آن چه که در المپیک پنهان می ماند
معتبر ترین رویداد ورزشی جهان که هر چهار سال یکبار هزاران ورزشکار را از بیش از دویست کشور جهان گرد هم جمع میکند. بی شک ذات این مسابقات چیزی به جز دوستی درمیان ملت ها نیست و هدف والاتر از کسب مقام و عنوان است ولی در طول ادوار برگزاری رقابتهای المپیک معضلاتی عمیق وجود داشته که آگاهی از آنها چشم ما را به حقایق عمدتا تلخی باز میکند.
حلقه های پنهان المپیک
معتبر ترین رویداد ورزشی جهان که هر چهار سال یکبار هزاران ورزشکار را از بیش از دویست کشور جهان گرد هم جمع میکند. بی شک ذات این مسابقات چیزی به جز دوستی درمیان ملت ها نیست و هدف والاتر از کسب مقام و عنوان است ولی در طول ادوار برگزاری رقابتهای المپیک معضلاتی عمیق وجود داشته که آگاهی از آنها چشم ما را به حقایق عمدتا تلخی باز میکند.
دوپینگ
ورزشکاری که در مسابقه ای نظیر المپیک شرکت میکند، نماد یک کشور است. نمادی که نمایانگر سطح فرهنگ آن جامعه است و خدشه وارد شدن به این ارزش به معنای خدشه وارد شدن به جامعه ای است که چنین ورزشکاری را از درون خود به بیرون تراوش کرده است.
روح ورزش با مصداق هایی نظیر پاکی و صداقت عجین شده است و هر گونه رذیلتی نظیر تقلب را پس می زند .هر چهار سال یک بار ورزشکاران از سراسر دنیا گرد هم می آیند تا به رقابتی دوستانه بپردازند.
بارون پیر دو کوبرتین،پایه گذار کمیته بین المللی المپیک که به نوعی احیا کننده ی جنبش المپیک است.شاید ایده ی معروف او هدف والای المپیک را به شکلی واضح شرح می دهد: ((مهم ترین مسئله در بازی های المپیک حضور در آن است ، نه برنده شدن. همانگونه
که در زندگی مهمترین اصل تلاش است نه پیروزی،اصل مهم فتح کردن نیست ، بلکه خوب جنگیدن است)) حال اگر ورزشکاری مقصود را درک کند دیگر تن به اعمال ناجوانمردانه ی نظیر استفاده از دارو های نیروزا را نمی دهد.
تحریم
اختلافات ایدئولوژیک سردمداران بلوک غرب و شرق که از آن به عنوان جنگ سرد یاد می شود. مهم ترین عامل شرکت نکردن برخی از کشور ها در ادواری از المپیک بالاخص پیش از دهه 90 میلادی بود ، اختلافاتی که گریبان گیر متحدین آمریکا و شوروی هم می شد و گاها منجر به تحریم دسته جمعی بازی ها از سوی یک قطب شده بود.
اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به یکی از این موارد داشته باشیم ، المپیک 1980 مسکو نمونه ی جالبی است، در آن سال ها که افغانستان توسط شوروی به اشغال در آمده بود 65 کشور از جمله ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران به این بهانه در مسابقات شرکت نکردند تا یکی از سیاسی ترین دوران تاریخ المپیک را رقم زده باشند(البته در پاسخ شوروی و متحدانش المپیک 1984 لس آنجلس را تحریم کردند). شاید در دوره های اخیر شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم ولی هنوز اختلافات اساسی بلوک غرب و شرق هستیم.
نژاد پرستی
مسلما در هیچ قاموسی نمی گنجد اگر نژادی را بنا بر رنگ پوست یا مذهب بخواهیم برتر بدانیم، اما تاریخ خلاف این مطلب را بیان می کند. زمانی آلمان نازی ازمیزبانی المپیک استفاده کرد تا نژاد آریایی را به عنوان نژاد برتر به همه ی جهان نشان دهد. با اینکه ژرمن ها تلاش کردند تا فضای مسابقات 1936برلین را صلح طلبانه جلوه دهند ولی رفتاری که حکومت فاشیستی هیتلر پس از المپیک نشان داد با هر گونه عمل بشر دوستانه ای در تضاد است. هولوکاست مثال خوبی برای نمایش سیاستهای رژیم نازی آلمان در آن دوران است.
پس از گذشت نزدیک به هشتاد سال از آن روزها هنوز هم در کشورهای غربی ، رفتارهای تبعیض آمیز نژادی دیده می شود ، شاید عجیب باشد این گونه برخوردها در جوامعی پیشرفته و مدعی حقوق بشرصورت می گیرد. به امید روزی که دیگر شاهد چنین رفتارهایی در هیچ کجای جان نباشیم...
تروریسم
بدون شک خشونت و افراطی گری با روح ورزش هیچ قرابتی ندارد . این ها باید در همان صندوقچه ی پر رمز و راز دنیای سیاست دفن شود تا هیچ بستری آسیب نبیند.
اما تاریخ نشان داده که هیچ مقوله ای از تند باد سهمگین و ویرانگر تصمیمات منفعت طلبانه ی سیاسی ، مصون نیست. روزی یکی از همین تصمیمات منجر به حادث شدن یکی از تلخ ترین حوادث تاریخ ورزش شد.
گروهی از عوامل سازمان سپتامبر سیاه (هواخواه یاسر عرفات) در اقدامی بی سابقه به محل اسکان ورزشکاران فلسطین اشغالی تجاوز کردند و منجر به قربانی شدن ورزشکارانی شدند که شاید آلوده ی بازی سیاست نبوده و هدفی جز حضور در یک مسابقه ی ورزشی را نداشتند. حادثه ی کشتار مونیخ به واقع تاریک ترین نقطه ی ادوار المپیک است.
جنگ
قطعا رویای هر انسان صلح جویی ،عاری شدن جهان از هر گونه جنگ و خونریزی است.همه امید دارند روزگاری فرا برسد که صدای هیچ موشک و خمپاره ای در هیچ سرزمینی طنین انداز نشود. سه دوره از بازی های المپیک تحت تاثیر جنگ های جهانی به مرحله ی برگزاری
نرسید.
این امر نمایانگر واقعیتی است تلخ که حتی بزرگترین رویداد ورزشی جهان هم از خطر جنگ در امان نیست و به ناچار تسلیم خودکامگی سردمداران زمان است. اکنون از آن سالها فاصله گرفته ایم ولی معضل جنگ همیشه گریبان گیر است. امسال تیمی متشکل از پناهجویانی از سوریه و چند کشور آفریقایی در المپیک حاضر است . قرن ۲۱ میلادی و باز هم جنگ...!!!
نظر کاربران
نگاهی متفاوت به المپیک میتونه الهام بخش مسائلی باشه که تا بحال تو ذهن های تلویزیون زده ی عصر حال بهش پرداخته نشده... اما جنگ پایان نداره، بلکه پایان می سازه...