سفر به شهرهای اردستان و زواره
دوقلوهای کویری ایران
بعضی شهرها هستند که آثار تاریخی جالب توجهی دارند؛ مثل اصفهان، شیراز، تهران، تبریز و کرمان اما بعضی شهرها هم هستند که از وفور آثار تاریخی به یک موزه میمانند: مثل میبد، اردکان، اردستان و زواره.
در واقع، بافت تاریخی منسجم این شهرها باعث شده که همه کوچهها و گذرها و خانهها و سایر بناهایشان در نوع خود دیدنی باشند. کافی است پای پیاده از یک سر شهر شروع کنید و به سر دیگر بروید تا در پیچ و خم هر کوی و برزن به چشماندازی کهن و آثاری چشمنواز برسید. بنابراین در این صفحه به معرفی چند اثر معروف بسنده و توصیه میکنیم که انبوه آثار سترگ - و بعضا گمنام - این دو شهر را خود با گشت و گذار در بافت تاریخی آنها کشف کنید. در عین حال، هر دوی این شهرها زوایا و چشماندازهای بکری برای عکاسی از معماری تاریخی ایران دارند و برای علاقهمندان به عکاسی معماری، تجربه جالبی به حساب میآیند.
از اعماق تاریخ
اگر دو خط از شمال غربی ایران به جنوب شرقی و از شمال شرقی به جنوب غربی بکشیم، این دو خط در حوالی اردستان و زواره یکدیگر را قطع میکنند و بدین سبب است که میگویند این دو شهر -خصوصا اردستان - مرکزیترین شهرهای ایران هستند.
آرامگاههای مقدس زواره، اردستان
میگویند اردستان از دو واژه «ارد» به معنی «مقدس» و «ستان» که پسوند مکان است، تشکیل شده و به معنای جای مقدس است. مثل بسیاری دیگر از شهرهای کهن ایران، سرآغاز پیدایی اردستان را به اسطورهها ربط میدهند و میگویند که این شهر را «ارونشاه» فرزند کیقباد، شاه سلسله اسطورهای کیانیان بنا نهاد. از نظر تاریخی، اردستان دارای قناتی است که حدود 2500 سال قدمت دارد و نشان میدهد این شهر از روزگاران بسیار دور جایی آباد بوده است؛ چندان که در الواح گلین کشف شده از تخت جمشید نیز نام اردستان آمده است.
همچنین در منابع تاریخی روایت شده که اردشیر بابکان، سرسلسله ساسانیان، آتشکده بزرگی را در اردستان بنا کرد و این در سالهای آغازین سده سوم میلادی بود؛ 1700 سال پیش! پس از ورود اسلام به ایران، اردستان همچنان جای مهمی بود و آثار تاریخی سترگی که از سدههای اسلامیدر این شهر باقی مانده، خود گویای اهمیت و عظمت آن است. خصوصا در سه دوره آلبویه، سلجوقیان و صفویان، اردستان از شهرهای مهم در نواحی مرکزی ایران به شمار میآمد. این شهر در جریان سقوط سلسله صفویه به دست افغانان آسیب فراوان دید اما در دوره قاجار به طور کامل بازسازی شد.
شهر کوچکتر زواره در نزدیکی اردستان نیز راه به اسطورهها میبرد و تاریخی دور و دراز دارد. در شاهنامه، زواره نام برادر رستم است و عدهای بر این عقیدهاند که این شهر را او ساخته است. اما از نظر تاریخی میدانیم که زواره دستکم از زمان ساسانیان (سده سوم تا هفتم میلادی) جای مهمی بوده است؛ چندان که میزبان یکی از آتشکدههای بزرگ ساسانی بود و اکنون نیز در بخش شمال شرقی شهر، بقایای برخی بناهای مربوط به دوره ساسانی به چشم میخورد. طبق افسانههای محلی، این ویرانهها بازمانده کاخ هایی هستند که خسرو اول، انوشیروان برای دوستان خود ساخته بود.
در دوران پس از اسلام و در سده چهارم هجری قمری که سلسله شیعه مذهب آلبویه، بر بخشهای وسیعی از ایران حکمفرما شدند، عدهای از سادات به زواره مهاجرت کردند. بنابراین زواره یکی از خاستگاههای سادات ایران و خصوصا خاستگاه سادات طباطبایی است. در دوره یورش مغولان، زواره به خاطر مقاومت شدیدی که علیه مهاجمان صورت داد، به آتش کشیده و ویران شد اما در دوره صفویه دوباره جان گرفت و به عنوان یکی از مراکز مهم تشیع در ایران جلوهگر شد؛ چندان که تا به امروز نیز اهالی زواره، مردمانی سخت مذهبی و برپادارنده آیینهای شیعه - خصوصا سوگواری ایام محرم و صفر- هستند.
مسجد جامع زواره؛ سرسلسله مساجد چهار ایوانی
در تاریخ مساجد ایران، چهار ایوانی شدن مسجد یک نقطه عطف است. در واقع مساجد ایران ابتدا بدون ایوان و سپس با یک یا دو ایوان رو به صحن مرکزی ساخته میشدند و هنگامی که در دوره سلجوقی تبدیل به مساجد چهار ایوانی شدند، در واقع به یکی از مراحل نهایی شکوه و کمال خود رسیدند؛ چندان که تا همین دوره قاجار اکثر مساجد بزرگ و معروف ایران چهار ایوانی بودند.
این تجربه ظاهرا اولین بار در مسجد جامع زواره رخ داد و به همین علت این مسجد را نخستین مسجد چهار ایوانی ایران میدانند. این مسجد شامل یک صحن مرکزی، چهار ایوان، یک گنبدخانه و دو شبستان است و در دوره قاجار نیز یک شبستان زیرزمینی را به اینها افزودهاند.
طبق انتظار گنبدخانه زیباترین بخش مسجد را تشکیل میدهد و دارای محرابی است که حدود ۲۰۰ سال بعد از ساخت مسجد، ساخته و پرداخته و احتمالا جایگزین محراب قدیمیتر شده است. طبق کتیبه مسجد جامع زواره که به خط کوفی نوشته شده، این بنا متعلق به سال ۵۲۹ هجری قمری است.
مسجد جامع اردستان؛ زیبا، ساده، باوقار
مسجد جامع اردستان نهتنها شاخصترین اثر تاریخی اردستان است، بلکه یکی از مهمترین مساجد ایران به شمار میآید. اهمیت این مسجد دستکم دو علت دارد: یکی اینکه چهار دوره تاریخی مختلف را در برمیگیرد و دیگر آنکه بسیار بکر باقی مانده و از دخل و تصرفات دوره معاصر که معمولا توأم با کجسلیقگیهای فراوان است، برکنار مانده. به باور پژوهشگران معماری ایران، این مسجد روی آتشگاهی از دوره ساسانی ساخته شده و پیشینه آن به دوران پیش از اسلام میرسد.
در سدههای نخستین اسلامی مسجد جامع اردستان گسترش پیدا کرد و در سده پنجم یعنی در دوره سلجوقیان به ساختار امروز خود که ساختاری با یک صحن مرکزی و چهار ایوان است، رسید.
از این جهت مسجد جامع اردستان را میتوان هم دوره و شبیه مسجد جامع عتیق اصفهان دانست؛ با این تفاوت که تزئینات مسجد جامع اصفهان زیر تزئینات دورههای بعدی پنهان شده یا از میان رفته اما تزئینات سلجوقی مسجد جامع اردستان تا به امروز به همان حالت اولیه حفظ شده است. این مسجد دارای پنج در برای ورود و خروج است و این نشان میدهد که در گذشته از نظر ارتباطی اهمیت فراوانی داشته و معابر مختلف شهر اردستان را به یکدیگر وصل میکرده است.
فضاهای مسجد آنقدر متنوع و زیباییهایش زیاد است که نمیتوانیم همگی را برای شما برشماریم اما از این میان میتوانیم به چند بخش جالب توجه اشاره کنیم. یکی ایوان جنوبی مسجد است که به خاطر تزئینات فاخر و دلنواز، چشم و دل بازدید کنندگان را تسخیر میکند و دیگری محراب مسجد است که یکی از شاهکارهای هنر گچ بری ایران به شمار میآید. بخش سوم نیز گنبدخانهای است که این محراب زیبا را در میان گرفته است.
این گنبدخانه با آجرکاریها و کتیبههای ظریف خود نوعی سادگی توأم با شکوه را به نمایش میگذارد. طبق کتیبه موجود در گنبدخانه، مسجد جامع اردستان در شکل کنونی خود به سال ۵۵۳ هجری قمری و به همت شخصی به نام «ابوطاهر حسین بن غالی» ساخته شد و معمار آن «محمود اصفهانی» بود. در عظمت گنبدخانه مسجد جامع اردستان همین بس که سطح آن با بیش از ۵۰۰ نقش مختلف تزئین شده است. اهمیت این مسجد به اندازهای است که در سال ۱۳۱۱ خورشیدی در زمره نخستین بناهای تاریخی ایران در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد.
قنات ارونه؛ یادگار ارونشاه و خواجه نصیرالدین توسی
گفتیم که در افسانهها و اسطورهها، بنای شهر اردستان را به ارونشاه پسر کیقباد نسبت میدهند. در این شهر یک قنات حدودا ۲۵۰۰ ساله به نام قنات ارونه وجود دارد که مردم محلی میگویند از کارهای ارونشاه است. علت وجود این قنات کهن اهمیتی است که دخیره و تامین آب در مناطق کویری ایران داشته است و مهندسان قدیم به جای حفر تونل در کوه و انتقال پرهزینه آب رودخانهها از جایی به جای دیگر، میکوشیدهاند تا همان اندک آب حاصل از بارندگی را که میلیونها سال در سفرههای زیرزمینی ذخیره شدهاند، به بهترین شکل مورد استفاده قرار دهند؛ چندان که همین امروز نیز اگر قناتهای اردستان خشک شوند، آبرسانی این شهر با مشکل جدی مواجه خواهد شد.
گویا در قدیم، اهالی محلات مختلف اردستان بر سر تقسیم آب قنات ارونه با یکدیگر دچار اختلاف میشدند و گاه کارشان به زد و خوردهای خونین میکشید. تا اینکه در سده هفتم هجری قمری، خواجه نصیرالدین توسی، دانشمند بزرگ ایرانی به دادشان رسید و با ابداع یک سیستم آبرسانی و تقسیم آب قنات مبتنی بر استفاده ساعتی از آب - که هنوز باقی است - این مشکل را برای همیشه حل کرد. البته برخی نیز این اقدام ستودنی را به شیخ بهایی نسبت دادهاند.
قنات مون؛ تنها قنات دو طبقه جهان
قنات مون، دیگر قنات معروف اردستان است که شاید از نظر آبرسانی به اندازه قنات ارونه مهم نباشد اما از یک نظر شهرت به مراتب بیشتری دارد: این قنات تنها قنات دو طبقه جهان است. درباره دو طبقه بودن این قنات داستانهای زیادی گفتهاند که خالی از افسانه نیست اما حاصل همه آنها این است که در قدیم الایام ابتدا مردم شهر قناتی را حفر میکنند که آب آن شور بود. سپس به این نتیجه میرسند که باید قنات دیگری را در عمق بیشتر حفر کنند تا آب آن شیرین باشد.
در نتیجه درست زیر قنات اول و در همان مسیر، قنات دوم را ایجاد میکنند. البته از آنجا که آب هر دو کانال قبل از آفتابی شدن روی زمین با هم یکی میشوند، ممکن است این روایت درست نباشد. طول قنات مون دو کیلومتر است و قدمت آن را ۸۰۰ سال تخمین زدهاند.
قلعه سنگ بست؛ هزار سال مقاومت
قلعه سنگ بست از آثار تاریخی موجود در مرکز شهر زواره است که هرچند گردشگران را به درون آن راهی نیست اما مشاهده نمای بیرونی آن نیز برای مشتاقان آثار تاریخی جالب خواهد بود. این قلعه خشتی در قرن پنجم هجری قمری؛ به روزگار حکومت سلجوقیان توسط شخصی به نام ابوعلی دهدار زوارهای ساخته شده و دارای دو طبقه به علاوه چهار برج دیدهبانی و فضاهایی مثل اصطبل، انبار، قراولخانه و بخشهای مسکونی است.
این قلعه را باید احتمالا از جمله قلعههای حاکم نشین به شمار آورد که حتی پس از تسخیر شهرها به دست مهاجمان به مقاومت خود ادامه میدادند. طبق روایتهای قدیمیکه میان مردم شهر سینه به سینه نقل شده است، قلعه زواره از حمله مغولان به نواحی مرکزی ایران و مقاومت مدافعان این شهر خاطرات فراوانی دارد. برخی از اهالی نیز چنین نقل میکنند که در اواخر دوره قاجار، قلعه سنگ بست، مدتی پناهگاه یاغی بزرگ ایران، نایب حسین کاشی بوده است.
مسجد پامنار؛ یک مسجد با شش محراب
مسجد پامنار مسجدی است که از بیرون چندان قدیمی و حتی جالب به نظر نمیرسد اما دست بر قضا یکی از جالبترین مساجد ایران - و نه فقط زواره - است. البته آنچه گردشگران را از همه سوی زواره به سوی این مسجد میکشاند، منار آجری بلند آن است که بلندترین بنای شهر به شمار میآید و اگر یک وقت توفیق پیدا کنید که به فراز آن بروید، منظره بدیعی از بافت تاریخی و باغستان و انارستانها و کویر پیرامون زواره را تا دوردستها میبینید.
جالب اینکه مسجد نیز نام خود را از همین مناره گرفته و مسجد پامنار خوانده میشود. اینجا نیز درست مانند مسجد جامع اردستان، جایگاه آتشکدهای متعلق به دوره ساسانی بوده که در دوره اسلامی جای خود را به یک مسجد داده است. این مسجد در دوره سلجوقیان به نهایت زیبایی و بزرگی رسید و به شکل نادری دارای شش محراب گچبری بسیار زیبا بود که بعدا در دوره ایلخانان مغول تزئیناتشان تغییر کرد و احتمالا زیباتر شد.
متاسفانه در بازسازیها - بخوانید خرابکاریهای - چند دهه قبل، مسجد پامنار ماهیت تاریخی خود را تا حد زیادی از دست داد و محرابهای آن نیز درون دیوارهایی ناهمگون قرار گرفتند. آنچه از مسجد سلجوقی به شکل اصیل مانده، همان مناره آجری است که یکی از نمادهای زواره به شمار میآید.
بازار زواره؛ زیبای بیروح
بازار زواره از دیگر دیدنیهای این شهر است که غیر از راسته تجاری، پارهای بناهای تاریخی و مذهبی را در دل خود جای داده است. بخش تجاری بازار اگرچه به خوبی حفظ و مرمت شده است اما دکانهای آن رونق خود را از دست داده و بسته شدهاند و از این نظر، بازار به یک کالبد بی روح میماند. اما حسینیههای سر باز و سر پوشیده بازار که یادگاری از دوره صفویه هستند، همچنان رونق دارند و در ماههای محرم و صفر جایگاه سوگواری و تعزیه خوانی پرشور اهالی زواره هستند.
همچنین در ضلع شرقی بازار یک آرامگاه تاریخی قرار دارد که مدفن «ابونصر احمد»، بانی مسجد جامع زواره است و محلیها آن را گنبد سبز میخوانند. بازار زواره در گذشته دارای دو کاروانسرا بود که یکی از آنها بر اثر خیابانکشی از میان رفته و دیگری باقی مانده است.
امامزاده یحیی؛ گنبدی که دیگر نیست
یکی از زیارتگاههای معتبر زواره، بقعه امامزاده یحیی است. به روایت افراد محلی، جناب یحیی(ع) از فرزندان امام موسی کاظم(ع) بود که همراه با سفر تاریخی برادرش، امام رضا(ع) به ایران آمد و از سمت کاشان به زواره رفت اما در این منطقه توسط دشمنان اهل بیت پیامبر به شهادت رسید. جسد او را در چاهی انداختند که بعدها به زیارتگاه تبدیل شد. این زیارتگاه دارای ساختمان و گنبدی تاریخی و زیبا بود که در سال ۱۳۸۵ توسط هیات امنای امامزاده و بهرغم مخالفت سازمان میراث فرهنگی و جلوگیری نیروی انتظامی تخریب شد. هدف این عده از تخریب گنبد امامزاده ساخت یک گنبد بزرگتر بود.
راه و چاه سفر
اردستان در فاصله ۳۶۴ کیلومتری تهران، ۱۲۶ کیلومتری اصفهان و ۲۶۳ کیلومتری یزد قرار گرفته است و زواره نیز حدود ۱۵ کیلومتر با آن فاصله دارد. هر دو شهر در استان اصفهان قرار گرفتهاند، اما از نظر فرهنگی تحت تاثیر دو حوزه فرهنگی یزد و اصفهان قرار دارند. بهترین فصل سفر به این دو شهر بهار و پاییز است؛ زیرا در فصل تابستان، روزهایی بسیار گرم و در فصل زمستان شبهایی بسیار سرد دارند.
برای دیدن مهمترین دیدنیهای زواره و اردستان دست کم به دو روز زمان نیاز دارید؛ یک روز برای زواره و یک روز برای اردستان. اگر در ایام اربعین به این دو شهر سفر کنید، میتوانید جلوههای زیبایی از آیینهای اصیل سوگواری را نیز ببینید. اگر از خودروی شخصی استفاده میکنید، بهترین راه رسیدن به این دو شهر از طریق بزرگراه تهران به اصفهان است که پس از کاشان در میانه راه، جاده یزد از آن منشعب میشود و این جاده از شهرهای اردستان و زواره و نائین عبور میکند. بهترین وسیله حمل و نقل عمومی نیز اتوبوسهای تهران-یزد است که از همین مسیر گذر میکنند.
زیرساختهای گردشگری در اردستان و زواره جالب توجه نیست. تنها مکان اقامتی مطمئن در این دو شهر، مهمانسرای جهانگردی اردستان است که با یک ستاره در خیابان امام خمینی این شهر قرار گرفته است. با توجه به نزدیکی اردستان به زواره اگر در این هتل اقامت کنید، برای رفتن به زواره مشکل چندانی نخواهید داشت.
ارسال نظر