طراحی صحنه «قورباغه»؛ اختلاف طبقاتی دو بچه زرنگ
سریال قورباغه ساختهی جذاب و متفاوت هومن سیدی از بحث برانگیزترین سریالهای چند ماه اخیر در بخش نمایش خانگی بوده است. در این مطلب، قصد داریم طراحی صحنهی این سریال را بررسی کنیم.
وبسایت چیدانه - المیرا فلاحیان: ساختمانِ یک اثر هنری، همواره پیرو عناصر و عوامل گوناگون است که هر یک از آنها نقش مهمی در این ساختمان ایفا میکنند. اگر متن و فیلمنامهی یک اثر را به اسکلت ساختمان تشبیه کنیم، دکوراسیون و طراحی صحنه، نمای بیرونی ساختمان هستند که زیبایی ساختمان را چندین برابر میکنند. دنیای دکوراسیون و طراحی صحنه از نظامی قانونمند پیروی میکند و نقطه به نقطهی هر سکانس را محلی برای درک یک پیام میداند. در این مطلب قرار است به تماشای چینش زیبای یک سریال بحث برانگیز در چند ماه اخیر بنشینیم. با ما همراه باشید تا زیبایی نمای این ساختمان خوش ساخت را با هم بررسی کنیم.
درباره سریال قورباغه
سریال قورباغه ساختهی جذاب و متفاوت هومن سیدی از بحث برانگیزترین سریالهای چند ماه اخیر در بخش نمایش خانگی بوده است. آخرین ساختهی هومن سیدی یعنی قورباغه، با ایده و داستانی متفاوت توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده و مورد نقد و بررسیهای زیادی قرار گرفته است. این سریال همچنان در حال پخش است و با پخش هر قسمت به تعداد مخاطبین آن اضافه میشود و انتظارات را بالاتر میبرد. در هر قسمت از این سریال مخاطبین با شگفتی جدیدی رو به رو میشوند و همین رمزآلود بودن نقطهقوت این سریال است که آن را به سریالی مورد تحسین بدل میکند.
خلاصهی داستان: داستان سریال با یک اسلحه گمشده آغاز میشود. بعد از یک درگیری با پلیس، اسلحهی پلیس به قتل رسیده به دست سه جوان میافتد و نقشهی یک سرقت را به ذهن آنها میاندازد. اما این سرقت تبدیل به یک ماجرای پیچیدهتر شده و ماجراهای بیشتری را در بطن خود جای میدهد.
- نویسنده و کارگردان: هومن سیدی
- تهیه کننده: علی اسد زاده
- بازیگران: صابر ابر، نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی، فرشته حسینی، مهران غفوریان، آناهیتا افشار، هومن سیدی
- طراح صحنه: محسن نصراللهی
شهرک اکباتان، لوکیشن محبوب هومن سیدی
هومن سیدی از بازیگران مطرح سینمای ایران است که با ساختههای متفاوت و قدرتمند خود در زمینه کارگردانی نیز صاحب سبک و نظر شده است. اگر شما با آثار هومن سیدی آشنایی داشته باشید، محال است که متوجه لوکیشن مورد علاقهی این این کارگردان نشده باشید. شهرک اکباتان از جمله لوکیشنهایی است که در تعدادی از آثار هومن سیدی خودنمایی کرده و خود را امضایی برای آثار این کارگردان معرفی کرده است. بلوکهای تو در توی شهرک اکباتان مکان مناسبی برای داستانهای رمزآلود و هیجان انگیز است که فقط عدهای خاص توانایی دیدن و شنیدن آنها را دارند.
خانهی نوری، بهترین انتخاب برای یک دزدی
خانهی ویلایی نوری (با بازی نوید محمد زاده)، همکلاسی قدیمی رامین (با بازی صابر ابر)، میتواند بهترین سوژه برای یک سرقت مصلحانه باشد. از نمای بیرون این خانه میتوان به ثروت زیاد صاحب آن و گران بودن اجسام و وسایل پی برد. نمای شیشهای خانه که تمام اجسام گران قیمت را به همه نشان میدهد، به راحتی میتواند مورد سرقت قرار گیرد و خسارت زیادی به بار بیاورد. این خانه با تمام زیباییاش از نظر امنیتی بسیار ضعیف است و همین نکته جسارت و انگیزهی رامین و دوستانش را برای سرقت بیشتر میکند.
دکوراسیون خانه نوری به سبکی کاملا مدرن چیده شده و میتوان گفت که اجسام مدرن خانه با شخصیت نوری همخوانی دارند. علت اصلی توجه نشدن به امنیت بالای خانه نوری، تواناییهایی است که نوری دارد و میتواند با این تواناییها به خوبی از خود مراقبت کند.
تفاوت زندگی دو انسان باهوش
اگر بخواهیم واضحتر به داستان نگاه کنیم، قورباغه نیز مثل خیلی از آثار سینمایی و تلویزیونی به اختلاف طبقاتیای اشاره دارد که امروزه در جامعه بسیار مشهود است. انسانها ممکن است در شرایطی یکسان به دنیا بیایند و از امکانات مادی و استعدادهای یکسانی برخوردار باشند، اما این تساوی با گذر زمان بهم میخورد. رامین و همکلاسی قدیمیاش نوری، هر دو در شرایط یکسان بزرگ شدهاند و هر دو از هوش بالایی برخوردارند. تفاوت میان زندگی آنها سالها بعد از دوران مدرسه خود را بروز میدهد. در سکانسی دوربین ما را به خانه رامین و خانواده اش میبرد. دختر خانواده حق زندگی را از خانواده گرفته است و فضای اصلی خانه را به مزون لباس تبدیل کرده است. اعضای خانواده برای زندگی به حیاط خلوت پناه بردهاند و زندگی خود را میگذرانند.
نکتهی جالب اینجاست که خانواده با تمام شرایط بد و دشوار سعی بر خوب زندگی کردن دارند و این را میتوان از دلخوشی کوچک داماد خانواده که یک استخر مصنوعی است متوجه شد.
در همان قسمت از سریال، دوربین سیدی به خانهی بچه محل قدیمی رامین، یعنی نوری، میرود که خانهای لوکس در مناطق مرفه نشین تهران به حساب میآید. همهی آرزوهای رامین در خانه همکلاسیاش تبدیل به حقیقت شده است. خانهای تمیز و مرتب که همه چیزش سر جای خودش است، ماشینهای مدل بالا، و یک استخر واقعی برای یک تفریح واقعی...
سفری رنگارنگ به گذشته
استانهای شمال ایران همواره بهترین کادرها را برای دوربین فیلم و فیلمسازی به نام خود ثبت کرده اند. درست در جایی که ممکن است مخاطب از بی رنگی و خاکستری بودن سریال خسته و آزرده شود، سیدی ما را به سفری در زمان و سفری به سوی رنگها میبرد. روایت قسمت چهارم سریال قورباغه در سال پایان جنگ و در شهر رشت رقم میخورد. داستان یک تعطیلات خانوادگی که در یک تابستان داغ رخ میدهد. اگرچه پس از گذشت سالهای زیاد از آن زمان هنور ویلاهای چوبی و و رنگارنگ در شمال کشور وجود دارند، اما حال و هوای آنها با گذشته متفاوت است.
خانهای که در این قسمت از سریال بهنمایش گذارده میشود، سر تا سر از چوب ساخته شده و سقف شیب دار رنگی دارد، بخاریهای نفتی، بشقابهای دیوار کوب، رختخوابهای روی هم چیده شده همه و همه سفری به گذشتهای رنگارنگ را برای ما زیبا و دلنشین میکنند.
عشق و نفرت قدیمی در یک قاب
شاید اکثر ما با تاثیراتی که رنگها میتوانند روی ذهن ما بگذارند آشنا نباشیم یا حتی گاهی آنها را نادیده بگیریم. اما سینما به عنوان یک هنر، هرگز از این اهمیت غافل نبوده است. سیدی به عنوان یک کارگردان نکتهبین در سکانسی این تاثیرات رنگی را به ما گوشزد میکند. در قسمت پنجم قورباغه، زمانی که فرانک (با بازی سحردولتشاهی) روی رامین تاثیر میگذارد و ذهن او را تحت کنترل میگیرد، دوربین، ما را به اتاقی میبرد که نمادی از ذهن فرانک است.
میبینید که نور قرمز رنگ در سرتاسر اتاق حکمفرماست. جالب است بدانید رنگ قرمز معمولا برای نشان دادن عشق، محبت و همچین عصبانیت و خشم استفاده میشود؛ و اینها تمام احساساتی هستند که فرانک در آن لحظه تجربه میکند. فرانک بعد از گذشت سالهای زیادی از آشناییاش با رامین هنوز به او علاقهمند است، اما به دلیل بی مهریها و کم محبتیهای رامین به شدت از دست اون خشمگین است و به دنبال تنبیه اوست. این همان تاثیری است که رنگها میتوانند در ملموس کردن احساسات بگذراند.
نظر کاربران
خیلی سریال خفنیه من عاشقش هومن سیدیو نوید محمد زادم دمشون گرمم..
پاسخ ها
هومن کارگردان توانایی است ولی در این سریال با تمام نقاط قوتی که دارد نتوانسته بینده را به راحتی دنیال خود بکشاند و از جذابیت های داستان کم شده است . به نظرم نویسنده متن فوق پول خوبی برای نوشتن این متن از هومن دریافت کرده
کمپلکسی از تقلید از کلیشه های سریال ها و فیلم های مختلف دیگه، بیشتر از این چیزی نیست، اجازه بدید منتقد های درست و حسابی نظر بدن لطفا ...
پاسخ ها
همینم باشه خوبه.. بالاخره از یه جایی باید شروع کرد دیگه.. سینمارو که ایرانیااختراع نکردن بنابراین بایدبا دیدن و تقلید شروع کنن تا بتونن رشد کنن..
نخیر هیچ وقت از تقلید محض خلاقیت خلق نمیشه , تقلید به شرطی قابل قبوله که فقط به تکنیک محدود باشه
بهترین سریال نمایش خانگی که دیدم..تنها سریالیه که ارزش خریدن داره
پاسخ ها
منم موافقم
من یک قسمت هایی رو دیدم و حس کردم صابر و نوید مثل ربات با هم حرف میزنن و خوشم نیومد. شایدم باید بیشتر نگاه میکردم !
پاسخ ها
اره به خصوص نوید محمدزاده اصن گریه نمیکنه صدا گریه رو در میاره صورتشم خشک خشک
از بازي نويد خوشم نيومد
نوید در این سریال به هیچ وجه دوست داشتنی و قابل تحمل نیست
این سریالو من همه قسمتاشو دیدم واقعا داستان پر از سوراخه
الان اینایی که فرمودید برای ملت نان و آب میشه
توی این فیلم هرچقدر که بازی صابر ابر درخشانه نوید محمد زاده نچسب و رباتیک بازی میکنه.خواستن متفاوت باشه ولی به نظرم فیک و مسخره درومده.