۱۱۰۴۹۷
۳۹ نظر
۹۲۹۶
۳۹ نظر
۹۲۹۶
پ

از انبار گندم تا خانه میخک

زندگی تن فروشان در ساختمانی در مولوی!

خانه میخک قرار نیست محله جمشید و ساکنان محله غم را جلوی چشم بیاورد، اما کلونی است برای محافظت از زنان آسیب دیده؛ معتاد، تن فروش،‌ بیمار.

خبرآنلاین: خانه میخک قرار نیست محله جمشید و ساکنان محله غم را جلوی چشم بیاورد، اما کلونی است برای محافظت از زنان آسیب دیده؛ معتاد، تن فروش،‌ بیمار.

زندگی تن فروشان در ساختمانی در مولوی!

حوالی میدان اعدام؛ در کوچه پس کوچه های تنگ خیام هیچ کس از جمع شدن تن فروشان و معتادان زن در یک ساختمان آجری خبر ندارد. زنانی که شب های خود را شاید در خوابگاه های انبار گندم و آزادی، محله ای در حول و حوش مولوی تهران، به صبح برسانند، اما صبح ها برای جان و جلا گرفتن سری به خانه آجری کوچه نخست می زنند. حمام می روند، آرایش می کنند، سیگار می کشند، گپ می زنند، معاینه می شوند و حتی پای کامپیوتر می نشینند.

بی هویت بودن این خانه ادعایی است که روانشناس و مسئول مرکز میخک دارد؛ ادعایی که اگرچه در میان پرس و جوی آدرس از این و آنِ محل، در میان زنان درست از کار در می آید؛ اما در اشاره دست پسر جوان به خانه کوچک بی نشان، محلی از اعراب ندارد: "دنبال چه می گردی؟ اینجاست."

این خانه قرار نیست محله جمشید، شهر نوی زمان های گذشته و ساکنان محله غم را جلوی چشم بیاورد؛ اما برای شاهدی از دهه ۶۰ ؛ تصویر، تصویر ناشناخته و مبهمی است از زنانی که به نام تن فروش شناخته می شوند. مجبور است از در خانه به بیرون سرک بکشد تا آنجا را پیدا کنم.

درست پشت در ورودی کاغذ بزرگی زده شده که کنترل HIV و شعار زندگی کردن با ایدز را فریاد می زند. تا چشم کار می کند پله های تاریک پایین رونده و بالا رونده ای است که دیوار های کنارش از هشدار های استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری، ایدز و بیماری های مقاربتی پوشیده شده است.

از پله های این خانه، زنان معمولی محل هم بالا می روند؛ به این بهانه که اینجا جای خاصی برای آدم های خاصی نیست و مردم محل باید وجود این خانه در این کوچه را تاب بیاورند. اما حکایت زیر زمین، حکایتی دیگر است؛ حمام، انباری، کمد، کامیپوتر، فضایی که با یک پلاستیک سرتاسری آویزان شده از سقف به زمین از باقی زیر زمین جدا شده و نام اتاق سیگار گرفته و صندلی های غرق دودی در آن جا خوش کرده است.

میز وسط بیشتر شبیه سالن زیبایی است جایی که دور آن می نشینند و آرایش می کنند. در جواب سلامت، سلام های بلندی می شنوی و یک خوش آمدی. به همین سادگی وارد جمع زنانی می شوی که در خیابان آنها را به دیده تحقیر می نگری و از آنها دوری می کنی؛ زنان آسیب دیده از اعتیاد، از خانواده های گسسته، از زنان روسپی خیابان گرد و از معتادان به شیشه و الکل.

میاییم، می گوییم و می خندیم

تعدادشان زیاد نیست. می توانی با انگشتان دست بشماری. اینها تنها معدودی از ۶۰۰ عضو این خانه اند. دور نشسته اند از دو نفری که در نشئگی مصرف شیشه اند؛ با یک نان بربری به دست و یک لیوان خالی و از دنیای اطرافشان چیزی نمی فهمند نه حتی حضور غریبه ای که آنها را رصد می کند.

دور میز بزرگ وسط اما در جواب کنجکاوی هایت جواب هایی می دهند: "شما بیاوریدش ما خودمان کمکش می کنیم."

این پاسخ شیرین در مقابل سئوالی است که از نحوه انتقال زنان آسیب دیده به این مرکز پرسیده می شود: "الان دیگه نمی شه یقه معتاد رو بگیری، بگویی ترک کن. باید خود معتاد تمایل داشته باشه که تو این مسیر بره. شما اگر صد بار هم ببریدش کمپ، دوباره می یاد بیرون و می زنه. مگه این که واقعا خسته شده باشد. من خسته بودم."

دندان های ریخته شده فک بالایش حتی پشت خروارها رژ لب هم پنهان نمی شود: "۳۵ سالمه و سه تا بچه دارم. ۱۶ سال مشروب خوردم و از ۱۸ سالگی هم که وارد دانشگاه شدم مواد مصرف کردم. الان ۳ سالی می شود که گذاشتم کنار؛ اینجا هم کاری نداریم، روزها میاییم، دور هم می شینیم و می گوییم و می خندیم."

می گوید جلسه دارد و برای رفتن آماده می شود؛ در جواب کنجکاوی من می گوید: "دیگر کجایش به تو ربطی ندارد."

دختر جوان سرخ پوشی را همراهش راه می اندازد. به نظر معتاد هم نمی آید:"از شهرستان برای خریدن جنس به تهران، کیش و قشم می روم؛ شوهر و یک بچه ۵ ساله هم دارم. اینجا هم همراه عمه ام آمده ام. کار خاصی ندارم."

روانشناس مرکز اما از رابطه جنسی او با مردان زیادی به واسطه عمه اش می گوید و این که خانواده اش از این ارتباط ها بی اطلاع هستند.

یک مقدار هروئین کشیدم؛ از ۱۹ سالگی تا ۴۰ سالگی

مسئول سابق خوابگاه آزادی هم زنی ۵۲ ساله است که سفیدی موها و افتادگی صورت و دندان هایش خیلی بیشتر روی سنش گذاشته است: "اعتیادم چیز زیاد مهمی نبود. از ۸ سالگی مشروب می خوردم و یک مقدار هم هروئین کشیدم؛ از ۱۹ سالگی شروع کردم تا ۴۰ سالگی.

هروئین رو در کمپ ترک کردم؛ ۲ سال و ۶ ماه و ۵ روز تو ترک بودم که لغزش کردم به سمت شیشه و برای اولین بار شیشه زدم. بعد از آن، هم می خوردم و هم می کشیدم. مصرفم را روزی یک گرم کرده بودم. دیگر می خواستم بمیرم؛ آخرسر هم خودکشی کردم. یک روز ۲ گرم شیشه را خوردم و ۳ گرم هم کشیدم؛ اما نمردم. الان ۲ -۳ سال است که پاک شده ام."

اینجا را تمیز کن،‌ بخواب

او کسی است که شیرین را به این مرکز آورده است: "در خوابگاه آزادی ما امکانات زیادی نداشتیم. من بچه ها را به اینجا آوردم چون از نظر تست سرطان، هپاتیت و HIV خدمات به ما می دهند.

در خوابگاه آزادی کمی هم از نظر هزینه تحت فشار بودیم و نمی توانستیم آذوقه خودمان را تامین کنیم؛ برای خوابیدن باید آنجا را نوبتی نظافت می کردیم و اگر هم این نبود باید شبی هزار یا دو هزار تومان برای ماندن پول می دادیم.

حتی از نظر پوشاک و لوازم بهداشتی مثلا شامپو هم در مضیقه بودیم و در همان زمان هم بچه ها از خانه میخک لوازم مورد نیازشان مثلا شامپو را تامین می کردند. کمپ ها هم رایگان نیستند؛ علاوه بر این که همه جور آدمی را آنجا می آورند، از آگاهی می آورند، مظنون به قتل، متهم می آورند و... در خوابگاه آزادی آن زمان حدود ۳۰ نفر می خوابیدند. مردها اما خوابگاه خودشان را دارند؛ یه جایی توی جاده کرجه"

خیلی زیاد نمی کشیدم؛ حواسم بود

سارا دختر لیسانس کامپیوتر یکی دیگر از افرادی است با ظاهر امروزی و مرتبش پشت لپ تاپ نشسته و خودش را در حال کار نشان می دهد: "شیشه می کشیدم. الان هم ۳ ماه است که پاک شده ام. این دومین بار است که ترک می کنم.

اول های دوران کارشناسی ام بود که دوستم شیشه رو بهم تعارف کرد. گفت سر حال می یای. اون موقع هم کار می کردم هم درس می خوندم؛ خسته بودم. کشیدم؛ خوشم اومد. الان قیمت ندارم اما اون زمانی که من می خریدم، خوبش گرمی ۳۰ تومان بود؛ آشغالش هم گرمی ۲۰ تومان بود."

تمایل زیادی به حرف زدن دارد و این ویژگی او را در میان زنان کلافه میخک متمایز می کند. ۲۷ساله است و برخلاف بقیه هنوز سرحال است: "خیلی زیاد نمی کشیدم؛ حواسم بود. ولی خوب بابام فهمید و ۲۰۶ ام رو از من گرفت؛ البته اون خودش هم معتاد بود. می گفت تو باید دندون هایت بریزد تا آدم شوی. راست هم می گفت؛ وضعمان خوب بود و من همیشه جنس خوب کشیدم و تپل هم می خوردم.

هیچ وقت دنبال مواد نمی رفتم؛ مواد رو برایم دم خونه آوردن و کشیدم. ولی باز با این حال دو بار فرار کردم. جنس داشتم اما از اونجایی که اعتیاد داشتم؛ همیشه نگران بودم که این جنس آیا فردا هم هست یا نه؟ یک بار هم رفتم کمپ برای ترک؛ ولی دوباره دچار لغزش شدم. "

گشت سیار در سوراخ سنبه های شهر

جمع شدن زنان آسیب دیده برای یک گپ دوستانه با هم سلکان، گرفتن وسایل پیشگیری از بارداری رایگان و درمان بیماریهای مقاربتی کار گشت سیار است. همه کارکنان این خانه، زن هستند؛ حتی گشت سیاری که با پای پیاده خیابان ها و پارک های اطراف را به دنبال زنان آسیب دیده می گردد.

مبصر این مرکز همین مامور گشت است؛ گشتی که بدون ماشین در سوراخ سنبه های این شهر بزرگ و در حوالی میدان شوش و مولوی دنبال زنانی چون خودش می گردد و آب مقطر و سرنگ بین تزریقی ها پخش می کند. پدهای الکلی و آب های مقطری که به گفته روانشناس این مرکز صرف تمیز کردن زخم های بدنشان می شود.

او می گوید: "گشت سیار هم یکی از همین بچه هاست. ۱۰ ساله که پاک است. از زمانی که باردار شد دیگر مواد نزد. یکی از وظایف ما این است که برای اینها کار درست کنیم، اما خوب این کار بسیار سختی است. چه کسی حاضر می شود به اینها کار بدهد.

دو نفر از پرسنل ما از همین آدم ها هستند، بعد از پاک شدنشان ما آنها را به کار گرفتیم و به عنوان پرسنل خودمان به آنها حقوق می دهیم. حتی در پروتکل ما وجود یک نفر مبتلا به HIV مثبت هم دیده شده است. اما واقعیت این است که با این کار ما هم مدام در معرض خطر قرار می گیریم. محیط کاری ما به اندازه کافی پرخطر هست؛ با این وضعیت ما دچار مشکل خواهیم شد."

اینجا از متادون خبری نیست

گلدان های اینجا هم به جای گل های مصنوعی با کاندوم های رنگی تزئین شده اند. چیزی که مرکز میخک را به عنوان مرکز حمایت از زنان آسیب دیده اجتماع از خانه مشابهش خانه خورشید جدا می کند نه تنها متادونی است که در آنجا هست و در اینجا اثری از آن دیده نمی شود؛ بلکه وجود زنانی است که در اینجا از طبقه مرفه تری هستند.

مسئول مرکز از عضویت زنان با سواد در این مرکز می گوید و از اعتیاد زن جوانی که کارشناس ارشد یکی از دانشگاه های صنعتی معتبر است. مثال می آورد: "خیلی از اینها درآمدهای خوبی هم دارند. کسی را داریم که سن کمی دارد و مهندس هم هست. او به واسطه زنی در ساختمان های نیمه ساخته لواسان کار می کند و گاهی ۵۰۰ هزار تومان در روز از برقراری ارتباط جنسی با کارگران افغانی درآمد دارد."

این کارشناس ارشد روانشناسی که خودش نیز دختر کم سن و سالی است؛ جذب زنان پاک شده و متمایل به ترک در این مرکز را تمایز دیگر این مرکز می داند: "بیشتر کسانی که به این مرکز می آیند تن فروش هستند؛ و بیشترین دغدغه ما ارائه خدمات پیشگیری از باداری، ابتلا به HIV و بیماریهای مقاربتی است.

ما تلاش می کنیم که آنها را متقاعد کنیم تا کاندوم را از ما بگیرند و استفاده کنند. اما این که چقدر این خدمات موثر است و نتیجه دارد نمی دانیم. البته در این مدت که من اینجا هستم تنها ۶ مورد ابتلا به HIV داشته ایم و آنها را هم ارجاع دادیم."

همه چیز باز هم به پایه های معروف خانواده برمی گردد. پایه های زندگی این زنان اما از پای بست ویران است. دختران فروخته شده دیروز و زنان بی سرپناه امروز نه تنها جایی برای زندگی ندارند که حتی جای فامیل پدر نیز در شناسنامه شان خالی است.

روانشناس مرکز می گوید: "این ها معمولا خانواده های آشفته ای دارند. چه پدر و مادر و چه همسرشان. زنان احساساتی و وابسته تر هستند، زمانی که همسرشان مصرف کننده مواد می شود به علت وابستگی زیادی که دارند؛ و در برخی موارد حتی می خواهند عشقشان را به او ثابت کنند، معتاد می شوند و پاک شدن آنها خیلی به ندرت اتفاق می افتد."

آنها به فکر بچه دار شدن و فروختن بچه هستند

در لابه لای دفاتر این مرکز که با حمایت انجمن سلامت خانواده ایران (انجمن تنظیم خانواده سابق) و اتحادیه اروپا اداره می شود؛ عضویت بالغ بر هزار زن مستند است. هزار زنی که تنها ۶۰۰ نفر از آنها به تعبیر مسئول مرکز مددجوی فعال (زنان آسیب دیده) محسوب می شوند. مددجویانی که روزانه به طور میانگین ۲۰ نفری از آنها به این مرکز سر می زنند.

به گفته مسئول مرکز خانه میخک هر روز هفته از صبح تا ساعت ۳ بعد از ظهر تمام تلاشش را برای ارائه خدمات پزشکی، مامایی، روانشناسی و جنسی می کند.

" تمام سعی ما این است که به آنها استفاده از کاندوم در رابطه های جنسی را آموزش دهیم و از باردار شدن آنها جلوگیری کنیم. البته آنها چندان برای باردار نشدن و استفاده از وسایل پیشگیری رغبتی نشان نمی دهند چون بیشتر آنها به فکر بچه دار شدن و فروختن بچه هستند."

او می گوید: "دختری ۲۳ ساله معتاد به شیشه به اجبار خواهرش به این مرکز آمده بود، HIV مثبت هم بود؛ اما خودش معتقد بود که سالم است و در عین واحد با چندین مرد خانواده دار رابطه جنسی داشت.

اینقدر میزان رابطه این دختر بالا بود که در طول مشاوره فقط تمام تلاشم این بود که سبد کاندوم را در کیفش خالی کنم. اما او به هیچ عنوان قبول نمی کرد که باید در رابطه های جنسی اش از کاندوم استفاده کند؛ در میان مشاوره هم فرار کرد."

امتناع از استفاده از وسایل پیشگیری در حالی است که مامای شاغل در خانه میخک از ابتلای اکثر آنها به بیماریهای مقاربتی و دستگاه تناسلی می گوید: "اکثر آنها برای درمان زگیل تناسلی تحت درمان هستند.

ما به آنها نسخه دارویی می دهیم و چون با داروخانه ی نزدیک به اینجا هم قرار داد داریم می توانند به طور رایگان داروها را دریافت کنند. به آنها کاندوم های مردانه و زنانه نیز تحویل می دهیم.

خیلی از طرف های رابطه این افراد تمایلی به استفاده از کاندوم ندارند و ما به این دلیل نحوه گذاشتن کاندوم زنانه را به زنان آموزش می دهیم؛ البته آنها از این داروها و کاندوم ها استفاده نمی کنند؛ در اولین فرصت آنها را می فروشند و خرج مواد می کنند."

میخک؛ یکی از دو پروژه انجمن سلامت خانواده ایران است؛ جایی که زنان گذشته از مرز نابودی درمان می شوند؛ اما در مرکز کاج، آسیب دیده ها جوان های زیر ۲۵ سال هستند. جوان هایی که قبل از رسیدن به سی سالگی حتی دندانی هم برای از دست دادن ندارند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • شیطون

    بیشتر آدمای بی احساس امروز؛ احساساتی ترین آدمای دیروزن !!!

  • ترسو

    باورم نمیشه ! شوک شدم ! شنیده بودم ولی به این صراحت و روشنی ! اگر از ماهواره میدیدم و میشنیدم میگفتم سیاه نمائیه !!!!!!!! فکر اینکه میخوان بچه دار بشن و بعدشم بفروشنش!!!! رو زیاد میکنن ! پشت قضیه چیه ؟! یه مشت مردم مریض روانی معتاد گدای جانی و ....

  • نورا

    حدود دوساله که هرروز به این سایت سر میزنم اما الان با خوندن این مطلب اولین باره که میخوام نظرمو بنویسم
    واقعا بخاطر این همه معضلات اجتماعی متاثر شدم...
    اگه همه ی آدمها در کانون گرم خانواده رشد کنند و مورد تعلیم و تربیت قرار بگیرند هیچوقت به چنین مصیبتهایی گرفتار نمیشن...
    اما واقعا بهتر نیس جای اینکه الان به فکر این مسائل باشن ، از ابتدا مسئولین پایه های خانواده های آسیب پذیر رو تحکیم ببخشن؟؟؟
    به امید روزی که هر انسانی در شان انسان بودنش زندگی کنه.الهی آمین

  • بدون نام

    وای چه خبره؟ خدا به همه مون رحم کنه

  • بدون نام

    واقعا همچین جایی وجود داره؟؟؟؟؟؟خیلی خوبه...من که باورم نمیشه

  • بدون نام

    دولت بایدبه فکر اینها باشد مردهای زیاده خواه نباید سرنوشتشان رابه خاطرهوی وهوس دقیقه ای به خطربندازن لااقل به فکرخانواده شان باشن.

  • عارف

    نمیدانم خوشبین باشم یا بد بین خدایا ملت ما را از ریا دور بدار و نگذار خانواده ها گسسته شوند مادران ستون جامعه اند پاک و سربلند باشند الهی

  • بدون نام

    خدایا به همه بندگانت کمک کن تا زندگی سالم و آبرومندانه ای داشته باشند...

  • ناشناس

    گزارش خوبی بود. دست شما درد نکند.

  • بهاره

    وای ی ی ی ی ی ............ خدای من ! چه مطلب غم انگیز و تاسف باری بود ، قضاوت سخته !!!

    پاسخ ها

    • بدون نام

      ببخشید اشتباهی منفی دادم

  • فواد

    من معتقدم هر قصری یه دستشوی میخواد.
    حداقل دختر جوونمون نمیره با کارگرهای افغانی هم خوابی کنه به هزار درد مرض مبتلا بشه بعد به جوونای خودمون منتقل کنه.من مرز خدمت کردم وضع این افغانی ها رو دیدم واس همین خیلی حالمو گرفت این خبر

  • هموطن

    خدایا در ظهور فرج آقایمان تعجیل بفرما . امین یارب العالمین

    پاسخ ها

    • بدون نام

      سلام. شما ها حالتون خوبه؟ الان به چی منفی دادین شماها؟

  • رها

    خودت کمکمون کن خدا...

  • hamed

    سلام به همه من یه آینده پرداز هستم این گزارش واقعا منو به گریه انداخت دعای فرج خوندم کاری از دستم بر نمی اومد از شمام می خوام دعای فرج بخونید انشالله خدا به مدد این دعا ها این درد های هزار درد رو درمان کنه

    پاسخ ها

    • بدون نام

      اشتباهی مثبت دادم.

  • بدون نام

    وایسیم تا خدا کمکمون کنه!
    یا منتظر بمونیم یکی یه فتوا بده!

  • فرید

    با سلام از یک طرف خوشحال هستم که همچه جای هست که تو فکر این بندهای خدا هستش . از طرفی از خودم می پرسم چرا بعد از این همه سال چرا حال روز جوانان باید اینطور باشه . تازه از این ناراحتیم بیشتر میشه که اکثر این جوانان تحصیل کرده هستن دولت باید کاری بکند .کشور ما به این جوانان احتیاج دارد.

  • رويا

    واقعا متا سف شدم و متشكرم كه اين واقعيت را گزارش داديد اميدوارم مردم ما اين مسايل را با اگاهي نگاه كنند و اين زنان را بعنوان زنان اسيب ديده ببينند نه زنان خودفروش و در اطراف ما اين افراد كم نيستند سعي كنيم با درك به انها كمك كنيم نه با تحقير

  • سه تار

    ایمان،ایمان، ایمان...
    فقط برای ایمانتون به الله تلاش کنید
    شاید نشه خانواده هارو کنترل کرد، شاید نشه ازدواج هارو کنترل کرد، شاید... شاید...
    اما مدرسه ها، مهدکودک ها، پارکها،بیمارستان ها، کتابخونه ها، رسانه ها،سازمان ها چی؟ اینارو که میتونی کنترل کنی دولت محترم! برای مجریان و گردانندگان اینا که میتونی والاترو با فکر بیشتر(نه فقط براساس احکام) تصمیم بگیری، برنامه ریزی کنی و انتخاب کنی.
    دولت عزیزم یه ذره بیشتر به تاریخ رجوع کن یه ذره بیشتر به آینده مردم خودت فکر کن.تو تصمیم گیرنده برای این سرزمینی نه کل دنیا...

    پاسخ ها

    • س.ا

      فقط دولت؟ فقط مسئولین؟فقط مدیران و؟اول از خودت شروع کن دوست عزیز

  • نادری

    هر کسی که به این افراد کمک میکنه و باهاشون هم کلام میشه و رغبت داره که اونا رو معاینه کنه بهشت و برای خودش خریده برای با این افراد بودن و کمک کردن بهشون پاش بیوفته خودمونو کنار میکشیم و دوری میکنیم

  • سیاوش

    تا وقتی مشتری هست ، کالا هم هست

  • دریا

    چه بسا دختران مجردی که در قبال دریافت هدیه و پول از دوست پسرهای خود تن فروشی می کنند و چه زندگی ها که از هم نمی پاشند!!!!! اینها باید به کجا ارجاع داده شوند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • محمد

    سلام این یعنی:افتضاح:اون هم درخیابان مولوی این شاعروعارف سده7و 8 ؟! بیچاره این شاعروعارف راهم بدنام

  • علي احمدي

    بخدا اين موضوع را خواندم واشك در چشمانم حلقه بست.اين ها هم دلشان مي خواهد مانند ما شب در كنار خانواده باشند اما بيمار شده اند و اگر ما بگوييم مقصر خودشان هستند خيلي از ما هم كارهايي مي كنيم كه جندان با آنها فرق نمي كند و هيچگاه در نظر نداريم كه فقير فقير است و دلسوز نبودن فاصله زياد دارد با خدا .

  • بدون نام

    خيلي سخته به خاطره 500 هزار تومن تن به خواسته يک افغاني بدي واقعا براي اون طرف خيلي خيلي خيلي خيلي سخته، خدايا به اين نوع دخترها رحم کن به خاطره فقر تن به هر خواسته اي ميدهند.

  • تینا

    واقعا بهتر نیس جای اینکه الان به فکر این مسائل باشن ، از ابتدا مسئولین پایه های خانواده های آسیب پذیر رو تحکیم ببخشن؟؟؟

  • تینا

    اونوقت میگن جمعیتمون کمهه... چین با دومیلیارد جمعیت اینهمه مشگل نداره ... 75 میلیون نفر با اینهمه منابع خدادادی!!!

  • بدون نام

    تنها درمان این دردها و امثال این مشکلات آموزش و پرورش بسیار قوی است البته نه این آموزش و پرورش

  • محمد کریمی

    در تمام دنیا حسابهای بانکی مردم را دولتهابررسی میکنند وبعد براساس دریافتی افراد جامعه مالیات ویارانه ها را مشخص میکنند ولی در ایران داداش میلیاردی از جامعه ناعادلانه میمکد وبعد ژست می گیرد من یارانه را انصراف میدهم و........... ژست مردانه از نامردان جامعه مظلومین را دیوانه کرده وانچه از مولوی و........ میبینیم بعضی از همین دیوانگیهاست

  • ستاره

    پس الان جماعت دلواپسیون کجان بجای اینکه تو جای جای ایران راه بیفتند همایش برگزارررررر
    کنند به فکر نسل ایرانی و از بین رفتن تدریجی ایرانیها باشن اگه براشون مهمه

  • بدون نام

    من بخاطر شغلم سالهاست با زنان زیادی سروکار دارم. از هر سن و سالی و با موقعیتهای اجتماعی متفاوت. زنان مورد ظلم زیادی قرار دارند.ظلم از سوی خانواده خود و همسر و حتا فرزند. ظلم جامعه و قوانین مردسالارش دیگه جای خود.

  • بی نام

    خیلی متاثرشدم برای خودم وبرای جامعه ام کشوری که دم ازاسلام واسلامی بودن میزنه ارگانهاو مسئولینی که فاطمه زهرا،راالگوقرارمیدیدچیکارکردیددرجامعه که جامعه اینطوربه لج کشیده شده ازخدابترسیداز صمیم قلب متاثرشدم چرا مسئولین مثل کبک شدن وارگانهاکجاین که به داداین زنان برسن فقط عقب رفتن روسری جامعه رابه خطرنمیندازه زنان جوان جامعه رادریابیدتاوضع بدترازاین نشده دختران وزنان به خاطرخرج روزانه ی خودبرای زنده بودن برای کاربه خیلی ازنامردا،رومیندازن و سوءاستفاده های زیادی ازآنهامیشه باچشم خودم دیدم برای کارنامردازش تقاضای نامشروع داشته درآمدهای نفتی راخرج کشورهای دیگه نکنیدزنان کشورم مستحق ترن آنهارادریابید

  • مرصاد

    هىىىىىى,چی بگم والا? ولی نباید ىه طرفه به قاضی رفت, مطمئن باشید اونها هم ازسر اجبار تن به این کار میدن.کدوم ىکى ازما میتونىم همىشه شکم گرسنه و همىشه توى خىابونا بخوابىم وتن به اینکار ندىم?????

  • نرگس هستم

    خدایا امان بده و انسان های بد را از بین ببر و انسانهای خوب را افزایش پیدا کنند وانسانهای با ایمان و زیاد شوند الهی امین

  • امین

    اینها بیشتر به خاطر پول اینکار رو میکنن

  • س.ا

    تا وقتی مردان هرزه وجود دارند زنان هرزه هم وجود دارند...

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج