این شهر جایی برای زنان مجرد دارد؟
محیطهای شهری به زنان مجرد چه حسی القا میکنند؟ چگونه میتوان بار معنایی و فرهنگی یک محیط شهری و عمومی در حس و تجربه یک زن مجرد را تعریف و تحلیل کرد؟ چگونه میتوان برای گروههای حاشیه مانند زنان مجرد و مستقل که در تاریخ طراحی آن محیطها گنجانده نشدهاند، جا باز کرد؟
وبسایت میدان: محیطهای شهری به زنان مجرد چه حسی القا میکنند؟ چگونه میتوان بار معنایی و فرهنگی یک محیط شهری و عمومی در حس و تجربه یک زن مجرد را تعریف و تحلیل کرد؟ چگونه میتوان برای گروههای حاشیه مانند زنان مجرد و مستقل که در تاریخ طراحی آن محیطها گنجانده نشدهاند، جا باز کرد؟ با وجود دغدغههای مشترک میان تمام زنان، دستههایی از زنان همواره در معرض تبعیضهای مضاعف و چندباره هستند. در این جستار به طور مشخص رابطه زنان مجرد با محیطهای شهری را بررسی میکنیم.
هیچ محیطی از منظر جنسیت «خنثی» و «بیطرف» نیست. هر محیطی حامل تاریخ و نمادهایی است که شکل «صحیح» و «مناسب» حضور زنان در آنها را تعیین میکند. فضاها در واقع سخن میگویند: سخنشان بازتاب تصور و انتظاری مشخص از شکل حضور زنان و مردان است.
به خاطر تاریخ خانواده هستهای به عنوان واحد اجتماع، خیلی وقتها حضور زن مجرد در محیطهای اجتماعی باعث ایجاد اضطراب میشود و نگاه مردم را جلب میکند، گویی زن مجرد در نقشها و جایگاههای تعریف شده در جامعه جایی ندارد و حضورش خلاف نظم است. در این پژوهش برای درک بهتر از تجربه زنان مجرد در فضاهای اجتماعی و عمومی، با ۲۵ زن مجرد بین سنین ۲۷ و ۵۴ ساکن جنوب شرقی آمریکا مصاحبه شد. تصمیمات و انتخابهای یک زن مجرد در مورد مسکن، شیوه و مسیر تردد در فضای شهر و فعالیتهای تفریحی، انعکاسی است از میزان پذیرش او در محیطهای اجتماعی.
نمایه اقتصادی زنان مجرد
در مصاحبه راجع به وضعیت اقتصادی، بیشتر زنان به مسکن به عنوان حادترین مشکل اقتصادی شان اشاره کردند. بسیاری از زنان مصاحبه شونده کم درآمد بودند و به سختی میتوانستند مسکن مناسبی مطابق بودجهشان پیدا کنند. از ۲۵ زن، تنها ۵ نفر صاحب خانه بودند و باقی اجارهنشین بودند. بیش از ۱۴ زن به خاطر محدودیت مالی گزینههای بسیار کمی در انتخاب خانه اجارهای داشتند. تنها ۲ زن نسبت به موضوع مسکن حساسیتی نشان ندادند. یکی از این زنها هنگام طلاق خانه بزرگی دریافت کرده بود و دیگری یک تاجر متمول بود.
در مصاحبه بیشتر این زنان موقعیت مالی خود را با موقعیت مردان مجرد مقایسه می کردند. به نظر مصاحبهشوندگان زن مجرد موقعیت یک مرد مجرد را ندارد و مردان گزینههای بیشتری دارند. زنان مطلقه معمولا اظهار میکردند که به خاطر درآمد پایینشان، کیفیت زندگیشان قبل و بعد از طلاق بسیار متفاوت بوده و خیلی از فعالیتهایی که قبلا میتوانستند انجام دهند، دیگر برایشان مقدور نیست.
در پاسخ به سوالات مربوط به هزینه رفت و آمد بیشتر این زنان این هزینه را مقدور میدیدند و میگفتند کاری برای کم کردن هزینه نمیشود کرد، در عین حال هزینه تردد آمد و شد روی تصمیماتشان تاثیر آنچنانی نداشته است.
اما شیوه گذران اوقات فراغت بسته به وضعیت اقتصادی تفاوت بسیار داشت. اغلب زنان مصاحبه شونده فعالیتهای کم هزینهای را برای تفریح انتخاب میکردند، با اینکه مایل بودند تفریحات بیشتری داشته باشند و بیشتر مسافرت کنند. حتی بعضیها هنگام سوال راجع به فراغت پوزخند میزدند و میگفتند که در زندگی شان چیزی به نام «وقت آزاد» وجود ندارد.
زنان مجرد به خصوص مادران تنها، اغلب دو شغله بودند و بیش از چهل ساعت در هفته کار میکردند. ایده «وقت آزاد» برای آنها تجملی به نظر میرسید. با وجود این، اغلب این زنان، زمانی برای روابط اجتماعی پیدا میکردند و اغلب فعالیتهای ضروری مانند شام پختن را به فرصت خاصی برای معاشرت با دوستان تبدیل میکردند. فراغت این زنان را میتوان «محدود» خواند. در برابر اینها گروه کوچکی از زنان مصاحبه شونده، تقریبا دو برابر زنان با بودجه «محدود» برای تفریح هزینه میکردند و کیفیت زندگیشان از این نظر مطلوب بود. دو سه نفر از زنان هم هیچ محدودیت مالی برای انجام تفریحات موردعلاقهشان حس نمیکردند.
اگرچه تمامی این زنان راحتی را یک ملاحظه غیرقابل انکار میدانستند، اما راحتی و آسایش حتی از محدودیتهای اقتصادی نیز کمتر مورد دغدغه بود.
هنگام مصاحبه در رابطه با اولویتهای انتخاب مسکن، مهمترین عامل برای خیلی از زنان نزدیکی مسکنشان به محل کارشان بود. مخصوصا زنان مجرد یا مطلقه که فرزند هم داشتند میگفتند، وقت اینکه هر روز یک مسیر طولانی تا سر کار بروند را ندارد. مادران مجرد خیلی بیشتر از زنان بی فرزند، از نظر وقت تحت فشار بودند و برخلاف بعضی از مادران متاهل، معمولا تمام وقت کار میکردند.
مکافات جستجوی خانه
هنگام جستجوی خانه، زنان مجرد اهمیت زیادی به همسایگان و طرح و نقشه خانه میدادند. اگر همسایهها غیرقابل اعتماد به نظر میآمدند یا محله از لحاظ امنیتی سابقه بدی داشت، آن خانه را اجاره نمیکردند، مگر اینکه از نظر مالی چاره دیگری نداشتند. بیشتر زنان مصاحبه شونده از اجاره خانههایی که میان درختان مستتر باشد پرهیز میکردند، و خانههایی ترجیح میدادند که پنجره شان بالاتر از سطح زمین باشد و از بیرون دید نداشته باشد.
زنانی که قدرت مالی اجاره مسکن مطلوب خود را نداشتند، اغلب تغییراتی داخل خانه میدادند که امنتر شود. مثلا یک قفل دیگر به در اضافه میکردند و یا برای پنجرهها حفاظ بیرونی میگذاشتند. تنها زنان چنین تغییراتی در خانه نداده بودند که میگفتند خانه محل زندگی از قبل تمهیدات لازم برای امنیت را طراحی کرده است.
همانطور که اشاره شد، یک عامل مهم در انتخاب خانه همسایهها بودند. هنگام انتخاب خانه، اگر زن مجرد همسایهای را از قبل میشناخت یا حداقل احساس میکرد میشود با یکی از همسایهها آشنا شد و در صورت لزوم از او کمک خواست، راحتتر خانه را انتخاب میکرد.
عدم حس امنیت: دغدغه مشترک زنان مجرد
برای بیشتر زنان مجرد مصاحبه شونده نگرانی و ناامنی هنگام رفت و آمد یک معیار مهم در شیوه و مسیر رفت و آمد بود. مهمترین ملاحظه هنگام تردد، نور و زمان روز بود و بیشتر زنان عادت داشتند طوری برنامه زندگی شان را بچینند که حتیالمقدور در تاریکی رفت و آمد نکنند و نیازی به بیرون رفتن نداشته باشند. همه این زنها حواسشان بود که در تاریکی از جای خلوت رد نشوند.
حدود نیمی از این زنان فقط در روشنایی روز رانندگی میکردند یا مسیر رانندگیشان را بعد از تاریک شدن تغییر میدادند. اگر به خاطر برنامه کاری و دلیل دیگری مجبور میشدند تا دیروقت تنهایی رانندگی کنند، مطمئن میشدند که درهای ماشینشان قفل است، حتیالمقدور از خیابانهای روشن عبور میکردند و هنگام رانندگی و پیادهشدن حواسشان به دوروبرشان بود. بعضی از این زنان میگفتند وقتی مردی همراهشان است خیالشان راحتتر است، چون دیگر کسی به قصد مزاحمت سراغ آنها نمیآید. ترس کمتر هنگام حضور مرد همراه، نشانگر ارزش نمادین زنی است که با یک مرد راه میرود. در فضای مردسالار زن بدون همراه مرد از دید دیگران «خارج از جا و مکان» خود به نظر میرسد.
حس امنیت بر انتخاب زنان برای شکل تفریح هم تاثیر داشت. از ۲۵ زن مصاحبه شونده ۲۳ نفر گفتند که به خاطر عدم حس امنیت، برخی از کارهای موردعلاقهشان را تنهایی انجام نمیدهند. مثلا ممکن بود تنهایی به پارکهای جنگلی نروند. این زنان میگفتند به ندرت تنهایی به جایی میروند که قبلا نبودهاند و هرجا بروند، طوری رفتار میکردند که «کسی تصور غلطی از آنها نداشته باشند» مثلا با مردان شوخی نمیکردند و حواسشان بود که در جمع زنان باشند. اگر زن مجردی تصمیم گرفته بود بیشتر به دلخواه خودش رفتار کند، همواره واقف بود که تنهاست و ممکن است رفتارش باعث اضطراب و تنش شود.
از مصاحبهها به نظر میآید که هرچه یک زن زمان طولانیتری مجرد باشد، بهتر بر ترس خود مسلط میشود و کمتر نگران امنیت و نگاه جامعه است. زنان مجرد راحتتر از زنانی که تازه طلاق گرفته بودند رفتار میکردند و شیوه زندگیشان کمتر با ترس و نگرانی آمیخته بود. زنانی که سالها مطلقه زندگی کرده بودند، میگفتند به تدریج یادگرفتند که همیشه در اضطراب نباشند و کم کم سعی کردند با غلبه بر ترس و نگرانیهایشان سراغ فعالیتهای مورد علاقهشان بروند.
بیگانگی از «فرهنگ متاهلی»
از زنان مصاحبه شونده خواسته شد توضیح دهند که مجرد بودن چه حسی دارد و از نظر اجتماعی چه نوع تجربهای است. برای بیشتر زنان زندگی به عنوان یک زن مجرد دشوار بود و اغلب زنها احساس میکردند که «بیرون» از جامعه هستند. بسیاری از زنان به بیتوجهی دولت در کمک به زنان اشاره کردند. از نظر اجتماعی هم به نظر این زنان در بیشتر فعالیتهای اجتماعی یک «فرهنگ متاهل» غالب دارند و به راحتی پذیرای مجردها نیستند. این زنان خود را از جامعه «طرد شده» میدانستند و حس میکردند حضورشان به چشم دیگران تخطی از هنجار جامعه است.
بیشتر زنان مصاحبه شونده موقعیت خود را بدتر از مردان مجرد میدیدند و میگفتند مردان مجرد هم دغدغه امنیت ندارند و هم معمولا وضعیت مالی بهتری دارند. مثلا یک زن در مصاحبه گفت اگر مردی در یک رستوران به تنهایی مشغول خوردن غذا باشد، او را یک آدم شاغل تصور میکنند، در حالی که یک زن مجرد فقط تنها بودنش برجسته است. به رغم دشواریهای زندگی مجردی، تنها تعداد اندکی از این زنان قصد ازدواج داشتند و معتقد بودند که مجرد بودن بهتر از یک رابطه بد است.
بسیار از محیطهای اجتماعی برای زنان مجرد با اضطراب و ترس آمیختهاند. خیلی وقتها این ترس ناشی از حضور یک عامل خطر مشخص نیست و زن در آن محیط تجربه بدی نداشته است، اما خود محیط به خاطر بار فرهنگی و تاریخیاش ترسی در زن ایجاد میکند که بر تصمیمها و فعالیتهایش تاثیر میگذارد. در خیلی از موارد دلیل اجتناب زن مجرد از فعالیت و رفتار آزادانه و موردعلاقهاش، نه ترس بلکه تصویر جامعه از «جایگاه غلط» او در یک زمان «بد» و بر اساس هنجارهای رفتاری «مناسب و شایسته» یک زن مجرد است، گویی محیط به این زن میگوید: اینجا جای تو نیست، الان وقت حضور تو در این محیط نیست، رفتار تو برای این محیط مناسب نیست.
فضاهای شهری به طور تاریخی برای مردان و خانوادهها طراحی شدهاند. برای مثال، با وجود شمار فزاینده افراد بالغ و مجرد، انبوه سرمایه برای مسکن روی منازل مناسب برای یک خانواده منفرد متمرکز است. فرض این نوع ساخت و ساز همچنان این است که مجردها موقعیت مالی لازم برای تهیه مسکن را ندارند. زنان مجرد نه تنها به عنوان یک زن دچار محرومیت اقتصادی و انقیاد اجتماعی هستند، بلکه به خاطر مجرد بودن در یک جامعه متاهل، همواره در معرض طرد و واپسزدگی اجتماعی و اقتصادی قرار داشتهاند. شهر برابر شهری است که به شکل برابر پذیرای مجرد و متاهل چه زن و چه مرد باشد.
نظر کاربران
دقیقا اوضاع زنان مجرد همینه
پاسخ ها
دو دلیل داره یک شخصیت خود زنان مجرد دو شخصیت مردان متاهل
برو از اینجا.
برای همینه که خدا اجازه داده مردها بتونن بیشتر از یک زن بگیرن. ملت این حکم رو حذف کردن، خیلی از زنها مجرد میمونن تا آخر عمر.
1-زنهایی که سنشون میره بالا و دیگه توان بچه دار شدن ندارن
2-اکثر زنهایی که طلاق میگیرن
3-اکثر زنهایی که شوهرشون میمیره
4-اکثر زنهایی که معلولیتی حتی کم دارند
اینهمه زن بی سرپرست یا جامعه و خودشونو به فساد میکشن و اسباب زنا میشن، ویا تا آخر عمر بدون همسر میمونن.
این امت باید جواب خدارو بدن که حکمش رو حذف کردن.
محمد جان باید مثل تمام دنیا فضا و کشور برای زندکی همه ی ادما اعم از زن های مجرد فراهم شه.
کاربر محمد اول آمار زنان و مردان مجرد رو ببین بعد دهنت رو باز کن طبق آمار در ایران مردان مجرد در سن ازدواج بیشتر از زنان هستن
هر چند که این مطلب ربطی به ازدواج نداشت و اوضاع
اقتصادی و اجتماعی زنانی که به هر دلیل تجرد رو انتخاب کردن در یک جامعه سالم با دادن فرصت های اشتغال بهتر و ایجاد احترام و امنیت از سمت جامعه بهبود پیدا میکنه و نه ازدواج از روی اجبار هر چند فکر نکنم با این طرز فکر چیزی از حرفام متوجه بشی
تو این مملکت همه چی همینجوریه مگه وضع مردا بهتره؟
سربازی اجباری.دنبال کار دوییدن. هر جا میری واسه کار قبل تو 50تا خانم رزومه دادن که حاضرن با حقوق کمتر کارکنن
حالا بعد دو سه سال یه شغل معمولیم که پیدا میکنی سر سال ترس اینو داری که ایا قراردادتو تمدید میکنن یا نه
حقوقشم که شاید به زور به اندازه خرج یه نفر بشه چه برسه به اینکه بتونی خونه یا ماشین تهیه کنی یا اینکه بتونی به ازدواج فکر کنی؟
مردا هم تفریح ندارن نهایتش یه باشگاه یا کوهنوردی که کم خرجه
پاسخ ها
چقدر ضد زنی
ضد زن نیست واقعیته ، ممکنه شما در جامعه نباشید که این مسائل رو ببینید
من یه خانمم ولی با حرفت موافقم
خیلی از خانما حاضرن با حقوق نصف حقشون دوشیفت کار کنن که بقولا دستشون تو جیب خودشون باشه!!
دعا کم کردی.
همه چیز مال مردهاست بعد مدام سربازی رو علم می کنند امتیازهای زیادی که بخاطر مرررد بودن ازش برخورداری رو هم بشمر در ضمن رنج جانکاه چرخه باروری و زایمان رو هم از نظر دور ندار
همه مکانهای عمومی در تصرف مردهاست ما زنها انگار وارد قلمروشون شدیم فرقی هم نداره زیبا و زشت پیر و جوان کاملا در اماکن عمومی توسط مردها به حاشیه رونده شدیم
اکثر کارهای اداری و راحت مثل آزانس های هواپیمایی و اکثر کارهای قسمت های اداری و ... حتی توی بخش خصوصی مال خانوماست هر جا هم میری حق رو میدن به خانوما و یه پسر مجرد اگه شغلی هم پیدا کنه یه شغلیه که خانوما نمیتونن توش کار کنن بخاطر همین این آقا پسر مجرد رو جذب کار میکنن و حقوقش هم که ماه بعد حساب میکنیم و بیگاری مفته
برای پسر های مجرد یا باید پارتی کلفت داشته باشی که بتونی سر یه کار نسبتا اونم نسبتا متوسط خوب گیرت بیاد و الا باید خودترو برای هر جور بیکاری یا بیگاری آماده کنی و حقوق هم کمتر از قانون کار یا توافقی و اونم روز مزد که فردا معلوم نیست که باشی و بازم باید دنبال کار بگردی
کاربری که اسمش محمده زنهای مجرد جامعه رو به فساد نمیکشن، من که یه زن مجردم همیشه زندگی سالمی داشتم و هیچ مردی تو زندگیم نبوده، ولی یه آدم فاسد رو هر کسی میتونه به فساد بکشه بخاطر ذات خرابی که داره، آدمی که فاسده ، فرق نمیکنه متاهل باشه یا مجرد بهرحال نمیتونه وقادار باشه و درست زندگی کنه
خانمها هم مجبورن کار کنن این بی انصافی کارفرماست که به خانمها پول کمتر میده
جامعه ما مورد هجوم فرهنگ فمینیستی قرا گرفت و از اون طرف بام افتاد خانمها کار میخان و نفقه و خرجی و..با مرد است مرد کار گیر نمیاره و ازدواج نمیتونه بکنه هر دو مجرد می مانند تهش مجردی است یا شیوه های نوین زندگی با این فرهنگی که ما داریم بهتره همون مجرد بمانیم ازدواج را به ابتذال کشیدیم مثل سایر چیزها
پاسخ ها
لعنت به فمنیست ها که بیشترین ظلم رو به خود زن ها کردن با این عقایدشون نمیدونن که مرد و زن از لحاظ ارزش انسانی یکسان ولی هر کدوم به سبب روحیه های متفاوت وظایف متفاوتی دارن
واقعا بعضی ها ازدواجم مسخره گرفتن
مردها وقیح و زیاده خواه شدند انتظار دارند زنی زیبا و توسری خور و خدمت رسان گیرشون بیاد که نمیاد . زنهای زیادی به علل مختلف نمی تونن ازدواج کنند و حق دارند شغل داشته باشند
جامعه ما همیشه مرد سالاری بوده و هست
برای کی جا داره؟ که واسه این بندگان خدا داشته باشه. همه اسیر این همه آلودگی و سر و صدا و فساد و فحشا و ظلم و بی عدالتی هستیم . البته با درجات مختلف.
پاسخ ها
قطعا برای مردها جای بسیار بیشتری هست زنان به انحای مختلف مورد آزاد قرار می گیرند و حس امنیت ندارند
تنها راهش مهاجرته تا از قضاوت ها و نیش و کنایه ی اطرافیانت خلاص بشی
پاسخ ها
راست میگی بخدا منم تنها دلیلم برای مهاجرتم همینه
تو این مملکت همه چیز اشتباه نمیدونم چرا با همه جای دیگه دنیا فر ق داریم چه زن چه مرد به یک اندازه اسیب میبینن کاش درست میشد کاش از این افکار قدیم دور میشدیم ....
پاسخ ها
آخی یعنی توی کشور آرزو های شما یعنی آمریکا حقوق برابره ؟؟استفاده کالای جنسی از زن حقوق زن رو پایمال نمیکنه؟؟
چون مغزمون ایراد داره. دست خودمون نیست.
لیاقتشونه انقدرادعای ازادی و روشنفکری نداشته باشند
پاسخ ها
یک زن بخواد تنها زندگی کنه از نظر شما اشکالی داره اگه وابسته به یک مرد باشه و تو سری خور اون موقع خوبه متینه نجیبه
من توی این شرایط قرار نگرفتن. متاهل هستم ولی اگر مجرد هم بودم خودم رو تو خونه حبس. نمیکردم با دوستام میرفتم تفریح انسانها خودشون رو با هر شرایطی وفق میدن من فکر میکنم. مجرد ها. برای خوش گذرانی آزاد ترن
ازوقتی که خانمهای متائل دستشان توجیب خودش هست زدگیها خیلی سردوبی روشده
پس شهرستانیها چی بگن ؟ تو تهران که زندگی دخار مجرد خیلی راحت تره تو شهرستانه که فشار فامیل و خانواده برای ازدواجه تهران که سن ازدواج راحت رفته رو ۴۰ کسی هم چیزی نمیگه تو شهرستانه که دختر بدترین حرفا رو میشنوه بخاطر ازدواج نکردن از همکار تا فامیل باید حرف بشنوه
پاسخ ها
واقعا اینجوریه.هزار در صد موافقم
ایران جهنم زنان
تو شهرستان که همکاران آقا هم به دختر مجرد ۳۰ ساله طعنه میزنن که چرا ازدواج نکرده
واقعا موافقم.
تو این خراب شده چی سر جاشه که حق و حقوق. زن سر جاش باشه. همه دنیا پیشرفت میکنن ما اینجا پسرفت میکنیم. .....
پاسخ ها
برای ما از خارج مدینه فضله ساخته اند. در صورتیکه بیشتر افرادی که به انجا رفته اند زندگی خانوادگیشان به باد رفته.
نمی دونم چند ساله ای ولی اگر رژیم سابق را تجربه کرده باشی، کشورمان در این چند سال انقلاب خیلی پیشرفت کرده. برای دریافت واقعیت از گذشتگان تحقیق کن. پس باید شگزار خدا باشیم وبا امید برای پیشرفت کشور تلاش کنیم. گول تبلیغات نخوریم
وقتی تو به مملکتت میگی خراب شده، مطمین باش برای دیگر کشورها ها شهروند خولی نیستی.
با کلماتی که نوشتی مثل تلخ، زهر مار، و.. معلومه نیاز به یک روانشناس داری.
یک ادمی که فکر زیبایی داری، زیباهم حرف میزند.
مهاجرت هم برای همه ممکن نیست چرا اراده ای قوی برای بهتر کردن شرایط وجود نداره؟
... همه امکانات مال زنها ست
ما مردا هستیم ک بدبختیم
پاسخ ها
چندتاشو نام ببر.زنها حتی حق ورزش کردن توی فضای بازهم ندارن اگه یه زن پاش خسته باشه نمیتونه راحت پاشو دراز کنه توی پارک.مردا راحت ولو میشن.این کوچیکترین حق یه انسانه حالا تا تهشو خودت بخون
خلایق هرچه لایق
باید از خودمون شروع کنیم همین ابن چیزا تا بیست سال دیگه بی معنی هستش
باید از خودمون شروع کنیم همین ابن چیزا تا بیست سال دیگه بی معنی هستش
بیاییم از خودمان شرو ع کنیم .مرد و زن نداره و خودمان را اصلاح کنیم . کاری به حاکمیت نداره . بدبین نباشیم .همه چیز را خوب ببینیم . نه هر زن و مردی را با هم دیدیم اولین فکر مان فساد آنها باشد. بدبینی ،زود قضاوت ،و.. جامعه را به این سمت برده
گاهی مجرد بودن بهترین داشته یک فرد است حداقل برای پسران مجرد جامعه ما
اما باید قبول کرد که شرایط برای خانم های مجرد در ایران به این سادگی نیست
اما مقاله شما بیشتر به آسیاب های تنهایی این افراد میپردازد اما به دلایلی که باعث این تنهایی در جامعه ما شده است هیچ اشارهای نکرده اید
گرانی، بیکاری، بیعدالتی، نا امیدی جوانان از ازدواج و تشکیل خانواده و بسیاری از عوامل دیگر که مسئولان بیکفایت ما مستقیماً در آن نقش داشته اند را فراموش کرده اید و گویی تمام مشکلات پیش آمده تماماً به مردم مربوط است؟!!
بهتر است در مقالات خود جانب عدالت را هم رعایت کنید
همیشه پیشگیری بهتر از درمان است
پاسخ ها
با قوانین شخمی حقوقی علیه زنان همون بهتر ازدواج نکنی
آفرین با شما موافقم
لطفا درباره ی سندرم عدم حساسیت به آندروژن مطلب تهیه کنید.
پاسخ ها
دکتر هفته دیگه دوشنبه چهارشنبه هستن.
این وضع را خودمان بوجود اوردیم و راه حل فوری ندارد چون فرهنگ شده
درسته.مثلا زن نمیتونه شب توی خیابان خلوت راه بره.در کل زن میتونه مجرد زندگی کنه ولی سختی هایی وجود داره.اینو باید قبول کرد.در همه ی جوامع یه جور محدودیت هایی هست.
هر انسانی احتیاج به حمایت داره.حتی یک مرد تنها
من یه خانم مجرد هستم ، البته تنها کافه و رستوران خیلی میرم، ولی تو جمع فامیل اصلا حاضر نیستم باشم متاسفانه فامیل و آشناها رفتار خیلی بدی دارند یا سرزنشت میکنند بابت مجرد بودن یا اینکه خیال میکنند ما به زندگیشون چشم داریم واقعا مردم ما بی فرهنگ و خودخواهند
پاسخ ها
به نظرها و حرف های دیگران اصلا اهمیت نده مگه هر کی ازدواج کرده زندگی خوبی داره خیلی ها فقط به خاطر بچه دارن تحمل می کنن
به طور کلی زندگی برای زنای مجرد سخته ربطی به شهر نداره تازه فضای شهری براشون امن تر حساب میشه تا مثلا یه روستا که خلوته و همه همدیگرو میشناسن.
وا... منم مجردم دارم خيلي خيلي خوب زندگي مي كنم