آیا از حیوانات میترسید؟ شاید زوفوبیا دارید
اگر از مار، سگ و حتی گربه وحشت دارید، در ترس از حیوانات تنها نیستید. وجود هراس از هر چیزی، از جمله هر نوع حیوانی، امکانپذیر است و در دسته فوبیاها قرار میگیرد.
ایرنا زندگی: اگر از مار، سگ و حتی گربه وحشت دارید، در ترس از حیوانات تنها نیستید. وجود هراس از هر چیزی، از جمله هر نوع حیوانی، امکانپذیر است و در دسته فوبیاها قرار میگیرد.
حیوانات بسیاری وجود دارند که ممکن است ما از آنها ترس داشته باشیم، اما برخی از حیوان هراسیها بیشتر از باقی است. فوبیای حیوانی یا حیوان هراسی معمولاً به چند دسته غیر رسمی از جمله شکارچیان، حیوانات «مشمئز کننده» و ترسهای مبتنی بر خرافات تقسیم میشود.
درندهها
حیواناتی که خویی وحشی و درنده دارند مانند سگ و کوسه در گروه «شکارچی» قرار میگیرند. احتمالاً میتوانیم ترس از حیوانات درنده را به گردن روانشناسی تکامل بیندازیم. ترس از شکارچیان یک مهارت اساسی برای بقا در اجداد باستانی ما بوده است. حیوانات بزرگ و قدرتمند یا آنهایی که سمی هستند، میتوانند به راحتی بر انسان غلبه کنند. اگرچه احتیاط در مورد حیوانات ناآشنا عاقلانه است، اما هراس، رها کردن پاسخ طبیعی به ترس است و واکنش سالم را به احساس وحشت تبدیل میکند.
نفرتانگیزها
به طور سنتی، مارها و عنکبوتها در گروه هراس حیوانات شکارچی قرار میگرفتند، اما تحقیقی که سال ۲۰۰۸ در دانشگاه کوئینزلند در استرالیا انجام شد، این عقیده را مورد اختلاف قرار داد. گرچه حیواناتی مانند ببر و شیر قطعا درنده هستند، اما ترس از مار، عنکبوت و موش بسیار بیشتر است. به گفته محققان کوئینزلند، دلیل این ترس شاید علاقه ما به تمرکز هراسمان بر حیوانات نفرتانگیز است. مانند زمانی که پرندهای را رها میکنیم، اما سوسکها را حتما خواهیم کشت. گفته میشود که ترس از این دسته حیوانات بسیار بیشتر از حیواناتی است که واقعا خطرناک هستند.
ترسهای خرافی
مارها ممکن است در گروه ترسهای خرافی نیز قرار بگیرند. در طول تاریخ، حیوانات مختلف در خرافات و افسانهها نقش داشتهاند. مارها، موجوداتی خبیث، کلاغها پیامآور مرگ و خفاشها سیاهی هستند. ترسهای مربوط به خرافات و افسانهها به طور کلی بیشتر بر آن چیزی است که در حیوانات میبینند نه آنچه خود حیوانات هستند.
تجربههای تلخ کودکی
البته همه ترسهای حیوانی در این گروهها قرار نمیگیرند. در بسیاری از موارد، این ترسها ریشه در تجربیات کودکی دارند. اگر توسط سگ مورد حمله قرار گرفته باشید، احتمال دارد که حالا از این حیوان بهراسید.
حیوان هراسی در کودکان
ترس بخشی سالم و طبیعی از روند بزرگ شدن است. اکثر کودکان دچار ترسهای کوتاه مدت و اغلب شدید میشوند که خود به خود فروکش میکنند. به همین دلیل، فوبیا در کودکان تا حداقل برای شش ماه تشخیص داده نمیشود. اگر کودک شما نسبت به حیوانات خاصی بیزاری نشان میدهد، با او در زمینه راهکارهای مقابلهای کار کنید و او را ترغیب کنید تا ترسهایش را کنار بگذارد. البته، اگر ترس شدید یا تسکینناپذیر است، بهتر است با پزشک متخصص مشورت کنید. رها کردن ترسها در کودکی باعث میشود، این هراس در بزرگسالی ریشهای عمیق پیدا کند.
نشانههای حیوان هراسی
حیوان هراسی میتواند در کودکان و بزرگسالان رخ دهد و علائم آن عبارتند از:
۱. ترس شدید در مواجه با یک حیوان
۲. پرهیز از مکانی که در آن حیوانات حضور دارند
۳. واکنش فوری جیغ، گریه یا تلاش برای فرار در رویارویی با حیوانات
۴. داشتن افکار حمله به جانور
۵. در حالت شدید آن، بروز نشانههای فیزیکی شدید در بدن مانند تعریق، مشکل در تنفس، حالت تهوع، لرزش، ضربان شدید قلب، ناراحتی شکمی، سرگیجه یا غش کردن.
درمان حیوان هراسی
حیوان هراسی را میتوان با استفاده از روان درمانی یا دریافت داروها از سوی یک متخصص بهداشت روان درمان کرد. احتمالا یکی از موثرترین روشهایی که در درمان هراس مورد استفاده قرار میگیرد، تعامل با حیوانات به منظور مواجهه با ترس است. علاوه بر این، روشهای آرامسازی مانند تنفس کنترل شده، تجسم ذهنی و مراقبه برای کنار آمدن با اضطراب در هنگام مواجهه با حیوانات نیز راه درمانی دیگری است که تجویز میشود. تجویز دارو تنها در موارد شدید، برای کنترل ترس و کاهش اضطراب انجام میگیرد.
واقعیت این است که ترس از حیوانات هرگز خندهدار یا سرگرمکننده نیست و ترسهای درمان نشده با گذشت زمان بیشتر میشوند. دلیلی ندارد که هراس از حیوانات بر زندگی شما تأثیر بگذارد، وقتی میتوان آن را رفع کرد.
اگر شماهم تجربهای در این زمینه دارید باما بهاشتراک بگذارید.
نظر کاربران
من از مرغ کبوتر خیلی می ترسم
من از همه ی حیوانات می ترسم، اگر در پیاده روی سگ یا گربه حتی خوابیده هم ببینم حتما مسیرمو عوض میکنم
پاسخ ها
منم همینطور فکر کنم فقط با مورچه سیاه مشکلی ندارم
من فقط از پروانه و مورچه نمی ترسم.
من از پروانه میترسم
من از گربه خیلی میترسم متاسفانه برخی اطرافیان هستند ک ای موضوع رو ب تمسخر میگیرند و کنایه میزنند در صورتی ک اصلا دست خودم نیست
به نظرم از آدمها باید بیشترترسید .
تازگی پرنده ی نازنینمو از دست دادم براش ناراحتم ولی دوست مهربونش هر روز میاد پشت پنجره آواز می خونه.
اگر حیوانات نبود دنیا جای سختی برای زندگی بود.
به نظر
من فوق العاده از مارمولک میترسم... که اونم ریشه در کودکیم داره
من اکه مار ببینم سکته هه رو زدم
مگر چندش تر و مشمئز کننده تر از وزغ و قورباغه وجود داره ؟؟؟؟؟
اصلا هدف خداوند از خلق این موجودات بد ترکیب حال بهم زن چی بوده ؟؟؟؟
حالا شما فکر کنید من رشته ی زیست شناسی خوندم ،بار اولی که رفتم آزمایشگاه جانور شناسی بود فکر کنم ، تو حوضچه از آزمایشگاه اتفاقی نگاه کردم و تعداد زیادی قورباغه یکجا دیدم ، آنقدر جیغ کشیدم آنقدر جیغ کشیدم آنقدر جیغ کشیدم که همه جمع شدن ، نزدیک بود بمیرم ،هی فکر می کردم یکی زیر پامه ،یکی تو کیفم ، یکی تو کفشم ، دیگه تا شاید آخر دانشگاه از سر اجبار غذا میخوردم ،اگر الان بود گیاهخوار می شدم
ترس از حیواناتی مثل سوسک و مارمولک و گربه شاید منطقی نباشه، ولی ترس از حیواناتی که قادرند اسیب های شدیدی به انسان برسانند واضحا منطقیست
من از سوسک میترسم.و این ترس باعث شده خیلی وقتا برام مشکل بوجود بیاد.