آیا خانوادهها اجازه دخالت در زندگی زوجهای جوان را دارند؟
داستان عروس و مادرشوهر داستان تازهای نیست و در واقع قرنهاست كه این داستان و داستانهای مشابه آن مثل خواهرشوهر و عروس و داماد و مادرزن جزئی از فرهنگ ماست.
برترین ها: داستان عروس و مادرشوهر داستان تازهای نیست و در واقع قرنهاست كه این داستان و داستانهای مشابه آن مثل خواهرشوهر و عروس و داماد و مادرزن جزئی از فرهنگ ماست، اما جالب این است كه با وجود تمام تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه ما، این مسئله هنوز باقی است و انگار تا انتهای زندگی ایرانیان هم با آنها میماند اما برای حل این مشكل چه باید كرد؟
رابطه تازه عروس و دامادها با خانوادههای طرف مقابل از عوامل مهم در استحكام رابطه همسران است. با توجه به اینکه خانواده اولین و تاثیرگذارترین نهادی است که فرد در آن رشد کرده، والدین قابلیت دخالت مثبت و منفی را در همه مراحل زندگی فرزندان حتی زمانی که آنها مستقل شدهاند را دارند و البته شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه نیز به این مسئله دامن میزند که متاسفانه دخالتهای نابجا و نادرست والدین از حیطههای مشکلزا برای زوجهای تازه شكل گرفته تا آنجا که آمار بالایی در زمینه طلاق را به خود اختصاص داده است.
در مورد اینکه دخالت والدین حین مشکلات عروس و دامادها لازم است یا نه باید گفت روانشناسان توصیه میکنند والدین، خود را در مشکلات و مسائل فرزندشان با همسرشان دخالت ندهند و بهترین كار این است كه آنها قوه تشخیص داشته باشند که آیا در حل این موضوع کمککننده هستند یا خیر، مگر آنکه فرزندشان مشکلساز باشد که در این صورت بهتر است که خود را درگیر قضیه كنند. در کل در زمینه بروز مشکلات اولویت مداخله با کسی است که برای زن و شوهر از جایگاه خوبی برخوردار باشد و هر دو طرف او را قبول داشته باشند. مثلا اگر هر دو، پدر داماد یا مادر عروس را قبول دارند فقط نظر او را بپرسند و اجازه دخالت را به دیگران ندهند.
دختران و پسران جوانی که تشکیل زندگی مشترک میدهند باید بدانند که با پدر و مادر همسرشان هرقدر هم كه صمیمی باشند درنهایت آنها پدر و مادر طرف مقابل هستند و اگر مشکلی پیش بیاید در انتها والدین حق را به فرزند خودشان میدهند. بهترین نوع تعامل تازه عروس با خانواده شوهر و تازه داماد با خانواده همسرش، حفظ احترام و فاصلهها، احترام گذاشتن به اصول ارتباطی و پرهیز از صمیمی شدن بیش از اندازه است. زوجهای جوان با خانوادههای همسرشان باید یک رابطه رسمی و صمیمی داشته باشند که بهترین شیوه تعامل و برخورد بین آنان در ابتدای زندگی زناشویی است بهخصوص در 2 سال اول زندگی.
در باب معاشرت و رفتوآمد زوجها با خانوادههای طرف مقابل نمیتوان نسخه خاصی پیچید و این مسئله براساس انتظارات زوجها پایهگذاری میشود. بهترین نوع حالت دیدارها و رفتوآمدها این است که باعث به هم خوردن خلوتهای دو نفره زن و شوهر نشود. دیدار از والدین باید بر اساس توافق و رضایت بین زن و شوهر باشد، زیرا این مسئله به هر دوی آنها مربوط است، حتی رفتوآمد والدین به خانه عروس یا دامادشان باید به نحوی باشد که برای آنها مشکلآفرین نباشد. پدر و مادرها باید گوش به زنگ باشند و به خواست همسر فرزندشان احترام بگذارند و حداقل این مسائل را در سالهای اولیه زندگی رعایت كنند. اگر رفتوآمد با یکی از خانوادهها چه خانواده دختر چه پسر خیلی زیاد و بیش از اندازه باشد معمولا منشا درگیری میشود. رابطه باید با فاصله و احترام شروع شود و سپس در طول زمان مسیر صمیمیت را پیدا كند. درباره محل زندگی و اقامت زوجهای جوان پیشنهاد و توصیه روانشناسان این است که محل زندگی زوجهای تازه نه به هر دو خانواده دور باشد و نه نزدیک.
برای تمایز و تشخیص بین پند و نصیحتهای والدین و دخالت باید گفت که رابطه محترمانهای که در آن مرزها رعایت شود، تعیینکننده است. اگر در ابتدا روابط بین زوجها و خانوادهها محترمانه باشد آن وقت دختر و پسر تلاش والدین برای حل مسئله را بهعنوان نصیحت و ارائه راهکار میپذیرند اما اگر این ارتباط محترمانه نباشد، مسلما آن را دخالت میبینند. یکی از نیازهایی که زوجین دارند این است که در سالهای اولیه تشکیل زندگی میخواهند با والدین طرف مقابلشان صمیمی شوند و بیش از اندازه به معاشرت کردن روی میآورند یا در هر کاری از آنها مشورت میگیرند و در واقع خود زوجها هستند که این اجازه را میدهند که رابطه از حالت احترام خارج شود و این را باید دانست که صمیمیتهای زیاد درگیری و تنش ایجاد میکند.
علل دخالت عمده والدین در زندگی فرزندانشان، حمایت مالی خانواده است که از زمان طفولیت تا هنگام ازدواج یا حتی بعد از ازدواج ادامه دارد. در واقع از نظر من یكی از نكات مهم تاثیرگذار در این مورد مسئله تحصیل و دانشگاه است. دانشگاه یک وقفه زمانی بین تولید و مفید بودن و کارایی فرد در جامعه ایجاد میکند. ۱۸ سالگی سن مهمی در اجتماعی شدن فرد است اما حمایت مالی خانواده در دوران تحصیل فرزند را به خانواده وابسته میکند. عموما جوانان تا حدود ۲۵ سالگی پا به عرصه اجتماع نمیگذارند، در این وقفه کمک مالی خانواده همچنان ادامه دارد تا اینکه دختر و پسر میخواهند تشکیل زندگی دهند و برای تشکیل زندگی، هزینه ازدواج و وسایل اولیه که نسبت به ۱۰ سال گذشته هزینه آنها چند برابر شده، محتاج خانوادههایشان هستند. این حمایت مالی والدین آغازگر دخالت در زندگی بعد از ازدواج فرزندان میشود. در زمینه اینکه دخالت خانواده عروس یا خانواده داماد کدامیک بیشتر است، نمیتوان آمار دقیقی ارائه داد اما در میان مراجعان بهنظر میرسد میزان دخالت خانوادههای پسر بسیار افزایش یافته و تبدیل به یک معضل شده است.
این را باید دانست که مسئولیت دخالت هر کدام از خانوادهها در زندگی مشترك یك زوج برعهده فرزندشان است. بهترین حالت این است که زن و شوهر اجازه دخالت به والدین خود ندهند و هرگونه صحبت و مسئله را بین خودشان حل كنند. راهکار من به عنوان یک مشاور این است که در دوران آشنایی برای آنکه زن و شوهر بهراحتی از کنار دخالتها و بدون هیچگونه جروبحثی عبور كنند با یکدیگر در این مورد یک قرارداد بنویسند. همانطور که در زمینه مهریه، مسکن و... صحبت میکنند و قرار میگذارند در این مورد هم خود دختر و پسر با یکدیگر صحبت کنند و قرار بگذارند و قرارداد تنظیم كنند.
نظر کاربران
من عاشق همسرم هستم،ولى واقعاً سال اول زندگى ما به علت همين دخالتها جهنم بود،متأسفانه هنوز براى ما جا نيفتاده كه عروس و داماد دشمن و رقيب نيستند،بلكه عزيز كسي هستند كه براشون عزيزه،پس بايد بااون ادم به تفاهم برسند
اینجاست که همسر می تواند در مقابل خانواده اش بایستد و به آنها بگوید که دیگر خانواده تشکیل داده و آنها نباید در زندگیشان دخالت کنند و بزارند آدم نفس راحتی بکشد تو این دوره حتی دیگه واسه آدم تعیین می کنند که کجا باید زندگی کنه واقعاً سخته که شرایط برای آدم تحمیل بشه
کاش آقایون کمی قدر خودشون و زندگیشونو می دونستن
شوهر من در مورد دخالت های خانواده اش هیچ عکس العملی نشون نمیده حتی با وجودی که از اینکارشون ناراحته . هیچ وقت هم حتی زمانی که به من حق می ده از من دفاع نمی کنه میگه منو تو چالش ننداز مشکلت رو با اونا خودت حل کن . به شدت با خانواده اش رودر بایسی داره . این تنها مشکل زندیگی ما از ابتدا تا به حال بوده.
پاسخ ها
عزيزم منم همين مشكل دارم . حسابي دركت ميكنم
مادر شوهر من ادمی که دوست داره تو همه چی فضولی کنه.یه کاری میکنه ادمو ناراحت میکنه
پاسخ ها
ته تربیت بده پر کلا من بگ
مادرشوهر من خيلى خوبه و کارى کرده که احترامشو از نون شبم واجب تر ميدونم اما امان از ملدر خودم که تو همه کارا وتصميمام نظر منفى ميده و اختلاف ميندازه ديگه نمى دونم چيکار کنم که دخالت نکنه چون هرچقدرم ميگم انگار نه انگار بازم دخالت ميکنه
با سلام.من خودم یکی از همین قربانیان دخالت های بی جا خانواده ها هستم .
چون به سر خودم اومده واقعا دوست ندارم کسی که همسرش رو دوست داره از دست بده و الان دیگه خوشم از اسم ازدواج هم نمیاد حتی...
اجازه دخالت بی جا و غیر منطقی رو به هیچ کس ندید.حتی پدر و مادرتون.
به امید خوشبختی همه جوانان.
سلام ، متاسفانه بعضی مادرشوهرها کارهایی رو انقدر تکرار می کنن و عروس را آنقدر حساس می کنند که آسیب روحی وارد بر عروس غیر قابل انکار می شود . مثلا مادرشوهری که مدام از پسرش تعریف می کند یااو را بیش تر و محکم تر می بوسد یا پس از شنیدن تعریف پسر از زن خود سعی در جلب توجه مخفیانه یا افزایش تعداد تماس ها با او دارد ، عروس را حساس و تند خو می کند و فقط عروس است که اگر حرفی بزند نزد شوهرش خراب می شود چون متاسفانه شوهرها به طرز عجیبی رفتار حسادت آمیز و عامدانه ی مادر خود را نمی بینند و نمی بینند مادرشان دارد گاه و بی گاه بر گلبرگ روح و جان عروس زخم می زند نمی دانم چرا فقط خوبی ها و محبت والدین خود را به زنشان واضح می بیننند ؟ کجایند مردان مرد؟ کجایند شوهرانی مثل امام خمینی و ایت الله بهجت و آیت الله طباطبایی ای مردان با ایمان و همسردوست کجایند؟ جانم به فدای این مردان بزرگ
سلام چرا یکی راجع به فضولی مادر زن وپدر زن چیزی نمیگه بابابخدا دیگه بریدم 5سال تمام احترامشون کردم اشتباه کردم البته دیگه دیر شده و من دیگه دلم نمیخاد روشونو ببینم لطفا راهنماییم کنید
سلام متاسفانه منم قربانی تداخلات پدر زن و مادر زنم هستم پنج ماهه ک ازدواج کردیم ک هی تو زندگی موندخالت میکنن من قبل ازدواج ۹سال عاشق همسرم بودم الان عاشقشم اما سر همین دخالت های خانوادش الان کارمون ب طلاق کشیده .نمی دونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنین.
پاسخ ها
سلام
ای بابا حتی نامزدی من با دخالت مادر و پدر شوهرم و حتی دخالت مادر و پدر خودم شروع شد. تا مدت ها درکیر بودیم.بهترین روزای زندگی ما رو به جهنم تبدیل کردند اما به جایی رسیدیم که هم اون از خانوادش خواست و هم خواستم که فقط و فقط نظر بدن.اگر صلاح دونستیم از نظراتشون استفاده میکنیم اگر صلاح ندونستیم استفاده نمیکنیم.الان خیلی راحتیم خدارو شکر. به نظر من نظر دادن با دخالت کردن خیلی فرق میکنه.ما پدر و مادرهای اینده هستیم.باید از الان یاد بگیریم و بین این دوتا موضوع تمایز قائل بشیم تا حداقل بچه های ما به این وضعیت گرفتار نشند
توروخداکمکم کنید.زندگیم بخاطردخالت های مادرپدرم وبرادرم داره ازهم میپاشه منواززندگیم سردکردن.همش دخالت دخالت 2ساله که دردوران عقدهستیم امااین دوساله مون زهرمارشده نمدونم چیکارکنم یکی راهنماییم کنه دارم دیونه میشم.باتشکر
تورا خدا راهنماییم کنید من هفت ساله عروسی کردم در طی این مدت خانمم همش خونه باباش بوده عادت به اونجا کرده الان هم با پدرش و هم مادرش درگیرم نمیدونم چار کنمالان سه باره حرفمون شده کارمون به طلاق کشیده
پاسخ ها
سلام در ابتدا باید ببینیم که همسر شما دچار شخصیت وابسته هست یا نه وبعد سعی شود که از میزان وابستگی او تا حدودی کم بشود مثلا ساعتهای رو که قرار است با خانواده بگذروند مشغول باشه مثلا به کلاس
.یا باشگاه ورزشی برود .
مساله دیگر این است که سعی شود یک زمان و روز خاصی را برای رفتن به خانه مادرشان در نظر گرفته شود با توافق دونفر وبه طرف مقابل عاقبت کارش گوشزد شود و این اطمینان داده شود لزومی ندارد هر روز دیدار حضوری داشته باشن میتوان به صورت یک روز در میان به طور تلفنی صحبت شود و صحبت هم در حدی نباشد که زمینه ساز ایجاد دخالت شود.بنده فرخی مشاور خانواده.......
سلام میشه یکی راهنماییم کنه
مادر شوهر من خیلی منم منم میکنه یه روز که خونشون بودم بحث شد سر یکی از فامیلاشون که برای دامادش ماشین خریده مادر شوهرم گفت خب منم میخرم ندار که نیستم خواهشوهر گفت مامان برای چی توقع ایجاد میکنی چرا الکی قول میدی که ازت انتظار داشته باشن مثلا همین زن داداشمون پس فردا ازت توقع داره اگه هم براش کاری نکنی میره پسرتو پر میکنه مادر شوهرمم گفت اگه اینکارو کنه صاف میفرستمش خونه باباش
آخه من نه حرفی زدم نه کاری کردم تازه همش 4ماهه عقد کردم چکارشون کردم که اینطوری صحبت میکنن من چی میتونم بگم تورو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم از حرفاشون
من پدرشوهر و مادرشوهر عاقلی ندارم متاسفانه.. آدمایی که مدام بین بچه هاشون تفرقه میندازن، نه ذره ای حمایت عاطفی دارن نه سر سوزنی حمایت مالی.. و با حرفهای نابجا گفتن پشت سر عروساشون پیش دیگران میخوان کوتاهی و اهمالشونو بپوشونن.. جای اینکه سپاسگزار فداکاری آدم باشن فقط سنگ تفرقه میندازن و از حقیر کردن آدم لذت میبرن.. من تصمیم گرفتم نبینمشون تا ارامش داشته باشم ولی متاسفانه همسرم باهام همراهی نمیکنه.. احساس بی پناهی میکنم.. من عاشقانه دوسش داشتم و براش کم نذاشتم با همه چیز کنار اومدم و تمام وقت و درامدمو صرفش میکنم ولی دریغ از اندکی قدردانی.. وقتی خودش شیطنت میکنن آخرشم با فحاشی آدمو محکوم میکنن و تهدید به کتک.. امیدوارم ادمای نانجیب تو مسیر زندگی آدمهای درستکار قرار نگیرن
مادرو پدر و خواهرشوهرم جونمو ازم گرفتن. تازه ی ماه از عقدمون گذشته.از روز اول دعوامون شروع شد. فقط گریه میکنم.همشون تو زندگیم دخالت میکنن.پدرشوهر که میگه پسرم هیچکارس.من باید حتی توی پوشش تو دخالت کنم.بگم چی بپوشی چی بخوری کجا بری و... مادرشوهر که داعم بهم میگه نمیخوامت.میخوام واسه پسرم ی زن دیگه بگیرم.پسرم هزارتا خاطرخواه داره. خواهرشوهرمم که حکم زن همسرمو داره.یبار فقط تونسیم واسه یساعت بریم بیرون که تو اون یکساعت خواهرش با همسرم پیامک بازی میکردن. کارت عابربانک و ماشین شوهرمم دست خونوادشه.الانم شوهرم میگه طلاق بگیریم توافقی .توروخدا کمک کنید.چیکار کنم من
سلام مادر و پدرم خیلی در مسائل ما دخالت میکنند ما توی عقدیم هزار بار باهاشون دعوا کردم اما فایده نداره دیگه خسته شدم واقعا اه چقد مسائل مالی مهم باید باشه چقد اخه دخالت من دیگه از خانوادم زده شدم
سلام دوستان
من به عنوان یک خانمی ک همه این هارو تجربه کرده میخوام یکم راهنماییتون کنم مهم تریناینکه سعی کنید زود عصبی نشید زود تصمیم نگیرید در مورد حرف زدن هاتون فکر کنید احترام نگه دارید و اینکه پدر و مادر خودتون بدتون و نمیخوان خانما . بشینید باهاشون صحبت کنید ک چرا دخالت میکنن سر چی دخالت میکنن تجزیه تحلیل کنید زندگی خودتون به خاطر چیزایی الکی به باد ندید پدر و مادر هیچ جا پیدا نمیشه .
خدالعنت کندخدالعنت کندخدالعنت کندبه مادرزنی که من دارم چندساله ازدواج کردیم حتی یه دختربچه هم داریم امادست ازسرمابرنمیداره همیشه داره دخالت میکنه خداکنه هرچه زودتربمیره تاازشرش راحت شم انشالله هرچه زودتربمیره قیامت باهندفرعون قارون و ابن ملجم مرادی محشوربشه
سلام من ارش هستم و در شیراز زندگی میکنیم.. خیلی داغون هستم چون زندگیم داره از هم میپاشه. تقریبأ نزدیک به 2سال هست که من و خانومم عقد هستیم.. بخاطر دخالت پدر خانومم مادر خانومم و خاله خانومم به دلیل مشکل مالی که الان برام پیش اومده و با صبر و زمان قابل حل شدن هست دارم نابود میشم.
سلام پدر شوهرم من که نافشو با فوش بریدن فقط فوش میده مادرشوهرمم که فقط کارش وخالت کجا برو کجا نرو جوری که شوهرم خودش حق انتخاب نداره اونا براش تصمیم میگیرن شوهرم بچه ننه است بیش از اندازه تو زندگی ما پدر و مادرشوهر برادر شوهر تصمیم گیرندان ما مترسکیم
خدا لعنت کنه هرچی پدرزن و مادرزن نفهم وعقده ای و اشغال خدا مرگشون بده با کمبودهاشون زندگی بچه هاشون خراب میکنن من که انقد اذیتم کردن واقعا متنفرم ازشون حتی دیگ به واسطه ی اونا از زنمم متنفرم خدا خودش یجوری مارو ازینا جدا کنه.یا منو بکشه یا این اشغالارو حالم دیگ از هرچی ازدواج بهم میخوره.