شما هم قرباني خشونت هستيد؟
خشونت خانگي يعني چه؟ اگر مرد زندگي شما اهل ضرب و شتم نباشد يعني در خانهاي امن زندگي ميكنيد؟
مجله سیب سبز: «حالا كه چيزي نشده! عصباني بوده و چيزي گفته! با شوهرت بساز و از كاه كوه نساز!» چنين جملاتي براي قربانيان خشونت خانگي آشناست. حتي وقتي پاي قانون هم به ميان ميآيد در صورتي كه آثار ضرب و شتم روي تن يك زن باشد، او قرباني خشونت خانگي شمرده شده و مورد حمايت قانون قرار ميگيرد. اما موضوع خشونت به همينجا ختم نميشود. تنها زنانی که جای برخورد فیزیکی را روی چهرهشان میبینند، قربانی خشونت نیستند. اگر ميخواهيد بدانيد چه زماني قرباني خشونت شناخته ميشويد، ادامه اين مطلب را بخوانيد.
خشونت رواني
رفتار خشني كه سلامت روان فرد را در معرض خطر قرار ميدهد، ميتواند مصداق خشونت رواني باشد. وقتي فرياد همسرتان ضربان قلبتان را بالا ميبرد و استرس به جانتان مياندازد، شما قرباني خشونت خانگي شدهايد. اگر همسرتان به شما شك دارد، تهديدتان ميكند، به شما وفادار نيست، مجبورتان ميكند خلاف كنيد و حتي رفتارهاي بهظاهر سادهاي مثل تحقير، متلك، تمسخر و اهانت كلامي را ابراز ميكند، قرباني خشونت رواني شدهايد.
چه بايد كرد؟
اگر همسرتان فحاشي ميكند، بايد كسي فحاشياش را شنيده باشد تا پس از شهادت او، قانون از شما حمايت كند. اما چه كسي ميتواند شهادت دهد كه همسرتان به شما استرس ميدهد يا اينكه اگر گفته شود كه شما را متلكباران ميكند، قانون چه حمايتي از شما ميكند؟
خشونت جنسي
رابطه زناشويي، جزئي جداييناپذير از زندگي بعد از ازدواج است اما هيچ مردي حق ندارد بدون رضايت همسرش، او را مجبور به برقراري هيچ شكلي از اين رابطه كند. آزار جنسي، مجبور كردن همسر به رابطه جنسي در زمان عادت ماهانه و بيماري، مجبور كردن همسر به روسپيگريو... از مصاديق اين خشونت است.
چه بايد كرد؟
اگر همسرتان شما را مجبور به سقط جنين كند يا اينكه با متوسل شدن به زور براي برقراري رابطه زناشويي به شما آسيب بزند، ميتوانيد با مراجعه به پزشكي قانوني براي تشكيل پرونده تلاش كنيد. اما هميشه خشونتهاي جنسي كه توسط همسر ابراز ميشود، اثري از خود به جا نميگذارد تا قابل پيگيري قانوني باشد و از آنجا كه هيچ شاهدي هنگام انجام رابطه زناشويي وجود ندارد، نميتوان وقوع جرم را هم اثبات كرد.
خشونت جسمي
خشونت جسمي همان چيزي است كه همه ما به عنوان مصداق جرم و خشونت بودنش با هم تفاهم داريم. ضرب و شتم، مشت زدن، گاز گرفتن، سيلي زدن، اسيدپاشي و. . . در گروه خشونتهاي جسمي قرار ميگيرند و در صورتي كه شاهدي براي وقوع آنها باشد يا اينكه جاي ضربهها روي بدن قرباني مانده باشد، از طريق قانوني قابل پيگيري است.
چه بايد كرد؟
اگر ميخواهيد قانوني عمل كنيد به پلیس۱۱۰ زنگ بزنيد تا براي تنظيم گزارش در لحظه جرم حاضر شوند. گزارش آماده شده را ميتوانيد به دادسرا يا كلانتري محل ببريد و در صورتي كه پس از تشكيل پرونده و طي روال قانوني همسرتان محكوم شد، ديه بگيريد. قانون هم ممكن است همسرتان را به شلاق خوردن يا دادن جريمه نقدي كه البته نصيب شما نميشود، محكوم كند. اما اگر در لحظه وقوع فاجعه كاري نكرديد و جاي آزار او روي بدنتان ماند، ميتوانيد فردايش به پزشكي قانوني مراجعه كنيد و با ثبت اين موضوع، براي تشكيل پرونده و پيگيري روال قانوني تلاش كنيد.
خشونت اقتصادي
اگر همسرتان نفقه كه به عنوان حق قانوني شما شمرده شده را نميدهد، اگر صاحب شغل بودهايد اما شما را مجبور به ترك شغل برخلاف تمايلتان ميكند، اگر توانايي اقتصادي برآورده كردن احتياجاتتان را دارد اما آنها را از شما دريغ ميكند يا اينكه به اجبار درآمد، ارثيه و اموال شخصيتان را ضبط ميكند، شما با خشونت اقتصادي روبهرو هستيد.
چه بايد كرد؟
تا جايي كه در قانون ذكر شده، نفقه و مهريه ديني است كه شوهر به زنش دارد پس اگر همسرتان در قبال اين وظيفه كوتاهي كرد، ميتوانيد با كمك قانون مبلغ تعيين شده را دريافت كنيد. اما در بسياري از موارد خانمها بهخاطر قرار گرفتن در معرض خشونت اقتصادي به جدا شدن از همسرشان تمايلي ندارند و به همين دليل حاضر نميشوند با مطرح كردن آن در مراجع قضايي، خود را در معرض خشونتهاي ديگر مثل رواني، جسمي و حتي جنسي قرار دهند و به قيمت برافروخته كردن مردي كه قرار است همچنان با او زندگي كنند، پاي قانون را به ميان بكشند.
دامهایی كه نبايد در آنها بيفتيد
هنگام مواجهه با قربانيان خشونت خانگي اين واكنشها را نشان ندهيد:
۱. از خشونت خانگي جوك نسازيد
موضوع جديتر از آن است كه دستمايه جوك و شوخياش كنيد. اتفاق خيلي تلخي افتاده؛ زني آسيب ديده و رنج كشيده، در چنين شرايطي چطور ميتوان او را اسباب شوخي، تمسخر و ساختن جوك كرد؟
۲. روي قرباني برچسب نزنيد
«حقش است؛ آدمي كه در اين رابطه ميماند، همان بهتر كه كتك بخورد» و... اين جملات براي شما آشنا نيست؟ صحبت كردن در مورد خشونت خانگي در همه جاي دنیا و البته در جامعه سنتي و ماخوذ به حياي ما كار سختي است و قطعا چسباندن چنين برچسبهايي، كار را براي بيان موضوع سختتر هم ميكند. قربانيان خشونت خانگي در بسياري از موارد قدرت و توانايي خارج شدن از رابطه آسيبزننده را ندارند.
محدوديتهاي اقتصادي، خط قرمزهاي خانوادگي، ترس از آينده، وجود بچهها و بسياري عوامل ديگر، ميتواند دست و پاي فرد براي خروج از رابطه را ببندد و در شرايطي كه نهادهاي حمايتي هم به جاي حل مشكل به نصيحت فرد آسيبديده و تشويق او براي ماندن در رابطه تلاش ميكنند، نميتوان از فردي كه در اين رابطه آسيب ديده و ضعيف شده، انتظار واكنش رهاييبخشي را داشت. پس دست از اين قضاوت كردنها برداريد.
۳. از قرباني، مجرم نسازيد
خشونت خانگي چه به صورت رواني اعمال شود و چه به زد و خورد بدني تبديل شود، اتفاقي قبيح و غيرقابل توجيه است. همه ما در روابط اجتماعيمان، گاهي آزار ميبينيم و حتي بهشدت عصباني ميشويم اما آيا در برابر كساني كه از ما قدرتمند هستند يا مناسبات شغلي و اجتماعيمان به آنها وابستهاست هم دست به چنين خشونتي ميزنيم؟
۴. خشونت خانگي، راز نيست
بيان علني مشكلات خانوادگي، آن هم وقتي پاي شكسته شدن حرمتها و خشونت خانگي به ميان ميآيد كار سختي است. تا همين چند سال قبل اغلب زنان حتي ميلي به مراجعه به نهادهاي قانوني نشان نميدادند و تا بيم از دست دادن جانشان نميرفت، مسئولان را هم در جريان اين اتفاق قرار نميدادند حتي امروز هم كه اورژانس اجتماعي، دادسراها و قوه قضاييه براي حمايت از آسيبديدگان اعلام آمادگي كردهاند، كمتر زن آسيبديدهاي سراغ آنها ميرود و البته زناني كه درخواست حمايت شدن را به اين مراجع ميبرند هم اغلب پاسخ درستي دريافت نميكنند. همين دلايل كافي است تا به جاي جايگزين كردن شكايت با بيان اجتماعي مشكل، براي بيان عمومي آن تلاش كنيم.
شما تنها نیستید
اگر يكي از عزيزانتان قرباني خشونت خانگي است، سكوت نكنيد و با اين تصور كه چهار ديوارياش اختياري است، كنار نكشيد. او بايد بداند قرباني است و بايد بداند در صورت تمايل ميتواند از حلقههاي هرچند اندك حمايتي كه اطرافش هستند، كمك بگيرد.
ارسال نظر