۱۳۰۴۳۰۰
۱۰ نظر
۸۳۸۶۶
۱۰ نظر
۸۳۸۶۶
پ

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

پرسشِ این مقاله البته با پرسش‌های معمول متفاوت است و تنها بخش کوچکی از کاربران ردیت در جایگاهی قرار داشتند که بتوانند به آن پاسخ دهند.

برترین‌ها - مهسا شفیعی: برای آن دسته از شما که یکی از مخاطبان همیشگی برترین‌ها به حساب می‌آیید، این سبک مقاله‌ها آشنا به حساب می‌آید. مقاله‌هایی که عمدتا با طرح یک پرسشِ قابلِ تامل در شبکه‌های اجتماعی آغاز می‌شود و با پاسخ‌های کاربران به آن پرسش ادامه پیدا می‌کند. پرسشِ این مقاله البته با پرسش‌های معمول متفاوت است و تنها بخش کوچکی از کاربران ردیت در جایگاهی قرار داشتند که بتوانند به آن پاسخ دهند. یکی از کاربران ردیت از بقیه پرسید:" آن دسته از کاربران که تجربه زندگی مشترک بسیار کوتاه (کمتر از یک سال) را دارید به ما بگویید چه اتفاقی باعث شد آن‌قدر سریع به جدایی فکر کنید؟"

طبق معمول در ادامه قرار است تعدادی از پاسخ‌ها به این پرسش را با هم مرور کنیم و طبق معمول شما مخاطبان برترین‌ها هم اگر مایل هستید می‌توانید در بخش نظرات به این پرسش پاسخ دهید یا نظرتان را درباره کلیت موضوع مطرح کنید.

تو زیادی چاق هستی

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

تنها دو ماه از ازدواج من و شوهر سابقم گذشته بود که اولین چراغ هشدار برایم روشن شد. شوهرم به من اعلام کرد که از نظر او من زیادی چاق هستم و به همین دلیل دیگر خبری از رابطه جنسی نخواهد بود. من در عرض سه ماه با روشی اشتباه که آسیب زیادی به همراه داشت توانستم 30 کیلو از وزنم را کم کنم اما چراغ‌های هشدار بعدی در حال روشن شدن بودند. من و شوهر سابقم در ملکی زندگی می‌کردیم که متعلق به والدین من بود و اساسا همه مخارج زندگی ما از طریق آن‌ها تامین می‌شد. اندکی بعد شوهرم به من گفت که با زن دیگری وارد رابطه شده است و در همین نقطه اشتباهم را پذیرفتم. کمتر از 30 روز بعد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمان می‌گذشت برای طلاق درخواست دادم و طبق قانون ایالتِ ما او از خانه بیرون انداخته شد.

شروعِ تغییرِ رفتار از همان ماه عسل

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

راستش در همان مسافرت ماه عسل به این نتیجه رسیدم که رفتار زنی که به تازگی با او ازدواج کرده بودم تغییر کرده است. همه چیز آن‌قدر بد پیش رفت که دو روز زودتر از ماه عسل به خانه برگشتم تا پیش سگم باشم. خیلی زود متوجه شدم او از حلقه ازدواجمان استفاده نمی‌کند و در اکثر مواقع من را به جای همسرش به عنوان دوست پسرش معرفی می‌کند. آخرین نشانه برای من اما زمانی بود که به خاطر بیماری شدید پدربزرگم بسیار تحت فشار و ناراحت بودم و همسر سابقم در دومین ماه ازدواجمان به من گفت:"ای کاش پدربزرگت زودتر شرش را کم کند چرا که دیگر توان تحمل این خانه پر از غم و اندوه را ندارم." تنها 4 ماه پس از ازدواجم با آن زن، درخواست طلاق دادم.

یک تجربه تلخ

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

راستش حالا که به آن زمان نگاه می‌کنم می‌بینم که من اصلا علاقه‌ای به ازدواج نداشتم. در آن زمان من تنها 24 سال سن داشتم و با نزدیک به 70 ساعت کار در هفته و البته مشکلات مربوط به سلامت روان، آن‌قدر از تنهایی می‌ترسیدم که وقتی دوست دخترم پس از چند ماه دوستی درباره علاقه‌اش به ازدواج گفت نتوانستم مخالفت کنم. خیلی زود پس از جشن عروسی همه چیز تغییر کرد. در آن زمان به خاطر مخارج عروسی من مجبور بودم بیشتر کار کنم و هر روزی که می‌گذشت فاصله بیشتری بین ما به وجود می‌آمد. در پنجمین ماهِ زندگیمان فهمیدم همسرم چند ماه پیش از عروسی به من خیانت کرده است. فهمیدم دقیقا در آن زمانی که من برای تحقق جشنِ رویاییِ او 16 ساعت در روز کار می‌کردم، دقیقا در آن زمانی که من برای خریدن لباس عروس مورد علاقه‌اش زیر قرض می‌رفتم، او با شخص دیگری رابطه داشته است. همان طور که در ابتدا گفتم آن وقت‌ها من خیلی جوان بودم و وضعیت روحی مناسبی هم نداشتم و وقتی از این قضیه باخبر شدم انگار دچار فروپاشی روانی شدم و سعی کردم به زندگی خودم پایان دهم. البته خوشبختانه من زنده ماندم اما علاوه بر آن خودکشی ناموفق، آن ازدواج باعث شد چند سالِ دیگر از عمرم را با افسردگی و سرزنش کردنِ خودم بگذرانم.

یک بازیگر تمام عیار

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

راستش حالا که به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم رفتار آن زن به محض اینکه به صورت رسمی ازدواج کردیم شروع به تغییر کرد. او از همان فردای عروسی شروع به تحت کنترل گرفتن تمام ابعاد زندگی من گرفت. او به راحتی دروغ می‌گفت و برای رسیدن به هدفش از هیچ رفتاری دریغ نمی‌کرد. ما پیش از ازدواج زمان کمی را با هم گذرانده بودیم اما او در این زمان یک دختر مهربان، دلسوز، شیرین ومتین به نظر می‌رسید. زندگی مشترک ما تنها 10 ماه دوام آورد و من از این اشتباه این درس را گرفتم که انسان‌ها می‌توانند در زمان کم نقش بازی کنند و به جای نشان دادن واقعیت شخصیتشان، فقط آن چیزی را به شما نشان دهند که دوست دارید ببینید.

و منِ ساده‌لوح

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

رابطه من و شوهرِ سابقم تنها 10 ماه دوام داشت. ازدواج ما زمانی واقعا به پیچ آخر رسید که او در نهمین ماه از زندگی مشترکمان، برای سومین بار به من خیانت کرد. می‌توانم حدس بزنم به چه چیزی فکر می‌کنید. راستش حتی وقتی خودم به گذشته نگاه می‌کنم متعجب می‌شوم که چرا پس از دو بار خیانت هنوز برای تمام کردن آن رابطه به دلیلِ دیگری احتیاج داشتم.

کاش پیش از ازدواج فقط کمی حرف می‌زدیم

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

البته این داستان نه برای من بلکه برای برادر شوهرم اتفاق افتاده است. او چند سال پیش با دختری ازدواج کرد و آن‌ها تنها پس از 100 روز از هم جدا شدند و آن‌هم تنها به این دلیل احمقانه که پیش از ازدواج با هم درباره مسائل مهم حرف نزده بودند. برادرِ شوهرِ من در ارتش مشغول به کار است و به خاطر شغلش مجبور است بسیار سفر کند و در سال چند بار محل زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. همسر او هرچند که از شغل او خبر داشت اما هیچ آشنایی با این سبک زندگی نداشت و از طرف مقابل برادر شوهرم چون فکر می‌کرد این قضیه بسیار بدیهی و واضح است به خودش زحمت مطرح کردن آن را نداده بود. به همین راحتی 100 روز پس از جشن عروسی همه‌چیز تمام شد.

یک روانی تمام‌عیار

مردی که به یک دلیل عجیب رابطه جنسی با همسرش را متوقف کرد

مردی که من با او ازدواج کردم به سرعت نور از مردی بامزه و ماجراجو به یک روانی واقعی تبدیل شد. از فردای ازدواجمان او دیگر از نام من استفاده نکرد و حتی وقتی از او خواستم این رفتار را تمام کند همچنان من را "همسر" صدا می‌کرد. تنها اندکی بعد سعی کرد من را قانع کند که دیگر به دوست‌ها و آشناهایم احتیاجی ندارم و معتقد بود دیگر دلیلی برای دیدن آن‌ها وجود ندارد. بدون شک اما بدترین مرحله از زندگی مشترک کوتاه ما از زمانی آغاز شد که شک کردن‌های شوهر سابقم شروع شد. کافی بود با یک همکار مرد حرف بزنم و او به مرز دیوانگی برسد. اگر با یکی از همسایه‌ها احوال‌پرسی می‌کردم او به این نتیجه قطعی می‌رسید که من مشغول خیانت کردن به او هستم. روزی چند بار تلفن همراهم را زیر و رو می‌کرد تا به قول خودش سند خیانت من را پیدا کند. در نهایت اما رفتار او در یک کنسرت باعث شد همه‌چیز به پایان خودش برسد. او در میان جمعیت به این دلیل که پرسشِ یک مردِ مسن را پاسخ داده بودم به من حمله کرد و مردم به زور توانستند او را از من جدا کنند. همان موقع فهمیدم که صبر بیشتر ممکن است به قیمت جانم تمام شود وخیلی زود برای طلاق اقدام کردم.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    واقعا هدف از این نوشته ها چی بود؟ میشه از عشق و زندگی فت تا اینکه افکار منفی رو تو ذهن حوون ها بیشتر کرد ، مناسفم واستون

  • حقگو

    این بحث در ایران شکلهای دیگر و دلائل دیگر دارد. یکی از دلائل در قطع روابط عاطفی مربوط به محدودیتهای اجتماعی است که حکومت هم به آن دامن میزند. برخی از دختران برای رابطه جنسی ازدواج میکنند.اگر رابطه جنسی لذت بخش باشد تداوم آن برای مدت طولانی غیر ممکن است و زن در صدد کامجویی در یک رابطه دیگر قرار میگیرد.اصلا هم پنهانی است هم به دلیل اجتماعی وهم اقتصادی و هم هیجان پنهانکاری.اگر رابطه لذت بخش نباشد و چون زنان بر خلاف مردان در اینگونه مسائل زیاد با یکدیگر صحبت میکنند در صدد ایجاد رابطه لذت بخش به صورت پنهان به همان دلائل گفته شده بر میآید. اگر موضوع طلاق راحتتر شود و در صورت عدم نیاز مالی زن موضوع به طلاق ختم می شود. مشکل از طرف مردان مربوط به هزینه های غیر معقول طلاق است که مردان به سمت رابطه با دیگران بر می آید. که این هم مشکل اجتماعی است وهم مشکل قانونی است. تسهیل در طلاق و حق طلاق برای زنان به صورت برابر و نیز توجه به دادن جایگاه اجتماعی به زنان برای تمکن مالی می تواند به قسمی از این مشکلات خاتمه دهد. اگر چه گفتن بسیار و جای آن اینجا نیست

  • حسن

    این مرد مگر کور بود ببیند،همسرش چاق هست.چرا الان به این نتیجه رسیده است.بعد این حرفها خدا همه را یکی آفریده.

  • ناشناس

    چقدرناراحت کننده است شنیدن این تجربیات.😔
    واما سپاسگزاریم‌🙏🏼 بابت اشتراک گذاشتن این تجربیاتتون
    باعث میشه تلنگری برای ما نسلهای جوان باشه.واگر واقعا پذیراباشیم ودرس عبرت بگیریم.

  • مهرداد

    ازدواج بین ماایرانی هامثل یک هندوانه بسته اس وتقریبا"شانسی انجام میشه. زن ومردبه مرورهمدیگه رومیشناسن وبمرورباروحیات هم آشنامیشن..ایکاش که بمرورتحمل کردن همدیگه روهم یادبگیرن وبیشترباهم رفیق بشن...غالب مشکلات بین خانواده هاهم درزمینه های اقتصادی بوجودمیادوتبعات بعدی روبدنبال خودش داره وکم پیش میادکه ملاک ازدواج بین ایرانیها برای کلاه برداری و.....باشه

  • بابایی

    جواب دهندگان به این سئوال خارجی هستند با فرهنگ ما سازگادی ندارند .

  • احمد

    ادمهای‌امروزی‌تراریخته‌هستند

  • xz

    برترینها خسته نباشی اگه یکم بازترفکرکنی خیلی بهتره

  • طلوع

    تجریبات خوبی بود . وهمه جای دنیا صدق میکند .در ایران علاوه برمشکلاتی اینگونه مشکلات اقتصادی و اعتیاد یکی یاهردو و اختلاف فرهنگی موجب جدایی میشود .

  • شاملو

    کاملا درسته موافقم .مخصوصاتواین زمونه ازدواجا خیلی سخت شده .خداخودش رحم کنه .به جوونای سرزمینم .

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج