قدم به قدم تا درست کردن عروسکهای سنتی و زیبای «بیبی حاضر»
۸۸ سالگی «بیبی حاضر» بوی مرگ نمیده!
۸۸ سالگی برای خیلی از ما بوی ازکارافتادگی، ضعف و برای عدهای حتی بوی مرگ را میدهد.اما ۸۸ سال برای بعضیها تنها یک عدد ساده است؛ مانند مادربزرگهایی مثل «بیبی حاضر امیدواری» که در ۸۸ سالگی همچنان پرکار و پر از انگیزه هستند.
مجله زندگی ایده آل: ۸۸ سالگی برای خیلی از ما بوی ازکارافتادگی، ضعف و برای عدهای حتی بوی مرگ را میدهد، تا جایی که گاهی ساعتها را تا خواندن غزل خداحافظی میشماریم.اما ۸۸ سال برای بعضیها تنها یک عدد ساده است؛ مانند مادربزرگهایی مثل «بیبی حاضر امیدواری» که در ۸۸ سالگی همچنان پرکار و پر از انگیزه هستند.
«بیبی حاضر» سواد خواندن و نوشتن ندارد اما خلاقیت و پشتکارش سالهاست که او را به یک بیبی خوشذوق، هنرمند و عروسکساز تبدیل کرده است. عروسکهای قصههای «بیبی حاضر» دوستداشتنیاند و شکل و شمایلشان متفاوت از همه شخصیتها و عروسکهایی است که تا امروز دیدهایم. اینها شخصیتهای قصههای ذهن خلاق او هستند از فوت و فن درست کردن عروسکهای بیبی تا جهانی شدنشان را از زبان خالق آنها بخوانید. با تشکر از بهمن عباسپور، نوه بیبی که امکان گفتوگو را با بیبی حاضر فراهم کرد.
بیکاری خستهام میکند
۴۰ ساله بودم که همسرم را از دست دادم- با داشتن چهار پسر و یک دختر بار مسئولیت بزرگ کردن همه آنها را به تنهایی به دوش کشیدم. سختیها و پستی و بلندیهای زیادی را گذراندم اما همیشه امیدم به خدا بود.از بچگی عاشق عروسکها و دنیای آنها بودم.
درست است که عروسکهای زمان کودکی ما بسیار ابتدایی و ساده بودند اما من دقت زیادی در جزئیاتشان و قصهپردازی و داستان ساختن برای آنها داشتم.تا اینکه بعد از بزرگ شدن بچهها و نوهدار شدنم دست به کار شدم و کارم را با عروسکهای خیلی کوچک آغاز کردم.
عروسکها را از روی قصههایم درست میکنم، مادر و مادربزرگ من هم همینطور عروسک درست میکردند و من هم از آنها یاد گرفتم. نقاشی هم میکنم. عروسکهای من از خورده پارچههای باقیمانده از لباسها یا کامواهای بهدست آمده از شکافتن لباسهای بافتنی درست میشوند. ابتدا تصویر شخصیت قصهای که قرار است به عروسک تبدیل شود را روی کاغذ به شکل کاملا ابتدایی در میآورم.
بعد رنگهای مورد نظرم را از میان پارچههایم انتخاب و به سادهترین شکل شروع به سر هم کردن آنها میکنم؛ نوهها و همسایهها برایم پارچههای دورریختنی میآورند یا لباسهای بافتنی قدیمی و کهنه را میشکافم و عروسک درست میکنم. داخل عروسکها را هم با تکهپارچههاي خرد شده پر ميکنم خیال نکنید این کار آسان است. نخ به سوزنکردن خیلی سخت است. گاهی ساعتها مینشینم تا نخ را سوزن کنم اما خسته نمیشوم.
فقط گردنم درد میگیرد. به گردنم میگویم تا زنده هستم باید حرکت کنی! رفیق نیمهراه نباش. بچههایم میگویند بیبی دیگر لازم نیست عروسک درست کنی. اینقدر چشمانت را به نخ و سوزن ندوز. من میگویم دیگر توبه میکنم، ولی فردا که بیدار میشوم، باز هم میروم سراغ عروسکها. تا زمانی که چشمهایم ببیند و دستم حرکت کند، باید بدوزم.
این کار را دوست دارم. اگر کاری را با عشق انجام بدهیم دیگر خسته نمیشویم. من هم از عروسکهایم خسته نمیشوم. این عروسکها را به قیمت جان خریدم، خیال نکنید مفت و ارزان خریدم. دکتر به من گفته دیگر نباید چیزی ببافم و سوزن به دست بگیرم اما من گوشم بدهکار نیست، چون اگر بخواهم به حرف دکترها گوش کنم، زمینگیر میشوم. بیکاری خستهام میکند. از جوانی هم میانه خوبی با بیکاری نداشتم. از قدیم دستم به سوزن بود. یا میبافتم یا میدوختم. عروسک همه نوههایم را خودم درست کردم. من با عشق کار میکنم، من به این عروسکها و به نماز، روزه و کارهای خیر عشق دارم.
شخصیتهای پارچهای کودکی ما
بهمن عباسپور، نوه بیبی است که بعد از کشف خلاقیتهای مادربزرگش تمام تلاشش را کرد که سمت و سوی تازهای به دستساختههای بیبی بدهد و چهار سال پیش بود که از او خواست تا آدمهای قصههای کودکیاش را هم بدوزد. بهمن میگوید: بی بی نگاه خلاقانهای به پدیدههای اطرافش دارد و با الهام از داشتههای خود، دست به خلق آثاری بدیع میزند، آثاری که نظیر آن هیچجا پیدا نمیشود. بیبی همه عروسکهایش را خلاقانه براساس قصههایش آفریده است اما برخی را هم مشابه قصههای بچههای امروز درست میکند مثل شخصیت ننه اسکندر در انیمیشن شکرستان که به خوبی نشان داده که چیزی از یک عروسکساز حرفهای و تحصیلکرده کم ندارد.
کلاه قرمزی را هم در میان عروسکهایش دارد اما هیچ شباهتی به کلاه قرمزی معروف ندارد، کاملا ساخته و پرداخته ذهن بیبی است. بیبی همه عروسکهایی را که درست میکند، دوست دارد چون آنها را میشناسد و او را به یاد زمانهای میاندازند که دیگر وجود ندارد. عروسکهای بیبی یک ویژگی منحصربهفرد دارند و آن اینکه ملهم از ذهن خلاق خود او هستند. مقرون به صرفه بودن و استفاده از پارچههای اضافی و دورریز ویژگی دیگر این عروسکهاست. حجاب هم که خصیصه همه عروسکهای بیبی است چون دلش میخواهد عروسکهایش با حجب و حیا باشند. بیبی عروسکهایش را یادگار دوران بعد از خود میداند و همین برایش کفایت میکند که از او به نیکی یاد کنند.
با عروسکهایم درد و دل میکنم
در میان همه عروسکهایی که بیبی آنها را خلق کرده است، هیچ کدام کاملا شبیه دیگری نیست. گرچه بعضی از آنها را به خاطر علاقهای که نوههایش نشان دادهاند، چند نمونه شبیه هم درست کرده، اما شخصیت همه آنها یکی است. بیبی همه عروسکهایش را دوست دارد اما برخی را بیشتر. بیبی درباره طراحی لباس عروسکهایش میگوید: پارچههای رنگی و گل گلی برای شادی است و عروسکهای شاد درست میکنم، رنگهای مشکی را هم برای آنها که سنگینتر هستند، استفاده میکنم مثل خالو حسین، چون سبیل دارد و لباسش مشکی است.
گربه مهربان است برای همین با پارچه گلگلی درست کردم، نخواستم سیاه باشد. چون گربه سیاه وحشی و بدجنس است آن را با پارچه سیاه درست کردم. مجموعهای از مورچههای بزرگ را هم درست کردهام که روی یکی از دیوارها رژه میروند. مورچههایی که زمان زیادی را برای درست کردنشان گذاشتهام.
مورچههایی هست که رنگشان پوست پیازی است و من دیدهام، ولی من با پارچه قرمز این مورچهها را درست کردم.این مورچهها را از روی کارتون مورچه سیاه ساختهام اما اینها دوستداشتنیتر هستند. «گنگه لاله» یکی از عروسکهای دیگر است.
«گنگه لاله» عروسک دخترکی است که مثل سنگ صبور شنونده همه درد دلهای اوست و روزی که دخترک متهم میشود، «گنگه لاله» زبان باز میکند و با گفتن حقایق از او دفاع میکند.اگر زنده باشم و بتوانم کار کنم، باز هم دوست دارم نمایشگاه داشته باشم، مردم بیایند، ببینند و اگر دوست داشتند بخرند. از همه عروسکهایی که تا امروز درست کردهام، چند تایی را هم برای خودم نگه داشتم تا از من به یادگار برای نوهها و نتیجههایم بماند.
برای انجام هر کاری هیچ وقت دیر نیست
همه ما نوهها،کودکیمان را با عروسکهای بیبی گذراندیم. این عروسکها ویژگی منحصربهفردی دارند. ریشه این عروسکها یا در فرهنگ ایرانی است یا در داستانهایی که خودش تعریف میکند. شاید عجیب باشد اما مادربزرگ عروسکهایی درست میکند که درست شخصیت افرادی است که آنها را دیده و از آنها تاثیر گرفته است. بعضی از عروسکها هم براساس تخیلات او ساخته شده اند. بیبی از همان دوران میانسالی دنبال هیجان و جنبوجوش بود و همیشه از بیکار ماندن کلافه میشد.
اوایل بیشتر بافتنی میبافت اما هشت سالی میشود که به جرات میتوان گفت تمام روزش را با این عروسکها سپری میکند. هر کسی عروسکها را میبیند مادربزرگ را تشویق میکند و همین تشویقها باعث میشود، بیشتر کار کند. البته مادربزرگ با این کار به تمام اطرافیانش بهخصوص ما درسهای بزرگی میدهد. مادربزرگ نشان داد که برای انجام هر کاری هیچوقت دیر نیست و فقط عشق و علاقه کافی است تا هر کاری را انجام دهیم.
وقتی بیبی به تشویق ما نوهها قرار شد عروسکهایش را به نمایش بگذارد به ما گفت اصلا به نظرتان کسی اینها را میخرد، اما در روزهای برگزاری نمایشگاه تمام نگرانی بیبی این بود که نکند همه عروسکهای دوستداشتنیاش را بخرند و چیزی باقی نماند. در روزهای نمایشگاه، بیبی در حال درست کردن عروسکی بود که هنوز چشم نداشت و پیش از آنکه تمام شود، بلافاصله پیشخرید شد.
همین استقبال و علاقه مردم است که او را به ادامه کار مصممتر میکند. عروسکهای دستساز مادربزرگهای ما کاملا برخاسته از فرهنگ ماست که میتوان از آنها جهت برای تولید انبوه برای بچههای ایران زمین الهام گرفت.
نظر کاربران
خدا قوت بی بی حاضر. کاشکی آدرستو داشتم می آمدم ازت عروسک می خریدم.