کوچک فکر کن
استفاده از ضد تبلیغ برای تبلیغات!
طراحان و سازندگان آگهی های تجارتی در دو دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بخش مهمی از تبلیغات خود را روی الگوهای سنتی قش جداگانه زنان و مردان در خانه و جامعه، کارآمدی و قابل اعتمادبودن محصول مورد بحث و الهام گرفتن از جامعه بی نقض و عیب موسوم به «رویای آمریکایی» استوار کرده بودند.
اما شرکت اتومبیل سازی فولکس واگن به شکلی بسیار متواضعانه این رسوم و باورها را درهم شکست. مدل «بیتل» (سوسک) از محصولات شرکت فولکس قورباغه ای معروف بود، اتومبیل موردعلاقه مردم آمریکا و یا مناسب روش زندگی آنان نبود. اولا که محصول آلمان بود که در دهه های پس از جنگ جهانی دوم، مردم آمریکا هنوز دید خوبی نسبت به آنها نداشتند. ثانیا شکل و شمایل بسیار عجیبی داشت و موتور آن با سر و صدای فراوان ناله می کرد.
در مقابل در آن زمان اتومبیل های موردعلاقه مردم آمریکا بسیار بزرگ، با موتورهای پرقدرت و با ظاهری بسیار «شیک» و پرزرق و برق بودند. در دهه هایی که اتومبیل سازان آمریکایی از شکوه و قدرت صنعت هواپیماسازی الهام می گرفتند مدل «بیتل» ساخت فولکس واگن بسیار لخت و قلمبه به نظر می رسید.
اما در سال ۱۹۵۹ شرکت فولکس واگن کارزار تبلیغاتی معروف خود با عنوان «به کوچک فکر کن» را به راه انداخت و با این کار مشخصا اندازه محصول خود را که بیش از همه در آمریکا عجیب به نظر می رسید هدف گرفت.
در این آگهی های تجارتی برخلاف شیوه مرسوم در آن زمان نه از دختران خوش قد و بالا خبری بود و نه از ظاهر مردان موفق و شیک پوش که این اتومبیل را بخواهند و برانند. با این وجود این آگهی ها به یک نقطه تحول بزرگ بدل شد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان صنعت تبلیغات، فعالیت های تبلیغاتی فولکس واگن را می توان دوران پسامدرن آگهی های تجارتی نامید. دورانی که برخلاف کلیشه های جدی و تکراری، طنز و حتی به شوخی گرفتن محصول مورد بحث راه را برای جلب توجه عموم به آن گشود.
پس از آن شرکت فولکس واگن یک کارزار تبلیغاتی دیگر را با عنوان «لیمو ترش» (اصطلاحی که در آمریکا برای اتومبیل های پرخرج و نیازمند تعمیر استفاده می شود) آغاز کرد که در آن اینطور جلوه داده می شد که خریداران اتومبیل های شرکت فولکس واگن در حال نابودکردن خودروهای مزخرف هستند و با زیرکی پیام می داد که «بیتل» هم یک «لیموترش» است.
در یک تمام صفحه روزنامه تصویری از یک بیتل سیاه آمده بود که زیر آن کلمه «لیموترش» با حروف بزرگ چاپ و در زیر آن چگونگی کنترل کیفیت و اینکه چگونه معایب این مدل قبل از اینکه به دست مصرف کننده برسد رفع می شود، نوشته شده بود و در آخر با این جمله تمام می شد؛ «ما لیموترش می چینیم و شما آلو تحویل می گیرید».
این برای نخستین بار بود که چیزی به عنوان «ضدتبلیغ» در یک آگهی تجاری استفاده می شد.
ارسال نظر