عصر حکمرانی مال ها؛ نبرد با بازار (۲)
پاساژ نادری، جزو اولین مراکز فروش مدرن ایران به حساب می آید و حتی میدان نقش جهان اصفهان را هم می توان از اولین مگامال های مدرن ایران به حساب آورد، اما با این وجود، جامعه شناسان از وجود چنین مراکزی خشنود نیستند.
مجله صدا - فریده عنایتی، زینب کوهیار، سمیرا قزوینی: می گویند، ابرمارکت ها مصرف گرایی را رواج می دهند و ارتباط میان فردی را کم می کنند، اما فعالان اقتصادی خیلی با این مفاهیم و تعریف ها موافق نیستند. در بازار، عرضه و تقاضا مهم است. حالا می خواهد این عرضه و تقاضا در ابرمارکت ها به مصرف گرایی بکشد و یا ارتباط آدم ها را کاهش دهد. این گزارش، نظرات جامعه شناسان، اقتصاددانان، فعالان اقتصادی و مسئولان را درباره پدیده ابرمارکت ها در کشور مورد بررسی قرار داده است.
مال ها و بازارها از کی سر در آوردند؟
پاساژ نادری، جزو اولین مراکز فروش مدرن ایران به حساب می آید و حتی میدان نقش جهان اصفهان را هم می توان از اولین مگامال های مدرن ایران به حساب آورد، اما با این وجود، جامعه شناسان از وجود چنین مراکزی خشنود نیستند.
بازارها و بازارچه ها از زمان های قدیمی وجود داشتند. بازارهایی مانند اصفهان، تبریز، مشهد، قزوین و شیراز که اصولا از دوران صفویه به یادگار مانده اند هنوز هم به چشم می خورند. اما بعد از سال ها، دیگر بازارها به تنهایی پاسخگوی نیاز جامعه مدرن تر و شهری تر نبودند. تا اینکه پاساژها به وجود آمدند. پاساژهایی مثل پاساژ نادری ۱۳۲۶، پاساژ شیروانی ۱۳۳۰، ساختمان آکادمیک ۱۳۳۴، ساختمان پلاسکو ۱۳۴۰ و در آخر ساختمان آلومینیوم، پاساژ بهارستان و بازار کویتی ها در دهه های چهل و پنجاه از نمونه های اولیه بازارهای امروزی هستند.
اما بعد از مدتی، کشور، شهرنشین تر و حجیم تر شد، به همین دلیل برای بطرف کردن نیاز شهرنشین هایش، دیگر باید مکان هایی به شکل مال هایی امروزی ساخته می شد. میدان نقش جهان اصفهان، نمونه خوبی برای تعریف یک مال واقعی و تاریخی است. فضای روباز میدان چوگان بعنوان یک مرکز تفریحی همیشه مورد استفاده بوده است.
اساسا آنچه مال ها را از مراکز خرید، فروشگاه ها، پاساژها و بازارهای سنتی جدا می کند، اول وسعت زیاد حداقل نزدیک به ۱۰۰ هزارمترمربع و بعد ارائه بیشتر خدمات شهری و اداری در کنار مغازه های تجاری از یک سو و گسترش صنایع تفریحی و فرهنگی از سوی دیگر است. به گفته سعید معیدفر، جامعه شناس، پدیده فروشگاه های بزرگ و مگامال در دل سرمایه داری که تاکید فراوانی بر رشد مصرف دارد مطرح می شود.
نظام سرمایه داری تقریبا از دهه ۳۰ قرن گذشته، روی مصرف تاکید و کار کرد. او می گوید: «بحث این بود که اگر به میزانی مصرف افزایش پیداکند، تولید به صرفه تر خواهدبود و در نهایت با تولید بیشتر و به صرفه تر، سرمایه داری رشد می کند. در همین راستا و برای اینکه انگیزه مصرف در افراد بالا برود، تنوع کالاها و محصولات هم باید آنقدر زیاد شود تا هیچ کس از این فروشگاه ها دست خالی برنگردد.» به همین دلیل گفته می شود، مگامال ها، و هایپراستارها خود به خود انگیزه مصرف را بالا می برند و به عبارت دیگر حرص و ولع خرید را در شهروندان زیاد و آن ها را برای خرید بیشتر تحریک می کنند. هدف غالب و اصلی فروشگاه های بزرگ زنجیره ای سود بیشتر و در ادامه جذب بیشتر مشتری است.
به اعتقاد معیدفر، نکته مهم تر اینکه به نظر می رسد، امروز این فروشگاه های بزرگ و مال ها به عنوان مکان های عرضه محصولات مختلف، بخشی از هویت افراد شده است. به عبارتی از بعد جامعه شناسی، درواقع این کالابودگی و کالایی شدن پدیده ای است که توسط این مگامال ها و این مراکز بزرگ خرید اتفاق افتاده است. در این فروشگاه ها آدم ها بر سر بیشتر خریدن رقابت می کنند. این پدیده درواقع همان «شیئی شدگی» است که جامعه شناسان بیان می کنند.
به این معنی که انسان ها در نظام سرمایه داری با درنظر گرفتن مصرف به عنوان یک رازش اجتماعی، تبدیل به اشیاء شده اند، این ها آثار و پیامدهای اجتماعی فروشگاه های بزرگ است. برخی از جامعه شناسان از خودبیگانی انسان در عصر صنعت صحبت می کنند. پیشگام این گروه از جامعه شناسان مارکس، منتقد نظام سرمایه داری بود. به اعتقاد مارکس، انسان در عصر صنعت، مثل یک شی خواهدبود. بعد نومارکسیست ها هم به این بحث پرداختند و تئوریسین جهان مصرف در عصر صنعت شدند.
معیدفر درباره این بحث در مورد ایران و کشورهای نظیرش می گوید: «اتفاق هایی متفاوت از آنچه در جهان توسعه یافته با ظهور فروشگاه های بزرگ روی داده، در جریان است. در کشورهای توسعه یافته گرایش به مصرف باعث رشد اقتصادی و به اصطلاح افزایش سرانه درآمد شده. مصرف زیاد در این کشورها دست کم توانسته یک چرخه فعال در حوزه اقتصادی ایجاد کند اما در کشور ما اینطور نیست. متاسفانه وقتی وارد مگامال ها و هایپراستارها و مراکز خرید کشوری مثل ما می شویم، اگرچه محصولات خوراکی بیشتر تولید داخلند اما بسیاری از کالاها در عمل کالاهای وارداتی اند. حضور کالاهای خارجی در این فروشگاه ها، نشان دهنده تسریع روند وابستگی کشورمان به اقتصاد جهانی است.
گرایش به مصرف با وجود این فروشگاه های بزرگ در کشور ما، به رشد اقتصادی کشورهایی مثل چین که صادرکننده کالا به ایرانند کمک می کند.» بنابر آنچه که معیدفر مدعی آن است، غیر از برخی محصولات تولیدشده در کشور که ممکن است حتی مواد اولیه شان از خارج وارد شده باشد، روند وابستگی افزایش پیدا می کند و اقتصاد معیوب تر خواهدشد. البته به قول او، این اثر خاص کشورهایی مثل ماست.
همچنین از سوی دیگر، در مناطق مختلفی از کلان شهرها و شهرهای بزرگ شاهد این هستیم که وجود همین مراکز چگونه باعث بیگانگی آدم ها از یکدیگر شده است.
این جامعه شناس در این باره ادامه می دهد: برای مثال در محله های متوسط و رو به پایین، سوپرمارکت ها و مغازه های متعدد برای عرضه کالاهایی مختلف مثل نان و خواروبار و... وجود دارد. در این مجموعه پرتعداد از مغازه ها، وقتی افراد وارد فروشگاه ها می شوند، با صاحب مغازه ارتباط برقرار می کنند، با او گفت و گو می کنند و حتی ممکن است با دیگر مشتریان آن مغازه هم تعامل کنند و حتی موضوع گفت وگوها به کالای موردنظر ربطی نداشته باشد. بنابراین مجموعه ای از روابط همسایگی را تقویت می کنند.
حالا مگامال ها و هایپراستارها را ببینید که حتی مشتریان در آن با فروشنده یا عامل فروشگاه هم تعامل ندارند. کالاهای خریداری شده از جلوی بارکدخوان رد می شود، قیمت ثبت می شود و هیچ ارتباطی بین خریدار و آن متصدی ایجاد نمی شود. اینجا تقریبا ارتباط آدم ها به صفر می رسد.» به این ترتیب، هرچه فعالان اقتصادی از وجود چنین مراکزی استقبال می کنند، اما در عوض، جامعه شناس ها آن را عامل دوری آدم ها از هم می دانند و زیاد روی خوشی به ماجرا نشان نمی دهند. چرا که در عمل این مراکز فروش، جایی برای تقویت تعاملات اجتماعی نمی گذارند. جامعه شناسان می گویند اگرچه جامعه جدید انبوه تر شده و تراکم آدم ها در جغرافیا افزایش یافته اما به این معنا نیست که از لحاظ کیفی ارتباطات تقویت شده باشد.
البته با اینکه این مگامال ها در همه جای دنیا برپا شده است، اما نکته اینجاست که دست کم در کشورهای توسعه یافته برای پرکردن این خلا که در دنیای مدرن ایجاد شده، با تقویت اجتماعات مدنی و نهادهای متعددی که آدم ها در عرصه عمومی خارج از این فروشگاه ها پیدا می کنند، ارتباطات گسترش پیدا می کند.
اما در ایران اوضاع به گونه ای دیگر است. معیدفر می گوید: «در جامعه ای مثل جامعه ما که شکل گیری نهادهای مدنی با مشکلات خاص خودش رو به روست، تقریبا پدیده شیئی شدن خیلی قوی تر اتفاق می افتد و ما آثار این شیئی شدن را در سطح شهر می بینیم. در خیابان های ما چه اتفاقی می افتد؟ آدم هایی را می بینیم که بشدت از هم بیگانه اند، به هم راه نمی دهند، به هم احترام نمی گذارند و درواقع، نوعی بیگانگی بین ما وجود دارد.
پیاده روهای ما هر روز کوچک تر، خیابان های ما هر روز بزرگ تر و تعاملات آدم ها با هم به حداقل رسیده است.»
اعدادی که باید درباره «مال» ها بدانید
۱۰ میلیون تومان: قیمت پیش فروش یک مترمربع «مال» در تهران
۲۰ میلیون تومان: فضای تجاری در تهران در قالب «مال» ساخته شده یا در دست احداث است.
۲.۵ میلیون تومان: هزینه ساخت یک مترمربع مال در تهران
۱۰ میلیون تومان: بهای خرید زمین با کاربری تجاری برای احداث یک مترمربع مال
۱۵ هزار مشتری: در روز به هایپراستارها می روند
ارسال نظر