روایتهایی از خشونت خانگی در روز جهانی زن
اشرف، زنی از سلاخخانه شماره ۲۸
اشرفالسادات حسینی که در پاییز امسال اخباری درباره کاردآجینشدنش در رسانهها منتشر شد، حالا حتی نتوانسته طلاقش را ثبت کند و هنوز دادگاه همسرش محسن برگزار نشده است. این روایتی بدون سانسور از یکی از قربانیان خشونت خانگی است.
روزنامه شرق - شهرزاد همتی: یک دستش شرحه شرحه و دست دیگرش از انگشتان قطع شده، چشمی که از دست رفته، صورتی با زخمهای عمیق، سری با ۲۰۰ بخیه و پاهایی که از چندین قسمت با قمه دستساز محسن دیگر نای قدمبرداشتن ندارند، تنها بخشی از رنج ۲۶ساله اشرفالسادات است.
اشرفالسادات حسینی که در پاییز امسال اخباری درباره کاردآجینشدنش در رسانهها منتشر شد، حالا حتی نتوانسته طلاقش را ثبت کند و هنوز دادگاه همسرش محسن برگزار نشده است. این روایتی بدون سانسور از یکی از قربانیان خشونت خانگی است. درحالیکه مطابق ابلاغهای جدید نهادهای مربوطه، سازمانهایی نظیر بهزیستی و پزشکی قانونی از ارائه گزارش درباره آمار خشونت خانگی منع شدهاند، دخترانی نظیر رومینا اشرفی یا در دوران نوجوانی سر از تنشان جدا شد یا زنانی شبیه اشرفالسادات در گوشهای از شهر زیر حملات یکی از اعضای خانواده تکهوپاره شدند.
اشرفالسادات بیش از سه ماه است زمینگیر شده و همسرش بلاتکلیف در زندان است. دو ماه پیش از وقوع این اتفاق، اشرفالسادات دو مرتبه مورد آزار فیزیکی محسن قرار گرفته بود و شکایت او در دادگاه ثبت شده بود، اما آزادی محسن با کفالت باعث شد آخرین بار ضربات مهلکی بر بدن اشرفالسادات وارد شود و او دیگر هیچ وقت آدم قبل نباشد. در ۲۵ آبان امسال، زمانی که فرزندان اشرف در خانه نبودند، محسن با شکستن شیشههای آشپزخانه با قمه به او حمله میکند و بعد از بیهوشی اشرف، به گمان آنکه او مرده است از صحنه جرم فرار میکند.
هرچند محسن در زندان است، اما دو فرزندش و همسر زخمی و ناتوانش از عدم پیگیریها و احتمال آزادی او ابراز نگرانی میکنند. محسن تهدید کرده در صورت آزادی اشرف و دو فرزندش را خواهد کشت. در هنگام این روایت، اشرف بارها میگوید: یعنی من، چون زن هستم کسی نباید از من دفاع کند؟ کدام قانون در برابر این بیعدالتی پشت من میایستد؟
روایتهای یک قربانی
از او میخواهیم کمی از زندگیاش بگوید. از روز واقعه که در خانه تنها بود و محسن به قصد کشتنش به خانه آمد. او به سالهای دورتر بازمیگردد و میگوید: «من متولد سال ۴۳ هستم. پیش از ازدواج دانشجوی رشته حقوق بودم و از طریق یک آشنا با همسرم ازدواج کردم. دقیقا ۲۸ سال پیش به خواستگاری آمد و با توجه به آشنابودن با خانواده او، ازدواج کردیم. بعد از سه ماه با هم ازدواج کردیم و آرامآرام مشکلات ما بیشتر شد. همسرم شکاک بود و مصرف مواد مخدر، او را شکاکتر میکرد. وضعیت مالی خوبی نداشت و همیشه برای تأمین معاش روزانه دچار مشکلات زیادی بودیم. بعد از مدتی به دلیل مشکلاتی که داشتیم، پدرم وادارم کرد به خانه پدری برگردم.
آن زمان باردار بودم، فرزندان دوقلویم را در شکم داشتم و شرایط روحی مناسبی هم نداشتم. بعد از به دنیاآمدن فرزندانم به خانه برگشتم؛ چراکه هم توانایی رهاکردنشان را نداشتم و هم اینکه از امنیت جانی فرزندانم میترسیدم. بازگشتن من به خانه محسن باعث دلخوری و قهر پدرم شد، اما من چارهای نداشتم، فرزندانم در آن زندگی کسی را نداشتند و من مجبور بودم به خانه برگردم. مسائل و مشکلات ما در تمام این سالها ادامه داشت. دو مرتبه بینی دخترم را شکست. سر کار نمیرفت. در خانه با دوستانش مدام در حال درستکردن قمههای دستساز بود و با یکی از همین قمهها هم این بلا را به سرم آورد».
او میگوید: «همیشه به من تهمت میزد، بددل و شکاک بود. من توجه نمیکردم، دلخوش بودم به بچههایم و فکر میکردم یک روز همه چیز تمام میشود. فکر نمیکردم انتهای زندگی با یک مرد شرور، بلایی باشد که امروز به سرم آمده است». هیچوقت او را دکتر نبردید؟ این سؤال را من میپرسم و اشرف میگوید: «هم مواد مصرف میکرد، هم قلدر بود. به این نحوه زندگی عادت داشت و اصلا زیر بار این نمیرفت که باید معالجه شود. چاپخانه تعطیل شد و بعد از آن روی ماشین سنگین کار کرد. یک ماه سر کار بود و چهار ماه بیکار. با صاحب ماشین دعوا میکرد و بیرونش میکردند. بعد از گذشت ۱۵ سال فکر کردم باید کاری بکنم؛ به دانشگاه برگشتم و دوباره کار و تحصیل را از سر گرفتم». به گفته پسر اشرف، آنها چندین بار محسن را در کمپهای ترک اعتیاد بستری کردهاند، اما دوره پاکی او چندان طولانی نبود؛ یا نمیخواست یا نمیتوانست مواد را کنار بگذارد و از چهار سال گذشته دیگر شروع به مصرف مواد مخدر صنعتی کرد.
اشرف میگوید: «شیشه که میکشید مدام در توهم بود و به همه ما تهمت میزد. حرفهایی میزد که اصلا باورکردنی نبود. همیشه دعوا داشتیم و در مظان اتهام او بودیم. سر کار میرفتم و خرج زندگی روی دوشم بود. اسباب زندگی را عوض میکردم و سعی میکردم زندگی را برای فرزندانم سادهتر کنم. تا همین اول شهریور امسال که محسن روی دیگر خودش را نشان داد. من از سر کار آمدم و محسن در حال رنگکردن در ورودی بود. از همان اول که از راه رسیدم، مدام به من میپیچید. رفتم برایش چای آوردم و دوباره شروع کرد به حرفهای بیربط زدن.
در توهم بود و از گذشته تا امروز را مدام به میان میکشید و تهمت میزد. بچهها سر کار بودند. به او گفتم چرا تهمت میزنی؟ عصبانی شد و گلدان را در سرم خرد کرد. این کار باعث شد سرم و قفسه سینهام بشکند. زنگ زدم به اورژانس و برادرم و فرزندانم را هم خبر کردم. پلیس ۱۱۰ پرونده را صورتجلسه کردند و من بیمارستان بستری شدم. با رسیدن پلیس پسرم هم آمد و قبل از اینکه پلیس به دستان محسن دستبند بزند، او برای پسرم قمه کشید. همان جا مأموران از همسرم چهار قمه کشف کردند و در صورتجلسه آوردند.
فردای همان روز خواهر همسرم برای محسن وثیقه میگذارد و همسرم آزاد میشود، محسن را با فیش حقوقی ۶۰۰ هزارتومانی آزاد میکنند و ترس به جان ما میافتد. من بعد از مرخصشدن به خانه خواهرم آمدم؛ اما دخترم کرونا گرفت و من مجبور شدم دوباره به خانه خودمان برگردم تا از دخترم مراقبت کنم. محسن البته خانه نبود و منتظر رأی دادگاه بودیم.
در این مدت پسرم تصمیم گرفت پدرش را در کمپ بستری کند. او به کمپ رفت و دو روز بعد دوباره خانوادهاش با شکایت از فرزندم به جرم آدمربایی محسن را از کمپ بیرون آوردند. محسن به خانه آمد و شروع به گریهکردن کرد. محسن به بهانه اینکه برای پرستاری از دخترم به خانه برگردم، وسایلش را جمع کرد و رفت و من به خانه برگشتم. یک ماه بعد، جلوی در خانه در حال آبدادن به درختان بودم که با موتور سر راهم سبز شد. شروع به خوشمزگیکردن کرد و گفت دلت برایم تنگ نشده؟ چرا نمیآیی رضایت بدهی؟ من محلش نمیگذاشتم که دوباره رفت در فاز تهمتزدن.
به او گفتم اینقدر به ما تهمت نزن.... دنبال بهانه بود تا من را داخل خانه بکشاند. پوتینهایش را میخواست و وادارم کرد که به داخل خانه بروم. تا وارد خانه شدم در را بست و هلم داد و پایش را روی گردنم گذاشت و گفت تا کی میخواهی ادامه بدهی؟ چرا رضایت نمیدهی و مهریهات را نمیبخشی؟ من داشتم خفه میشدم و گفتم رضایت میدهم و ولم کرد و رفت. دوباره از او شکایت کردم و به پزشکی قانونی رفتم و شکایت دوم از محسن را در عرض دو ماه ثبت کردم. دوباره با ترس و لرز به خانه برگشته بودیم و سعی میکردیم به زندگی عادی برگردیم.
تا روز ۲۵ آبان که در خانه بودم و تازه از سر کار برگشته بودم. محسن در پارک کشیک ما را میداده تا ببیند من در خانه کی تنها هستم؟ یک قمه برای کشتن من ساخته بود. در ساختمان هیچکس نبود و منتظر برگشتن فرزندانم بودم که دیدم از حیاط صدا میآید. گفتم کیه؟ در هال را زد و گفت من سعید هستم، خواهرزاده محسن. در را باز نکردم و آمدم از پنجره هال فرار کنم و دیدم جلوی پنجره بسته است و نمیتوانم فرار کنم. محسن پنجره آشپزخانه را شکست و من به پسرم زنگ زدم و خبر دادم و بعد از در خانه فرار کردم.
جلوی در خانه بودم که قمه را به پایین پایم زد و من افتادم زمین. آشیل پایم و سه تاندوم پایم پاره شد و من داخل کوچه افتادم. محسن با قمه شروع به زدن در سر و صورتم کرد و هرچه میزد من با دست میگرفتم که باعث قطعشدن پنجههایم شد و سرم ۲۰۰ بخیه خورد. نمیدانم چه زمانی بیهوش شدم. پسرم که آمد همسایهها رویم چادر کشیده بودند و فکر میکردند مردهام. محسن به همه زنگ میزند و میگوید بالاخره کشتمش. ۱۵ روز بعد هم که توسط پلیس امنیت دستگیر شد، به بازپرس در جواب اینکه تا چه زمانی به او قمه میزدی، گفته بود که تا زمانی که فکر کردم تمام کرد».
قربانیان خشونت و راهکار حقوقی
زهرا مینویی، وکیل دادگستری و فعال حوزه زنان، در آستانه روز جهانی زن به سؤالات پاسخ میدهد. او با بیان اینکه در قانون مجازات اسلامی، خشونت خانگی به صورت مشخص تعریف نشده است، میگوید: «دلیل این مسئله این است که ما قانون ویژه درباره خشونت نداریم. بسیاری از کشورها، حتی کشورهای مسلمان مانند ترکیه، افغانستان و پاکستان و اندونزی، قوانین ویژه درباره حمایت از زنان در برابر خشونت خانگی دارند که به صورت مشخص نامش لایحه منع خشونت خانگی است. در این قانون، خشونت خانگی و انواع آن و سازوکارهای حمایتی آن تعریف شده و حتی رویکردهایشان درباره مجازات بزهکار هم در آن قانون دیده میشود؛ اما ما در قانون مجازات اسلامی تعریف ویژه از خشونت خانگی نداریم و در قوانین مربوط به خانواده هم تعریفی از خشونت خانگی موجود نیست؛ چون خشونت خانگی در قانون تعریف نشده، سازوکارهای حمایتی دربارهاش تدارک دیده نشده است.
به بیان دیگر با زن خشونتدیده اگر خشونت فیزیکی باشد، قانون و دستگاه قضائی همان برخوردی را میکند که با دو مردی که در خیابان دست به گریبان شدهاند و ضرب و جرح عمدی داشتهاند. هر دو گروه به پزشکی قانونی فرستاده میشوند، از هر دو گروه درخواست ادله میشود تا مشخص شود مورد ضربوجرح قرار گرفتهاند. همینطور درباره خشونت جنسی، خشونت اقتصادی، خشونت روانی هم نهتنها در قانون مجازات جرمانگاری نشدهاند؛ بلکه طریقه اثبات آنها هم بسیار دشوار است».
او در پاسخ به این سؤال که آیا تا به حال موکلی داشتهاید که قربانی خشونت خانگی باشد و بیشتر این زنان با چه خشونتی دست به گریبان هستند؟ میگوید: «بارها؛ من موکلان بسیاری داشتهام که مورد خشونت خانگی واقع شدهاند. اکثر موکلانی که برای پرونده طلاق یا نفقه مراجعه میکنند و از بین سطور حرفهایشان متوجه میشوید که مورد چه خشونتی قرار میگیرند. متأسفانه به خاطر نداشتن آگاهی و فرودستانگاری همواره زنان، این زنان تحت فشار هستند و اساسا هم میزان آگاهی کمی دارند و دشوار است تشخیص دهند که رفتاری که با آنها شده، مصداق خشونت است و حتی وقتی هم بدانند که مورد خشونت واقع شدهاند، هیچ ابزاری برای اینکه حمایت شوند، ندارند.
نه نهادهای اجتماعی و مدنی برای حمایت آنها وجود دارد، نه خانه امن به اندازه کافی وجود دارد و نه قانون به این مسئله نگاه ویژه دارد. قانون نهتنها به این مسئله نگاه ویژه ندارد؛ بلکه حداقلهای حمایتی را هم رعایت نکرده. زنها وقتی دچار خشونت فیزیکی میشوند؛ چون برایشان عینیت بیشتری دارد، میگویند شوهرمان دست بزن دارد! ولی وقتی مدتها مرد به آنها هیچ هزینهای برای گذران زندگی نداده است، نمیدانند این نامش خشونت اجتماعی و اقتصادی است. وقتی به آنها اجازه خروج از کشور و تحصیل و کار داده نشده، نمیدانند این خشونت اجتماعی است. خشونت جنسی و روانی را هم نمیشناسند».
او با بیان اینکه در قانون مجازات اسلامی یک ماده درباره ضربوجرح داریم و همچنین یک ماده درباره افترا و توهین تصریح میکند: «درباره این دو خشونت فیزیکی و روانی اگر زن بتواند برای دادگاه ادله اثبات بیاورد و ثابت کند که از طرف همسر مورد ضربوجرح قرار بگیرد، میتواند به این دو ماده استناد کند و تقاضای مجازات داشته باشد. باید دقت داشت این دو ماده درباره همه است و نه صرفا راجع به زنان. ماده ۵۳ قانون خانواده مصوب سال ۹۱ میگوید: هرکس با داشتن استطاعت مالی، نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تأدیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم میشود.
تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزائی یا اجرای مجازات موقوف میشود. ماده ۶۰۸ قانون مجازات هم در مورد توهین است. همچنین فصل هفدهم قانون مجازات هم درخصوص جرایم علیه اشخاص است که خشونت فیزیکی را جرمانگاری کرده است. با دقت در فصل هفدهم قانون مجازات یا فصل ۱۵ راجع به توهین، متوجه میشویم که این جرایم در واقع به صورت عام جرمانگاری شدهاند، یعنی توجه روی زنان نیست. چنانچه هر فردی با فرد دیگری نزاع کند مشمول این قوانین میشود».
او در پاسخ به این سؤال که به زن قربانی خشونت فیزیکی چه پیشنهادی دارید گفت: «این زنان بهتر است که در اولین اقدام ممکن به کلانتری مراجعه کنند و درخواست معرفی به پزشکی قانونی داشته باشند. زن قربانی خشونت خانگی حتما باید به پزشکی قانونی مراجعه کند و حتما از همسایه یا هر فرد دیگری که شاهد این ضرب و جرح بوده کمک بخواهد».
صدای اشرفها را بشنوید
اشرفالسادات یکی از هزاران زن قربانی است که در سالهای گذشته داستان زندگیاش رسانهای شد. هرچند روایت دردناک او به دلیل موقعیت امروز و غوطهوربودن مردم در مسائلی مثل کرونا و حواشی سیاسی همیشگی ایران چندان دیده نشد،، اما او بهشدت نیازمند کمک مردم و قوه قضائیه است. او برای ادامه درمان نیازمند کمک مالی است و از قوه قضائیه میخواهد که به پرونده همسرش رسیدگی کنند و زودتر طلاق او ثبت شود.
اشرفالسادات میگوید احساس تنهایی میکند. وقت خداحافظی به ما میگوید: «دادگاه با یک کفالت ۶۰۰ هزارتومانی همسر من را از زندان آزاد کرد و او این بلا را سر من آورد و حالا هم تهدید کرده همه ما را به قتل میرساند. آیا قوه قضائیه که محسن را با یک کفالت آزاد کرد، امروز از من بهعنوان یک زن دفاع میکند؟ کسی هست که صدای من را بشنود؟ من صدایتان میکنم، صدایم را بشنوید...».
نظر کاربران
آخ آخ، دلم آتیش گرفت، خدا لعنتت کنه نامرد.
پاسخ ها
باید مشاوره و تست های روانشناسی وپزشکی قبل ازدواج برای سلامت روحی و جسمی قبل ازدواج اجباری شود این که دیگر حداقل کار است
دقیقا تست روانپزشکی مهمه قبل ازدواج اجباری بشه
واقعا داشتن نام مرد برای چنین حیوانات درنده ای مایه شرم بقیه مردان هست
....
خدا لعنت کنه همه مردایی که زناشون رو میزنن.. اگه به هر دلیلی از زنت راضی نیستی خوب طلاقش بده....
پاسخ ها
اونوقت باید مهریه و نفقه باید بده و قانون هم در هر صورت از زنه حمایت میکرد ، همون بهتر که مرده خودش دست به کار شد
موافقم
نفقه و مهریه رو که باید بدید فکر کردید زن کلفت و کنیزتونه و هیچ حقی نداره؟شماها اصلا نباید ازدواج کنید
مهریه و نفقه حق شرعی و قانونیه اگه اونا هم نبود که زن بدبخت بدون حق طلاق و کار و تحصیل دستش به هیچ جا بند نبود. به امید روزی که سر به تن این مردای وحشی نباشه
خدا لعنت کنه مردای بد رو منم گرفتارم بخدا هعععععی
پاسخ ها
خدا کمکتون کنه
اون که تو را زد مرد نبود
پاسخ ها
اتفاقا مرد بود اما انسان نبود
منظورشون جنس مرد نیست منظور جوانمرد بودنه
جوانمرررد هم از جنس مرده دیگه.پیرمرد باشید ولی انسانیت داشته باشید
خدا لعنت کنه این مرد البته نمیشه اسمش رو مرد گذاشت یه ... هم چنین کار بی رحمانه ای نمیکنه
خدا ذلیلش کنه ...
چرا چهره آدم روانی در جامعه رو می پوشانید؟
پاسخ ها
بخاطراینکه بوقتش چماق بدن بدستش
دقیقا درست میگی
اتفاقا سوال منم هست
خوب طلاق میگرفتی به چه امیدی زندگی کردی قانون وقوه قضاییه بهترین پشتیبان تو هستند مهرت را ببخش وجانت را آزاد کن طلاق بگیر قانون بالاتر از این خودت این همه شکنجه را تحمل کردی که چی اون دوستت نداره که میگه میکشمت تا تو زندان هست طلاق بگیر والا دیگه قانون چکار کنه
پاسخ ها
حتما مردی که از مشکلات زنها بی اطلاعی همه قوانین ایران به نفع مرده و زن هیچ حقی نداره حتی اگر بمیره مرد رو قصاص نمیکنن و نصف دیه داره
اینم از مهریه ای که بابت دادنش این همه حرص میخورین زن بیچاره باید مهریشو ببخشه تا شوهرش لطف کنه و طلاقش بده
خب می خواد بگیره دیگه با تمام این مصیبت ها هنوز دادگاه حکم طلاق رو نداده تازه شاید آزاد هم بشه طرف آه نداره زنش خرج زندگی و در می آورده مهریه چی که می گی ببخش
تو یا خوابی یا خودت را بخواب میزنی این خانم به سودای ثروت نبود که مهرش را نبخشیده به دلیل عدم تامین مالی بوده .چقدر راحت قضاوتت می کنید . راست می گه چون زنه صداش شنیده نمیشه از این نمونه در جامعه بسیار هستند که خاموش جان میدن
مادره نگران جون بچه هاش بوده مگه نمیگه رو پسرمم قمه کشید؟تازه الانم کهدمیخواد طلاق بگیره دادگاه حکم نمیده
آها منتظر بود تو بگی
مهریه آخه؟ یارو معتاده پول نداره روانیه وحشیه زندگی شونو زهر مار کرده اون وقت تو میگی خوب مهریه داره؟
یک شیطان بر روی زمین
اون نامرد و باید قصاص کرد مثل همون بلائی که سر این بیچاره اورده
پاسخ ها
تازه ممکنه آزاد بشه مثل دفعه قبل که خواهرش با یه وثیقه فیش حقوقی درش آورد
درسته به قصد کشت زده ولی چون زنه نمرده راحت با وثیقه آزاد میشه تا قشنگ بره هر سه تارو بکشه
حالا اگه زن بود میبردنش زندان چشمشو به عنوان قصاص از حدقه درمیاوردن انگشتاشم قطع میکردن.
دقیقا و ببینید که هنوزم دادگاه منتظر
بابد با همون قمه دست ساز خوش جبران کارهای حیوانیشو پس بده
شرم کنید و به این فکر کنید درآینده چه تصوری از شما دارند که اینقدر راحت مورد خشونت قرار میگیریم و کسی حمایت نمیکند
چه جوری هی آزادش میکنین خوب پس زندان برای این نیست برای کیه دقیقا!
پاسخ ها
کارگران زحمتکش هفت تپه
دست داعشی ها رو از پشت بسته ،نامرد
صورت لطیف زن دست نوازش مردشو میخواد ، نه خنجر
خدا لعنت کنه اینجور مردا....زنه هم سیده بودچی جور دلی داشته که دست رو یک سیده بلند کرده...اینجور مردا ذلیل بشن الههیی..خیر ندیده
پاسخ ها
یعنی سیده نبود ایراد نداش؟؟
اونیکه با ۶۰۰ هزار این جانی رو آزاد کرده باید مجازات بشه !
اونیکه وثیقه برای این گذاشته باید مجازات بشه !
واقعا چرا این آدم رو آزاد میکنن؟ مثل اون رومینای بیچاره چقدر ما بدبختیم آخه؟ آخه اینا اسمشون مرده؟ اصلا انسانن؟ خدایا علی انصاریان کرونا بگیره این هیچیش نشه آخه؟؟؟
پاسخ ها
یک رو سکه رو نبین ، باید دید که مرده به چه دلیل همسرش را کتک شاید مقصر خود زنه بوده باشه
طرفو تیکه تیکه کرده برید تو ننت عکساشو ببینید. بعد یارو اومده میگه شاید زنه مقصر بوده.
در پاسخ به اون فردی که گفته یه روی سکه رو نبین باید بگم اگه این زن بدترین کارها رو هم کرده باشه باید با مدرک بسپارتش دست عدالت قانون. نه اینکه یه ادم شیشه ای متوهم برای خودش ببره و بدوزه و قضاوت کنه و حکم رو اجرا کنه
در آخر به عنوان یه زن آه از نهادم بلند شد برای این داستان دلخراش
بقران این حق زنهای سختی کشیده سرزمینم نیست
یعنی زنه اگه خطایی کرده بوده مرده باید با قمه میومده میکشتتش؟ قانونی نبوده؟ ریش سفیدی، بزرگ فامیلی هیچی؟ فقط تنها راه وحشی گری و خشونت و ترویج این کاراس؟ آدم معتاد اصلا منطق حالیشه؟
الهی به زمین گرمممم بخوری ملعوووووون
۲۸ سال پیش که بابات بهت گفت ولش کن بیا باید طلاق میگرفتی تا کار به اینجا نکشه
و الان دغدغه همه مردان سیاست برداشتن زندان مهریه است!
آقایون نامرد این مشکلات زن های بیچاره رو هم ببینید
قانون هیچ پشتیبانی از زن ها نمیکنه
پاسخ ها
مشکل ما مردها اینه که مهریه کلا باید حذف بشه
به آقایان هیچ ربطی نداره ، مگه همه ی آقایان جز مسٹولینن دوما :حق زن هیچ مشکلی نداره ، منتها خیلی از زنها تقاضا ی زیاده خواهی را دارند
مهریه وقتی بردارن که حق زن در همه موارد رسما و نه اسما با مرد ها برابر باشه
مهریه ندین که قشنگ دیگه زنا رو بکنین تو خونه حق طلاق هم که ندارن و بدتر از این باهاشون بکنین؟ قتل و کتک و آزار و خشونت؟ زندگی بدون مهریه وقتی معنی داره که مرد حقوق برابر زن یعنی حق طلاق کار و تحصیل و خروج از کشور و بهش بده نه اینکه همینجوری الکی کفه ترازو بره به سمت مرد.
یکی از سیکلهای بسته برای ازدواج همین خشونت خانگی هست که بوسیله مردها اعمال میشه متاسفانه در مقابل این رفتار بنظر میرسه مهریه رو گذاشتن که بنظرم باعث افزایش اضطراب در زوج و در نتیجه خوشنت بیشتر خانوادگی هست چون ما ایرانیها فکر میکنیم اولین راه بهترن راه هست نمیدونم همیشه اولین راه منتهی میشه به ناکجا اباد
پاسخ ها
آخی... زوج مضطرب میشه و با قمه میافته به جون زوجه
بهترین کامنت
چطوره منبعد زنا به مردا مهریه بدن زوج یوقت خاطر نازکش مکدر نشه؟؟
خوب میخوای مهریه رو حذف کنن؟ اونوقت شوهره اگه معتاد بود کتک میزد قمه میکشید زنه هم که حق طلاق نداره مهریه هم که نداره اونوقت چجوری از اون زندگی نکبت بره بیرون دقیقا؟ میشه بگی بدون مهریه زنه چجوری طلاق بگیره دقیقا؟
ایشالا تیکه تیکه بشه ....
خوب خواهرمن طلاق برای این روزاست چرااین همه سال به پای ادم روانی نشستی؟
پاسخ ها
شما فکر میکنی طلاق گرفتن یه خانم راحته؟؟؟!!!! واقعا فکر کردی اگه درخواست طلاق میداد اون نامرد میومد طلاقش میداد؟؟؟!!!!! مرد ایی که شکاک نیستن طلاق نمیدن چه برسه به این که شکاکه. چقدر راحت تز میدین واسه مردم!!!
مثل اب خوردن طلاق میگیرن بیا صدتا نمونه نشونت بدم. این خانم خودش نخواسته جدا شه و نتیجه تش شده این
مرد اگه نخواد طلاق نمیشه گرفت
... ۲۸ سال با این زن زندگی کردی مادر بچه هات بود ،، ،، کمتر از ۳۰ سال حبس برای این .... بخدا بی انصافیِ
جالبه الان طرف با یه وکیل دو ماهه طلاق میگیره اونوقت این طرف با این همه داستان هنوز نتونسته
یا شایدم این خبر یه فشار رسانه ایه برا تصویب بعضی قوانین خاص
پاسخ ها
حتما اون طرف شما یه سلبریتی بوده
این حرفا ماله تلویزیون و اینستاگرامه تا مرد نخواد طلاق نمیتونی بگیری حتی اگه مهریه اجرا بذاری مرد میره زندان ولی تو همچنان طلاق نگرفتی.
خدارحم کنه*خدای ناکرده عذاب سخت دوزخ الهی درانتظارمامردان ست*
دوستمم شوهرس تهدیدش میکرد میکشتش چندبار شکایت کرد هیج جا نرسید فقط تعهد بود همین شوهرش کشتش وسط شهر با یازده تا ضربه چاقو معلم بود ۲۵سالش بودسال ۹۵ اسمش زهرا بود
پاسخ ها
چه دلیلی داره اسم اون خدا بیامرز رو بیای اینجا فریاد بزنی؟ .درسته که زهرا زیاد داریم تو ایران اما با این نشانه هایی که تو دادی قطعا هر کی از جمله خانواده این خانم که ایشون رو میشناسن با دیدن این کامنت متوجه میشن که با کدام زهرا هستی
شاید دوست ندارن و راضی نیستن فوت دخترشون یا دوستشون یا فامیلشون و یا هر کاره ایشون که هست رو یکی مثل شما بیاد اینجا و تو مجازی جار بزته
دلش خواسته خوب کاری کردی که گفتی که مردم بفهمن از این آدما زیاده
حال من خراب شد. ولی نمیتونم اینو نگم. عزیزمن تو که دیدی این ادم نیس پدرتم که حمایتت کرد. واسه چی همون اول طلاق نگرفتی؟؟؟?؟؟؟؟؟ واقعن نمیتونم درکت کنم و حقو بهت بدم. بزرگترین ظلمو خودت به خودت کردی
پاسخ ها
تا مرد نخواد طلاق نمیدن. مگه به این راحتیاس
مهریه سنگین بستن نتیجش همینه
پاسخ ها
آها یعنی مهریه اگه نبود این مرد الان این زن و طلاق داده بود و وضعش بهتر بود؟ دقیقا بیا بگو مهریه سنگین چرا نتیچه ش اینه؟
شکایت به هیچ جا نمیرسه والا من خودم یه عمره با همچین آدمی زندگی میکنم همه جور راهیم رفتم نمیشه که نمیشه قانون خوب پشتشونه آدم میترسه بچه هاشم بسپاره دست اینا بره
طفلک بچه های این خانم. چی کشیدن تو این همه سال. چه غمی تو نگاه این آقا پسر هست. شما رو به خدا کمکشون کنین
این داستان مال الان نیست به نظرم. الان همه قوانین به نفع زن شده و تو دادگاه ها زنا دارن مرداشونو به خاک سیاه مینشونن. لطفاً اطلاع ندارید قضاوت نکنید. یه سری به دادگاه های خانواده بزنید بعد بیاید نظر بدین. الان مرد نزده محکومه وای به روزی که زنشو بزنه
پاسخ ها
زن اونه که بتونه از حقش دفاع کنه. وگرنه میشن مثل این خانم سی سال به یه روانی زندگی میکنه و خودش و بچه هاش سرنوشتشون میشه این.
دقیقا
میشه بگی دقیقا کدوم قوانین به نفع زناس؟ حق طلاق که ندارن مهریه که بالای یه مقداری دیگه زندان نداره، حق تحصیل، کار خروج از کشور هم که ندارن هیچی تغییر نکرده دقیقا میشه بگی کدومش به نفغ زناس و مردا دقیقا کجا به خاک سیاه نشستن؟
حاجی ما هم گیر یه پدر کثیف افتادیم باخونواده بدتر از خودش.اگه خدایی باشه حقشونو میده
کسی ک غیرت نداره یک هنچین کاری میکنه متاسفم
عجب عکس زن سلاخی شده نشون دادین اما مرد قمه به دست چهرش پوشیده شده تا کسی نشناشه!!
ایران بهشت مردان زورگو وقلدر
كاربر 20:17 خواب ديدي؟؟؟؟؟
كاربر 20:17 خواب ديدي؟؟؟؟؟
ای خدا این بود عدالت بین مرد و زنت اره؟ قدرت ، قانون و هَوَس برای اونا عفاف و نجابت و پاکی و خفه شدن برا ما زنا؟ حالم از این دنیا و نابرابری ها و ظلم هاش بهم میخوره