طلاق صوریِ خواهر، ملیحه را کیش و مات کرد
سوءاستفاده از قانون مستمری بازماندگان بیمهشدگان با طلاقهای صوری و ازدواجهای مصلحتی، مشکل قدیمی سازمان تأمین اجتماعی است
روزنامه شهروند - لیلا مهداد: میان کوچههای دروازه غار قد کشیده. کوچهپس کوچههایی که با سرنوشت «ملیحه» گره خوردهاند. حالا باید بقیه عمرش را میان همین کوچهها سَر کند. همه ۳۵ سال زندگی را یا پرستار مادر بوده یا پدر. وصیت پدر، فروش چهاردیواری قدیمی کِز کرده در یکی از کوچههای بنبست دروازه غار را منوط به مرگ «ملیحه» کرد. بعد از رفتن مادر هم مستمری پدر قرار شد خرج خانه «ملیحه» را تأمین کند. مستمری حداقلی که تمام دلخوشی «ملیحه» بود برای بینیاز ماندن از بقیه. «از چه کسی شکایت کنم؟ از خواهرم، نمیشود که.»
فروش خانه نُقلی پدر که مشروط به شرط شد، خواهر بزرگتر لجبازی کودکانهای را شروع کرد. «از سَر لجبازی از شوهرش جدا شد.» طلاق صوری که تنها بخشی از مستمری پدر را از آن خواهر بزرگتر کرد و بس. «هنوز با شوهرش زندگی میکند.» ماجرای طلاق صوری خواهر میانشان مثل یک راز باقی ماند. «حرفی بزنم مشکلم با خواهرم بیشتر میشود.»
طلاق صوری؛ پدیدهای که سازمان تأمین اجتماعی را دچار دردسر کرده است. پدیدهای که باعث شده میانگین سن کلی دریافت مستمری به نسبت دوران پرداخت حق بیمه به صورت بیسابقه افزایش بیابد. معاون سابق امور خانواده مرکز امور زنان و خانواده ریاستجمهوری هم در مورد این پدیده هشدار داده بود. زهرا سجادی چند روز پیش در رسانهها اعلام کرد که طلاق صوری اموال دولتی را میبلعد و کسی حواسش نیست. به باور سجادی مستمری بازماندگان بیمهشدگان قانونی است که مدتی با سوءاستفادهای به نام طلاق صوری روبهرو است.
متهم ردیف اول؛ مسائل اقتصادی
ماده ۸۶ قانون استخدام کشوری زنی را که پدر یا شوهرش را از دست داده باشد، مشمول مستمری میداند. براساس این قانون دختران تحت کفالت پدربزرگ یا مادربزرگ هم میتوانند پس از درگذشت آنها، مشمول دریافت مستمری بازماندگان شوند. قانون مستمری وارث کارمندان مصوب ۲۸ آذر ۱۳۳۸ است. قانونی که شرط پرداخت مستمری را نداشتن شوهر، حرفه و شغل قابل پرداخت قید کرده است. قانونی که قرار بود مرهمی بر دردی شود، سازمان تأمین اجتماعی را چند سالی است به زحمت انداخته است. درواقع طلاق صوری حالا بهانهای شده برای داشتن منبع درآمدی برای دخترانی که از همسرانشان جدا میشوند. زنانی که بعد از طلاق صوری با صیغه ۹۹ ساله به زندگی مشترکشان ادامه میدهند. به باور مینا جعفری، وکیل خانواده طلاق صوری مسألهای است که نیاز به تحقیق عمیق جامعهشناسان و روانشناسان دارد. هرچند در این میان دولت هم باید به دنبال چارهاندیشی باشد.
قانون برخورداری اناث از مستمری بیمهشدگان فوتشده در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۷۹ اصلاحیهای به خود دید. اصلاحیهای که طرفا دو شرط نداشتن شغل و شوهر را برای بهرهمندی از مزایای مستمری بازماندگان کافی دانست. شاید اصلاحیه سال ۷۹ و مسائل اقتصادی حالا دستبهدست هم دادهاند تا شاهد پدیده طلاق صوری باشیم. پدیدهای که قبل از آن هم به کمک معافیت سربازی بعضی از پسران مُد شده بود. هرچند به اعتقاد جعفری مسائل اقتصادی یکی از فاکتورهای مهم در بروز این پدیده است. این وکیل خانواده طلاق صوری را تخلف عنوان نمیکند. به باور او طلاق صوری، پدیدهای است که مسائل اقتصادی به آن دامن میزند. جعفری ادامه میدهد: «تا زمانی که شرایط اقتصادی متعادل نشود، ما مسائلی از این دست را شاهد خواهیم بود.»
هزینه ۵۰ میلیارد تومانی تأمین اجتماعی
«نمیخواهم با شکایت برنجانمش.» «فاطمه» خیلی زود بیوه شد، هنوز به مرز ۴۰ سالگی نرسیده بود که خودش را با مسئولیت بچهها تنها دید. از آن روزهای سخت و تنهایی سالهاست میگذرد، هرکدام از بچهها در پی سرنوشتشان رفتهاند. «از آن خدابیامرز تنها مستمریاش برایم باقی مانده و دختری ناتنیام.»
یکتنه بار زندگی را به دوش کشیدن نتیجهای جز دیابت و بیماریهای مختلف برای «فاطمه» نداشت. مخارج درمان و دردسرهای دختر ناتنیاش زندگی را به کام او تلخ کرده. «ازدواج ناموفقی داشت و مدتی با من زندگی میکرد. دوسالی است ازدواج کرده، اما با وجود اصرار همسرش عقد دائم نمیکند تا در مستمری همسرم شریک شود.»
قانون مستمری بازماندگان بیمهشدگان با هدف حمایت از زنان و کاهش و جلوگیری از تشدید آسیبهای اجتماعی به تصویب رسید. هرچند سالهاست دستمایه سوءاستفاده شده تا سازمان تأمین اجتماعی را با بحرانی روبهرو کند. به اعتقاد مینا جعفری در حمایت از زنان، جامعه ایران مهریه را هم به خود میبیند. مهریهای که با مسائل حاشیهای که به خود میبیند، حالا دیگر کارکرد خود را از دست داده است.
آمارهای مربوط به سال ۱۳۹۴ از هزینه ۵۰ میلیارد تومانی طلاقهای صوری بر سازمان تأمین اجتماعی در همان سال خبر میدهند. هزینهای که بیشک محدود به یک سال نمیشود و سالهای متمادی ادامهدار خواهد بود. به اعتقاد این وکیل خانواده طلاق صوری قابل پیگرد نیست. «در طلاق صوری محتوا قانونی نیست، اما در ظاهر قانون رعایت شده است.»
جعفری، توسل به آییننامه یا تبصرهای برای کاهش این پدیده را بعید میداند. او ادامه میدهد: «ازدواج دوباره این افراد هیچ ممنوعیت قانونی، اخلاقی و شرعی ندارد.» به باور این وکیل خانواده اگر فرض بر بهرهمندی ۹۹ درصد از مستمری هم باشد، نمیشود یکدرصد باقیمانده را نادیده گرفت.
پلان دوم؛ ازدواجهای مصلحتی
صدای النگوها، میان حرفهایش میپیچد؛ النگوهایی که روی مچ لاغرش سنگینی میکنند. رد مِشها هنوز از زیر شال مشکیاش پیداست. «خدا «حاجمحمود» را بیامرزد. سرپناهم شد.» دوسال بیشتر زندگی مشترک نداشتند، دو دختر «حاجمحمود» را اولین و آخرینبار در ختم حاجی دید. «از داییام خواستگاریام کرد. بازنشسته دولت بود و حقوق خوبی میگرفت.» «مرضیه» از دوست و آشنا سرکوفت خیلی شنید، اما چارهای جز این نداشت. «برای نجات زندگی خودم و خواهرم مجبور بودم.»
پدر و مادرشان را که از دست دادند یکی میهمان خانه دایی شد و خواهر دیگر راهی خانه عمه. «دور از هم زندگی میکردیم. مستمری «حاجمحمود» کفاف زندگی هر دوی ما را میداد.» داستان زندگی مشترک «مرضیه» و «حاج محمود» خلاصه میشود در یک قواره چادر سفید، انگشتر، کله قند و یک جعبه شیرینی. ۳۲ سال بیشتر نداشت که زن مردی ۸۲ ساله شد. میدانست با این ازدواج حسرت مادر شدن به دلش میماند، اما از سر ناچاری تن به ازدواج داد. «چند کلاس بیشتر درس نخوانده بودم، چطور خرج زندگیام را میدادم؟» دوسال پرستاری «حاج محمود» را کرده تا همسرداریاش را. «ناراضی نیستم. خدا رحمتش کند.» از ترس قضاوتشدن دلیل ازدواجش با «حاج محمود» را به کسی نگفته. «تا از زندگی کسی خبر نداشته باشید، قضاوتکردن راحت است. مردم راحت میگویند برای پول زن پیرمرد شده.»
انتخابی برای رفاه و امنیت بیشتر
برگه دوم شناسنامهاش را با نام مرد ۷۸ سالهای سیاه کرد وقتی تنها ۲۷ سال بیشتر نداشت. خانهشان در میانه یکی از کوچههای باریک حاشیه شهر جای داشت. «سمیه» از کودکی و نوجوانیاش بساط دستفروشی و کتکهای گاه و بیگاهش را به یاد داشت. دستفروشی با مادر برای دادن خرج خانه و پول خماریها و نئشگیهای پدر.
با وساطت یکی از آشناها پرستار سالمندان شد تا کمکخرج مادر باشد. پرستاری شبانهروزی برای «سمیه» به معنی نداشتن هزینه رفتوآمد و خورد و خوراک بود، یعنی پسانداز پول بیشتر. سرنوشت بالاخره «سمیه» را راهی خانهای در نفت کرد. چند دست لباس برداشت و راهی خانه جدید شد؛ سه، چهار سال پیش. خانه پیرمردی که بعد از فوت همسرش بیماری از پا درآورده بودش. مردی دست از دنیا کشیده و بیمار که تمام مدت روی تخت درازکش بود و سرم داشت. «یکسال پرستارش بودم. خانه را تمیز میکردم. به کارهای شخصیاش میرسیدم و…»
پسران پیرمرد پیشنهاد ازدواج با پدرشان را به «سمیه» میدهند. پیشنهادی از سر سخاوت و نجات زندگی «سمیه». «۱۰ میلیون مگر چند یورو میشود؟ اما زندگی یک نفر سروسامان میگیرد.» از دیرباز توان حمایتی مردان یکی از موارد و گزینههای اصلی ازدواج بوده است. حمایتی که در دورانی در قدرت فیزیکی خلاصه میشد و حالا توان مالی را شامل میشود. شاید برای همین مردان توانمندتر انتخاب زنان هستند برای تضمین رفاه و امنیتشان؛ انتخابی گاه ناهشیار یا نیمههشیار.
ازدواجهایی که منع قانونی ندارند
حمایت شدن در فطرت زنان نهفته است. فطرتی که باعث شده دختران جوان با تکیه بر تحصیلات و یافتن مشاغل بهتر در تأمین آن تلاش کنند. شرایطی که همیشه برای همه زنان و دختران مهیا نیست. به باور مجتبی دلیر، شرایط اقتصادی موجبات آن را فراهم آورده تا مسائل مالی اهمیت بالایی پیدا کنند. مسائلی که به گفته این روانشناس به یکی از دغدغهها بدل شده است.
به گفته این عضو هیأتمدیره و دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران در ازدواجهای نامتعارف میتوان به دلایل مختلف فردی، اجتماعی و … اشاره داشت. «هرکدام از کسانی که تن به این نوع از ازدواجها میدهند خصوصیات فردی دارند که باید جداگانه مورد واکاوی و قضاوت قرا گیرند.» به باور او دلیل اجتماعی هم به نوبه خود در این ازدواجها نقش دارد. به هر حال دختر جوانی که با مرد مسنی ازدواج میکند، ممکن است تنها دلیلش مسائل مالی نباشد.
درواقع شرایط او را در موقعیتی قرار بدهد که مجبور به چنین ازدواجی شود. البته این احتمال هم وجود دارد که این ازدواج بیهیچ شرط و موقعیتسنجیای و با رضایت دوطرفین صورت بگیرد. به اعتقاد زهره ارزنی ازدواج دختران جوان با مردان مسن مقولهای مختص امروز و دیروز نیست. به باور این وکیل خانواده همیشه جامعه با انحای مختلف با آن درگیر بوده است. «این ازدواجها منع قانونی ندارند.» درست است اگر منع قانونی داشت باید جلوی ازدواجهای نامتعارف که به نام مهریه و شیربها از خانواده دختر خریداری میشود، گرفته شود.
ازدواجهای مصلحتی و نیتخوانی سخت آنها
عقد زمانی ابطال میشود که یکی از طرفین مهجور باشد. نکاحهایی که ارزش قانونی ندارند، چون عنصر اراده و قصد در این ازدواجها رعایت نمیشود. به گفته ارزنی در چنین ازدواجهایی دوطرف رضایت دارند. رضایتی که شخص ثالثی نمیتواند مدعی شود زن با سوءنیت و برای استفاده از مستمری مرد با او ازدواج کرده است. شخص ثالث یا سازمان تأمین اجتماعی. به اعتقاد این وکیل خانواده اینکه گفته شود ازدواجهای مصلحتی کلاهبرداری است؛ کاملا اشتباه است.
به گفته او فاصله سنی بالا در ازدواجها را به اشکال مختلف میان سلبریتیها داریم، اما هیچ صحبتی در مورد آنها نمیشود. او ادامه میدهد: «دختربچهها به عقد مردان مسن درمیآیند، چرا در این موارد هیچ عکسالعملی از سوی سازمانها و نهادها نداریم؟» به باور ارزنی یکی از مشکلات این نوع از ازدواجها عدمپذیرش فرد جدید به عنوان وارث است. «طبق قانون مستمری به ورثه نمیرسد مگر در شرایط وجود همسر اول یا دختر مجرد یا بیوه بیکار.» به اعتقاد این وکیل خانواده امکان دارد ادعاهایی داشته باشند که باید اثبات شوند. اغلب ورثه اداعای بالا کشیدن اموال را مطرح میکنند. هرچند به اعتقاد ارزنی اثبات همین نیتخوانی کار بسیار سختی خواهد بود، به همین راحتی نمیتوان در مورد آن رأی داد.
نظر کاربران
به نظرم باید صیغه رو حتما ثبت محضری کنن تا مشملات اینچنینی به وجود نیاد در شناسنامه ثبت نشه ولی در محضر ثبت کنن
پاسخ ها
مشکل همین محضرهاست
سردفتری که صیغه نامه را
میخواندبایدبفهمداین زوج
زن و شوهر دائمی بودندکه
الان اومدندتاصیغه بخوانند
پس عملا کلاهبرداری میکنن
هر کاری کنی نمیشه
چه شرط سنی بذاری چه هر کار دیگه ای
از یه طرف قطع کردنش باعث خیلی دردسرهای دیگه میشه تو این شرایط اقتصادی
مهم اینه تو این کشور یه پایگاه داده ای نیست که بشه کنترل کرد
شرایط اشتغال زنان ، برابر با مردان فراهم کنید تا دختران فطرتا (؟!!!!!) نیاز به حمایت یکی دیگه نداشته باشند و از سر بدبختی با یکی رو به موت ازدواج کنند یا برای برخورداری از حقوق پدر مجبور به گرفتن طلاق صوری بشه
پاسخ ها
دلارهای نفتی نمی رسه تامین اجتماعی به گدای افتاده چهار روز دیگه ورشکسته میشه طی همه این سالها فقط از مردم پول گرفتن ، هیچ جا هم سرمایه گذاری نکردند
همین مونده شغل مردها رو بیشتر بگیرید و بیشتر گند بزنید به جامعه
مسائل جنسی و عاطفی زنها با پول حل نمیشه
وقتی صیغه رو ترویج میکردید فکر اینجاشو نکرده بودین ؟!
امیدورم اینها بهانه ای نباشد تا نرم و مخملی اعطاء این حقوق و مزایا به کسانی که قانونی بهره مند می شوند رو حذف کنند
تنها راهش برخورد قانونی و مجازات و جریمه ی دور زدن قانون باید باشه
آخه چقد شما بی پول هستید چقد غر میزنید کار این خانمهای بی پناه اشتباه ولی این تامین اجتماعی چقد داره از قبل این بازنشستگان به دولت پول قرض میده چند ماه پیشم ی ارگان زیر نظرش لو رفت چه پولهای هنگفتی رد و بدل نشده پس کمتر غر بزن از بی پولی
پاسخ ها
تو همین خبرها بود کارمندان بیمه مرکزی سیصد میلیارد وام گرفتن
بعد شما نگران پنجاه میلیارد چندتا زن بی نوا هستید
ببینید چه بلایی سر مردم اوردی که از ترس چهکنم چهکنم دست به هر کاری میزنن
پاسخ ها
واقعاحق زنان سرزمینم ای نبود
ڪاربر ۱۳:۴۱
حقشون چی بود
جارو ڪردن ،بچه داری ،پوشڪ عوض کردن ،لباسشویی، غذا پختن،ڪاری ڪه مادران ما ڪردن و اینها هم میڪنند والان هم دارن از پول باد آورده استفاده میڪنند
چند سالی تامین اجتماعی مرتب از این داستان ها می نویسه و مقاله رو میکنه که حقوق هزاران زن از کار افتاده و بی پناه رو قطع کنه ... بی انصافی بدتر از این
این حرفا و داستانا همش دروغه و شانتاژ شرکت های بیمه هست که میخوان بیشتر هزار میلیاری اختلاس کنند ، اگه بیمه داره ضرر می ده پس این اختلاس هایی که از این صندوق های بازنشستگی میشه چیه که ماشین حساب رو می ترکونه، اصلا وظیفه دولته که از دختران و زن های سرپرست حمایت کنه چون فرصت و فضای کار ندارن ، اگه امکان پذیر نیست پس چرا همه بلاد کفر انجام می دن
مشکل اینجاست که افراد غیر مومن میخوان ادای مومن ها رو در بیارن که نمیشه