قبل از انتخاب شریک این سوال ها را از خود بپرسید
دستزدن به هر کاری در ابتدا ترسناک است؛ خواه تأسیس یک شرکت باشد یا آغاز یک تجارت.
در حقیقت این جمله اشارهای دارد به یکی از بزرگترین موانعی که یک کارآفرین با آن روبرو است: ترس.
دستزدن به هر کاری در ابتدا ترسناک است؛ خواه تأسیس یک شرکت باشد یا آغاز یک تجارت.
بسیاری از مردم برای جبران این ترس است که شریکی برای خود پیدا میکنند؛ نه به این دلیل که وجود شریک چیزی بر ارزش کسبوکار آنها میافزاید. در واقع شریک برای آنها به منبع آسایش تبدیل میشود.
در حقیقت در فضای استارتاپ، داشتن و یا نداشتن یک شریک میتواند باعث پیشرفتکردن یا منحل شدن یک شرکت شود. همه چیز فقط به موقعیت، انگیزهها، و انتظارات ما بستگی دارد.
برای حل این مساله کافی است پیش از آنکه به جستجوی یک شریک بپردازید ۴ سوال را از خودتان بپرسید:
۱- "انگیزهی واقعی من برای یافتن یک شریک چیست؟"
آیا درجستجوی یک همکار هستید؛ کسی که ویژگیهای منحصربهفردی دارد که مکمل مهارتهای شما باشد، و یا تنها به دنبال کسی هستید که امنیت شما را تضمین کند؟ از خود بپرسید آیا راههای دیگری هم برای به انجام رساندن آنچه که انتظار دارید شریکتان انجام بدهد وجود دارد؟
به عنوان مثال، شاید شما به دنبال کسی هستید که در امور مالی بهتر از شما عمل کند. این مشکل به سادگی با گذارندن یک دورهی آموزشی کوتاه، و یا در صورت نیاز با برونسپاری قابل حل است.
۲- "آیا تمایل دارم که برای مدتی طولانی با این شخص رابطهای نزدیک داشته باشم؟"
داشتن یک شریک کاری، شبیه به هر نوع تعهد دیگری است: شما برای مدت طولانی آن را ادامه خواهید داد، ساعتهای زیادی را در کنار هم خواهید گذراند و برای ساخت یک شرکت معتبر تلاش خواهید کرد.
لذا اگر تصمیم می گیرید که کسی را به عنوان شریک انتخاب کنید، باید مطمئن شوید که مایلید با آن شخص رابطهای بسیار نزدیک برقرار کنید، حتی زمانی که این موضوع برایتان خوشایند نیست.
در شرایطی که دو طرف در ارتباط مشکل داشته باشند، تنها چیزی که میخواهند این است که از ادامهی مسیری که در ابتدا با شوق شروع کرده بودند، رهایی پیدا کنند.
۳- "آیا دوست دارم همیشه من حرف آخر را بزنم؟"
بخشی از یک کارآفرین قوی بودن، این است که شجاع باشید و به آنچه که میگویید اعتقاد راسخ داشته باشید. اگرچه همیشه باید به بازخوردها توجه کنید، اما در نهایت، این شما هستید که باید حرف نهایی را در تصمیمات کلیدی شرکت بزنید.
اگر وارد رابطهی شراکت شوید، باید انتظار داشته باشید که بخشی از قدرت خود را از دست بدهید و نقش تصمیمگیری را با دیگری به اشتراک بگذارید، درغیر این صورت همکارتان احساس خواهد کرد که مورد بیاحترامی واقع شده است. پس پیش از هر تصمیمی در مورد شراکت، مطمئن شوید که با از دست دادن کنترل مطلق خود بر شرکت مشکلی ندارید.
شراکت هزینه دارد، هم از نظر مالی و هم از جهات دیگر. در صورت وجود شریک، کسبوکارتان باید به میزان قابل توجهی موفقتر باشد تا بتوانید هزینههای خود را از این راه پرداخت کنید.
علاوه بر این، اختلاف نظر بین شما اجتناب ناپذیر خواهد بود. امکان تناقض در اهداف همواره وجود دارد. از دلایل اصلی بر هم خوردن شراکتها، همین اختلافات هستند.
در مجموع بهتر است همواره در نظر داشته باشید که نظرات و انگیزههای شما در طول سالهایی که از آغاز کارتان میگذرد، به کلی تغییر خواهند کرد؛ لذا مدیریت شرایط، با وجود یک شریک برایتان چالشبرانگیز خواهد بود.
به هیجوجه غیرمنطقی نیست که در این مورد دچار شک و تردید باشید. اگرچه وجود یک شریک در بسیاری از مردم به طور مؤثری احساس ترس را کاهش میدهد، اما بهتر است روی پای خود بایستید و از ریسک کردن نترسید.
ارسال نظر