دوستی هایم به هم می خورد، چرا؟
رد پای حضور دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی را این روزها می توان در زندگی همه پیدا کرد، با اینکه با وجود این دنیای مجازی به راحتی می توان از حال کسانی که می شناسیم، باخبر شویم اما واقعا چقدر از دوستانمان باخبریم؟
مجله دیده بان: رد پای حضور دنیای مجازی و شبکه های اجتماعی را این روزها می توان در زندگی همه پیدا کرد، با اینکه با وجود این دنیای مجازی به راحتی می توان از حال کسانی که می شناسیم، باخبر شویم اما واقعا چقدر از دوستانمان باخبریم؟ اینکه بدانیم کسی کجاست یا دیشب در کدام رستوران چه غذایی خورده، جزء ارتباط های دوستانه به حساب می آید؟
پیشرفت تکنولوژی در کنار زندگی های شلوغی که این روزها همه ما داریم، جای خالی دوست را تا حد زیادی برای بسیاری پر کند، همین که شب با تمام خستگی می توانیم به صفحه شخصی که می شناسیم، سر بزنیم و از حوادث روزانه اش باخبر شویم، اتفاق خوبی است.
در این میان حتی می توان با ارسال پیام کوتاهی احوالپرسی هایی هم داشت، حرف زدن هایی از جنس تکرار و عادت که با جملاتی مثل «خوبی؟ خوبم، تو چطور؟» یا «کاری نمی کنم، سرگرم زندگی ام!» همراه می شود. با اینحال اگر قرار باشد کسی دوستمان باشد و نیاز داشتن «دوست» را برطرف کند، همین سرزدن ها و صحبت های کوتاه مجازی کفایت می کند؟
انسان اجتماعی
همه روانشناسان معتقدند که انسان، موجودی اجتماعی است؛ با اینکه می تواند تنها هم زندگی کند و حتی از پس اتفاقات مختلف هم بربیاید. منیژه ایوبی، کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی است. او در این باره توضیح می دهد: «انسانی که تنها باشد، حتما با مشکلات مختلفی روبرو می شود، پس لازم است که انسان با دیگران در ارتباط صمیمی باشد مه معنی همان دوست را می دهد. به طور کلی «دوست» یکی از نیازهای اساسی انسان محسوب می شود. انسان کسی را می خواهد که شریک غم هایش باشد. با او مشورت کند، خیرخواه او باشد و در لحظات ناراحتی به او مراجعه کند.
حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: «ناتوان ترین مردم کسی است که نتواند دوست پیدا کند و ناتوان تر از آنان کسی است که دوستی هایش را از دست بدهد.»
البته دوست پیدا کردن، مهارتی است که فرد باید در دوران کودکی یاد بگیرد. اینکه چطور با دیگران برخورد کند و بفهمد که چه کسانی می توانند دوستش باشند. در دوستی نیازهای عاطفی فرد برطرف می شود و به همین دلیل است که این رابطه جلوتر از بقیه روابط قرار می گیرد. ممکن است ما با خیلی ها همکلاس یا همکار باشیم اما وقتی با کسی دوست می شویم، ارتباطی عمیق و صمیمی با او برقرار می کنیم.»
دوست خوب چه کسی است؟
معیارهای مختلفی برای دوست خوب وجود دارد و ممکن است نگاه های متفاوتی هم در این زمینه وجود داشته باشد. ایوبی می گوید: «چیزهایی مانند صاقت و خیرخواهی در هر رابطه مهم است اما نکته مهم در دوستی، دو طرف بودن آن است. اینکه بدانیم ارتباط از بالا به پایین نیست و قرار نیست یک طرف دستور بدهد و طرف دیگر گوش کند.
از طرفی ما می توانیم چیزهای زیادی از دوست هایمان یاد بگیریم، چیزهایی که تا همیشه در وجودمان باقی می ماند. خصوصیات، منش، رفتار و اعتقادات جزو مواردی هستند که خواهی نخواهی از دوست به ما منتقل می شود. به همین دلیل است گاهی برای اینکه کسی را بشناسند، به دوستان او مراجعه می کنند.
نکته دیگری که در دوستی ها اهمیت دارد، گروه های دوستی است. وقتی دوستی ها در یک رده سنی اتفاتق بیفتد، در این صورت ارتباط خیلی سریع تر و راحت تر شکل می گیرد و افراد شرایط یکدیگر را بهتر درک می کنند و از آنجایی که مشکلات در سن های یکسان هم مشترک است، اعتماد نیز سریع تر به۸ وجود می آید.»
من کلی دوست فیس بوکی دارم!
«من تازگی ها ۳۰۰۰ فرندی شدم!» یا «۱۵۰۰ نفر در اینستاگرام فالوم کردن!» اینها خیلی جملات غریب و ناآشنایی نیست، خیلی ها هستند که تعداد دوستان شان را با فرندهای شبکه های اجتماعی خودشان به زبان می آورند. دوستانی که خدا می داند که هستند و از کجا و چطور با آنها در اصطلاح «فرند» شده اند. با اینکه شبکه های اجتماعی می تواند به ارتباطات فرد کمک کند و به دامنه دانستنی هایش بیفزاید ولی مطمئنا مکان مناسبی برای پیدا کردن «دوست» نیستند.
ایوبی لازمه حضور در شبکه های اجتماعی را سواد رسانه ای می داند و می گوید: «شبکه های اجتماعی باعث آشنایی افراد با یکدیگر می شود اما برای اینکه نیاز طبیعی انسان به دوست را برطرف کند، جای مناسبی نیست. کسی که بیش از اندازه د راین شبکه ها حضور داشته باشد و با افراد مختلف صحبت کنند ممکن است خودخواهانه برخورد کند و از همه ایراد بگیرد.
همچنین فرد با از دست دادن فضاهای واقعی، مهارت های اجتماعی برای زندگی کردن را یاد نمی گیرد یا کسی که خجالتی است، در این فضا دلبستگی هایی به دست می آورد که در درازمدت می تواند به او صدمه برساند. دوست شدن زیاد در این شبکه ها فرد را مانند تشنه ای می کند که از شوره زار آب می خورد و به جای اینکه تشنگی اش برطرف شود، هر بار تشنه تر می شود.»
شلوغی های دردسرساز
شاید تجملات زندگی امروزی در روابط دوستانه بی تاثیر نباشد. وقتی خودمان را در مسائل مختلف کاری و مالی درگیر کنیم، دیگر سخت می توان به «دوست» فکر کرد و نگران دیدن یا ندیدن او بود یا وقتی به دنبال مهمانی های تجملاتی و هزینه های زیاد برای گرد هم جمع کردن دوستان باشیم، خیلی دیر این اتفاق می افتد.
هر چند که نمی توان از پیچیدگی های زندگی شهری که امروز همه مان درگیرش هستیم، به سادگی گذشت اما اگر باور کنیم دوست مان، ما را برای خودمان می خواهد و نه برنامه هایی که ممکن است برایش تدارک ببینیم، دیگر دیدن دوست برایمان کار سختی نیست و در هر شرایطی که باشیم، می توانیم برایش وقت بگذاریم و مطمئن باشیم او هم برایمان وقت می گذارد.
دوستی هایم به هم می خورد، چرا؟
گاهی اتفاق می افتد که دوستی هایمان به هم می خورد. به کسی اعتماد داریم و او را دوست خودمان می دانیم اما رابطه مان بعد از مدتی از بین می رود و حتی حاضر نیستیم دیگر نامش را بشنویم.
چرا گاهی روابط دوستی از بین می روند یا در مسیرهایی می افتند که باید رابطه را تمام شده دانست؟ منیژه ایوبی در این باره توضیح می دهد: «پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: «چیزی را که برای خودت نمی پسندی، برای دیگری هم نپسند.» در ارتباط دوستی هم این موضوع صدق می کند. اگر دوست نداریم دیگران درباره مان رفتاری داشته باشند، خودمان هم نباید آن را انجام دهیم. برای مثال هیچ کس مسخره شدن را دوست ندارد، پس نباید دست به مسخره کردن بزند.
از طرفی وقتی روابط دوستی کسی چندین بار از هم می پاشد، حتما باید دنبال اشتباهاتی در خودش باشد تا بتواند با کسب مهارت های اجتماعی بیشتر، آنها را حل کند. با اینحال مسئله مهم در دوستی، گذشت داشتن است. وقتی کسی بتواند در رابطه اش و در مقابل کسی که به او اعتماد دارد، گذشت داشته باشد، می تواند دوست خوبی هم باشد. همچنین نباید فراموش کنیم که حد و حدود خودمان را در روابط تعریف کنیم. وقتی کسی همسایه مان است، نمی تواند در اولین برخوردها دوست باشد، برای دوستی به زمان نیاز است و نباید خیلی زود با کسی صمیمی شد.»
معیارهای متغیر
با اینکه دوست هر چه کهنه تر باشد، بهتر است اما گاهی بعضی از دوستی ها خیلی دوام پیدا نمی کنند و بخشی از این اتفاق به دلیل تغییر معیارهای هر کدام از ما در ارتباط دوستی است. دوستی های دوران مدرسه، اگر قطع نشوند، در اکثر موارد به دید و بازدیدهایی از روی نوستالژی تبدیل می شوند.
گاهی اتفاق می افتد بعد از ازدواج دوستانی که در دوران مجردی داشته ایم را نمی پسندیم و احساس می کنیم نگاه مان به دوست تغییر کرده است. البته مطمئنا به این دلیل نیست که آنها دوست خوبی نیستند، بلکه خواسته ها و فضای ذهنی ماست که دیگ راجازه دوستی با آنها را نمی دهد.
در این شرایط برای اینکه گرفتار دوستی های متعدد ناخواسته نشویم، بهتر است کمی معیارهای خودمان برای دوست را بررسی کنیم تا بتوانیم به رابطه ای برسیم که در نهایت دوستی کهنه را برایمان به ارمغان بیاورد.
رابطه هایمان را پیدا کنیم
بدون شک دوستی یکی از روابط مهم و اساسی انسان ها با یکدیگر است، رابطه ای که می تواند روی شکل گیری شخصیت آنها تاثیر داشته باشد و با حضور در گروه دوستان، زندگی و مهارت های اجتماعی شان را افزایش دهد.
با اینکه فاکتورهای زیادی در کل گیری یک رابطه دوستی یا از بین رفتن آن وجود دارد اما صداقت و درک متقابل معمولا از مواردی هستند که وجود آن می تواند رابطه ای را محکم و نبود آن می تواند ارتباطی را از بین ببرد.
در این میان شبکه های اجتماعی نقش زیادی در ایجاد اشکال مختلف این روابط دارند و حتی باعث به وجود آمدن تعریف های مختلفی از ارتباط دوستی شده اند و توهم «دوست» زیاد داشتن را در میان افراد جا انداخته اند که این در حالی است که مغز انسان تنها ارتباط نزدیک با ۱۵۰ نفر را می تواند درک کند و بیشتر از آن از نظر علم روانپزشکی امکانپذیر نیست.
بهتر است در روزهایی که زندگی ماشینی ما را در خودش غرق کرده، کمی به اطراف مان بیشتر دقت کنیم. دوست های واقعی مان را پیدا کنیم و آنها را در جایی بیرون از محیط های مجازی ببینیم تا دوباره طعم شیرین «دوست» نزدیک داشتن را بچشیم. شاید این بار بهانه ای شود تا دوباره در دنیای خودمان غرق نشویم.
نظر کاربران
زندگی بدون دوست مثل دیدن فیلم بدون صداست هیچی ازش نمیفهمی
حالم بهم خورد از این گوگل مضخرف یک سوال رو میخوای با جواب جواب که نمیده بهت هیچ هزارتا چرت و پرت دیه میاد ها ولی جواب سوالات نمیاد اه اه اه مضخرفا
من مدتهاست حتی یک دوست هم ندارم با اینکه گوشه گیر هم نیستم و بسیار موفقم البته منظورم از دوست رفیق گرمابه و گلیستانه ک ندارم!!