۱۰ درس زندگی که حین ورزش دو یاد گرفتم
به نظر عجیب میآید که یک فعالیت فیزیکی که خیلیها به تنهایی انجام میدهند و در آن چالشی به هیچ شخصی ندارد، بتواند پندآموز باشد.
تأثیرات مفید دویدن روی سلامت بدن، تناسب اندام، افزایش ظرفیت قلبی عروقی و تنفسی و کاهش استرس انکارناپذیر است. اما جالب است که همین فعالیت بدنی اگر مستمر انجام شود، تغییراتی در نگرش دونده در زندگی ایجاد میکند و دریچههایی جدید روبروی او میگشاید.
در اینجا من فهرست جالبی از این اثرات مفید را برای شما میآورم:
۱- دشوارترین مرحله یک کار، شروع آن است. هرگز به خاطر دشوار بودن کار، از آن نترسید. مرحله دشوار کار که همان آغازش باشد را انجام بدهید، به تدریج در ادامه کارها روی غلطک میافتند.
۲- استمرار در کاری، باعث عادت کردن به آن میشود. هیچ کس دونده به دنیا نمیآید، کسانی که نمیدوند، حتی تصور نمیکنند که بشود هفتهای ۴ بار، هر بار مثلا ۱۰ کیلومتر دوید. آنها از خود میپرسند که این ورزشکارها انگیزه چنین فعالیتی را از کجا میآورند.
حقیقت این است که استمرار و پیشتکار در یک کار مثبت، به تدریج باعث شکلگیری عادتهای مثبت میشود، خواه مسواک زدن به موقع باشد، یا دویدن یا عادات مطالعاتی.
۳- اگر میخواهید آدم بهتری شوید یا در کاری مهارت پیدا کنید، باید قبول کنید که این کار راه شاهانه ندارد و مستلزم تحمل دردها و رنجهایی است.
نشاط و سرخوشی بعد از تمرینات دو را میخواهید؟ باید آن دقایق فشار به عضلات، گرما، عرق کردن و نفس نفس زدن را تحمل کنید.
۴- اگر تنآسایی را کنار نگذارید، به هیچ کجا نمیرسید.
۵- کسانی که کاری را بهتر از شما انجام میدهند، در حکم آموزگاران شما هستند و نه رقبای شما.
کسی را سراغ دارید که بهتر و بیشتر از شما میدود و برنامه منظمتری دارد، ناخودآگاه از او یاد میگیرید که منظمتر باشید و از وقتهای فراغت خود بهتر استفاده کنید.
همین فلسفه در زندگی هم به شما یاد میدهد که وقتی آدم موفقتر و بهتری میبینید، به جا بخل و حسد، یاد بگیرید که از او بیاموزید.
۶- هیچ مرزی برای تواناییهای شما وجود ندارد.
شما به تدریج با دو یاد میگیرید که میتوانید پیوسته رکوردهای شخصی را بشکنید.
همان آدمی که در روزهای اول از به پایان بردن یکی دو کیلومتر ناتوان بود، به تدریج متوجه میشود که میتواند کیلومترهای بیشتری را بدون خستگی طی کند. جالب است که در ورزش دو، خیلی وقتها آدم در میانسالی بهتر از اوج جوانیاش میتواند عمل کند.
به طریق مشابهی در زندگی عادی هم شما یاد میگیرید که میتوانید بیشتر تلاش کنید، مطالعه کنید و خستگیناپذیر شوید.
۷- همیشه احتمال دارد، چیزهایی برنامهریزی شما را به هم بزنند.
برای ماه آتی خود برنامهریزی ورزشی میکنید ولی مصدومیت، بارش باران یا گرمای زیاد با جلسات کاری، برنامهریزی شما را به هم میزنند.
بعضی از آدمها از قانون همه یا هیچ پیروی میکنند. یعنی به محض اینکه حس میکنند برنامه ایدهآلشان به هم ریخته، به کلی عصبی و ناامید میشوند و به اجرای هشتاد درصد برنامه هم رضایت نمیدهند.
اما ورزش دو به شما یاد میدهد که همیشه این مزاحمها غیرفابل پیشبینی وجود دارند، نباید از آنها ترسید، باید به اجرای باقی برنامه رضایت داد و به علاوه در نظر گرفت که همیشه امکان جبران وجود دارد.
۸- در سربالایی میدوید و نفس کم آوردهاید، هر لحظه خستگی عضلات و فشار روی قلب و ریه به شما نهیب میزنند که میتوانی توقف کنی.
در دوی آماتوری کسی بالای سر شما نیست که شما را شماتت کنند. بنابراین این وسوسهها میتوانند هر آدم مصممی را خسته کنند و باعث توقف او شوند.
اما وقتی که به تدریج ورزش برای شما عادت میشود، یاد میگیرید که به این وسوسهها، نه بگویید.
ممکن است سختی کار، روند پیشروی شما را کُند کند، اما نباید باعث توقف شما شود.
۹- نشاط و سرخوشی تنها در لحظه رسیدن به خط پایان نیست، یاد بگیرید که در حین ورزش و عرق ریختن هم از فعالیت خود لذت ببرید.
تنها دوندهها میدانند که آن گاه که آرام میدوند و در حین گوشی کردن به موسیقی دلخواه خود هستند و پیش خودشان تخیل میکنند، چه لذتی نصیب آدم میشود.
در این لحظات عضلات و اعصاب آدم هر لحظه به آدم یادآور میشوند که تو در حال انجام ورزشی سودمند هستی، آرام هستی، خون در رگانت با سرعت جریان دارد و داری بهترین کار دنیا را میکنی!
به طریق مشابهی ما در حین انجام کارهای دشوار برای رسیدن به هدفهای زندگی خود باید یاد بگیریم که از کار خود لذت ببریم، چه آنگاه که برای خریدی ضروری مجبوریم اضافهکاری کنیم، چه آنگاه که باری قبولی در آزمونی، ساعتها مطالعه میکنیم.
۱۰- نگذارید که تمایل شما برای رسیدن به اهداف بزرگ، افتخار و رضایت شما را هنگام رسیدن به اهداف کوچک از بین ببرد.
دوست دارید روزی برسد که بتوانید ماراتون را بدوید، این امر نباید بگذارد که شما وقتی چند روز پشت سرهم، هر روز ۱۰ کیلومتر میدوید، از استمرار و پشتکار خود لذت نبرید.
در زندگی هم وضعیت به صورت مشابهی است. دوست دارید که بهترین آدم تحصیلکرده در رشته خود شوید، این امر نباید باعث شود که در هنگام رسیدن به مدارج علمی پایینتر، با خود بگویید که جایی برای خوشحالی نیست و تا قله فاصله زیادی است.
نظر کاربران
عالي بود.مرسي واقعا ممنونم