چالشهای مدیریت منابع انسانی
من در واحد منابع انسانی کار میکنم و به تازگی فردی را استخدام کردهایم که از دیروز کار خود را آغاز کرده است، اما به نظر میرسد او با مشکلات زیادی در خانه و محل کار قبلی خود روبهرو بوده و حتی روز اول دیر به سر کار خود رسید.
امروز که روز دوم کاری او بود من را کنار کشید و از سرپرست من که بخش منابع انسانی را مدیریت میکند انتقاد کرد و گفت همه در بخش منابع انسانی از او متنفرند و توصیه کرد که من جای او را بگیرم.
این موضوع برای فردی که تازه ۲ روز است استخدام شده یک فاجعه است و این خطر وجود دارد که او ذهن افرادی را که بعدا استخدام میشوند در مورد رئیس واحد منابع انسانی مسموم کند.
مطمئن نیستم که افراد دیگر به رفتار غیرمنطقی او توجه نمیکنند یا به صورت گروهی در این توطئه شرکت دارند، اما همین موضوع که برنامهای وجود دارد که رئیس من را تخریب میکند، باعث ناراحتی من میشود و ذهنم را مشغول کرده است. چگونه باید با این موقعیت عجیب برخورد کنم؟ آیا باید به رئیسم در این مورد اطلاع دهم؟
بله، رئیستان را در جریان بگذارید. چیزی که توصیف میکنید رفتاری غیرعادی از یک فرد در دومین روز کاری او است و رئیس شما حق دارد بداند در اطراف او چه چیزی میگذرد. رفتار او بهطور حتم بر دیگران تاثیر میگذارد.
همچنین این صحبتها به اضافه دیر رسیدن در اولین روز کاری و شکایت کردن مداوم همگی نشان میدهند او گزینه مناسبی برای استخدام نبوده است. پس هر چه زودتر رئیستان به این نتیجه برسد، برای همه بهتر است.
و اگر این فرد تازه استخدام شده دوباره برای تکرار بدگویی از رئیس و مسائل دیگر به شما مراجعه کرد، به او بگویید «من چیزی را که شما میگویید حس نکردهام. قبل از اینکه شما به چنین نتایجی برسید، همه چیز را در این دفتر بررسی کرده بودم. سپس از ادامه گفتوگو در این زمینه با او خودداری کنید.»
رئیس سختگیر، مشکل پیدا کردن جایگزین
مشاور عزیز، من مدیر واحدی در یک شرکت هستم و ۴ سال است در این واحد کار میکنم. در حال برنامهریزی برای ادامه تحصیل هستم و چون نمیتوانم به این کارم رسیدگی کنم، به دنبال استخدام فردی جایگزین خودم هستم.
مشکل این است که رئیس شرکت شخصیت بسیار سختگیر و پیچیدهای دارد. قبل از اینکه من کارم را در اینجا شروع کنم، هیچکس نتوانسته بود حتی یکسال در این سمت دوام بیاورد و بهدلیل درگیریهای شخصیتی، یا اخراج شده بود یا شرکت را ترک کرده بود.
آنها میگویند این رئیس پرتوقع است و انتظارات فراتر از حد معمول دارد و رفتارش در محیط کار حرفهای نیست (اغلب در دفتر راه میرود و با لحن بدی به کارمندان میگوید «به کارتان برسید، » با وجودی که آنها در همان زمان سخت در حال کار کردن هستند).
ترس من این است که زمان زیادی را برای استخدام فردی صرف کنم، او را آموزش دهم و سپس آن فرد با مشاهده این رفتارها منصرف شود. این الگو تا به حال چند بار تکرار شده است. در هنگام استخدام باید چه مواردی را مد نظر قرار دهم؟
با متقاضیانی که برای استخدام میآیند رک و بیپرده صحبت کنید. وقتی این کار را انجام میدهید، هم به آنها لطف میکنید، هم به رئیستان. در آن صورت، متقاضیان حق انتخاب دارند که شرایط سخت را انتخاب کنند یا نه.
ایدهآل این است که روشی برای توضیح ویژگیهای سخت رئیستان پیدا کنید که در عین حال با احترام هم همراه باشد. به عنوان مثال میتوانید به فرد متقاضی بگویید: «این کار مزایا و معایبی دارد. شیوه کاری «باب» کمی متفاوت است و ممکن است همه نتوانند با آن کنار بیایند. او استانداردهای بالایی دارد و برخی معتقدند توقعات زیادی در کار دارد.
همچنین عادت ندارد زیاد از کار شما تعریف کند. اگر این مسائل برای شما اهمیت دارند، این شغل برای شما مناسب نیست.» میتوانید این گفتوگو را با برشمردن ویژگیهای مثبت باب ادامه دهید، اما تا جایی که میتوانید تصویری کلی ترسیم کنید.
مطمئنا افرادی مثل شما وجود دارند که بتوانند با این محیط سازگار شوند، بهخصوص اگر از ابتدا بدانند چه شرایطی در انتظار آنها است.
همزمان، آگاه باشید که افراد، بهخصوص آنهایی که واقعا به شغلی نیاز دارند، سعی میکنند عینک خوشبینی بزنند و آنچه را که میخواهند میشنوند. بنابراین به واکنشهای آنها هنگام مطرح کردن این مسائل دقت کنید.
آیا واقعا به موضوعاتی که میگویید اهمیت میدهند، یا بدون تجزیه و تحلیل آن فقط میخواهند شما را مطمئن کنند که مشکلی نیست و میتوانند با این مسائل کنار بیایند؟
همچنین به این موضوع بپردازید که چرا شما توانستید چند سال در این جایگاه دوام بیاورید، اما بقیه نمیتوانند. آیا این مساله به ویژگیهای شخصیتی برمیگردد؟ اگر چنین است، این ویژگیها را در متقاضیانی که مراجعه میکنند بررسی کنید.
آیا استراتژی خاصی را برای کار کردن در کنار چنین مدیری بهکار بردهاید؟ اگر چنین است صراحتا به متقاضیان بگویید چه رفتارهایی مناسب است و چه چیزهایی جواب نمیدهد.
بهطور کلی، مطرح کردن واقعیت در اینجا کلید کار است. شما نسبت به متقاضیان متعهد میشوید که گمراهشان نکنید و نسبت به مدیرتان متعهد میشوید که فرد مناسبی را سر کار بیاورید که بتواند با او کار کند.
ارسال نظر