آمریکا هدف بعدی داعش است
در پی حمله تروریستی نافرجام به «گارلند»، تگزاس، در ۴ می - که داعش مسئولیت آن را پذیرفت - بار دیگر ما خود را با این پرسش مواجه می بینیم که آیا داعش تهدیدی واقعی است یا خیر
مجله صدا - ترجمه کسرا اصفهانی: در پی حمله تروریستی نافرجام به «گارلند»، تگزاس، در 4 می - که داعش مسئولیت آن را پذیرفت - بار دیگر ما خود را با این پرسش مواجه می بینیم که آیا داعش تهدیدی واقعی است یا خیر. پاسخ این است: بله، تهدیدی بسیار جدی.
افراط گرایانی که تحت تاثیر ایدئولوژی اسامه بن لادن هستند تصور می کنند که در جنگ با آمریکا هستند؛ آنها می خواهند به ما حمله کنند. داعش سریع تر از هر گروه تروریستی دیگری که می توانیم به خاطر آوریم گسترش یافته و تهدیداتی هم که روانه ما می کند گسترده تر از چیزی است که تاکنون دیده ایم. آنچه داعش دارد و القاعده فاقد آن بود همانا سطح پیچیده ای از پیام ها و رسانه های اجتماعی است.
داعش یک بازوی تبلیغی چندزبانه به نام «الحیات» دارد. مزیت دیگر داعش بر القاعده این است که داعش از هر ابزار اجتماعی- از توییتر و یوتیوب گرفته تا اینستاگرام- به شکل گسترده ای استفاده می کند و به جذب و تامین مالی مبارزان می پردازد. رسانه های دیجیتال یکی از مهم ترین نقاط قوت این گروه است؛ این رسانه ها به داعش کمک کرده به سازمانی تبدیل شود که چهار تهدید مهم برای ایالات متحده دربر دارد:
۱- داعش تهدیدی برای ثبات تمام خاورمیانه است. این گروه تمامیت ارضی عراق و سوریه را در خطر قرار داده است. سقوط هر یک از این دو کشور به سادگی می تواند در سراسر منطقه گسترش یافته و همراه با خودستیزهای فرقه ای و مذهبی، بحران انسانی و بازترسیم خشونت آمیز مرزها را به دنبال آورد. همه اینها در بخشی از جهان انجام می شود که همچنان برای منافع ملی آمریکا مهم است. داعش بیش از هر گروه تروریستی دیگر در جهان، اکنون بخش هایی از عراق و سوریه را در تصرف دارد.
وقتی «القاعده در عراق» برای مبارزه به جبهه سوریه پیوست، نام خود را به «دولت اسلامی عراق و شام» تغییر داد. داعش، سوریه و جنگجویان خارجی را نیز به صفوف خود اضافه کرد، پول و سلاح عرضه کرد و تجربیات جنگی قابل توجهی در مبارزه با رژیم بشار اسد به دست آورد. خلاء امنیتی در عراق در کنار رویکردهای نوری المالکی، نخست وزیر سابق عراق، در کنار گذاشتن اهل سنت، باعث شد که داعش در حمله رعدآسای خود به غرب عراق در بهار و تابستان سال ۲۰۱۴ موفقیت به دست آورد و این در حالی بود که این گروه بخش های زیادی از این کشور را به تصرف خود درآورده بود. داعش اولین گروه بنیادگرا نیست که به تسخیر سرزمینی پرداخته است.
«الشباب» در سومالی چندسال پیش چنین کرد و هنوز سرزمین هایی را در تسخیر خود دارد. «القاعده در مغرب اسلامی» در سال ۲۰۱۲ همین پروژه را در مالی انجام داد و «القاعده در یمن» هم تقریبا به همین راه رفت. من کاملا انتظار دارم که این گروه های افراطی در سال های پیش رو هم- گاهی به صورت موفقیت آمیز- به تسخیر سرزمینی بپردازند. اما هیچ گروه دیگری مانند داعش نتوانسته به سرعت این گونه سرزمین ها را به تسخیر خود درآورد.
۲- داعش مردان و زنان جوان را برای سفر به سوریه و عراق برای پیوستن به این گروه جذب می کند. در هنگام نوشتن این مطلب، حداقل ۲۰ هزار تبعه خارجی از ۹۰ کشور به سوریه و عراق رفته اند تا به جبهه نبرد در کنار داعش بپیوندند. بسیاری از آنها به داعش پیوسته اند. این موج خارجیها از موجه مبارزان به عراق در طی جنگ در یک دهه پیش، پیشی گرفته است.
امروز تعداد مبارزان خارجی در سوریه و عراق بیش از مبارزان در افغانشتان در دهه ۸۹ است که علیه شوروی سلاح به دست گرفته بودند. این اتباع خارجی در حال کسب تجربه در میدان نبرد هستند و روز به روز در حال رادیکال تر شدن هستند. یک زیرمجموعه خاصی از این مبارزان وجود دارد که باید نگرانشان بود. چیزی حدود ۳۵۰۰ تا ۵ هزار نفر از مشتاقان جهاد از کشورهای اروپایی، کانادا، استرالیا و آمریکا به عراق و سوریه سفر کرده اند. آنها دسترسی آسانی به میهن آمریکایی دارند که همین مبین دو تهدید است: اینکه این مبارزان خاورمیانه را ترک خواهندکرد، آنها یا به خواست و میل خود دست به حمله می زنند و یا در جهت امیال رهبری داعش چنین می کنند.
مورد اول که بیشتر در اروپا رخ داده اما هنوز خبری از آن در آمریکا نیست اما به زودی در آمریکا هم همچون اروپا این اتفاقات خواهدافتاد. در بهار ۲۰۱۴ «مهدی نموشه»، یک جوان فرانسوی که برای مبارزه به سوریه رفت، به اروپا بازگشت و در دوره یهودی در بروکسل، بلژیک، سه نفر را به ضرب گلوله کشت.
۳- خطر سوم این است که داعش در حال تشکیل پیروانی در میان دیگر گروههای افراطی در سراسر جهان است. جذابیت این گروه بیش از القاعده است و محبوبیتش در میان جهادیون هم بیش از القاعده است. این در الجزایر، لیبی، مصر و افغانستان رخ داده است، بیشتر هم خواهدشد. این گروهها که در حال حاضر خطرناک هستند، بیشتر خطرناک خواهندشد.
آنها به طور فزاینده ای دشمنان داعش (ازجمله ما را) هدف خواهندگرفت و به شکل فزاینده ای از توحش و خشونت داعش استفاده می کنند. ما شاهدیم که این هدف گیری در اوایل سال ۲۰۱۵ شکل واقعیت به خود گرفت آنگاه که یک گروه مرتبط با داعش در لیبی یک آمریکایی را در هتلی در ترابلس که محل رفت و آمد دیپلمات ها و تاجران بین المللی بود هدف قرارداده و کشت. ما شاهدیم که اندکی پس از این واقعه، خشونت شدید دیگری رخ داد که یک گروه دیگر مرتبط با داعش در لیبی ۲۱ مسیحی قبطی را سر برید.
۴- مورد آخر این است که پیام داعش در حال رادیکالیزه کردن مردان و زنان جوان در سراسر جهان است؛ مردان و زنانی که هرگز به سوریه یا عراق سفر نکرده اما می خواهند برای ابراز همبستگی با داعش دست به حمله بزنند. اینها به اصطلاح «گرگهای تنها» هستند. حتی قبل از ۴ می، حملاتی تحت تاثیر داعش در آمریکا انجام گرفته است: یک فرد به دلیل همدردی با داعش به دو افسر پلیس شهر نیویورک با تبر حمله کرد.
القاعده الهام بخش چنین حملاتی بوده است؛ حملاتی مانند فورت هود در اواخر سال ۲۰۰۹ که ۱۳ نفر را کشت و بمبگذاری در ماراتن بوستون در بهار ۲۰۱۳ که ۵ نفر را کشته و حدود ۳۰۰ نفر را زخمی کرد. حمله به تگزاس آخرین مورد از این حملاتی است که تحت تاثیر این گروه انجام شد. به نظر می رسد القاعده در حال واگذاری نقش خود به داعش است. این بار نه القاعده بلکه داعش الهام بخش سایر گروه های بنیادگرا خواهد بود. می توانیم انتظار بیشتری از این نوع حملات در آمریکا داشته باشیم. حملات الهام گرفته شده از سوی افراد تحت تاثیر داعش با سرعت زیادی در جهان در حال وقوع است.
حدود ۱۰ مورد از زمانی که داعش سرزمین های زیادی را به کنترل خود درآورد. امروز حمله ای به کارگردانی داعش در ایالات متحده (در مقیاس کوچک) نسبتا ساده خواهدبود. اما در طول زمان قابلیت های داعش افزایش خواهدیافت. این چیزی است که یک بهشت امن بلندمدت در عراق و سوریه برای داعش به ارمغان آورده است و این دقیقا همان چیزی است که این گروه در حال برنامه ریزی برای انجام آن است. آنها قصد خود را اعلام کرده اند درست مانند بن لادن در سال های پیش از ۱۱ سپتامبر.
ارسال نظر