تا خودِ صبح رقصیدیم، تمام خیابانها زیر پایمان بود، آه و آه!
در آن روزها فکر میکردیم فضای جامعه عوض شده، گمان میکردیم اتفاق تازهای رخ خواهد داد، از دنیای سیاه و سفید سالهای قبل رسیده بودیم به یک دنیای نسبتا رنگی...
برترینها: در آن روزها فکر میکردیم فضای جامعه عوض شده، گمان میکردیم اتفاق تازهای رخ خواهد داد، از دنیای سیاه و سفید سالهای قبل رسیده بودیم به یک دنیای نسبتا رنگی، دنیایی که عبای شکلاتی داشت، بوی شربت و شیرینی در خیابانهایش میآمد و البته یک دشمن بزرگ در ذهنمان هنوز نفس میکشید، آمریکا! آن شب ایران و آمریکا به هم رسیدند و ما دق دلیِ هر چه که به آن نرسیده بودیم را میخواستیم با بردن آمریکا تلافی کنیم، شد عاقبت آن چه که میخواستیم و تا صبح در ایران پایکوبی بود، ما همه شکل صورت حمید استیلی شده بودیم، گریهی شوق، فریاد و فریاد.
امروز روزنامه هم میهن به یاد بازی ایران و آمریکا یادداشتی نوشته که بخشی از آن در ادامه میآید: با انتخاب محمد خاتمی فضای تازهای در ایران حکمفرما شده بود. تنشزدایی با جهان یکی از ایدههای خاتمی بود و تنش روابط با کشورهای اروپایی و آمریکا در رأس این تنشزدایی قرار داشت. خاتمی در همان سال نخست انتخابش در گفتوگو با کریستین امانپور، رئیس بخش بینالمللی شبکه سیانان به گفتوگو با مردم آمریکا پرداخت و ضمن به رخ کشیدن سطح دانش خود از تاریخ و فرهنگ آمریکا تلاش کرد نشان دهد که خصومت موجود در روابط ایران و آمریکا ناشی از سیاست خارجی اشتباه آمریکا طی یک قرن گذشته است. او به تاریخ تلخ روابط ایران و آمریکا اشاره کرد و ضمن تشبیه آن به دیوار بیاعتمادی تاکید کرد که هر دو کشور باید برای ایجاد شکاف در آن بکوشند.
سال پیش در همین روز، کاربری به نام «ابراهیمی» در رشته توئیتی به فرازهایی از آن روزها پرداخته که در ادامه میخوانید:
یکی از مهمترین عوامل دینامیک این سطح از نشاط اجتماعی، فوتبال و در رده بعدی موسیقی پاپ بود که به موج امید برانگیخته شده بعد از دوم خرداد کمک میکرد. رشد شدید تیراژ مطبوعات ورزشی و علاقه مندی حتی سالمندان روستایی به فوتبال و چهره هایش از نمونه های این موج بود در کنار این بروز چهره هایی مثل شادمهر و محمد اصفهانی و عصار و کاستهای پرفروش آنان باعث شده بود تا علیرغم اینکه دو سال اول دولت خاتمی بواسطه سقوط شدید قیمت نفت از نظر اقتصادی سالهای موفقی نبود اما سطح امید اجتماعی به تغییر شدیدا بالا بود تا جایی که حتی نیروهای سیاسی خارج کشور نیز خواهان حمایت از دولت خاتمی بودند و در او چهره ناجی میدیدند.
18 تیر اما سیلی محکمی به صورت جامعه ای بود که گویی زیاد از حد درگیر رویاهای خود شده بود.. سیلی های بعدی هم با توقیف مطبوعات و رد صلاحیت های انتخاباتی نواخته شد تا مردمی که با ذوق و شوق در همان ساعتهای اول روز نسخه های صبح امروز و نشاط و جامعه را تمام میکردند متوجه شوند که صرفا چند سال درگیر یک بازی سیاسی بوده اند.
مرور تصاویر و خاطرات سمعی بصری دوران قبل انقلاب به کرات و مرات برای من یک سرگرمی مورد علاقه است و اگر هم به آینده تلخ افراد حاضر در فیلمها فکر کنم میتوانم بگویم خوب انتخاب خود این افراد چنین بود اما در مورد مرور خاطرات این مقطع از دهه 70 مطلقا چنین حسی ندارم چون دیدن چهره های امیدوار جوانانی که هیچ نقشی در نظم سیاسی فعلی نداشتند و با هزاران امید و آرزو معصومانه با موج جدید برای زندگی بهتر همراه شدند اما نهایتا با آینده ای تباه روبرو شدند جز عذاب چیزی نصیب روحیه آدمی نمیکند و مطلقا حس مثبت مرور خاطرات را به همراه ندارد برای من حتی مرور آلبومهای شخص مربوط به آن دوران نیز تلخ است. نسلهایی که در کشاکشهای سیاسی به معنای واقعی کلمه سوخته و میسوزنند.. همچنان هم میسوزند.."
در ادامه تصاویری از این مسابقه تاریخی را میبینید:
نظر کاربران
این دوره هم می توانستیم آمریکا را ببریم
دوران خوبی بود،درآمدنفتی کشورباپایین آمدن نفت،پایین بودوبه خاطرتز گفتگوی تمدن خاتمی ،ایران اعتبارداشت وصداوسیماطنزهای زیباوشادسرگرم کننده مهران مدیری-عطاران وصحت راپخش میکردومردم شادوامیداواربه آینده بودند!!!
از خوشحالی اون سال تا خوشحالی پارسال به خاطر برد آمریکا مقابل ایران خیلی چیزا عوض شده دیگه اون مردم سابق نیستیم
فقط خیلی کوتاه و مختصر باید گفت: افسوس برای از دست دادن خیلی موهبتها و شرایطی که داشتیم و قدرش رو ندانستیم و زود هم از دست رفت!
ای دادو بیدا چقد روزگار تند میره وب تلخی اون روزا چقد ساده و قشنگ بود اما لان سیاا و چرک
متاسفانه درسته
مردم عوض شدن پارسال از برد آمریکا خوشحال بودن ببین مردم دیگه به ته خط رسیدن