گلوله انتقام بر قلب شاه قاجار؛ پایانِ ۵۰ سال استبداد
ناصرالدین شاه یکی از مورد بحثترین پادشاهان تاریخ معاصر ایران به شمار میرود. در حالی که وی در ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ خورشیدی خود را برای جشنهای پنجاهمین سالگرد سلطنت آماده میکرد، اما درست قبل از برگزاری این مراسم توسط فردی به نام میرزا رضا کرمانی به قتل رسید.
برترینها: ناصرالدینشاه قاجار ۱۲۵ سال پیش در ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ کشته شد. او که چهارمین پادشاه سلسله قاجار بود، لقبهایی، چون "قبله عالم"، "ظل الله" و "سلطان صاحبقران" داشت و پس از جان باختن در پی ترورش به دست میرزا رضای کرمانی به او "شاه شهید" میگفتند.
دوران سلطنت ناصرالدینشاه با نزدیک به ۵۰ سال پادشاهی، یکی از طولانیترین دورههای حکمرانی در تاریخ ایران است.
از جمله ویژگیهای شخصی او، خاطرات نویسیهای پر از جزئیات با توصیفهای منحصر به فرد، دهها همسر در حرمسرایی پر کشمکش و همینطور عکسهایی است که خودش ثبت کرده است.
ناصرالدینشاه اولین پادشاه ایرانی بود که در زمان سلطنت برای آشنایی با غرب عازم فرنگ و اروپای نوین شد.
او از زمان ولیعهدی با دوربینهای عکاسی که امپراتور روس و ملکه بریتانیا به شاه ایران اهدا کرده بودند عاشق عکاسی شد و قدیمیترین عکسهای مستند در تاریخ ایران از جمله تعدادی خودنگاره که امروزه به آن سلفی میگوییم هم ثبت کرده است.
از جمله اقدامات دیگر او فرمان قتل امیر کبیر، نخستین صدراعظم خود و فرمان کشتار پیروان محمدعلی باب است.
ناصرالدینشاه در سال ۱۲۷۵ خورشیدی و در آستانه جشن پنجاهمین سال سلطنتش با گلوله میرزا رضا کرمانی در ۶۵ سالگی ترور شد. پیکر او را در حرم عبدالعظیم در شهر ری به خاک سپردند. پس از انقلاب ۵۷ مقبرهاش تخریب و برای میرزا رضا کرمانی تمبر یادبود چاپ شد.
ناشنیدههایی از ترور ناصرالدینشاه
«امروز یک نمایش هم برای عوام داریم؛ با عنوان شاه در زیارت! در این مجلس تازه و بدیع، موضوع به شیوهای نو ارائه میشود؛ نه قُرُقی در کار است، نه بگیر و ببندی! رعیت آزادند در زیارت همدوش سلطان دعاگو به شکرانه پنجاهمین سال سلطنت باشند. شتاب کنید که باید نماز ظهر را در حرم حضرت عبدالعظیم بخوانیم.» این دیالوگ آشنا، حاصل خامه روانشاد استاد علی حاتمی است؛ در فیلم جذاب و به یادماندنی «کمالالملک».
این سخنان از دهان ناصرالدینشاه خارج میشود که نقش وی را زندهیاد عزتا… انتظامی ایفا میکند؛ در حالی که پشت سر او، اتابک اعظم ایستاده است و بازیگر نقش او، کسی جز مرحوم محمدعلی کشاورز نیست. البته روایت علی حاتمی، ربطی به ماجرای ترور ناصرالدینشاه به دست میرزارضا کرمانی ندارد، اما پس از این دیالوگ، شنیده شدن صدای چند گلوله و ورود کالسکه شاه به کاخ و جسد او روی دست اتابک، روایتی ناقص را از این ترور تاریخی عرضه میکند.
چرایی یک سوءقصد
در اینکه چرا میرزارضا کرمانی دست به چنین اقدامی زد، هنوز هم حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد و نمیتوان به سادگی درباره آن اظهارنظر کرد. ناظمالاسلام کرمانی در کتاب «تاریخ بیداری ایرانیان»، رونوشتی از متن بازجویی میرزارضا را آوردهاست که اگر آن را بپذیریم و بر صحّتش مهر تایید بزنیم، باید بگوییم که دلیل اصلی ترور ناصرالدینشاه، ظلم جانکاهی بود که بر رعیت روا میداشت.
میرزارضا در دفاعیات خود گفتهاست: «سالی یک کرور پول که به این خونخواری و بیرحمی از مردم میگیرند، خرج عزیزالسلطان (ملیجک) میکنند که نه برای دولت مصرف دارد و نه برای ملت و نه برای حفظ نفس شخصی و ... و غیره.» مسئله ولخرجی برای ملیجک، یکی از هزاران مورد ظلم و جوری است که ناصرالدینشاه نسبت به ملت خود روا میداشت. با این حال، مورخان در ماهیت این ترور و عوامل دخیل در آن، تشکیک فراوان وارد کردهاند.
اتابک؛ نفر دوم ماجرای ترور
از میرزارضا کرمانی که البته در روایت زندهیاد حاتمی اثری از اسم و رسم او نیست که بگذریم، شخصیت دوم و تأثیرگذار در این واقعه، اتابک اعظم، مشهور به امینالسلطان است؛ فردی که نقش وی را در فیلم کمالالملک، مرحوم محمدعلی کشاورز با هنرمندی ایفا میکند؛ سیاستمداری زیرک و آشنا با فنون سیاستورزی که اصالتی گُرجی داشت و پدرش قاطرچی دربار قاجار بود و خود او هم با همین منصب در ساختار حکومتی عصر ناصری ترقی کرد؛ قاطرچی دیروز، به صدراعظم ایران تبدیل شد و در بسیاری از رویدادهای مهم دوره ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه و حتی محمدعلیشاه به ایفای نقش پرداخت و دست آخر هم، ظاهراً به دلیل مخالفت با مشروطه، عباسآقا صراف تبریزی او را مقابل مجلس شورای ملی هدف گلوله قرار داد و به قتل رساند.
اتابک بین سالهای ۱۲۶۷ تا ۱۲۸۶ خورشیدی، با کم و بیشی مختصر، صدراعظم ایران بود؛ مردی که بتواند حدود ۱۵ سال در دربار قاجار دوام بیاورد و کرسی صدارت و قدرت را به رقبا واگذار نکند و به خشم شاه دمدمی مزاج قاجار گرفتار نشود، حقیقتاً اعجوبهای در عرصه سیاست و زد و بندهای پنهانی است. در فیلم کمالالملک، جلوههایی از سیاستورزی اتابک را در تقابل او با کامرانمیرزا، نایبالسلطنه و فرزند ناصرالدینشاه، میبینیم. امینالسلطان برای کسب رضایت شاه قاجار و بردن وی به فرنگ، وامهای کلان از دولتهای اروپایی گرفت و امتیازات عجیب و غریبی را به آنها واگذار کرد. بااینحال، زیرکیهای وی برای حفظ قدرتش در دربار قاجار به این امور منحصر نمیشد؛ او در لحظات خاص و بحرانی، تصمیمهای مؤثری میگرفت که نشان از هوش وی در این عرصه داشت. ماجرای رفتار او با جسد ناصرالدینشاه، یکی از این تصمیمهای مؤثر و زیرکانه است.
انگیزه میرزا رضا از قتل ناصرالدینشاه
باید گفت که مهمترین علت و انگیزه میرزا رضا کرمانی برای قتل ناصرالدین شاه ظلم و ستمی بود که او در دوران زندگی خود با آن مواجه شد؛ در دوران کودکی پدرش بر اثر ظلم و تعدی حاکم ناصری کرمان مجبور به ترک شهر و دیار خود میشود، در دوران جوانی کامران میرزا ابتدا برای پرداخت پولی که حق میرزا بوده است، او را تحقیر و آزار میکند و سپس با سندسازی علیه او، سالها او را به زندان میاندازد، در زندان نیز شرایط سخت و دشواری را پشتسر گذاشت... همه این مشکلات بهعلاوه شرایط بسیار بد اقتصادی و اجتماعی جامعه باعث آن شد تا خانوادهاش از هم بپاشد و با کورانی از مشکلات و مصیبت زمانه روبهرو شود.
سرانجام میرزارضا کرمانی در ۲۲ مرداد ۱۲۷۵ خورشیدی در میدان مشق تهران بهدار آویخته شد.
عروسکگردانی با شاهِ مُرده!
ناصرالدینشاه، مقابل چشم مردم و با گلولههای پنجلول میرزارضا کرمانی، ۱۲۵ سال پیش در چنین روزی، به قتل رسید؛ پیکر او پس از اصابت تیرها، به جلو خم شد و اتابک آن را نگه داشت. مأموران به سرعت ضارب را گرفتند، اما ششدانگ حواس اتابک به وضعیت شاه بود. او میدانست که اگر خبر مرگ شاه در کشور بپیچد، گردنکشان و مدعیان سر برخواهند داشت و رشته امور از دست ولیعهد بیرون خواهد رفت. به همین دلیل، دستور داد پیکر بیجان شاه را به کالسکه سلطنتی منتقل کنند. اتابک که از مرگ ناصرالدینشاه مطمئن بود، اجازه نداد کسی جسد را معاینه و وارسی کند و مدعی شد که شاه هنوز زندهاست.
او در کالسکه کنار جسد نشست و آن را در مجاورت پنجره نگه داشت تا مردم نیمرخ شاه را ببینند؛ آنگاه دست شاه را گرفت و شروع به تکان دادن آن در کنار پنجره و در مسیر بازگشت به تهران کرد. با این ترفند، هر کس کالسکه را میدید، شاه را زنده به حساب میآورد. اتابک این آرتیستبازی و عروسکگردانی را با جسد، تا داخل کاخ ادامه داد و بلافاصله پس از ورود به تهران، محرمانه ولیعهد را به پایتخت فرا خواند. به این ترتیب، مظفرالدینشاه با سرعت خود را به تهران رساند و ابتکار هنرمندانه اتابک، جلوی شورش و بینظمی را گرفت. کاش این سیاستمدار کهنهکار دوره قاجار، اندکی از این ذکاوت را خرج مسائل مهم مملکتی میکرد تا ایران در پایان عهد ناصری به ویرانهای تبدیل نشود که هر تازه از راه رسیدهای به طمع چپاول ثروتهای مادی و معنوی آن بیفتد!»
نظر کاربران
چقدر تاریخ دوره قاجار به دوره ما نزدیکه
پاسخ ها
به نظرم الان انرژی هسته ای همون نقش ملیجک در زمان ناصری رو به خوبی ایفا میکنه، همه میگن فایده داره ولی جز رنج تحریم و تورم ازش چیزی ندیدیم.
جمله معروف میرزارضاجالب بودکه اگرشاه ازاین همه ظلم وستم وفقر باخبربودکه حقش بودواگرنمیدانست وای به حال مملکتی که شاه ازاوضاعش بیخبراست
پاسخ ها
کاش یک ارتش میرزا رضا برای امروز کشور پیدا بشه ،چ بسا ی ارتش کمه....
الان مردم ایران دارند درست مثل کشور سوئیس زندگی میکنند با دمکراسی بالای صد در صد ...
پاسخ ها
تاریخ در تکرار است هیچ پیش رفتی در کار نیست
کی باشه مهم نیست
فرهنگ سازی از همه مهمتره سوء استفاده از فرهنگ واسه قدرت ید طولانی داره خدا کنه همه مردم ما
خوبتر بشن ومن هم
البته استبداد و وطن فروشی برای تفریح در خارجه
باز دم شاهای قاجار گرم. ...
الان ۵۰۰ سال هست که همینه. مملکت دست یه عده قاطرچی افتاده. ادبیاتشون، تصمیمات و درایتشون هم در همین حده
پاسخ ها
چه عجب نظرات سانسور نشد، مّرد شدن
نزدیک انتخاباته و اینها هم که وصل هستند، دستور دارند یکم فضا رو باز کنند تا مجدد مردم همیشه در صحنه....
چقدر كه بدم مياد از اين سلسله بي كفايت قاجار
الانم همون قاجاره فقط در لباس متجدد
کاش میشد با یک گلوله استبداد تموم بشه
الان هم امير كبيرها كشته مي شوند و پول مملكت براي مليجك هاي خارج نشين هزينه مي شود
کشتار بابیها توسط امیرکبیر اتفاق افتاد
حقش بودکشوری بااین همه سرمایه مردمش درفقرخدای حقش بود
پاسخ ها
الان مردم ثروتمندن؟
تاریخ ننگین ک بجز قتل و تاراج چیزی نداره کاش تاریخ و تمدن اعراب داشتیم
تاریخ همیشه تکرار میشه
تکرار تاریخ
روح ناصرالدین شاه شاد