شوهری که واست غیرتی بشه، دوستداشتنی یا روی مخ؟
در مراسم اسکار ۲۰۲۲ کریس راک، کمدین مشهور قبل از اعلام برندگان با جیدا پینکت اسمیت، (همسر ویل اسمیت) شوخی کرد و با اشاره به موهای ازتهتراشیدهاش گفت که میتواند در فیلم جی. آی جین ۲ بازی کند. ویل اسمیت در ابتدا به این شوخی خندید اما بعد از جا بلند شد و روی صحنه رفت و سیلی به صورت راک زد. در باره چرایی و چگونگی این اتفاق چند نظر کارشناسی شده را بخوانید.
برترینها: نزهت بادی_ در مراسم اسکار ۲۰۲۲ کریس راک، کمدین مشهور قبل از اعلام برندگان با جیدا پینکت اسمیت، (همسر ویل اسمیت) شوخی کرد و با اشاره به موهای ازتهتراشیدهاش گفت که میتواند در فیلم جی. آی جین ۲ بازی کند. ویل اسمیت در ابتدا به این شوخی خندید اما بعد از جا بلند شد و روی صحنه رفت و سیلی به صورت راک زد و وقتی راک تلاش کرد وضعیت روی صحنه را کنترل کند، ویل اسمیت از سر جایش دو بار فریاد زد که «حق نداری اسم زن من رو با دهن کثیفت بیاری». در ادامه ویل اسمیت جایزه بهترین بازیگر مرد را گرفت و در سخنرانیاش رفتارش را با این جمله توجیه کرد که «عشق، آدم را به کارهای دیوانهواری مجبور میکند». این شرح کوتاهی از اتفاقی است که در بزرگترین رویداد سینمایی جهان اتفاق افتاده و بحث و گفتوگوهای فراوانی پیرامونش شکل گرفته است.
عدهای درباره رویارویی دو مرد حرف میزنند و آن را دوئل باشکوه مردانهای در وسترن مینامند و اسکار بهترین سیلی را به ویل اسمیت تقدیم میکنند و رفتار خشونتآمیز او را به بهانه حمایت از همسرش توجیه و تأیید میکنند اما عدهای نیز معتقدند که در این منازعه خشن مردانه، هویت مستقل و عاملیت فردی جیدا بهعنوان زن بازیگر، کارگردان و تهیهکننده نادیده گرفته شده و نحوه حمایت و ابراز عشق ویل اسمیت به جیدا ناشی از کلیشههای جنسیتی است.
اتفاقی که امسال در مراسم اسکار رخ داد، نشان میدهد که برای ایجاد جهانی امن و برابر و آزاد برای همه راهی بسیار طولانی را در پیش داریم و باید همه در کنار هم بیاموزیم که چطور کلیشههای تبعیض جنسیتی را بشناسیم و رفتارها و الگوهای درست را جایگزین آن کنیم.
دکتر معصومه گنجهای، پژوهشگر و مدرس در حوزه مطالعات تطبیقی سینما به تأثیر هالیوود در شکلگیری کلیشههای جنسیتی نه فقط از طریق تولیدات سینماییاش، بلکه بهواسطه فرامتن و حواشیاش اشاره میکند و با مقایسه تطبیقی میان فیلمهایی که ویل اسمیت بازی میکند و رفتاری که در واقعیت از او سر زده است، توضیح میدهد که چطور سوژگی زنان در فیلمها از آنها سلب میشود، بلکه در رویدادهای واقعی نیز به ابژهای برای نمایش قهرمانی مردانه بدل میشوند و با چنین رویکردی قربانیسازی از زنان و نجات آنان از سوی مردان از جهان فیلمها تا دنیای واقعی امروزی تداوم مییابد. معصومه میگوید: آنچه امروز هالیوود میخوانیم، بیشک به شمار افراد دستاندرکار در یک صنعت یا میزان سرمایهای که برای گردش چرخ یک حرفه سرمایهگذاریشده محدود نیست.
در کنار اینها هالیوود بر رمزگان سینمایی، دستور زبان روایی، زیباییشناسی، اسطورهشناسی و اموری ابتنا دارد که در درازنای تاریخ ساخته و پرداخته شدهاند و با فرهنگ و جامعهشناسی رابطه تنگاتنگ دارند. محصولات و فراوردههای این دستگاه فیلمسازی، براساس قراردادهایی که در بیش از یک قرن در بدهبستان با مصرفکنندگان تثبیت شده، به آنها عرضه میشوند و بهنوبهخود، به تقاضای تازه دامن میزنند.
درست به همین خاطر، سیلی زدن ویل اسمیت روی صحنه مراسم اسکار و سیلی خوردن کریس راک، هرچند یکی از محصولات جنبی یک صنعت فرهنگسازی است اما به اندازه محصولات اصلی آن، یعنی فیلمها به قراردادها پایبند و از ضمانت جلب رضایت مشتری(بینندگان مراسم) برخوردار است. محصولات اصلی هالیوود، یعنی نوع مردمپسند و پربیننده فیلم هالیوودی، مبتنی بر نوعی دستور زبان ساده و آسانفهم است که میکوشد با معیار شعور عُرفی، بخواند.
این نوع خاص از درام احساساتی واقعنما را به سادگی میتوان در میان فیلمهایی که ویل اسمیت در این سالها به نقشآفرینی در آنها مشغول بوده، بازشناخت: نوعی واقعگرایی باورپذیر بر پایه روایت کلاسیک و داستان سفر اودیپی یک زوج. در یک روایت کلاسیک، محوریت با 1.یک قهرمان منفرد است که میبایست در برابر 2.مانع/دشمن بایستد و 3.آنچه میخواهد را حفظ کند و/ یا به دستش آورد. این سازوکار، نسخه روزآمد رمنسهای شهسواری قرون وسطی است و تاریخ آن به حماسههای یونان عهد کلاسیک میرسد. و جملگی اینها، در پهنه قرنها یک زن یا امری را که با زنانگی به استعاره درمیآمده، ازجمله وطن، خانه، خانواده و… را بهانه قرار میدهند تا برای جلوهفروشیهای بدنی، واژگانی، اندیشگانی و …مردانه بسترسازی کند.
فمینیستها همین نوع درام روایی را از عوامل فرهنگی گرفتار شدن زن در چرخه تکرار فرودستی و ابقا شدن در نقش قربانی میبینند. در مراسم اسکار امسال میان ویل اسمیت، جیدا و کریس راک همین درام بازتابیده میشود: یعنی قهرمان(ویل) به بهانه همسرش(جیدا) در حق رقیب/مانع(کریس راک) مرتکب خشونت ورزیدن و این خشونت ورزیدن با توجیه عشق زمینی/الهی به خانه و خانواده آرمانی میگردد.
میان زنانی که در هالیوود و هر نقطه دیگری از جهان قربانی خشونتهای جنسی میشوند و شاهزاده خانمهای خوشبختی که موضوع عشق و بهانه قهرمانیِ شهسواران دیروز و امروز قرار میگیرند، امر مشترکی هست: اینکه سوژگی آنان در متن رویداد نفی شده و ابژه کنشگری عاملانه و میلمندانه مردان قرار میگیرند. این زنان، چه مورد آزار قرار بگیرند و چه موضوع عشق، در گام نخست باید بهاجبار از میل و اراده خود دست بکشند تا صحنه برای کنشگری دیگری خالی شود.
زن نیاز است که به جایگاه ابژه، یعنی موضوع و متعلق میل مردانه فروبکاهد مرد آزارگر/قهرمان با کنشگری صحنه درام را به سود خود فتح کند. چهره بهت زده جیدا پینت اسمیت در مراسم اسکار نشان از همین وضعیت دارد: شیءوارگی. یک “چیز” که بهانه میشود تا سوژه پرخاشجویی کند. این وضعیت مشابه وضعیت زنی در آستانه تجاوز دیدن است. از اینرو شاید صحیحتر آن باشد که قربانی خشونت ویل اسمیت را در مراسم اسکار، جیدا بدانیم و نه کریس راک. و هالیوود هم که در تاریخ خود، به لحاظ ساختاری بینندگان را به این نوع قربانیسازی از زنان عادت داده است.
مینا اکبری، نویسنده، کارگردان و روزنامهنگار نیز با تأکید بر نادیده گرفته شدن جیدا در منازعهای مردانه، توضیح میدهد که چطور رسانه و سینمایی که مدام ادعای حمایت از حقوق زنان و اقلیتها را دارد، همچنان در لایههای زیرین و پنهان خود دچار زنستیزی و نژادپرستی است. مینا میگوید: پیش از آنکه صدای فریادهای ویل اسمیت بر سر کریس راک در سالن مراسم اسکار بپیچد، اتفاقی که افتاده بود، توهینی انسانی به کسی بود که موهایش را به خاطر بیماری از دست داده است. اما فریادهای اسمیت وجه دیگری هم به این توهین اضافه کرد. او بعد از سیلی زدن به راک و هنگام عذرخواهیاش، فریاد کشید اسم زن من را بر زبان کثیفت نیاور و بدین ترتیب وجهی جنسیتی هم به این مرافعه بخشید تا جهان در یکی از پربینندهترین مراسم سرگرمیساز دوباره به یاد بیاورد که هنوز چقدر کلیشه و فاصله وجود دارد تا هم انسان به جایگاه واقعی خود برسد و هم زن. در میانه این دعوا کسی که با سکوت و اندوه به این ماجرا نگریست و هم از طرف مردی که برای بامزگی به او توهین کرده بود، مورد آزار قرار گرفت و هم از طرف همسری که از موضع مالکیت به دفاع از او برخاست، جیدا بود. اتفاق اسکار به یادمان آورد که گرچه زرقوبرق احترام به زنان چشم رسانه را کور کرده است اما در پشت این ظاهر پر از تجمل همچنان نژادپرستی و زنستیزی حضوری حاضر دارند. حضوری آزاردهنده که سبعیتش همچنان و همیشه رنجمان میدهد.
عدهای رفتار خشونتآمیز ویل اسمیت را نشانه عشق او به همسر و خانوادهاش میدانند و آن را به بهانه حمایت و دفاع از جیدا توجیه میکنند. هیچکس با اینکه ویل اسمیت باید از جیدا حمایت میکرد، مخالفتی ندارد و انتقادها به نحوه و چگونگی حمایت اوست که عاملیت زن را از بین میبرد و به او اجازه تصمیمگیری برای انتخاب شکل اعتراض نمیدهد. کسانی با اشاره به عشق و روابط جنسی باز که میان آن دو وجود دارد، ارتباط رفتار خشونتآمیز ویل اسمیت با غیرتورزی و ناموسپرستی مردانه را رد میکنند. این افراد توجه ندارند که غیرتورزی میتواند در شکلی از عشق، مراقبت و حمایت بروز پیدا کند و مرد به بهانه علاقه چنان خود را مالک زن بداند که به جای او تصمیم بگیرد و حق انتخاب را از او سلب کند.
مریم دهکردی، روزنامهنگار نیز در اینباره با اشاره به کلیشه عشق جنونآمیز که اتفاقا از سوی سینما تبلیغ میشود، بیان میکند که چطور رفتارهای تملکخواهانه مردان در جایگاه پدر و برادر دلسوز و همسر و پارتنر عاشق میتواند به تسلط کامل بر زن منجر شود و سرنوشت او را در دستان مردان حامی اما سلطهگرش قرار دهد. او با قرینهسازی میان پدر رومینا و شوهر مونا و ویل اسمیت توضیح میدهد که چطور عشق و حمایت میتواند سویههای خشونتآمیز و خطرناک بیابد و این غیرتورزی تهدیدکننده ممکن است در هر محیطی حتی اسکار و از سوی هر کسی حتی یک بازیگر سر بزند.
مریم میگوید: شخصیت اصلی فیلم هامون از ساختههای داریوش مهرجویی دیالوگی داشت که در روزگار نوجوانی نسل من شده بود ورد زبان بسیاری از ما. دخترها چشم به دهان پسری داشتند که بگوید: «تو عشق منی، حق منی، سهم منی». و کمی هم صدایش را بیندازد توی گلو و چشمش را درشت کند و اخمش را توی هم بکشد. حمید هامون قرار بود نماد «کتابخوانی» و «روشنفکری» باشد. مردی با روحیهای هنری و دغدغههای آمیخته به فلسفه که تاب نداشت عاملیت همسرش در رابطه را ببیند، تحمل کند، بپذیرد و تن به جدایی بدهد. عیان و آشکارا خشونت میورزید، به همسرش سیلی میزد، به او تهمت میزد و حتی برای کشتنش دست به اسلحه میبرد. در این دوگانه زن که هنرمند و ثروتمند و دارای هویتی مستقل بود، متهم میشد به عصبی بودن، سطحی بودن، خائن بودن و ما به خودمان میآمدیم و میدیدیم که داریم برای حمید هامون غش میکنیم و ضعف میرویم و هورا میکشیم.
در مراسم اسکار ۲۰۲۲، در روزگار گردش آزاد اطلاعات و تلاشهای گسترده برای تاکید بر عاملیت زنان در حیات اجتماعی و شخصیشان، یک شوخی آزاردهنده کلامی از سوی مجری برنامه با واکنشی تند و خشن از طرف کاندیدای جایزه بهترین بازیگر مرد مواجه میشود. مجری، جیدا پنکیت اسمیت را بابت موهای از ته تراشیدهاش به سخره میگیرد و ویل اسمیت بعد از چند ثانیه خنده با دیدن اخم درهمکشیده جیدا بلند میشود، به سمت مجری میرود، سیلی حواله صورتش میکند و برمیگردد. درنهایت هم موقع گرفتن جایزه میگوید میخواسته از خانوادهاش «محافظت» کند و این «عشق» است که باعث میشود او دیوانگی کند. نکته قابل توجه این است که این رفتار سمی هنوز هم طرفدارانی دارد. در میان برخی نظرات هنوز هم عدهای مثل روزگار نوجوانی ما برای ویل اسمیت هورا میکشند. به باور من مردانی که میگویند «از عشق زیاد است که نمیخواهم کسی چشمش به تو بیفتد!»، « از بس دوستت دارم گزارش لحظه به لحظه رفتوآمدت را میخواهم»، «تو زن منی! کسی بهت گفت بالای چشمت ابرو به خودم بگو» ترسناکاند. در برابرشان باید شاخکها را تیز کنیم.
دکتر نگین حسینی، پژوهشگر و فعال حقوق افراد دارای معلولیت درباره تأثیر استانداردهای زیبایی تحمیلشده از سوی رسانه بر زنان بیمار و دارای معلولیت سخن میگوید و با تمرکز بر مسئله کممویی ناشی از بیماری جیدا، به حس شرم و حقارتی که از سوی جامعه به زنان با ظاهر و بدن متفاوت داده میشود، میپردازد و شوخی نامناسب کریس راک با موهای جیدا را ناشی از استیگماسازی از افراد در جامعه به دلیل ویژگیهای ظاهری متفاوتشان میداند که زمینه تحقیر و طرد آنان را فراهم میکند. نگین میگوید: افراد دارای معلولیت و کسانی که بیماریهایی دارند که روی ظاهر آنها اثر میگذارد، به قدمت تاریخ، مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفتهاند، پس زده شدهاند و کمتر از «انسان کامل» به حساب آمدهاند.
این وضعیت برای زنان دارای معلولیت و بیمار بهمراتب دشوارتر بوده و هست. درواقع، تبعیض، تحقیر، تمسخر، پسزدگی و بهخصوص ایجاد شرم، در تقاطع دو گروه اقلیتی، یعنی زن بودن و معلول بودن، یا زن بودن و بیمار بودن، چند لایه و فزاینده میشود. با فربهتر شدن مُد و زیبایی و تحمیلِ استانداردهای رسانهپسند، فشار اجتماعی و روانی روی زنانی که به دلیل بیماری، معلولیت یا شرایط مختلف، خود را دور از تصویرِ برساخته زن «جذاب» میبینند، بیشتر شده است. مثال روشن، کممویی است. از دست دادن مو بخشی طبیعی و گریزناپذیر از زندگی است اما درحالیکه کممویی و تاس شدن مردان در جوامع مختلف «عیب» و «ایراد» به حساب نمیآید و بسیاری از مردان کممو یا بدون مو به راحتی در جامعه ظاهر میشوند، ریزش مو در زنان هنوز «ننگ» و «عاری» است که باید تا حد ممکن پنهان و درمان شود. در چند سال اخیر، حرکتهایی برای عادیسازی موی کم در زنان انجام شده و برخی افراد معروف، با تراشیدن موهای خود، سعی در زشتیزدایی و عادیسازی تصویر زن بیمو کردهاند. بااینحال، موی سر آنها هنوز موضوع جوک و تمسخر است؛ مانند اتفاقی که اخیرا در مراسم اسکار افتاد. جِیدا پینکت اسمیت، هنرپیشه و خواننده (همسر ویل اسمیت) مدتهاست که با بیماری آلوپشیا زندگی میکند که نوعی نقص ایمنی است و منجر به ریزش مو میشود. جیدا پیشتر درباره این بیماری، به طور عمومی صحبت کرده بود و حتی دسامبر سال گذشته، ویدیویی از خودش منتشر کرد و در آن، قسمتی را که موهایش ریخته بود، به همه نشان داد. جیدا گفته بود که موهایش را به دلیل این بیماری و ریزش مو، خیلی کوتاه کرده است.
با این همه، سر تراشیده او (به عنوان یک زن) بود که چشمِ مجری برنامه را گرفت، و نه سر کممو یا بیموی مردان حاضر در مراسم که تعدادشان نیز کم نبود. مطالعات نشان میدهد که در آمریکا، ۴۰ درصد بیماران آلوپشیا، یعنی ۲۱ میلیون نفر، زن هستند و ۸۰ درصد زنان بالای ۶۰ سال ریزش موی شدید را تجربه میکنند.
میلیونها زن در سراسر دنیا، از اینکه موی کافی ندارند، احساس شرم میکنند؛ شرمی که حاصل تبلیغات مکرر و پایانناپذیر رسانهها و صاحبان صنعت مد و آرایش است و برخوردهای ناآگاهانه عموم مردم، جوکها، تمسخرها و شماتتهایشان نیز به آن شرم دامن میزند. فشارهای اجتماعی، نگاهها و قضاوتهای طعنهآمیز که همگی در به اصطلاح «استانداردهای زیبایی» و ظاهر جذاب و پسندیده ریشه دارند، زنان بسیاری را وادار میکنند که از موی کم یا بیمویی خود، از بدن متفاوت خود، از اینکه روی ویلچر مینشینند، از اینکه دست و پای مصنوعی دارند، از اینکه نمیبینند یا نمیشنوند، از اینکه پشت گردی دارند، از وزن خود، از چهره و اندام خود، از شرایط فکری و ذهنی متفاوت خود، شرمگین باشند. این دقیقا همان «استیگما» است. در مطالعات معلولیت، استیگما یا همان «ننگ و عار»، هر ویژگی است که فردی به واسطه آن، مورد تبعیض و تحقیر قرار گیرد و بیارزش شمرده شود. درواقع، این جامعه است که از «ویژگیها»ی فردی، «استیگما» میسازد؛ چگونه؟ از راهِ برچسب زدن، کلیشهسازی، طرد کردن، کوچک شمردن و اعمال تبعیض. نتیجه این میشود که فرد از آنچه هست، شرم میکند؛ شرمی که در زنان و بهخصوص زنان معلول و بیمار بهمراتب بیشتر دیده میشود.
اتفاقی که در مراسم اسکار ۲۰۲۲ افتاد و سرِ تراشیده زن هنرپیشه سوژه جوک شد، تنها گوشهای از فرشی را کنار زد که جامعه بزرگ انسانی سالهاست روی رفتارها و نگرشهای ضدانسانیِ خود نسبت به افراد بیمار و معلول انداخته و آن را پنهان کرده است.
این بار این اتفاق برای فردی مشهور افتاد و خبرش جهانی شد، اما واقعیت این است که صدای کسانی که به خاطر استیگمایی، هر روز مورد تبعیض و تحقیر قرار میگیرند و احساس شرم میکنند، کمتر شنیده میشود. در انتها نمیتوانم یاد نکنم از فیلم کودا که سه جایزه اسکار برای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش دوم مرد (کوتسر تروی)، و بهترین فیلمنامه اقتباسی (شان هدر) را از آن خود کرد. کودا به انگلیسی مخفف «کودکانِ بزرگسالان ناشنوا» است؛ فیلمی درباره تجربه زیستی کودکی که والدینش ناشنوا هستند. کودا با این جوایز، اتفاقی تاریخی برای جامعه افراد معلولیت رقم زد. به فراخور تمرکز این مطلب، به واکنش نادرست ویل اسمیت نپرداختم، اما همینقدر بگویم که مخالف واکنش خشونتآمیز او هستم.
نظر کاربران
یعنی اگه کسی به ناموسمون توهین کرد مثل مترسک وایستیم نگاه کنیم تاناموسمون خودش جواب بده.تا کلیشه نباشیم
پاسخ ها
زنها صاحب اختیار خودشون هستن و ناموس کسی نیستن من زنم و دلمم نمیخواد به بهانه ناموس اسیر مردی باشم لطف کنید بذارید زنها خودشون باشن نه ناموس شما
من که دیرم اولش داشت میخندید بعد که دید زنش ناراحت شده اونجوری ادا درآورد
همه اش کشک اونا غیرت دارن آخه
پاسخ ها
نه اونا انسانیت دارن
کار کاملا درستی کرد
پاسخ ها
کامنت بالات میگی کشک مگه غیرت دارند اونا چقدر تناقض داری همیشه الان میگی خوب کاری کرد
اسمیت رو دوست داشتم اما خیلی کار زشتی کرد
به قول جیم کری خیلی تهوع آور بعدش همکاراش موقع گرفتن تندیس ایستاده تشویقش کردند
زنا عاشق این اند بخاطرشون دعوا کنید زخمی هم بشید
حرکت ایرانی و خاورمیانه ای زد اسمیت خیلی زیاد بود
اسکار شک شد نباید اسکار بهش میداد الانم باید پس بگیره
طفلک مجری گریه کرد دلم براش سوخت جالبه خود اسمیت هم گریه کرد ناراحت بود
دفاع از همسر خوبه اما جایی میری که هرساله کار مجری مراسم شوخی با مهموناست و میدونی کجا داری میری
سیلی خیلی زشت بود می تونست شیک موقع گرفتن تندیسش حرفشو بزنه
توی ایران هم زنا همین طوری مرد رو تحریک میکنند باعث درگیری فیزیکی میشن
پاسخ ها
مثبت اشتباهی
زنی که تحریک کنه مردها رو به درگیری با هم عقده ایه
شما اگه در جریان باشین که خانواده آقای اسمیت چه مدلی با هم ازدواج کردن و هیچ قید و بندی توی این مدل ازدواجشون وجود نداره دیگه از کلمه غیرت استفاده نمیکردین! فکر کنم فقط نسبت به موهای زنش غیرت داره وگرنه….!
کارش صد در صد درست بود مرد باید غیرت داشته باشه و همیشه از زنش حمایت کنه کوچک ترین بی احترامی به زنشو بر خورد کنه حتی اگه اون طرف از نزدیکان خودش باشه
ایشون اول بره دیدگاهش درمورد ازدواج و رابطه رو درست کنه بعد غیرتی شه
ولی این چک ویل اسمیت تاریخی شد
جالبه خود ویل اسمیت که اینجا از غیرت روی زنش حرف میزنن
خودش و همسرش اعتراف کردن که زن ویل با رضایت خود شوهر باغیرتش با مرد دیگه رابطه جنسی داشته
پاسخ ها
چرند نگو دیگه
مگه وقتی خانمها میگن شوهرم یعنی مالک اون هستن؟!
به نظر من کاملا دوست داشتنی ه :))))))
اوناییکه میگید کار اشتباه و نطق میدید،فقط آرزو میکنم جای زن ویل باشید،چون میدونم غیرت رو فروختید و نمیتونید جای ویل باشید
درود به غیرتش. احتمالا اینجا بعضی ها توقع دارند اسمیت سر جاش بشینه و توهین به خانواده اش را بشنوه و فقط زنگ بزنه 110 و ماه ها دنبال شکایت باشه و ...
دمش گرم خوب سیلی زد، مجری به زور خودشو جمع کرد ضایع نشه.
ای ولله
اگه همسرت دوست داری، باید کسی رو که مسخرش می کنه ، دهنش پر خون بکنی، طرف، زنش بخاطره بیماری موهاش زده، اونوقت او نفهم بخاطر این موضوع مسخرش می کنه، شوهر می زنه تو دهن یارو ، اونوقت یک مشت روشن فکر می گن چرا خشونت کردی ،بجای اینکه یقه یارو بگیرن که چرا مسخره کردی
ببین اگر این کار را نمیکرد زنه تو خونه بیچاره اش میکرد
توکه ازهیچ خبر نداری درمورد غیرت حرف نزن همین خانم جیداپینکت خودش اعتراف کرده به همسرش خیانت کرده وبااگوست انتونی آلسینا رابطه داشته حالا شوهرش بخاطر حرف مجری اسکار که یک شوخی بوده وتوهین آمیز نبوده غیرتی شده وآن واکنش مسخره راانجام داده باید ازاوشکایت شود وجایزه رانمیبایست به اومیدادن
پاسخ ها
تو کی هستی آخه تعیین تکلیف میکنی انگار هوس چک اسمیت کردی
تو خوبی
جالبه،خودش گفته روابط بین اون و زنش جوریه که میتونن با بقیه ارتباط جنسی برقرار کنن و هیچ کدومشون با این کار مخالفت ندارن. واسه این غیرتی نمیشه ولی واسه همچین جیزی غیرتی میشه :)
اسمیت بهترین کار رو کرد،
اگه ی نفر با بیماری من شوخی میکرد خیلی ناراحت میشدم از شوهرم انتظار داشتم ازم حمایت کنه حالا نه با کتک زدن همون فریادش به نظرم کفایت می کرد
نه فقط تو غیرت داری
دمش گرم، خوب کاری کرد