سفری فراموش نشدنی به چین
با سفر کردن به دانش خود بیافزایید" تو گویی همین دیروز بود که از همکارم خواستم تا این جمله نوشته شده بر سردر شهرک سینمایی شهر "اینچوان" (YINCHUAN) را برایم ترجمه کند!
شاید آن روز که در آغاز سفرم به این استان بودم، چندان به مفهوم این جمله توجه نکردم و به راحتی از آن گذشتم، اما حالا که در پایان یکی از بهترین سفرهایم قرار گرفتم و مروری به چند روز پربار گذشته می کنم، می بینم که این جمله بهترین تعبیر برای سفر کردن است!
در سفر از پکن به "اینچوان"،"وو جونگ"، "گو یوان" و "جونگ وی"، با مردمان خونگرم آشنا شدم و از تجربیات فرهیختگان و نخبگان بهره ها بردم!
در شهرهای وو جونگ و جونگ وی، عظمت رودخانه زرد، رودخانه ای که سال ها در کتب جغرافیا از موقعیتش خوانده بودم، از نزدیک لمس کردم و حتی از روی آن عبور کردم!
نینگ شیا من را با بزرگ مردانی همچون استاد "جو جین تانگ" آشنا کرد که سال های سال از زندگی پربار خود را برای دوستی بیشتر کشورش با سرزمین من سپری کرده و عاشق ایران، فرهنگ ایران و مردم ایران شده است!
موقعیت سلسله های مختلف در این منطقه را در شهرک سینمایی دیدم و پس از آن توسعه سریع کشور را در مرکز رایانش ابری و چند مرکز فناوری دیگر از نزدیک لمس کردم و باور کردم که حفظ گذشتگان و احترام به نیاکان و سخت کوشی، صبوری، باورپذیری، عمل گرایی و واقع بینی و بسیار بسیار دیگر .... سبب شد که سرزمین پهناور چین از دوران انزوا خارج شده و درهای خود را به سوی کشورهای دیگر باز کند و نه تنها وسعت پهناور خود را از دست ندهد که بر پهنای معنوی و بار علمی، فرهنگی، اقتصادی و ... نیز بیفزاید!
در "وو جونگ" با بانویی برجسته آشنا شدم که با وجود نقص عضو، موسسه ای را مدیریت می کرد که فعالیت برجسته اش تولید و توزیع خوراک اسلامی بود! او که خود در در روزگاران جوانی اش بر اثر حادثه ای در محل کار، دستش را از ناحیه آرنج از دست داده است، نه تنها بخش بزرگی از درآمد موسسه اش را در امور خیریه صرف می کند، بلکه تعداد قابل توجهی از کارگران و کارمندانش را از میان افراد معلول انتخاب و استخدام کرده است.
یاد مردمان سخت کوش نینگ شیا، مسلمانان خونگرم، جوانان شوخ طبع، کودکان شیرین آن را در ذهنم حک خواهم کرد و می دانم که با دیدن عکس هایی که از آن ها دارم، گفته های جوانان را به یاد خواهم آورد که با دیدن من به انگلیسی سلام می دادند و بین خود می گفتند، "این خارجی از کجا پیدایش شد"، همچنین کودکان شیرین چهره اش را به یاد می آورم که من را خاله صدا می کردند و ...
در این سفر تجربه شیرین در مقابل دوربین فیلمبرداری را نیز به دست آوردم و با دو دوست بسیار صبور و مهربان آقای "جین" فیلمبردار و خانم "شیه" کارگردان تلویزیون استان نینگ شیا آشنا شدم و می دانم که دلم برایشان تنگ می شود. در این سفر با راهنمای جوانمان آقای لیو، مرد صبور و مهربانی آشنا شدم که هنوز راه بسیار برای آموختن پیش رو دارد.
و اما، بزرگ ترین و زیباترین لحظات من با همسفرانی گذشت که همگی از بهترین ها هستند. از دانش و اخلاق همسفرانم آقایان "هوانگ"، "تسای"، وانگ فا" و بانوان "لیوتینگ" و "لی هویی جونگ" بسیار چیزها آموختم و خوشحالم که در پکن به آن ها نزدیک هستم!
نظر کاربران
زیبا و رویایی بود سرزمین زیبای چین و فرهنگ دیرین این کشور کهن و بزگ با مردمانی بردبار و تلاشگر و مهربان
پاسخ ها
بنا به شرایط کارم مناطق مختلفی از شمال،جنوب،شرق و غرب این کشور را ازپکن تاشهرهای کوچک و بزرگ تا روستاها این کشور را دیده ام،کشوری بزرگ با حفظ زندگی سنتی وایجاد زندگی مدرن،مردم کاری،شادوبا فرهنگ