رویدادهایی که سال ۹۹ را تکان داد
هر چیزی که در مملکت نداشته باشیم، خدا را شکر بحران زیاد داریم و مردم نمیتوانند از این بابت احساس کمبود کنند! در سال ۹۹ هم این رویه با قدرت ادامه پیدا کرد و اگر بگوییم هر روز با یک بحران مواجه بودیم شاید اغراق نکرده باشیم.
برترینها - سیاوش باقی: هر چیزی که در مملکت نداشته باشیم، خدا را شکر بحران زیاد داریم و مردم نمیتوانند از این بابت احساس کمبود کنند! در سال ۹۹ هم این رویه با قدرت ادامه پیدا کرد و اگر بگوییم هر روز با یک بحران مواجه بودیم شاید اغراق نکرده باشیم. پس حق بدهید که برای مرور همه این بحرانها با یک بحران دیگر مواجه شده باشیم. اما سعی خودمان را کردیم. با توجه به این که بخشی از این بحرانها را در مطلب چهرهها و خبرسازهای سال مرور کردهایم و بخشی از آن هم ماند به عهده شما که زیر این مطلب و در کامنتها به آنها بپردازید.
مستعان ۱۱۰
همان ۲۷ فروردین که از این دستگاه شگفتانگیز رونمایی شد، میشد حدس زد که اتفاق بزرگی در جهان افتاده؛ البته نه به خاطر دستاوردی علمی بلکه بابت نمایشی قابل تامل. با گذشت نزدیک به یک سال از رونمایی، آخرین خبرها میگوید دستگاه هنوز در حال بررسی است. اما عرضه دستگاهی که ار روز اول در مجامع علمی صحتش رد شد، یک برنده بزرگ داشت؛ کامبیز گلشنی مخترع مستعان ۱۱۰ که نه حاضر است اظهارنظر کند و نه مشخص شده که چقدر بابت این اختراع محیرالعقول گرفته. او همه ما را سر کار گذاشته و با اغماض میتوانیم لقب برنده بزرگ سال ۹۹ را تقدیمش کنیم.
رومینا و ماجرای قتلهای ناموسی
رومینا اشرفی: تولد ۱۵ مرداد ۱۳۸۵ - درگذشت ۱ خرداد ۱۳۹۹. قتل این دختر جوان به دست پدرش در روستایی در تالش، مثل سیلی به صورت جامعه ایرانی خورد. هموطنانی که شوکه و غمگین از مرگ دلخراش دختر میپرسیدند، پدر چطور توانسته چنین جنایتی را انجام دهد. بحثهای طولانی و مجادلات پایانناپذیر درباره قوانین حقوقی در ایران، درباره فرهنگ و مفهوم ناموسپرستی.
اینها در کنار اخباری که از جرییات این قتل و نقش بهمن خاوری، دوست پسر رومینا منتشر میشد توانست بار دیگر جامعه ایرانی را چند شقه کند و تفکرات و سلایق مختلف را رو در روی هم قرار دهد. مجادلاتی که برونرفتی از آن وجود نداشت و با گذشت زمان فروکش کرد تا شکافهای اجتماعی دور از چشم عمیقتر شوند.
قلب ایرانیها، اما همچنان از این اتفاق در هم فشرده است و مدام صحنهای را مرور میکنیم که رئیس دادگاه از رضا اشرفی، پدر رومینا پرسید: «اگر تو معتقد بودی ناموست لکهدار شده، چرا بهمن خاوری را نکشتی؟... آیا این رفتار یک پدر با فرزندش است؟» و رضا اشرفی پاسخ داد: «اگر بهمن را میکشتم قصاص میشدم.»
قاضی منصوری
روز ۳۰ خرداد ۹۹، خبر مرگ غلامرضا منصوری قاضی بازنشسته ایرانی در بخارست، خیلیها را بهتزده کرد. پیش از وقوع حادثه، حکم بازداشت منصوری به دلیل اتهام در پرونده طبری صادر شده بود و او که گفته بود برای درمان به آلمان رفته، مدعی بود که قصد بازگشت به ایران را دارد. پس از انتشار خبر مرگ و بازگرداندن جسد به ایران، پلیس رومانی اعلام کرد که دلیل مرگ خودکشی و سقوط از طبقات هتل محل سکونت بوده. اتفاقی که از سوی خانواده منصوری و بسیاری دیگر همچنان مورد تردید است.
به نظر میرسد پرونده مرگ قاضی منصوری برای سالها باز بماند. او آرشیوی از نگفتهها در مورد همکاران و مسئولانی بود که با بازگشت به ایران و حضور در دادگاه به خطر میافتادند و همین باعث میشود فرضیههای متفاوتی در مورد مرگش مطرح شود.
مرگ خانواده پناهجوی ایرانی
غرق شدن چهار عضو خانواده ایراننژاد در کانال مانش و پیش از رسیدن به انگلیس، حادثه دیگری بود که قلب هموطنانمان و بسیاری در جهان را به درد آورد. رسول ایراننژاد و همسر و دو فرزندش که از سردشت راه افتاده بودند و رویای مهاجرت به انگلیس را در سر داشتند، همان سرانجام شومی را پیدا کردند که در سالهای اخیر، بسیاری از مهاجران به غرب و شرق جهان را به کام مرگ کشانده. یخ زدن در سرما. گم شدن در کوهها؛ و این بار غرق شدن در آب. مرگی تراژیک در پس زندگیهای غیرقابل تحمل که آدمی را به ترک خاک و دیار وامیدارد. داستانی که همچنان ادامه دارد. رویاهایی که در دهان سرد و تاریک نیستی به پایان میرسند.
ضرب و شتم دختر آبادانی
«بهار چشمبهراه». این نام، همان کسی است که با عنوان «دختر آبادانی» معروف شد و تصاویر کتک خوردن او در کنار خیابان، بسیاری را آزرد. آنچه خبرنگار آبادانی منتشرکننده تصاویر درباره این اتفاق میگفت، از هتک دختر به دست مدیری شرکت نفتی حکایت میکرد. دختر برای دادخواهی به منزل این مدیر رفته بود که خانواده مرد به او حملهور شدند و بعد هم شاهد رفتار خشن و دستدرازی مامور حراست به او بودیم.
روایتی که مثل اغلب اوقات با گذشت زمان و وارد شدن صدا و سیما به ماجرا ناگهان وارونه شد. اعتراف دختر به مشکلات روحی روانی و پروندهای که با صدور قرار جلب دختر آبادانی و منع تعقیب مامور حراست، ظاهرا منتظر پایان متفاوتی است. حکایت عجیبی که مدام در این دیار تکرار میشود. کاش کسی دوباره سراغ بهار را میگرفت تا معلوم شود کجاست و آخر و عاقبتش چه شد.
Me Too
فعالان حقوق زنان لابد خوشحالاند که در یک سال گذشته توانستهاند صدای خود را بلندتر کنند و به گوش عده بیشتری برسانند. اعتراضاتی که اغلب از تعرض و سواستفادههای جنسی مردان حکایت میکند و دنباله جنبش زنانه Me Too در آن سوی مرزهاست.
امسال در این زمینه پروندههای زیادی باز شد و روایات بسیاری مطرح شد. به دنبال شکایتها و پیگیریهای دختران، «کیوان اماموردی» که ظاهرا اتهامات متعدد و سنگینی در پرونده دارد، دستگیر شد و منتظر حکم است. نامهای دیگری هم بودند. از آیدین آغداشلوی مشهور تا محسن نامجو و مردانی که گاهی به نام مخفف اسم برده شدند و با داستانهای دردناک از سوی زنان مواجه بودند. قصههایی که بخش بزرگی از آنها قابل اثبات نیستند. بیاخلاقیها و بدکارگیهای مردانه هم قرار نیست به این زودیها جمع شود. به نظر میرسد این فقط آغاز راه است و زبان زنان برای گفتن رازهای مگو تازه دارد باز میشود.
سرباز بابلی و قاضی بی انصاف
اواخر آذر بود که ماجرا رسانهای شد. بازپرس دادسرا که میخواست وارد ساختمان دادگستری بابل شود با سرباز نگهبانی مواجه شد که او را نمیشناخت و تقاضای کارت شناسایی میکرد. قاضی از کوره در رفت و به صورت سرباز سیلی زد. به همین هم بسنده نکرد و دستور داد او را با دستبند به اتاق کارش بردند، به صندلی بستند و کتک زدند.
پایان ماجرا؟ محمدحسن کریمی، سربازی که تنها ۵۰ روز از پایان سربازیاش مانده بود، مجبور شد که شکایت و پیگیری را بیخیال شود، چون ممکن بود اضافه خدمت بخورد. بازپرس و دادگستری بابل هم به یک عذرخواهی بسنده کردند. اینها را خود سرباز کریمی پس از پایان خدمتش در لایو اینستاگرامی گفت. «پایان خوش» مثل فیلمها. مثل بقیه وقتها. مثل مورد دختر آبادانی و جناب عنابستانی. چه انتظار دیگری دارید؟
ماجراهای سال ۱۳۹۹ بسیار بیش از اینها بود. اغلب روایاتی جانسوز و پر آب چشم. اجازه بدهید از بقیه فاکتور بگیریم. از حکایت غیزانیه و سراوان که... چی باید در موردشان گفت؟ در مورد قصههایی از شکستن حرمت آدمی. قصههایی پر از اشک و خون و دستبند. قصههایی که گفتنشان هم دل شیر میخواهد.
این مطلب چرا اینطوری شد؟ یعنی ممکن است ۱۴۰۰ سال بهتری باشد؟
نظر کاربران
ایران شده پراز درد و غم که اگر چاپ میشد به جرات میتوان گفت که ساعت ها زمان میبردتا در موردش مطالعه کرد
پاسخ ها
مستعان چی بوده؟
دمت گرم سیاوش باقی
پاسخ ها
مستعان خیلی خوب بود .دمت گرم واقعا.خخخ
چقدر ما سخت شدیم. چطور با این همه درد بازم هستیم....
پاسخ ها
خوب شما میتونی نباشی.به بقیه کاری نداشته باش
یه کم تاریخ بخونید و کشورهای اطرافم رصد کنید می ینید هنوزمونده تا معنی درد رو بفهمید
خیلی سخته..
خیلی
آسیه پناهی رو یادت رفت
پاسخ ها
عنبرستانی رو هم یادش رفته
ایرانی آب از سرش گذشته چه یه وجب چه صد وجب
سال ۱۴۰۰ بدتر از ۹۹ نباشه مطمئن باش بهتر نیست
اوّل آرزوی سال خوبی برای همه امیدوارم و تفاقها در تمام دنیا میافتد از کشورهای به اصطلاح پیشرفته و با فرهنگ تا عقب مانده و بیفرهنگ امیدوارم که روز به روز شعور و شخصیت و معرفت و توان و خواسته های مغولی داشته باشیم و خدا هم نگاهی به ملت ایران بکند انشالله سال خوبی است