمندانه است. هوندا نمونه بارزی است كه شكست تاثیر جدی روی او نگذاشت. وی در تمام لحظات دنبال روشی بهتر برای از پا درآوردن موانع بود. دیدگاه منطقی او در مورد شكست راه انعطافپذیری را برایش باز گذاشت و در كنار پشتكار و جدیتی كه برای غلبه بر موانع داشت، باعث موفقیت چشمگیر هوندا شد. انعطافپذیری فاكتور بسیار برتری بود كه هوندا به همراه خودش داشت. هنگام معرفی یك محصول یا ایده، اگر با وجود مخالفت همچنان روی نظرتان تاكید كنید و سعی در تغییر و اصلاح ایده یا نظرتان نداشته باشید، نمیتوانید به موفقیتی كه تصورش را میكنید، برسید. هوندا با مخالفت و استقبال نكردن مردم از موتورسیكلتهای تولیدیاش، به فكر تغییر و بهتر كردن محصولش افتاد و با همین طرز فكر توانست در این صنعت انقلاب بزرگی را به پا كند. علاوه بر آن اعتقاد داشتن به هدفی كه انتخاب كرده بود، راه را برای موفقیت هوندا بازكرد. شما هم میتوانید مانند هوندا محكم به هدفهایتان بچسبید و با رعایت فاكتورهایی كه برایتان گفتیم، مسیر موفقیت را طی كنید. فقط كافی است باور كنید!
نظر کاربران
عاشق این جملش شدم(اما تجربه شكست اول به هوندا یاد داده بود كه وقتی هدفی را در ذهنت شكل دادهای، باید آن را به سرانجام برسانی، حتی اگر موانع بزرگی بر سر راهت قرار بگیرد.)
خوش ب حالش.
حرفی واسه گفتن نمیزاره.
معنی واقعی خواستن توانستن است....
من توی خیلی از فیلمهای قبل از جنگ جهانی دوم موتور دیدم.یعنی هوندا اولین موتور را بعد از جنگ جهانی ساخت؟
پاسخ ها
من جه میدونم!!!
موتور سیکلت در سال 1885 در المان توسط دایملر اختراع شده