آقا رضا؛ خالق شکلاتیترین لحظات نیم قرن ایرانیها
تیتاپ یکی از نوستالژیکترین میانوعدههایی است که در میان نسلهای مختلف، از پیش از انقلاب تا امروز، طرفداران خاص خودش را داشته است و دارد.
برترینها: تیتاپ یکی از نوستالژیکترین میانوعدههایی است که در میان نسلهای مختلف، از پیش از انقلاب تا امروز، طرفداران خاص خودش را داشته است و دارد. در این مطلب که از اپیزود شانزدهم رادیو کامرس استخراج شده به داستان تولید این کیک محبوب و سرگذشت خالق آن و ورود نام تیتاپ به ضربالمثلها میپردازیم.
چطور پای کیکهای اسفنجی نرم به ایران باز شد»
برای اینکه بفهمیم چطور پای کیکهای اسفنجی نرم به ایران باز شده باید به سراغ داستان زندگی رضا تهرانچی برویم. رضا تهرانچی در سال 1302 در کاشان متولد شد. او دوران تحصیلش را در مدرسه دارالفنون تهران سپری کرد و همزمان در یک قنادی مشغول به کار شد. تهرانچی، دانش آموز توانمند و برجستهای در میان هم دورهایهایش بوده و هوش اقتصادیاش از همان زمان کمک شایانی به کسب درآمدش میکند و او را به سمت ایدههای نو و سرمایهگذاریهای جدید روانه میکند.
تهرانچی به همراه برادرانش با یک وام ۳۰ هزار تومانی در سال ۱۳۳۰ کارخانه ویتانا را در کرج تاسیس میکند. به یاد ماندنیترین محصولی که از کارخانه ویتانا به یاد مانده، "بیسکویت مادر" با شعار معروفِ «مهر مادر، شیر مادر، بیسکویت مادر» هست. اولین بیسکویت نرم با امکان هک کردن اسم برند که تهیه و تولیدش داستانهای جالبی دارد. اما در اینجا کمی جلوتر میرویم تا به داستان تیتاپ برسیم. دهه ۴۰ به بعد کمکم صنعت، جان تازهای میگیرد و ویتانا در کنار دیگر رقبای قدرش همچون شرکت مینو با طرحهایی مثل تغذیه رایگان مدارس، سفارش و تولید بالایی داشتند و در مسیر رشد بودند تا اینکه در دهه ۵۰ با توجه به تراکم صنایع در اطراف تهران و به تبع آن، افزایش ترافیک و تولید آلایندهها، طرح تاسیس شهرک صنعتی کاوه یا کوروش سابق کلید میخورد.
تاسیس سالوین و آغاز تیتاپ
تهرانچیها در کنار ویتانا، کارخانه دوم خود یعنی "سالوین" را در این منطقه افتتاح میکنند. آنها در ابتدا کارشان را با تولید بیسکویت شروع کردند اما چرا کارخانه را با نام جدید افتتاح کردند و با همان برند "ویتانا" به تولید محصولاتشان ادامه ندادند؟
ولیالله خلیلی میگوید: "ببینید تو دهه ۵۰ و حالا اواخر ۴۰ و اینا، کلاً کارآفرین های ایرانی ترجیح میدادن که به جای اینکه تو یک خط تولید، محصولی رو گسترش بدن و این خط اضافه کنند، کارخانه اضافه کنند. همین الگو رو مثلاً برادران خسروشاهی تو "مینو" دارند که به کارخونههاشون اضافه میکنند. در واقع یه جوری وابستهست به اون اتفاقی که میافته. درباره توزیع تغذیه در مدارس و چون سفارش میگیرند انگار یه خط تولید جدیدی راه میندازن براش. همین الان هم حتی شما نگاه کنید خیلی از کارآفرینها بعد از یه مدتی ترجیح میدن برای اینکه تبدیل به یک هلدینگ بشن و مجموعه صنعتیشون را متعدد کنند، ممکنه که اصلا اون مجموعه که در واقع دارن توش تولید میکنند، فضاش اجازه نده که تولید بیشتر بشه و به اجبار سولههای جدید رو ترجیح میدن که تعداد کارخانههاشون رو اضافه کنند به جای اینکه تولیدشون روی خط تولید بیشتر کنند."
فرامرز حسینی هم معتقد است: "با توجه به سیاستهایی که آقای هویدا اتخاذ کرده بود، یه سری امتیازات در نظر گرفتن و یه سری مشوقهایی گذاشتن که شرکتهایی که تاسیس بشن یا،نقل مکان کنند به شعاع ۱۲۰ کیلومتری تهران. صاحب یه سری امتیازات مثل زمینهای اقساط به صورت طولانی مدت با وامهای بسیار سود پایین با سه سال تنفس و پنج سال بازپرداخت که با توجه به تورم ثابت و اون ارزش ریال به دلار اون زمان، پول قرض الحسنه میشد. خیلی از شرکتها تشویق شدن و رفتن. این نبود که یک شرکتی مثلاً یک کارخانه تو جاده مخصوص کرج داشته باشه، یه دونه هم بیاد مثلا توی کوروش بزنه و بتونه استفاده کنه از امتیازات. نه این مردود بود. برای همین هم شرکتهای زیادی که اومدن اونجا شرکت های رو تاسیس کردن با برند و اسم جدید. شرکت ویتانا میاد شرکت ویتانا را به قوت خودش باقی میذاره چون جذابیتهای نزدیک بودن به تهران واقعا غیر قابل چشمپوشی بود و سخت بود. پس میاد یه برند به نام "سالوین" تاسیس میکنه."
اما معروفترین محصول کارخانه سالوین، یک کیک لایهای نرم با کرم میانی و خطوط مواج کرم رنگ بر آن بود؛ محصول خوشمزهای که به عنوان تیتاپ میشناسیم.
طراحی لوگوی تیتاپ
بستهبندی و گرافیک این کیک محبوب از زبان مجید کاشانی، طراح گرافیک: "در مورد گرافیک دیزاین بسته تیتاپ با دو تا تصویر نسبتا متفاوت هستیم. یکی بسته اولیه تیتاپ. لوگویی که داره شبیه به بسیار لوگوهایی هست که در دهه ۴۰ و ۵۰ در ایران طراحی میشدند. شبیه به لوگوهایی که مثلاً ما در پوسترهای فیلم های سینمایی داشتیم. یک جور برخورد فانتزی با لوگوتایپ و همینطور خانواده رنگی طلایی و قرمز و بسته دوم که احتمالاً متاخرتر است، به یک لوگوتایپ اصلاح شده تغییر کرده و در واقع کمی فرمهای هندسیتر به خودش پذیرفته و یک تایپ انگلیسی که من حدس میزنم لوگوتایپ فارسی بر اساس این تایپ انگلیسی هندسه ساخته شده که ما به اصطلاح به این برخورد که شما یک لوگو را از یک فونت یا لوگوی دیگهای فرم هاش رو استخراج کنیم و سعی کنید شبیه به اون بسازی اصطلاحا میگیم مچ میکینگ."
داستان تیتاپ پس از بهمن 57
سال ۵۷ و با وقوع انقلاب، بخش بزرگی از کارخانه سالوین یعنی در حدود ۸۰ درصد سهامش مصادره شد و بعد از آن با تغییر کوچکی در اسم برند از "سالوین" به "سالمین" زیر نظر بنیاد کار خودش را مجددا آغاز کرد.
اما مسیری که کارخانه بعد از انقلاب طی میکند از زبان فرامرز امیرحسینی: مجموعه با سه تا محصول شروع کرد. عمده تولید این سه تا محصول یکی تیتاپ بود، یکی یه بیسکویت بود به نام نان روغنی و یه بیسکویت بود به نام گندمک. این سه تا بود. مثل اینکه آقای تهرانچی از بانک تجارت وامی گرفته بودند که معوق بوده. در ابتدا سازمان صنایع ملی، ملک رو توقیف میکنه و بعد در فرایند واگذاری ها به بنیاد شهید واگذار میکنن.
بعد از انقلاب رضا تهرانچی و برادرانش به آمریکا میرن و مدتی اونجا میمونن ولی زندگی در یک کشور خارجی با تفکر و نحوه زندگی تهرانچی سازگار نبود و او دوباره به ایران برمیگرده و برای ادامه زندگیش جزیره کیش رو انتخاب میکنه.
دکتر رضا تهرانچی و برادرانش ویژگی های منحصر به فردی داشتند؛ از خصوصیات اخلاقی که در پروسه پژوهش و گفتگو با کارگران و کارمندان سالوین بسیار شنیده شد.
ولیالله خلیلی از کارکنان سابق شرکت سالوین میگوید: "من ندیده بودم رفتارش با کارگر و مدیر کارخونه و مدیر تولید تفاوت داشته باشه. با نگهبانی که تو محوطه میگشت احوالپرسی میکردو میگفت دستت درد نکنه. ایشون روابطی ایجاد میکرد و دوست داشت مثلا کارگران تو وام گرفتن اذیت نشن. مثلاً آقای دکتر عظیمی بود یادش بخیر نمیدونم فوت کرده یا هست، چون کلاً با خانمش رفتن آمریکا اوایل انقلاب. ایشون مدیرعامل شرکت بود. تهرانچی به این میگفت هرکی وام میخواد بهش بده یعنی اون موقع مثلاً ۵۰۰ تومن یه وام بزرگی بود. ۵۰۰ تا تک تومن هر کسی میرفت تقاضا میکرد ایشون ناامید نمیکرد و مشکلش رو حل میکرد یا مثلا دوست داشت توی شهرک صنعتی تو این واحدهای مسکونی برای کارگراش مسکونی بسازه یعنی کارگران شاید یکیش شده تو شهر صنعتی بشینن برای اینکه راهشون نزدیک باشه، آرامششون بالا باشه، امکانات رفاهی ایجاد کرد برای مجموعش و برای نیروی انسانیش. اصلا تعارف ندارم بگم مثلاً ۲۷ سال کار کردیم واقعا آقای تهرانچی آدم با انصافی بوده و خدا خیرش بده ولی ایشون هیچ موقع حرفی نمیزد که عمل نکنه."
پایان راه تهرانچی
به جز اخلاق، تهرانچی ویژگیهای دیگری هم به صنعت خوراکی اضافه کرد که به عنوان مثال از ثبت تاریخ مصرف و علامت استاندارد بر روی محصولات میتوان نام برد. اسفند ۱۳۹۹ بود که جشنواره کارآفرینی امین الضرب که زیر نظر اتاق بازرگانی تهران راه اندازی شده پس از سالها برای تقدیر به سراغ رضا تهرانچی رفت.
رضا تهرانچی در ۸ فروردین سال ۱۴۰۱ پس از ۹۹ سال دغدغه تولید تغذیه سالم، دار فانی را وداع گفت. از او نامی نیک، یادگارهای ارزشمند و قصه مسیری که در طول عمرش طی کرد باقی مانده است.
و آخرین حرف از زبان علی اصغر سعیدی: "آدمایی مثل تهرانچی، اینها انگیزههای عجیبی داشتند. نمیدونم واقعاً میشه یک همدلی و فهم تاریخی درباره ایدهها و انگیزههای این آدمها پیدا کرد یا نه ولی بر اساس اسناد و روایتها شاید بشه گفت که اینها بوی نسل مشروطیت رو میدادن. نسلی که دنبال ترقی و پیشرفت ایران بود. به قول آقای دکتر فراستخواه، گرفتار لحظه عباس میرزایی بودند. همیشه این سوال در ذهنشون بود که چرا ایران پیشرفت نکرد و دوست داشت این عقب ماندگی رو در تمام زمینهها جبران بکنه."
نظر کاربران
روحش شاد مرد بزرگ کارآفرین باوجدان خیرخواه
دعای خیر میلیونها ایرانی نثار ارواح ان بزرگان ابادانی ایران. خدابیامرزدشان امین
افسوس که همه این آدمها رو خونه نشین کردن و سرمایه هاشون رو گرفتن وبعدش هم انگیزه برای کار تولیدی هم ایجاد نکردن.
سلام وقت بخیر سال ۶۱ کلاس دوم دبستان بودم تی تاب ۲ تومن بود اون کجا تی تاب الان کجا خیلی بامزه بود چرا اینها رو از بین بردن
هر چی داریم از آدم های خوب و نیک و ایرانی هست
یادش بخیر اون دورانی که ما ازاین شیر و تی تاب خوردیم واقعا خوشمزه بودن ،افسوس و صد افسوس که دیگه دوران قدیم بر نمیگرده
روحش یاد که خاطره خوش از خودش بجا گذاشت 👏
دمشون گرم.
روحشان شاد. چی بودیم چی شدیم
خدایش رحمت کند اینجورمدیری تاحالا نیامده
روند شرکت قبل و بعد ۵۷ گویای همه چیز هست
روحت شاد تهرانچی بزرگ
آره اون وقت ها شیرکاکائو خوشمزه بود الان مزه آب بستنی میده
درود به شرفش واقعا چقدر خوش مزه بود
دهه هفتاد بود پدرم سرویس شرکت ویتانا بود.شب عیدی ی پک داده بودن.چقدر طعم و مزه محصولاتش خوششششششمزه بود.دیگه الان اون طعم و مزه رو نداره.
میگه مقروض بوده مصادره شده ..... البته که شما راست میگین
آخ فقط اون شیرکاکائو بی نهایت خوشمزه بود
هنوزم مزه اون شیرکاکائو زیر زبونمه
آخی یادش بخیر تی تاپ ونوشابه زمزم شیشه ی چقدر مزه داشت...
بگم که؟؟؟؟؟
گذشته ی ماخیلی خوشمزه ترازآینده بود...
افسوس که گذشته... دیگه برنمیگرده..
طمع و لذت شیرکاکائو و تی تاپ اون زمان کجا
الان کجا
هرچی خاطره خوب و مردان بزرگ داریم از گذشته ها بوده
روحش شاد چه کیک خوشمزه ای بود
طعم تی تاپ و کلا بیسکوییت های ۴۰ سال پیش خدا بود
روح ایشان وتمام کسانی که در پیشرفت وترقی ایران عزیزسهم داشتند شاد وخداوند ایران عزیز رو سربلند پابرجا قرار بده.
خدا رحمتش کنه
خدا رحمتش کنه
هر چی آدمهای خوب و بامرام بود همه رفتن.یاد گذشته ها بخیر
وای مگه میشه کیکتی تاپو فراموش کرد من هنوزم هر مغازه ای برم داشته یاشن چند تا میخرم.همون تیتاپ فقط مارک سالمین.هر چند قدیما خوشمزه تر یود
روحش شاد اون زمان چه خاصیتی داشت که آدماش انقدر انسان بودن و برعکس دوره ما چه خاصیتی داره که همه منفعت طلب شدیم و هر کس فقط و فقط بفکر خودشه و بهره کشی از دیگران؟
صاحب شرکت پگاه ، اون شیر کاکائو شیشه ایی کوتوله یه چیز دیگه بود ، آخ آخ آخ، اگه میشه اونارو دوباره تولید کن طالبانش با هر قیمتی میخرن .