مهرزاد: برنامه ماهعسل مسیر زندگیام را تغییر داد
ساده و بیریا مثل مرتضی مهرزاد... جوان دو متر و چهل سانتیمتری ایرانی که رسانههای دنیا را در جریان برگزاری پارالمپیک به تسخیر خود درآورد.
از مسابقات پارالمپیک صحبت کنید. افتخار بزرگی برای ایران کسب کردید و چشم دنیا به شما خیره ماند
خدا را شکر که توانستیم دل مردم را شاد کنیم. مسابقات در سطح بالایی برگزار شد و حریفان سرسختی داشتیم. همه تیمها خوب تمرین کرده بودند و میخواستند موفق شوند. ما هم سختی زیادی کشیده بودیم خدا را شکر که جواب زحماتمان را گرفتیم و افتخار بزرگی برای کشورمان کسب کردیم. دوست دارم این موفقیتها تداوم داشته باشد و والیبال نشسته ایران بتواند حرف اول را در دنیا بزند.
در پارالمپیک سوژه شدی و همه درباره تو حرف میزدند. از این همه توجه چه احساسی داشتی؟
فکر میکنم همه به خاطر قد بلندم روی من زوم کرده بودند چون همبازیانم از من بهتر بازی میکردند. دلیل اینکه رسانهها یا تماشاگران به من بیشتر توجه میکردند، این بود که فیزیکم با بقیه خیلی فرق داشت و برایشان جلبتوجه میکرد.
اتفاقاً خبرگزاریهای معتبر هم درباره تو مطالب زیادی نوشتند
بله، شنیدم و برخی از آنها را خواندم. همانطور که گفتم آنها بهخاطر فیزیک خاص من توجه ویژهای داشتند وگرنه بقیه بچههای تیمملی والیبال از من بهتر بازی میکردند.
قبول داری نقش ویژهای در موفقیت تیمملی والیبال داشتی؟
من به نوبه خودم به تیمملی کمک کردم و هرکاری که از دستم برمیآمد را انجام دادم. سهم همه بچهها در موفقیت تیمملی یک اندازه بود و اینطور نیست که کسی بیشتر از بقیه زحمت کشیده باشد. چه آنهایی که بازی میکردند، چه کسانی که روی نیمکت نشستند و حتی چه آنهایی که خط خوردند و در تهران ماندند همه در این موفقیت شریک هستند. دوست ندارم از من بهعنوان عامل موفقیت تیمملی یاد شود چون همه بچهها زحمت کشیدهاند و برای این افتخار عرق ریختهاند. ما برای اینکه بتوانیم مردم را خوشحال کنیم از جان و دل مایه گذاشتیم. امیدوارم توانسته باشیم جواب محبتهای آنها را داده باشیم.
ظاهراً اکثر کشورها بعد از اینکه تو را در تیمملی ایران دیدهاند، میخواهند استعداد یابی کنند و از کسانی که قد بلندی دارند در تیمهایشان استفاده کنند
خیلی خوشحالم که کشورهای دیگر با دیدن من به این فکر افتادهاند تا افراد معلول قد بلند را پیدا کنند و به تیمهایشان ببرند. خیلی خوب میشود اگر کشورها بیشتر به معلولها بها بدهند و آنها را وارد جامعه و ورزش کنند تا به معلولان انگیزه و روحیه بدهند. خود من از وقتی وارد تیمملی والیبال شدم زندگیام خیلی فرق کرد و امیدوارم این اتفاق خوب برای همه معلولان دنیا هم اتفاق بیفتد چون آنها هم حق زندگی و ورزش کردن را دارند.
از سال ٨٨ که به برنامه ماه عسل رفتی تا الان که با تیمملی والیبال نشسته به قهرمانی رسیدهای ٧سال گذشته. این مدت برای تو چطور بود؟
تا قبل از اینکه به ماه عسل بروم زندگیام خیلی فرق داشت. کسی من را نمیشناخت و مدام در خانه میماندم. بعد از آن برنامه همه چیز عوض شد. آقای گلچین به روستایمان آمد و من را پیدا کرد. تمرین والیبال را شروع کردم و با باشگاه ثامن قرارداد بستم. بعد هم که به تیمملی دعوت شدم و توانستم در افتخار بزرگ تیمملی شریک باشم. این ٧سال برای من خیلی خوب بود و همه چیز خواست خدا بود. اگر خدا نمیخواست این اتفاقات خوب برای من نمیافتاد. خدا را شکر میکنم که همیشه حواسش به من بوده و کمکم کرد تا زندگیام را عوض کنم.
از اینکه والیبال را انتخاب کردی و به اینجا رسیدی، راضی هستی؟
من والیبال را انتخاب نکردم بلکه والیبال من را انتخاب کرد. قبل از اینکه وارد رشته والیبال شوم فقط این ورزش را از تلویزیون دیده بودم و حتی به توپ والیبال هم دست نزده بودم. اصلاً نمیدانستم که میتوانم والیبال بازی کنم. آقای گلچین به روستای ما آمد و به من گفت فیزیک تو برای والیبال خوب است. شاید اگر کسی از رشته دیگری به سراغم میآمد الان در آن رشته فعالیت میکردم اما فقط والیبالیها آمدند و قسمت بود که والیبالیست شوم.
حتماً استعداد والیبال را داشتی که توانستی به تیمملی برسی. درست است؟
فکر میکنم بیشتر از استعداد، فیزیکم برای والیبال بازی کردن خوب بود. البته خیلی هم تمرین کردم و فیزیکم به من کمک کرد موفق باشم.
قهرمانی با تیمملی در پارالمپیک خستگی را از تنت بیرون کرد؟
اتفاقاً اصلاً هم خسته نیستم. آماده و سرحال هستم. آنقدر آماده هستم که بتوانم همین حالا در یک پارالمپیک دیگر هم شرکت کنم!
میدانیم که علی کریمی علاقه زیادی به تو دارد و حتی در اینستاگرامش موفقیت تیمملی را تبریک گفت. در این مدت تماسی با او داشتی؟
کریمی به من لطف دارد و از او ممنونم که به یاد بچههای تیمملی والیبال بود. تا قبل از اینکه کریمی به آلمان برود شماره او را داشتم و با هم در تماس بودیم. اما از وقتی به آلمان رفت شمارهاش عوض شد و دیگر نتوانستم با او صحبت کنم. دوست دارم بازهم کریمی را ببینم و با او حرف بزنم.
از وقتی معروف شدهای برخورد مردم با تو چطور بوده است؟
طبیعی است که برخورد مردم با من خیلی فرق کند. در این مدت هروقت من را میبینند اظهار محبت میکنند و میگویند دوستم دارند. چند وقت پیش که به همراه تیمملی در اردو بودیم خیلی شلوغ شد. افراد زیادی برای عکس گرفتن آمده بودند و اردوی تیمملی پر شد از مردم. آن روز به قدری عکس گرفتم و با مردم حرف زدم که خسته شدم. میدانم شهرت دردسر دارد اما بچهها داشتند اذیت میشدند. البته همه اینها از لطف و محبت مردم است. در آن میان فردی آمد و گفت خیلی برایت دعا میکنم که موفق شوی. وقتی این جمله را شنیدم خیلی روحیه گرفتم. هیچ چیزی اندازه این حرف به من روحیه و انگیزه نداد. ما موفقیتمان را مدیون مردم هستیم چون آنها خیلی برایمان دعا کردند و نماز خواندند. خدا را شکر که دعاهای مردم مستجاب شد و رو سفید شدیم.
فکر کردی که با پاداش قهرمانی پارالمپیک میخواهیچه کار کنی؟
هنوز دراینباره فکر نکردهام. هروقت پاداشمان را دادند تصمیم میگیرم آن را صرف چه چیزی کنم.
وقتی به ایران برگشتی استقبالها چطور بود؟
استقبال مردم و مسئولان خیلی خوب بود و از آنها ممنونم اما باید از بچه محلهایم در روستای «اجاکله» تشکر ویژه داشته باشم. بچه محلهایم برای استقبال از من سنگ تمام گذاشتند و آنقدر تدارک دیدند که فکر کردم اشتباهی به محله دیگری رفتهام! از آنها ممنونم که تا این اندازه هوای من را داشتند و به هم محبت کردند.
میخواستم این نکته را بگویم که من هیچ صفحهای در اینستاگرام ندارم. اصلاً نمیدانم اینستاگرام چیست. اتفاقاً همبازیانم گفتهاند صفحهای به نام خودم باز کنم اما علاقهای به دنیای مجازی ندارم. شنیدهام صفحاتی تقلبی به نام من در اینستاگرام باز شده و از طرف من با مردم در ارتباط هستند. از طریق روزنامه «شهروند» اعلام میکنم صفحهای در اینستا ندارم و پیجهایی که به نام من هستند تقلبیاند.
ارسال نظر