عوامل موثر در کسب مدال المپیک
چه عاملی قدرت ورزشی یک ملت در بازیهای المپیک را تعیین میکند؟ چرا برخی کشورها در المپیک مدعی هستند و میتوانند از دیگران بیشتر مدال بگیرند؟ چه توجیهی وجود دارد که کشورهایی مثل روسیه، چین و آمریکا در المپیکها همیشه موفق هستند؟
اقتصاددانان از سالها قبل تلاش کردهاند عواملی که در عملکرد ورزشی کشورها موثر است را طبقهبندی کنند.
در سال 1972 «دی دبلیو بال» اقتصاددان آمریکایی تلاش کرد موفقیت در بازیهای المپیک تابستانی مونیخ و زمستانی ساپورو را بر اساس سرانه تولید ناخالص ملی حدس بزند. او 21 عامل مثل فرهنگ، تجربه ورزشی، شرایط زندگی، میزان نوآوری دولت و شاخصهای جمعیتی را شناسایی کرد، ولی نشان داد که سرانه تولید ناخالص ملی به تنهایی میتواند نتایج بازیها را تا 40 درصد تفسیر کند.
او در تحقیقش نوشت: «ملتی که ثروتمندتر باشد وقت و منابع بیشتری برای تفریح دارد و این تمرینات ورزشی بهوجود آمدن ورزشکاران سطح بالا را تسهیل میکند. از سوی دیگر سرانه تولید ناخالص ملی بالاتر به معنی این است که مردم میتوانند برای تامین ابزار و زیرساختهای ورزشی هزینه بیشتری بپردازند. این کشور میتواند هزینه تشویق مردم به انجام تمرینات ورزشی، تامین مربی و زیرساختهایی که تیم ملیاش برای رقابت در سطح جهانی نیاز دارد را تامین کند.»
بر این اساس کشورهای ثروتمند بخت بیشتری برای کسب مدال در ریو داشتند. با وجود این قطر، لوکزامبورگ، سنگاپور، برونئی و کویت، پنج کشوری که بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول در صدر فهرست سرانه تولید ناخالص ملی هستند، قدرتهای ورزشی محسوب نمیشوند.
در سال ۱۹۷۴ ند لوین آمریکایی تصمیم گرفت تحقیقات بال را ادامه دهد. او در مقالهاش توضیح داد که سرانه تولید ناخالص ملی عامل مهمی است، ولی کافی نیست. از نظر او بهتر است عوامل مستقیمی مثل سهم این سرانه در ورزش و همچنین بودجهای که قبل، حین و بعد از بازیها به ورزشکاران المپیکی تعلق میگیرد هم در نظر گرفته شود.
محققان دیگری در ادامه تلاش کردند جزییات بیشتری را به معادلهشان وارد کنند، مثل میزان دخالت حکومتها در ورزش. در سال 2008، قبل از شروع بازیهای پکن، اقتصاددانان مادلن و ولادیمیر آندریف و ساندرین پوپو الگوریتمی تهیه کردند که از حدود سی عامل اقتصادی- اجتماعی تشکیل شده بود و کمک میکرد که تعداد مدالهای همه کشورها را بر اساس آن تخمین زد. آنها کارآیی این مدل جذاب را برای ادوار قبلی بازیها تا بازیهای 1976 مونترال تست کردند و اهمیت هرکدام از این عوامل را تعیین کردند. آنها توانستند کارآیی این الگوریتم را به 90 درصد برسانند، یعنی این مدل میتواند 9 مدال از 10 مدال کسبشده را تشخیص بدهد (این مدل تخمین زده بود که فرانسه در پکن 40 مدال میگیرد که در نهایت 41 مدال گرفت).
در این مدل عوامل مختلف اقتصادی (سرانه تولید ناخالص ملی، بودجه وزارت ورزش، هزینه برای ورزشکاران و ... )، شاخصهای آماری (جمعیت، درصد جمعیت جوان و ... )، عوامل اجتماعی (فرهنگ ورزشی، تعداد بینندگان در ادوار قبلی المپیک و ... ) و همچنین عوامل سیاسی در نظر گرفته میشود. آندرف و پوپو به این نتیجه رسیدند که سیاست دولتی هر کشور میتواند روی نتایج ورزشی هم تاثیر زیادی داشته باشد.
بین سالهای 1970 تا 1990، همزمان با دوران جنگ سرد، ورزشکاران کشورهای کمونیست از شوروی گرفته تا سایر اعضای بلوک شرق در این رقابت از برتری محسوسی سود میبردند که روی نتایجشان هم تاثیر مثبتی داشت؛ «حمایت دولتی که برای ورزشکاران وجود داشت، موفقیتشان را تضمین میکرد و این نتایج فراتر از تخمینهایی بود که بر اساس قدرت اقتصادی این کشورها وجود داشت.» برعکس کشورهای ثروتمند که موافق توزیع برابر امکانات بین همه مردم بودند، نتایج ضعیفتری میگرفتند.
این بررسی بعدا با نتایج تحقیقات پل بلز موریست، ونسان بوشر و برنارد فورتن کانادایی تایید شد. آنها در سال ۲۰۱۴ نتایج بازیهای لندن را بررسی کردند و به عوامل دقیقتری برای موفقیت در المپیک پی بردند. از نگاه آنها عمل دولتها نیروی محرکه اصلی است؛ « بر اساس عوامل این مدل، کشوری با شاخصهای متوسط برای یک مدال بیشتر در بازیهای المپیک لندن باید بودجه عمومیاش را ۷۲ میلیون دلار افزایش دهد.»
بر این اساس مدال بیشتر با هزینه بیشتر به دست میآید. هر کشور برای تضمین موفقیت بدون توجه به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی باید از ورزشکارانش حمایت مالی کند. برخی از کشورها بودجههای کلانی برای تیمهایشان در نظر گرفتند. مثلا بریتانیا برای المپیک لندن 340 میلیون دلار هزینه کرد و برای کسب همان تعداد مدال طلا در ریو بودجه بیشتری در نظر گرفت. مالیتدهندگان بریتانیایی امروزه برای ورزشکاران المپیکیشان چهار برابر بیشتر از هزینه کلاسهای ورزش در مدارس میپردازند. استرالیا، کشوری که یک سوم بریتانیا جمعیت دارد برای ورزشکارانش در بازیهای 2012، 240 میلیون یورو هزینه کرد. بودجه فرانسه در سال 2012، 248 میلیون دلار بود و توانست 35 مدال (11 طلا) بگیرد. پیشبینی میشد که هزینه ورزشی کشورها برای اینکه بین 10 تیم برتر ردهبندی بمانند 10 درصد افزایش پیدا کرده است.
در بازیهای المپیک بر خلاف جام جهانی یا مسابقات یورو، ۳۵ رشته وجود دارد و کشورها فرصت دارند ناکامی در یک رشته را در جای دیگری جبران کنند. پس ابهام درباره نتیجه المپیک با توجه به تعدد رشتهها به حداقل میرسد، در حالی که هیچ مدلی نمیتوانست قهرمانی پرتغال در یورو را پیشبینی کند. دقت الگوریتمهای اجتماعی- سیاسی - اقتصادی برای تخمین نتایج کشورها در المپیک بالای ۹۰ درصد است.
ولادیمیر آندرف اقتصاددان توضیح میدهد: «اگر شما در یک رشته میبازید، میتوانید در رشته دیگری جبران کنید. هر مدعی که کنار میرود جایش را به مدعی بعدی میدهد و همه چیز به طور طبیعی به تعادل میرسد، بر خلاف فوتبال که تخمین نتایج پیچیده و دشوار است.»
ارسال نظر