از پدرِ قصاب تا پسر جواهرساز!
اجدادش قصاب بودهاند، اما خودش نشان درجه یک هنری دارد... علاقهاش به طرحهای دوره سلجوقی و صفویه است و با اینکه ۳۲ سال از عمرش را صرف جواهرات دستساز کرده، اما میگوید اگر صدبار دیگر هم متولد شود، بازهم این حرفه را دنبال خواهد کرد.
«عبدالناصر گیو» با همه فلزات گرانبها، نیمه گرانبها و سنگهای قیمتی کار میکند و هنرش را بر اساس ذهنیتها و تکنیکهای خودش و صد درصد با دست میسازد. در توضیح علت انتخاب شغلش میگوید: چون زمینه هنری داشتهام و به شدت به این کار علاقمند بودم، اگر صد بار دیگر هم بدنیا میآمدم باز هم همین کار را انجام میدادم.
این هنرمند جواهرساز بیان میکند: سعی میکنم ترکیبی ارائه دهم که به لحاظ فرم قالب، دامنه بسیار وسیعی دارد و به لحاظ گروهبندی بخشی از آن به جواهرسازی سنتی و با نگاه مشخص به دوران سلجوقی تا صفویه است. در بخش مدرن هم بیشتر به طراحی مد و جواهرات که همسو با لباس عروس است نگاه میکنم. من طراحی لباس نمیکنم، اما نوع طراحی جواهر برای این است که در سالن با لباس ارائه شود.
او ادامه میدهد: کارم را با قالبسازی، طراحی و مدلسازی شروع کردهام، چون از قبل با مجسمهسازی و نقاشی شروع کردم و در دانشگاه هنر نقاشی و در دانشگاه تهران گرافیک و تصویرسازی خواندهام و تا کنون حدود 115 نمایشگاه گروهی و انفرادی برگزار کردهام.
«گیو» حدود 20 سال است که در دانشگاه تدریس و ادعا میکند که پیش از حضور به عنوان مدرس، رشته طلا و جواهر در گروه صنایعدستی جایی نداشته و بعد از ورودش به حوزه تدریس، این رشته در دانشگاه وارد شده و در گروه صنایع دستی جا گرفته است.
این استاد دانشگاه که 32 سال از عمرش را برای ساخت جواهر صرف کرده، درباره بازار جواهرسازی اظهار میکند: در این حوزه سه بخش عمدهی تولید داریم که هر کدام از آنها وسعتی دارند. بخشی از آن در حوزه نمایشگاهی ارائه میشود که در قالب ایدههای بنیادی است و میتواند توسط جواهرسازها و کمپانیهای دیگر قابل گسترش باشد. بخش دیگر به شکل تولید انبوه است و در قالب کارخانهای اتفاق میافتد که مجریان خاص خودش را دارد و با ماشینآلات فراوان و پرسنل تعلیم دیده انجام میشود.
* سفارش 800 میلیونی برای مشتریان خاص
او درباره بخش دیگری از این کار ادامه میدهد: این بخش در قالب کارگاهی و متکی بر طراحی دستی است و در سطح پایینتر تولید میشود که آن را به شکل محصول برای فروش میگذارند. کارگاه ما نیز به شکل روزمره تولید انبوه میکند و بخشی دیگری از کارهایمان به شکل نمایشگاهی است، اما قالب عمومی آن کارگاهی است.
این هنرمند درباره مشتریهایی که متقاضی جواهرات دستساز هستند بیان میکند: بخشی از کارها به صورت عمومی و بخش دیگر به شکل ویژه و سفارش خاص، برای مشتریان خاص عرضه میشود، البته سعی میکنیم جواهرات را متناسب با اقشار مختلف جامعه تولید کنیم که با جیب آنها سازگاری داشته باشد!
گیو همچنین درباره قیمت جواهرات ساخته شده توضیح میدهد: قیمت جواهرات با توجه به وزن طلا و سنگ آن محاسبه میشود، برای مثال مجموعهای که در طولانی مدت روی آن کار میشود حدود 800 میلیون تومان و ارزانترین آن هم حدود 2 میلیون تومان است.
او درباره مدت زمانی که صرف ساخت یک مجموعه میشود، میگوید: یک مجموعه میتواند با توجه به نوع نگاهم دو یا سه سال زمان ببرد، اما مجموعهای که بیشترین زمان را برای آن گذاشتهام 5 سال بوده، البته چنین مجموعهای را در کنار فعالیتهای دیگر انجام میدهم و این طور نیست که تنها این زمان را برای یک مجموعه صرف کنم. معمولا قبل از اینکه کاری را انجام دهم، ایده کلی دارم و سیر تاریخی آن ایده را بررسی میکنم که در چه دورههایی، چه اتفاقاتی برایش افتاده است و من با تکیه بر آن ساختار و ذهنیت امروزی، چه کار میتوانم انجام دهم.
* از چوب و چرم تا استخوان شتر
این استاد دانشگاه همچنین درباره تامین منابع اولیه کاریاش اظهار میکند: بخشی از منابع مواد اولیه به شکل بومی وجود دارد و بخش دیگر به ویژه سنگها به جز مقداری از آن که در ایران به صورت خام هم وجود دارد از خارج کشور تهیه میشود. سنگهایی را که نیاز داریم بر اساس طراحی کارمان تراش میدهیم و بخشی از آن را هم به شکل تراش خورده از کشورهای دیگر به خصوص کشورهای آسیایی مانند هند و تایلند میخریم.
گیو ادامه میدهد: معمولا سنگها را بعد از آنکه خریدیم، ذخیره میکنیم و زمان طراحی جواهر، بنا بر تناسب با کار در طول زمان استفاده میکنیم. مواد اولیه ما میتواند بر اساس نیازمان شامل هر چیزی مانند چوب، چرم، طلا و نقره باشد و تنها به یک ماده تکیه نمیکنیم. البته تهیه مواد هم دشوار و هم گران است. هر کدام از مواد مرغوب را یک استادکار در طول زمان و حجم مشخصی تهیه میکند و قیمت آن هم بالاست. 80 درصد مواد در شهرهای متفاوت هستند و برای مثال اگر استخوان شتر بخواهیم، باید بدانیم که این مواد را میتوان در شیراز تهیه کرد و اینکه بدانیم این موارد را از کدام شهر تهیه کنیم، اطلاعاتی است که به مرور زمان به وجود میآید.
او درباره واردات مواد اولیه میافزاید: خوشبختانه برای تهیه مواد وارداتی مشکلی نداریم و این مواد بیشتر به شکل غیرقانونی وارد میشوند.
این هنرمند با اشاره به اینکه از استخوان شتر در جعبهسازی جواهر هم استفاده میکند میگوید: در صنایع دستی کارتان این است که گِل را از زیر پایتان به روی سرتان بگذارید و خاک معمولی به کوزه تبدیل میشود، خودِ خاک فینفسه هیچ ارزشی ندارد، اما آن کاری که به روی خاک انجام میشود تاثیرگذار است. مواد اولیه در کنار کاری که هنرمند انجام میدهد حداقلِِ کار است. ساخت یک جعبه جواهر ممکن است 2 سال زمان ببرد.
این استاد دانشگاه درباره این کار بیان میکند: این کار سطوح و امکانات متفاوت دارد. ویژگی آدمهایی که این شغل را میپذیرند با دیگران متفاوت است، اما آنهایی که کارشان در قالب شکل عمومی است، رقیب بسیاری دارند و کارشان ضعیفتر است؛ اما در مجموع جواهر سازی و جواهر فروشی یک حرفه بسیار پررونق است، چون تقریبا از 80 میلیون نفر جمعیت ایران کسی نیست که یک قطعه زیورآلات نداشته باشد، یعنی بازار مصرف بسیار وسیعی برای آن وجود دارد. آن چیزی که این کار را ضعیف میکند نوسان نرخ فلزات گرانبها به اضافه اعضای خارجی است که دائما به آن آسیب میرساند که تابع شرایط سیاسی داخلی و بینالمللی است.
* صادرات ضعیفی داریم
گیو همچنین درباره صادرات جواهرات دستساز ایران اظهار میکند: کار ما تولید انبوه نیست که بخواهیم صادر کنیم و اگر هم بخواهیم در خارج از کشور حضور پیدا کنیم، در قالب نمایشگاههای بینالمللی حاضر میشویم. صادرات، سیستم خاص خودش را میخواهد و چون تسهیلات این کار را نداریم، نمیتوانیم صادر کنیم.
او با بیان آنکه این تسهیلات باید در ابعاد داخلی در اختیار صادرکنندگان قرار بگیرد، ادامه میهد: در ابعاد جهانی نیز باید فرصتهایی مانند کشور ترکیه و بانکهایی که اعتبار اولیه به تولیدکننده بدهند ایجاد شود، چون تا کنون این بخش دستخوش نوسان قیمت بوده است در نتیجه در این بخش ضعیف عمل کردهایم و نتوانستیم حرکتی انجام بدهیم، به عبارتی صادرات ضعیفی داریم.
این استاد دانشگاه درباره آموزش این رشته در دانشگاهها و تاثیر آن بر بازار کار و خلاقیت توضیح میدهد: آموزش راه را کوتاه، سرعت را زیاد و توان علمی و دیدگاه را تقویت میکند، اما امکان تکنیکی لازم اولیه در بسیاری از مکانها وجود ندارد و دانشجویان میتوانند در موسسات بیرون از دانشگاه به این جایگاه دست پیدا کنند.
او همچنین اضافه میکند: زمانی که این حرفه وارد صنعت میشود وابسته به این است که قابل استفاده باشد یعنی در ابعاد داخلی و صادرات آنقدر گسترش پیدا کند که بتواند آدمهای خاص خودش را تغذیه کند. فعلا در محدودهای که صنعت ما عمل میکند و با ورود کارهای مشابه خارجی عرصه تنگ است از قابلیتهایی هم که در دانشگاه ایجاد میشود در این عرصه بد استفاده میکنند. هنوز در کشور ما هیچ کجا دستمزد یک طراح را به طور واقعی نمیپردازند.
سلیقه مشتری را «حریم سلطان» تعیین میکند
این هنرمند میافزاید: به راحتی چند نمونه کار را در یک کاتالوگ انتخاب میکنند و میگویند مشابه آن را بساز و حقوق ماهانه آن هم مشخص است. دلیل کارشان هم سرمایهگذاری است که باید بر اساس سلیقه مشتری حرکت کنند و سلیقه مشتری را هم ماهواره و سریال «حریم سلطان» مشخص میکند. این موارد کنترل و بررسی میطلبد و با صحبتهای زیبا هم درست نمیشود و زمان کافی برای آن گذاشته نمیشود.
گیو میگوید: شاید 10 درصد طراحی و تفکری که پشت ویترین یک مغازه در خیابان کریمخان میبینیم، ایرانی باشند و 90 درصد آن برگرفته از برندهای دنیاست البته به شرط آنکه اصل آن برند باشد.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: نگاه دانشگاهی زمانی در سطح صنعت داخلی تزریق میشود که نهادهای ساختارمندی وجود داشته باشند و بتوانند به لحاظ فرهنگی به آن جهت دهند. هیچکدام از انجمنهایی که در این صنف تشکیل شده، کمیتههای منسجم اجرایی که در این زمینه کار پژوهشی انجام دهند ندارند. اگر قرار بر این باشد جوانانی که در این رشته دانشگاهی تحصیل کردهاند، جذب فضای فرهنگی شوند و بتوانند ایده و نظراتشان را بیاورند، باید تشکیلات موازی وجود داشته باشد.
* هدر رفتن سنگهای قیمتی ایرانی
او همچنین درباره معادن سنگهای قیمتی در ایران بیان میکند: کوهزایی زمین، مرز نمیشناسد و زمانی که انبار سنگها و کانیهای قیمتی در رشتهکوههای البرز و شمال افغانستان و تاجیکستان وجود دارد و همان کوهها به داخل ایران امتداد دارند، این نوع معادن در ایران هم وجود دارند، اما مرجعی نیست که تعداد معادن موجود و در حال فعالیت در کشورمان را مشخص کرده باشد تا در صورت نیاز تولیدکننده و خریدار به این سنگها، از این معادن تامین کنند. در نتیجه سنگهای قیمتی معادن موجود در ایران از مسیرهای نادرستی تهیه و هدر داده میشوند و در نهایت با کیفیت پایینی روی آن کار میشود.
این جواهرساز با بیان اینکه در ایران به جز سنگ فیروزه در بقیه حوزهها تراش سنگ وجود ندارد، اظهار میکند: هزینه این کار بسیار بالاست و تجهیزات داخلی مناسب را در اختیار نداریم و همچنین مجموعههای صادراتی قدرتمندی نیز در این زمینه وجود ندارد؛ در نتیجه این کار به صورت نطفهای باقی مانده و آن چیزی که تولید میکنیم با یک کیفیت پایین به خارج از ایران برده میشود.
گیو میافزاید: بسیاری از دوستان سعی میکنند بر اساس هزینه و امکاناتی که وجود دارد از کشورهای دیگری مانند هندوستان و پاکستان سنگ تهیه و محصولشان را در کشورهای دیگر عرضه کنند. بیشتر کسانی که در حوزه تجارت سنگ هستند، از حوزه خودشان خارج شدند و موادشان را از جای دیگر تهیه میکنند و به یک جای دیگر میفروشند؛ به این ترتیب هم سود مناسبی میبرند.
این هنرمند اضافه میکند: ممکن است ما منابع داخلی داشته باشیم، اما این منابع باید در قالب انجمنها تشکیل شود، بانک اطلاعاتی درست شود وعدهای را به خارج از ایران بفرستند تا آموزشهای جدیدی ببینند. این کار نیاز به برنامهریزی دارد و اتفاق جدی در هیچکدام از آنها نیفتاده است.
او همچنین درباره اشتیاق و تاکید مصرفکننده از جواهرات خارجی توضیح میدهد: سلیقه را کمپانیهای بزرگ تعیین میکنند. امروزه صنعت تولید ماشین را مانند بازار روز بزرگ دنیا تولید میکنند. در جواهرات هم نگاهها به تولیدات بزرگ دنیا گرایش پیدا کرده است. زمانی که مصرفکننده فرهنگ مصرفیاش از طریق بِرندهای معروف تعمیم میشود، مِیل کاری سازنده هم به آن سمت میرود؛ حتی کاری هم که در داخل ساخته میشود با نام ایتالیا معرفی میشود تا کار گرانتر فروخته شود.
* جرات نمیکنی بگویی ساخت ایران است!
این استاد دانشگاه میگوید: امروز در دنیا بخشی داریم که به آن فرهنگ صنعتی گفته نمیشود، بلکه میگویند صنعت فرهنگی؛ یعنی کشورهای دیگر فرهنگسازی میکنند. مانند فیلمهایی که از شبکههای ماهوارهای پخش میکنند. از طرف دیگر قشر مرفه جامعه زمانی که کار خارجی میخرد در واقع الگوی مصرف برای قشر پایینتر از خودش تامین میکند، چون همیشه لایههای پایینتر از نظر مصرف به لایههایی بالاتر نگاه میکند. در نتیجه بخش اعظمی از کارهای خارجی به شکل قاچاق داخل ایران میشود و بعد از آنکه کیفیت خودش را نشان داد و چون مصرفکننده دارد، کمپانیهای داخلی هم در آن فضا حرکت میکنند. در نتیجه فضایی ایجاد میشود که با شرم و خجالت جرات نمیکنی بگویی که این ساخت ایران است! این موضوع در ماشین هم وجود دارد و اگر شما در خیابان از کنارتان یک ماشین خارجی رد شود، بیشتر به آن توجه میکنید تا پراید ساخت داخل.
* دولت باید حمایت کند، نه دخالت
گیو درباره نقش دولت در کمک به جواهرسازی آن هم به شکل سنتی بیان میکند: هرجایی که دولت نقش حمایتی نه دخالتی در پیش بگیرد، حتما تاثیر مثبتی خواهد گذاشت. دولت میتواند از بسیاری جهات از این کار حمایتهای خوبی به عمل آورد و مواد اولیه را با قیمت مناسب در اختیار سازنده قرار دهد تا آن کار را با قیمت پایینتر به متقاضی عرضه کنیم.
او اضافه میکند: دولت میتواند با پرداخت اعتبارات فضایی را باز کند تا با اشتغالزایی و سقفی که بابت مالیات پرداخت میشود، به جامعه دِین بیشتری ادا کند. مالیات میتواند به حدی برسد که شما را متوقف کند، در واقع ممکن است شما 100 هزار تومان مالیات پرداخت کرده باشید، اما 10 هزار تومان هم اشتغالزایی نکرده باشید.
این هنرمند میافزاید: در واقع با در نظر گرفتن اینکه کجا میتوان وزنه سنگینتری را به جا گذاشت، میتوان قوانینی وضع کرد که استثنا قائل شود و فضا را برای سازنده باز کند؛ برای مثال در ترکیه وام طلایی با سود بسیار پایین به تولیدکنندهها اعطا میشود، در نتیجه آنها هم میتوانند تولید و صادرات داشته باشند.
گیو میگوید: دولت میتواند با ساخت شهرکها و متمرکز کردن امکانات در آن موجب رشد این صنعت شود، به شرط آنکه این شهرکها به تور ماهیگیری تبدیل نشود تا با فشار مالیاتی تولیدکننده را پشیمان کند. در مجموع نتیجه کمکهای جنبی دولت موجب آرامش برای جواهرساز و رشد و درآمدزایی در صادرات میشود.
ارسال نظر