به داد چشمه های «باداب سورت» برسید!
چشمههای آب معدنی «باداب سورت» با جاذبههای تصویری منحصر بهفرد، آنچنان لای ورقهها و وعدههای اداری و نیز زیر پای گردشگران بیتوجه گیر کرده که به نظر میرسد تا ...
برای رسیدن به چشمههای باداب سورت در استان مازندران، در ۱۰۰ کیلومتری شهرستان ساری، بخش چهاردانگه، دهستان پشتکوه، روستای ارست، از سمت تهران، باید از مهدیشهر و شهمیرزاد گذشت. از این رو، بعضا دامغانیها این مجموعه را از آن خود میدانند اما واقعیت آن است که طبق نقشهی تقسیمات کشوری، این منطقه در حوزهی شهرستان ساری قرار دارد. شاید هم بهدلیل فاصلهی زیاد، آنچنان که باید و شاید مورد توجه مسوولان محلی قرار نگرفته است.
مسیر دسترسی به این چشمهها در چند کیلومتر آخر، بسیار صعبالعبور است. البته این امر شاید برای دلواپسان این سرمایهی ملی، خوشایندتر باشد؛ چراکه معلوم نیست درصورت تسهیل در دسترسی به این منطقه، روند پرشتاب تخریب آن چقدر شدت خواهد گرفت.
مجموعهی باداب سورت از دو چشمهی زنده تشکیل شده است؛ با آبهای کاملاً متفاوت از لحاظ رنگ، بو، مزه و حجم. یکی چشمهی پر آب با آب بسیار شور و دارای استخری با قطر حدود ۱۵ متر و عمق زیاد، که با برخی باورهای محلی ثابتنشده در زمینهی خاصیتهای درمانی پوستی، گردشگران شناگر را هم درون خود تجربه میکند! اما چشمهی دوم که در بالادست و شمال غربی این چشمه قرار دارد و آب آن ترشمزه و به رنگ قرمز و نارنجی است، با رسوب آهنی که در اطراف آن نشسته است، به شکل دیگری در معرض تهدید قرار دارد.
جریان آبهای رسوبی و معدنی این چشمهها که در مسیر شیب پاییندست کوهستانی خود، صدها طبقه و دهها حوضچهی بسیار زیبا به رنگهای نارنجی، زرد و قرمز در اندازههای مختلف پدید آورده و جاذبهی اصلی و ویژگی منحصر به فرد چشمههای باداب سورت را تشکیل داده است، این روزها بهراحتی هرچه تمام، در حال تخریب است.
این درحالی است که با این اقدام، نهتنها با از بین بردن رسوباتی که در سال به زحمت به یک میلیمتر ارتفاع میرسند، بعضا حاصل ۳۰۰- ۲۰۰ سال استقامت این دیوارهها از بین میرود، بلکه با از بین رفتن شکل سرریز شدن آب حوضچهها، حاصل هزاران سال سازهی آهکی نیز به مرگ محکوم میشود
در حال حاضر و در روزهای تعطیل، تنها از تهران، چندین اتوبوس در قالب تورهای یکروزه، گردشگران را به منطقهی چشمههای باداب سورت منتقل میکنند. این علاوه بر علاقهمندانی است که با ماشینهای شخصی، مسیر دشواری را میپیمایند تا یکی از جاذبههای طبیعی کشور را از نزدیک ببینند که اوج دلانگیزی منظرهی آن، هنگام طلوع و غروب خورشید رقم میخورد. برای رسیدن به بالای دامنهای که چشمهها بر آن قرار دارند، باید مسیری را با استفاده از تراکتور یا خودروهای نیسان محلی طی کرد. پس از آن، به محوطهای میرسید که بدون هیچ حفاظی و هیچ مامور نگهبانی، بدون هیچ علامت هشداردهنده و هیچ مسیر تعیینشدهای، به شما اجازه میدهد در نزدیکترین مواجهه، روی دیوارههای حوضچهها بایستید و عکس یادگاری بگیرید!
این درحالی است که با این اقدام، نهتنها با از بین بردن رسوباتی که در سال به زحمت به یک میلیمتر ارتفاع میرسند، بعضا حاصل ۳۰۰- ۲۰۰ سال استقامت این دیوارهها از بین میرود، بلکه با از بین رفتن شکل سرریز شدن آب حوضچهها، حاصل هزاران سال سازهی آهکی نیز به مرگ محکوم میشود.
همتای چشمههای بینظیر باداب سورت در کشور ترکیه به نام «پاموکاله» وجود دارد که تا حدی شبیه این چشمه است. البته با ۲ تفاوت مشهود؛ یکی اینکه رسوبات آنجا برخلاف باداب سورت که قرمز و نارنجی است، به رنگ سفید نمود یافته و از این رو به قصر سفید معروف است. دیگر اینکه ظاهرا ترکها با برنامهی مدونی که حتا گروههای گردشگری را از ایران هم جذب میکند - گردشگرانی که تا به حال چشمههای سورت را از نزدیک ندیدهاند - حافظان بهتر و آیندهنگرتری هستند.
این درحالی است چشمهی معدنی سورت نه تنها در فهرست ملی به ثبت رسیده، بلکه در تلاش برای ثبت در فهرست جهانی یونسکو است. در سفر هیات دولت به مازندران براساس مصوبه ۲۶ آذر سال ۸۵ منطقه مورد نظر بهعنوان منطقهی نمونهی گردشگری مازندران به تصویب رسید و پس از آن در سال ۸۷ در فهرست آثار منابع طبیعی کشور ثبت شد.
اما پس از آن، سرنوشت چشمههای باداب سورت در گیر و دار اداری بین سازمان محیط زیست (بهعنوان ناظر) و ادارهی کل منابع طبیعی استان (بهعنوان مالک)، ادارهی کل میراث فرهنگی و گردشگری مازندران و نیز مقامات محلی و کشوری گیر کرده است که هر یک، یا مانعی بر سر راه ساماندهی محوطه هستند، یا با استدلالهایی، رسیدگی به وضعیت آن را وظیفهی مقامات محلی یا کشوری میدانند.
این در حالی است که در شرایط سوخته شدن زمان، گردشگرانی که عموم آنها از آگاهی لازم برای حفاظت از این میراث ملی برخوردار نیستند، مرتب در منطقه حضور یافته، شرایطی را فراهم میکنند که شاید قصر سرخ، بهزودی مانند همتای دیگرش که در نزدیکی آن قرار دارد، به کالبدی مرده و فاقد جذابیتهای گذشته تبدیل شود.
نظر کاربران
سلام من دو بار به این چشمه رفتم یک بار سال 84 بود که خیلی خیلی غافل گیر شدم از بس زیبا بود با آن که راه را گم کردم وبا سختی ومشقت به آنجا رسیدم ولی هم خودم وهم همسرم هر دو اتفاق نظر داشتیم که یکی از بهترین سفرهایمان بوده بار دوم سال 93 رفتیم با همراهی سه خانوار دیگر در اصل من آنها را تشویق کردم به آنجا برویم وقتی به آنجا رسیدیم شرمنده شدم چون دیگه نمیشه گفت به رنج سفرش می ارزه یک جایی شده معمولی با دیدن رفتار مردم نسبت به این عارضه ی طبیعی همش باید حرص بخوری یعنی در مدت زمانی 9سال 70درصد از زیبایی های خود را از دست داده بود! در ضمن یکی از راههای رسیدن به چشمه که به نسبت خیلی بهتر از جاده ی نیسان روی کنونی است انگاری مفقود شده چرا؟!