۱۴ نشانه آن که به کار معتاد شده اید
قتی می گوییم معتاد، اولین تصویری که به ذهنتان می رسد چیست؟ شاید هنوز در ذهن شما فردی خمیده، با چشمانی خمار و بی حالت، با سر و وضعی آشفته که نمی تواند درست حرف بزند، بنشیند یا راه برود و... نماد یک فرد معتاد باشد.
مجله همشهری تندرستی: وقتی می گوییم معتاد، اولین تصویری که به ذهنتان می رسد چیست؟ شاید هنوز در ذهن شما فردی خمیده، با چشمانی خمار و بی حالت، با سر و وضعی آشفته که نمی تواند درست حرف بزند، بنشیند یا راه برود و... نماد یک فرد معتاد باشد.
اگر چه از «الف» یا «ی» اعتیاد منفی است اما نوع دیگری نیز وجود دارد که نه از دید معتادان و نه از نگاه جامعه مشکلی که ندارد هیچ بلکه مایه افتخار است؛ اعتیاد به کار. شاید بپرسید مگر می شود به کار هم معتاد شد؟ به گفته روان شناسان این مساله هم امکان پذیر است و هم به شدت رایج. بسیاری از افرادی که خود را پرکار و فعال می دانند، درواقع معتاد به کارند. این افراد هم اخلاقشان مانند معتادان است و هم نوع رفتاری که اطرافیان باید با آنها داشته باشند. مهم شناخت این پدیده و تفاوت قائل شدن بین پرکاری و اعتیاد به کار است. این آزمون به شما کمک می کند.
از قدیم گفته اند: «کار جوهر بدن است». کاملا درست است زیرا بیکاری زمینه ساز بسیاری از مشکلات روانی، اخلاقی و... است. علاوه بر این زندگی فرد بیکار نظم و انضباط ندارد و از قانون خاصی پیروی نمی کند. این بی نظمی و آشفتگی در همه رفتارهای او نیز دیده می شود اما در مقابل فردی که کار می کند، از نظر روانی سالم تر است. با این حال، اگر کار به دغدغه اصلی فرد تبدیل شود و فراتر از آن اعتیاد ایجاد کند، تکلیف چیست؟
شاید در اطراف تان کسانی را می شناسید که وقتی هیچ کاری هم ندارند یا در مسافرت به سر می برند و... دائم از اینکه وقت شان دارد تلف می شود شاکی اند و می خواهند هرچه سریع تر به سر کارشان برگردند. شاید فکر کنید این افراد فقط غرغرو هستند یا حوصله شان سر رفته است اما آنها همیشه این طور هستند و از صبح تا شب فقط به کارشان فکر می کنند و آن را به خانواده، دوستا و حتی تفریح شان ترجیح می دهند.
این افراد اگر چند علامتدیگر هم داشته باشند که در ستون کناری ذکر شده، بدون شک معتاد به کار هستند؛ اعتیادی که یا قبولش ندارند یا اگر هم قبول دارند خیلی به آن افتخار می کنند. در نگاه روان شناسی این افراد تفاوت چندانی با یک معتاد به مواد مخدر ندارند و ترک کردن این اعتیاد نیز برایشان به همان سختی ترک مواد مخدر است. اگر با چنین افرادی آشنایید سعی نکنید نصحیت شان کنید؛ بلکه آنها را به مشاور معرفی کنید تا درمانشان را به طور جدی شروع کنند.
یک معتاد به کار چه ویژگی هایی دارد؟
مرز باریکی بین علاقه مندی به کار و حتی پرکاری معمولی با اعتیاد به آن وجود دارد. اگر حداقل هفت نشانه از این ۱۴ نشانه را در خودتان پیدا کردید، به کار معتاد شده اید.
- حضور در محل کار بیش از زمان مورد نیاز، حتی وقتی کاری برای انجام دادن ندارید.
- تحمل بی خوابی برای آنکه کار را کمی زودتر از زمان مشخص آن تحویل بدهید.
- وسواس فکری برای انجام کامل کارها و مرور چندباره کارها در ذهن، به ویژه در شرایطی که اصلا نیازی به این کار نبوده و شخص در خارج از محیط کار است.
- ترس از وجود نقص یا مشکلی در کار حتی اگر از دقیق بودن آن مطمئن باشید.
- هراس از عملکرد نامناسب در انجام امو و پیشداوری درباره هر اتفاقی که قرار است در آینده دور یا نزدیک در حوزه کاری ایجاد شود.
- قرار گرفتن در حالت دفاعی درباره ارتباط با هر موضوع مرتبط به کار.
- کنار گذاشتن هر کاری غیر از امور مرتبط به کار.
- قطع ارتباط با دیگران به بهانه کار.
- کار کردن با هدف قرار یا سرپوش گذاشتن روی مشکلات یا کمبودها.
- جایگزینی کار برای فکرنکردن به جدایی، مشکلات خانوادگی و... به جای مراجعه به متخصص اعصاب و روان.
- احساس اضطراب در شرایطی که کاری برای انجام ندارید.
- کاهش زمان تفریح، استراحت و معاشرت با هدف رسیدگی به کار.
- از دست دادن سلامت جسمی یا روانی به دلیل گرفتاری ذهنی یا جسمی با کار و امور و افکار مرتبط به آن.
- هراس از توبیخ فرد بالادستی و عصبانیت بی دلیل و داشتن حالت تدافعی پیش از آنکه اتفاقی افتاده باشد.
۱- ترجیح می دهم بیشتر کارهایم را خودم انجام دهم تا اینکه از دیگران کمک بگیرم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲- وقتی منتظر کسی یا چیزی هستم که کمی بیش از حد طول می کشد، مانند صف های طولانی بسیار عصبی و بی طاقت می شوم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۳- همیشه عجله دارم و وقت کم می آورم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۴- وقتی مشغول انجام کاری هستم، اگر کسی مزاحم کارم بشود به شدت آشفته و عصبانی می شوم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۵- من هیچ وقت بیکار نیستم و همیشه در حال انجام کاری هستم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۶- همیشه مشغول انجام حداقل دو تا سه کار به صورت همزمان هستم؛ مانند غذا خوردن هنگام نوشتن یک مقاله یا یادداشت و صحبت کردن با تلفن.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۷- همیشه کارهایی را می پذیرم که توان انجامشان را ندارم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۸- وقتی بیکارم که البته به ندرت پیش می آید، به شدت احساس گناه و عذاب وجدان می کنم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۹- وقتی نتایج زحمت هایم را می بینم، انگار دنیا را به من داده اند.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۰- من بیشتر به عواقب کارهایم فکر می کنم تا چگونگی انجام آنها.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۱- همیشه این احساس را دارم که هم دیگران و هم روند کارها به آن سرعتی که می خواهم و توانش را دارم نیستند و همین مساله کارهایم را عقب می اندازد.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۲- وقتی کارها و شرایط به گونه ای که من می خواهم پیش نمی روند، به شدت عصبی می شود.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۳- بارها پیش آمده که سوالی را می پرسم که قبلا پرسیده ام و حتی پاسخش را نیز گرفته ام.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۴- من به جای تمرکز روی زمان حال، بیشتر وقتم را صرف برنامه ریزی ذهنی برای آینده می کنم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۵- من همیشه آخرین فردی هستم که از محل کارم خارج می شوم، در حالی که همکارانم حداقل سه تا چهار ساعت قبل به خانه رفته اند.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۶- وقتی افرادی که قرار است با آنها همکاری کنم استانداردهای اخلاقی، حرفه ای و... مورد نظرم را ندارند، به شدت برآشفته می شوم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۷- وقتی در شرایطی قرار می گیرم که کنترلی روی آنها ندارم و نمی توانم مدیرتشان کنم، خیلی ناراحت و مضطرب می شوم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۸- همیشه خودم را در فشار کاری قرار می دهم؛ در حالی که هم زمان کافی در اختیار دارم و هم کسی چنین توقعی از من ندارد.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۱۹- حتی وقتی بیکارم نیز به هیچ وجه نمی توانم استراحت کنم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲۰- من بیشتر از اینکه وقتم را با اعضای خانواده بگذرانم یا به تفریح و سرگرمی بپردازم. کار می کنم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲۱- من قبل از اینکه تمام مراحل پیش مقدمات طرحی فراهم شود، کار را با عجله شروع می کنم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲۲- من از کوچک ترین اشتباهاتم نیز نمی گذرم و از دست خودم به شدت عصبانی می شوم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲۳- من بیشتر انرژی، زمان و فکرم را برای کار فردی اختصاص می دهم تا همکاری گروهی.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲۴- من همیشه مناسبت های خانوادگی مانند تولدها، سالگردها، مهمانی های سال نو یا تعطیلات را فراموش میکنم یا در بهترین حالت علاقه ای به شرکت در آنها ندارم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
۲۵- من قبل از اینکه همه شواهد و مدارک را بررسی و خوب درباره کاری فکر کنم، تصمیم گیری می کنم.
الف) هرگز ب) گاهی ج) بیشتر اوقات د) همیشه
نمره بدهید
حالا وقتش رسیده که به خودتان نمره دهید و امتیاز نهایی را محاسبه کنید. برای این کار از فرمول کناری استفاده کنید.
برای هر جواب «الف» یک امتیاز، هر جواب «ب» ۲ امتیاز، هر جواب «ج» ۳ امتیاز و هر جواب «د» ۴ امتیاز درنظر بگیرید. سپس مجموع اعداد را جمع کنید تا امتیاز کلی شمار در این آزمون خودآزمایی به دست بیاید.
کلید تست
۱ تا ۲۵: شما نه تنها معتاد به کار نیستید بلکه کمی هم تنبل تشریف دارید. احتمالا به نظرتان همین که صبح از خواب بلند می شوید و سر کار می روید، خودش کلی است، چه برسد به اینکه بخواهید پرکاری کنید یا معتاد به کار باشید.
۲۶ تا ۵۰: شما فردی معمولی هستید که به اندازه طبیعی کار می کنید. شما جزو اکثریت افراد جامعه هستید که صبح ها یا گر شب کارید، شب ها سر کار می روید و به همان اندازه ای که از شما انتظار می رود کار می کنید، نه یک دقیقه بیشتر و نه یک دقیقه کمتر. شما به تفریح، گردش و معاشرت با دوستان و آشنایانتان همان قدر اهمیت می دهید که کارتان برایتان مهم است.
۵۱ تا ۷۵: شما معتاد به کار نیستید اما به شدت پرکارید. البته اگر حواستان نباشد احتمال اینکه در دام این اعتیاد بیفتید زیاد است؛ بنابراین سعی کنید این جنبه ماجرا را فراموش نکنید و هروقت نشانه های اعتیاد به کار را در خود مشاهده کردید، بلافاصله برای برطرف کردن آنها از مشاور کمک بگیرید.
۷۶ تا ۱۰۰: شما یک معتاد به کار تمام عیار هستید و به هیچ چیز دیگری به جز کار در زندگی تان فکر نمی کنید.
چه کنیم که معتاد به کار نباشیم؟
ترک محل: عادت کرده اید که در محل کارتان بمانید و ساعت ها وقت تلف کنید. از همین امروز برای خودتان زمان مشخصی تعیین کنید و سر ساعت محل کارتان را ترک کنید. برای اینکه زیر قولتان نزنید، برای خودتان جریمه نقدی در نظر بگیرید و هر بار که بیش از زمان مورد نظر در محل کار ماندید، مبلغ را کنار بگذارید و در پایان ماه مبلغ مورد نظر را به فرد دیگری بدهید.
دوستان جدید: پس از خروج از محل کار، کاملا از کار فاصله بگیرید. یافتن سرگرمی جدید، دوستان تازه، برنامه ریزی های تازه همگی برای دوری از اعتیاد مناسب است.
همیشه نباید عالی باشید: یکی از اضطراب های شما نگرانی از انجام ندادن کارها به نحو احسن است. از این حس به تدریج فاصله بگیرید و به خودتان بگویید شما هم آدم هستید و خطا کردن بخشی از زندگی طبیعی هر فرد است.
جایگزین کنید: ورزش بهترین روش برای درمان مشکلات جسمی و روانی است. اگر تا به حال برای فرار از همه مسایل کار می کردید، با ورزش کردن می توانید به تدریج از این فکر وسواسی خلاص شوید.
کمک بگیرید: اگر احساس کردید نمی توانید به اعتیادتان غلبه کنید، حتما از روانپزشک کمک بگیرید. در بسیاری موارد مشکل زمینه ای باعث پناه آوردن به کار و اعتیاد به آن می شود. بنابراین با حل مشکل اصلی، مساله اعتیاد به کار نیز برطرف می شود.
نظر کاربران
من معتاد شدم
باور نمی کنم امتیاز من شد 95 .من معتاددددددددددددددددم