برترین ها: حواستان را جمع كنيد؛ زندگياي كه به سختي ساختهايد، به آساني ميتواند از هم بپاشد. فقط كافي است كه غرق تكرار شويد يا زياده از حد بهخودتان مطمئن باشيد و فكر كنيد كه هيچ اشتباهي از شما سر نميزند. دنياي زنان و مردان بيش از چيزي كه شما فكر ميكنيد متفاوت است. ممكن است موضوعي كه براي شما كاملا عادي و پذيرفتهشده است، از نظر همسرتان يك اشتباه غيرقابل بخشش باشد. پس به جاي آنكه اينقدر بهخودتان مطمئن باشيد و فكر كنيد كه يك زندگي بيعيب و نقص داريد، سعي كنيد دنيا را از دريچه چشم همسرتان ببينيد و طوري زندگي كنيد كه نه فقط از نظر خودتان يك همسر ايدآل باشيد بلكه در نگاه همسرتان هم يك مرد بيعيب و نقص به حساب بياييد.
خانمها از مقايسه شدن بيزارند
مريم 28 ساله است. همسرش قبل از او يكبار ازدواج كرده بوده اما به خاطر مشكلاتي كه ميان او و همسرش وجود داشته، در دوره عقد از يكديگر جدا شدهاند. او به شوهرش اطمينان كامل دارد و هرگز از اينكه پاي آن زن و هر زن ديگري در زندگيشان باز شود نميترسد. مشكل مريم ترس از ارتباط همسرش با فرد ديگري نيست بلكه او دوست ندارد شوهرش از همسر سابقش حرف بزند يا گاهي اين 2 را با هم مقايسه كند.
خواسته مريم كاملا طبيعي است. زنها سايه رقيبهاي احتمالي را با تير ميزنند. اگر قبلا ازدواج كردهبوديد، سابقه نامزدي ناموفقي داشتهايد يا در ميان آشنايانتان كسي بوده كه قبلا خانواده شما اصرار داشتند با او ازدواج كنيد، بيشتر بايد مراقب حرفزدنتان باشيد. احتمالا در تمامي اين افراد هم مثل آدمهاي ديگر تواناييها يا ويژگيهاي مثبتي وجود داشته اما دليلي ندارد كه در مقابل همسرتان در مورد تواناييهاي آنها حرف بزنيد. اگر همسرتان بهخوبي آنها غذا درست نميكند و در كارش به اندازه آنها به موفقيت نميرسد، انتقادتان را در دلتان نگه داريد و هرگز او را با زني كه در زندگيتان بوده يا قرار بوده كه باشد مقايسه نكنيد.
زنها فقط از مقايسه شدن با رقبايشان نميترسند. اينكه هر زن ديگري در ذهن همسرشان موفقتر و توامندتر از آنها باشد، به زنها احساس ناامني ميدهد. آنها دوست دارند ملكه خانه باشند و اينكه در ذهن همسرشان كاملترين زن دنيا باشند، براي آنها به معني خوشبختي و موفقيت در ازدواج است. به همين دليل وقتي از او ميخواهيد فلان غذا را مثل مادرتان درست كند، فلان ظرافت را مثل مادرتان داشتهباشد يا فلان رفتارش مثل رفتار مادرتان باشد، از كوره در ميروند و نه تنها از شما ميرنجند بلكه مادران كه هيچ نقشي در اين ماجرا نداشته را هم مقصر ميدانند.
به خاطر ديگران او را سرزنش نكنيد
الهام و همسرش با عشق و به سختي زندگيشان را شروع كردهاند. خانواده او با ازدواجشان مخالف بودهاند و برخورد درستي هم با همسرش نداشتهاند.
گرچه او هنوز هم فكر ميكند كه خانوادهاش در اشتباه بودهاند و همسرش فردي نبوده كه آنها فكر ميكردهاند اما با وجود علاقهاي كه به همسرش دارد، ميگويد كاش كمي بيشتر صبر ميكرد و با وجود مخالفت خانوادهاش ازدواج نميكرد. زيرا قهر چند ساله همسر و خانوادهاش روي رابطه ۲نفرهشان هم تاثير گذاشته و آنها را از هم دور كردهاست. او ميگويد؛ بعد از ازدواج كاملا تنها شدهاست، چون نميتواند مثل قبل با خانوادهاش وقت بگذراند و از طرف ديگر، همسرش ميگويد دليلي ندارد كه بعد از ازدواج مثل گذشته با دوستان مجردش و گروههاي چند نفره دوستانش تفريح كند.
- حضور خانوادهها به زندگي امنيت ميدهد
اگر خانوادهاش با ازدواج شما مخالف بودهاند يا به هر دليلي با آنها دچار مشكل شدهايد، ناراحتيتان را در دلتان نگه داريد و آن را به ابزاري براي سركوفت زدن به همسرتان تبديل نكنيد. به او نشان دهيد، مسئوليت كار هركسي متوجه خود اوست و نه ديگران و نگذاريد كه به خاطر اشتباهات ديگران احساس گناه كند. از طرف ديگر، فراموش نكنيد كه با وجود همه اين اتفاقات، باز هم آنها خانواده او هستند و تا پايان عمر به حضور و حمايتشان احتياج دارد. بدون غرولند و سرزنش به ملاقاتشان برويد و بگذاريد كه همسرتان آزادانه با آنها در ارتباط باشد. اگر شما از اين ملاقاتها آزرده ميشويد، ميتوانيد به شكلي كه همسرتان را ناراحت كند، اين بازديدها را كمتر كنيد اما نبايد رابطه شما و خانوادهاش، بين او و خانوادهاش فاصلهاي بيندازد، زيرا اين فاصله تنها همسرتان را آزار نميدهد بلكه ميتواند به مرور، زندگي مشترك شما را هم از هم بپاشد و البته متانت و فداكاري شما در برخورد با خانواده او، ميتواند از شما در ذهن همسرتان يك قهرمان و حامي هميشگي بسازد.
- همسرتان ملك شخصي شما نيست
فكر نكنيد كه انتخاب همسر، يعني در اختيار گرفتن او. شما همراه او هستيد و نه مالكش. قرار نيست مردانگيتان را با تعيين حد و مرز و محدود كردنش اثبات كنيد. شما هم حق داريد كه از او بخواهيد مثل شما در قالب اين زندگي مشترك، به علائق و خواستههايش برسد. نبايد با وضع محدوديت و بحث كردنهاي مداوم از همسرتان بخواهيد كه خودش را تغيير دهد اما ميتوانيد با رفتارهايتان و نشان دادن اين تغييرها در خودتان، روي او هم تاثير بگذاريد. اگر ديديد هنوز هم اوضاع آنطور كه بايد پيش نميرود، دوستانه و آرام با او صحبت كنيد و درصورتي كه باز هم نتيجه نگرفتيد، به جاي بحث و دعوا با يك روانشناس مشورت كنيد. شايد اينبار شما در اشتباه باشيد و مشكل، توقعهاي زياد شما باشد و نه رفتارهاي اشتباه همسرتان.
شما فقط نانآور خانواده نيستيد
ساناز ۳۲ سالش است. او ۵ سال است كه با همسرش زير يك سقف زندگي ميكند.
وضعيت مالي خوبي دارند و دغدغههاي اقتصادي زندگيشان را تهديد نميكند اما بهنظر او همين اوضاع خوب مالي يك تهديد براي زندگيشان است.
او خانه دار است و درپايان روز نه تنها از كارهاي تمامنشدني خانه خسته ميشود بلكه تنهايي طولاني هم او را بيحوصله ميكند.
در مقابل همسرش هم اغلب تا شب سركار است و وقتي به خانه ميآيد نه توانايي بيرون رفتن را دارد و نه حوصله گپ زدن
- مدام دو دو تا چهارتا نكنيد
فراهم كردن همه امكانات زندگي، تنها مسئوليت يك همسر ايدهآل نيست. با شروع كردن زندگي مشترك، قبل از آنكه يك زن به امكانات و پول احتياج داشته باشد، به يك همراه و همصحبت احتياج دارد. حتي اگر خستهترين آدم دنيا هم باشيد، نبايد از خانه مشتركتان فقط بهعنوان يك خوابگاه استفاده كنيد. بعد از يك روز تنهايي، همسرتان به حضور صد در صدي شما و صحبت كردن با شما احتياج دارد. پس به جاي همراه شدن با او، نگوييد من اين همه جان ميكنم كه تو در رفاه باشي!شايد شما سرتان بيش از حد شلوغ باشد اما باز هم نبايد يك سري موضوعات را فراموش كنيد. تاريخهاي مهم زندگي مشتركتان مثل سالگرد ازدواج و سالگرد تولد و... را هرگز فراموش نكنيد و بهدليل شلوغ بودن سرتان از كنار اين مناسبتها ساده نگذريد. فكر نكنيد كه پول همه مشكلها را حل ميكند و به جاي هديه دادن ميتوانيد با دادن پول به همسرتان اين روز را هم پشت سر بگذاريد. هديههاي نقدي و البته هديههاي ارزان قيمت ميتواند آفت رابطه شما باشد. شايد اين مناسبتها تنها ۲ يا ۳ بار در سال، در زندگي شما تكرار شوند و وظيفه شما بهعنوان همسر او، اين است كه در طول سال، فكر و جيبتان را براي اين
روزها آماده كنيد.
- خانمها كارخانه توليد محبت نيستند
همسرتان فقط براي محبت كردن به شما و آرامكردن زندگيتان با شما ازدواج نكرده است. همانقدر كه از او انتظار محبت داريد، بايد در خودتان هم احساس مسئوليت كنيد و متقابلا شما هم در كنار او باشيد.
شايد شما خصلتهاي بدي داشته باشيد كه همسرتان با آنها كنار ميآيد و شما را بهخاطرشان كنار نميگذارد اما فكر نكنيد اوضاعهميشه به اين شكل ميماند. ممكن است همسرتان به دليل علاقهاي كه به شما دارد، بيشتر از ديگران به شما براي تغيير خودتان يا شرايطتان فرصت دهد اما اين فرصتدادن تا ابد ادامه پيدا نميكند.
اگر روزي صبرش لبريز شد، فكر نكنيد كه او تغيير كرده است يا اينكه وظيفه دارد تا ابد همه اشتباهات شما را ناديده بگيرد بلكه به جاي متهم كردن او بهتر است نگاهي به رفتارهايتان در زماني كه او بيوقفه محبت و گذشت ميكرده بيندازيد و بيطرفانه در مورد خودتان قضاوت كنيد.
تنهايي بعد از ازدواج، زندگي را ويران ميكند
ستاره ۲۳ سالش است و تازه چندماهي است كه ازدواج كرده. او معتقد است همسرش ايراد بزرگي ندارد. هم خوشاخلاق است و هم تمام ويژگيهاي يك مرد ايدآل را دارد اما چند هفتهاي است كه رفتار او با همسرش سرسنگين شده و منتظر جرقهاي از طرف اوست كه دوباره رابطهشان روبهراه شود اما اين اتفاق نميافتد. او از ۲ موضوع گله دارد يكي غرق شدن همسرش در تلفنهمراه است و ديگري وقتگذراني هميشگي همسرش با دوستان قديمياش و تنها گذاشتن او.
آنقدر غرق كامپيوتر، تلفن همراه يا فيلم ديدن ميشويد كه نميفهميد چقدر زمان گذشته است؛ شما گمان ميكنيد همين چند دقيقه پيش بازي را شروع كردهايد و هنوز زمان زيادي نگذشته اما همسرتان ساعتهاست كه منتظر است شما بازيتان را تمام كنيد و با تمام دل و جان در خانه حضور پيدا كنيد. شايد در آغاز او منتظر تمام شدن بازي شما بماند اما بعد از مدتي با افراط شما در اين زمينه، آنقدر نسبت به اين موضوع حساس ميشود كه هر بار سراغ تلفن همراه یا رایانهتان میروید، بیشتر و بیشتر از شما عصبانی و ناامید میشود. فراموش نكنید شما برای تنها روی مبل نشستن و بازی كردن ازدواج نكردهاید و حق ندارید به خاطر سرگرمی خودتان، در زمانی كه مهمان دارید یا یك عالمه كار برای انجام دادن در خانه وجود دارد، او را دست تنها بگذارید و به تلفن همراهتان پناه ببرید. همسرتان به توجه شما احتیاج دارد و دوست دارد برای شما اولویت اول در هر لحظه او باشد و نه یك رایانه یا تلفن همراه.
- خانه محل آرامش است نه زندان
اشتباه فكر نكنید! قرار نیست بعد از ازدواج تنها شوید و در خانه حبس شوید اما چه بخواهید و چه نخواهید زندگی شما بعد از متاهل شدن تغییراتی خواهد كرد؛ این تغییر مشكل ازدواج شما نیست بلكه طبیعت یك زندگی 2نفره است. بعد از مدتی نه تنها تفریحهای شما 2 نفره خواهد شد بلكه حتی علائق، عادتها و نیازهایتان هم به هم شبیه خواهند شد، فقط باید كمی صبور باشید و فكر نكنید هر تغییری كه اتفاق میافتد به زیان شماست. اگر باهوش باشید، بعد از ازدواج میتوانید همه آزادیها و علائقتان را داشته باشید. این خواسته شما فقط با یك كلید برآورده میشود و آن هم رسیدن به این خواستهها از كانال همسرتان است. شما میتوانید دوستانتان را با همسرتان آشنا كنید، به خانه بیاوریدشان و حتی یك گروه دوستی را برای شبهای آخر هفته دور هم جمع كنید. اگر نگران این هستید كه ملاقاتهای تنهایی مردانهتان تمام شود، باید بگوییم كه آن هم بستگی بهخودتان دارد. اگر تعادل را رعایت كنید، میتوانید این ملاقاتها را هم از دست ندهید. شاید دیگر هر هفته یكبار با دوستان مجردتان دور هم جمع نشوید اما میتوانید به ازای هر چند دیدار خانوادگیاش كه ترتیب میدهید، یكبار
هم به تنهایی دور هم جمع شوید. زیادهروی نكنید و با ترجیح دادن دیگران به همسرتان او را حساس نكنید تا او هم همیشه در كنارتان باشد و از این وقت گذرانیهای دوره مجردیتان هم استقبال كند.
نظر کاربران
مطالب خوبی بود چیزی است که متاسفانه در زندگی خیلی از ما وجود دارد ایکاش همه زن ها و مرد ها این مسائل را رعایت می کردند.
واسه این ریز کاریاس که می ترسم ازدواج کنم !موفقییت یا متاسفانه طلاق مسیله این است!!!!!!!!
سلام.خوب بود.بالاخره یه مطلب به نفع خانوما.هوراااااااااا هوراااااااااا
ولی به نظر من درک تفاوت بین خانوما و آقایون خیلی میتونه توی زندگی مشترک کمک کنه.زن ها با مردا به غیر از عدم تفاهم توی رنگ غذا و لباس و...ذاتا تفاوت هایی دارند که اگه همه این تفاوت ها رو بدونن خیلی میتونه کمک کنه.به امید پایداری همه روابط عاشقانه
جناب آقایون چرا نظر نمیدن ؟ نمی صرفه؟
خیلی مطلب خوب و با مفهومی بود...
چرا بعضیا خرشون که از پل میگذره همه چیزا فراموش میکنن ... بنظر من حق زن و مرد که با هم بگذرونن ... ازدواج همون راه قبلیه فقط یه تعهدی دادی که باید 2 نفره طی کنی... خودمونا کم کم ورق بزنیم برای بقیه و تنوع ایجاد کنیم تا تکراری نشه... درسته بعضی وقتا مشکل از همسر ولی مردم باید آدم نامردی نباشه بعد یه مدت دوباره برگرده به مجردیش...
من خودم مردم ولی هیچ وقت نفهمیدم چرا بعضیا اینجوری میکنن ... برا من که 100 برابر ترجیح میدم با همسرم بیرون برم تا با دوستام، اگرم خدای نکرده بخام برم اولا با متأهلاش میرم دوما به اونام میگم با همسرشون بیان ... هم اونا راحت ترن هم ما میتونیم با دوستامون باشیم... فقط سوء استفاده نکنیم
خدا گفته تعادل رعایت کنیم
سلام بچه ها.من تازه لیسانسمو گرفتم.خانوادم میخواند سرو سامونم بدند همجا سپردیم.دنبال کیث مناسب میگردیم.متولد 68 هستم.توی ی خانواده مذهبی بزرگ شدم.ملاکم برا ازدواج اول متدین بودن طرفمه دوم تحصیلاتش.از تهران اگه کسی هست بگه تا بعد اشنایی با خانواده خدمت برسیم.
سلام ازوقتی ازدواج کردیم شوهرم اخلاقش ازاین روبه اونروشده مدام دوست داره فقط من محبت کنم خیلی بهانه گیرشده
مرسی واقعا مفید و پر معنا بود
با سلام خدمته بزرگواران...
تمامه حرفایی ک خوندم درست و بجا بود و تنها اشکال و ایراد اینه که ما همه میدونیم چی خوبه و چی بده ولی چون اراده نداریم و ایمان ب کارمون نداریم قادر ب انجامش نیستیم...
مثلا همه مردا میدونن که نباید عرقه موبایلو اینترنت شد و باید همیشه حواسمون معطوفه همسرمون باشه ولی نه به این حرف ایمان داریم نه اراده...زمانی پی ب اشتباهمون میبریم که فهمیدیم همسرمون از ما سرد شده و تازه میفهمیم که چ اشتباهی کردیم...
و مسئله بعد هم درمورده تعادل در رفتاره...مشکله جونای ما اینه که فکر میکنن بعد از ازدواج فقط زندگی باید دو نفره باشه و مجردی گشتن درکار نیست...این طرز عقیده اشتباست.ما حیوان نیستیم ک محدود باشیم.ما انسانیم و ازاد افریده شدیم پس حقه ماست ولی چه بهتر که در این گشتنا تعادل را حفظ کنیم...
این مشکلات هم خیلیاش به رفتاره ما بستگی نداره یا طرز فکر ما...به اینه که ما نا اگاهانه وارده بحثه ازدواج و زندگی مشترک شدیم...و هنوز تو دنیای مجردیمون و گره های اون دوران گیر کردیم و میخوای این گره هارو بعد ازدواج باز کنیم...
با تشکر...
ببخشید اینجا ایرانه
زن داشتن یه نعمته
قدرشونو بدونین