۱۰ خودرویی که دنیا را تغییر دادند
بیش از ۱۰۰سال که از ساخته شدن اتومبیل میگذرد، فرصت مناسبی است که از خودروهای برجستهای که در طی این مدت ساخته شدهاند، یادی بکنیم. در این مزلب به توصیف ده مدل از بهترین اتومبیلهایی که دنیا را تغییر دادهاند میپردازیم.
وبسایت یکپزشک - علیرضا مجیدی: اتومبیل، زندگی بر روی کرهٔ زمین را برای همیشه تغییر داده است. تا یکصد سال پیش، حمل و نقل شخصی، متعفن، کثیف، متضمن کنترل حیوانات چموش و پر از صدای شیهه بود، اما امروزه وسایل حمل و نقل سریع، مطمئن هستند و رفاهی به اندازه اتاق نشیمن خانه فراهم میآورند. اتومبیلهای جدید همهٔ چیزهای خوبی را دربر دارند که تکنولوژی میتواند برای مردم عرضه کند.
بیش از ۱۰۰سال که از ساخته شدن اتومبیل میگذرد، فرصت مناسبی است که از خودروهای برجستهای که در طی این مدت ساخته شدهاند، یادی بکنیم. در اینجا به توصیف ده مدل از بهترین اتومبیلهایی که دنیا را تغییر دادهاند میپردازیم.
۱۸۸۶: واگن موتوری بنز
اتومبیل مخترع واحدی نداشت. همانند بسیاری از پیشرفتهای تاریخی دیگر. اولین وسایل نقلیهٔ خودرو، ترکیبی از نظرهای هوشمندانه و تکنولوژیهای در حال شکوفایی بودند که در زمان و مکان مناسب باهم آمیخته شدند.
برای کارل بنز، موتورسازی که رؤیای پیشرفت در سر داشت، زمان مناسب ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۸۶ بود؛ روزی که حق امتیاز اختراعی که به سادگی وسیلهٔ نقلیه یا موتور بنزینی نامیده میشد، به نام او صادر گردید. گرچه بنز حتی در آن زمان از جمع کسان دیگر چندان جلوتر نبود، چرا که گوتلیپ دایلمر، در همان سال کالسکهٔ موتوری دیگری ساخته بود.
تاریخ، کالسکهٔ سهچرخه و بدون اسب بنز را به عنوان اولین اتومبیل واقعی به رسمیت شناخته است. این کالسکهٔ موتوری دو جزء اساسی اتومبیلهای مدرن را در خود داشت: یک شاسی سبک و موتوری که سوختش بنزین بود. موتور تکسیلندر بنز از چند طرح جدید بهره میگرفت که این طرحها تا به امروز نیز به کار گرفته میشوند: حرکت سیستم سوپاپها، کاربوراتوری با گوی شناور و سیستم احتراقی شامل باتری، کویل، پلاتین، فیوز (دلکو) و شمع.
۱۹۰۷: کادیلاک
پیشرفت بزرگی که کادیلاک پیشگام آن بود، تولید قطعات قابل تعویض بود. در چند سال اول قرن بیستم، روشهای تولید چندان ابتدایی بودند که قطعات دو اتومبیل ظاهراً مشابه قابل جایگزینی نبودند. مثلاً پیستونی از یک کادیلاک مدل K در موتور یک مدل K دیگر کار نمیکرد، یا دست کم بدون دستکاریهای زیاد قابل استفاده نبود.
مهندسی خودساخته و با استعداد به نام هنری لیلاند که پیشگام در ساختن ابزار دقیق بود به صحنه وارد شد. او در اواخر دههٔ ۱۸۹۰ کارگاهی را در دیترویت به راه انداخت که هم کارهای ریختهگری و قالبریزی دقیق و هم تولید موتورهای کامل اتومبیل را انجام میداد. لیلاند نخست مسئولیت شرکت اتومبیلسازی دیترویت را بر عهده گرفت و سپس آن را به کادیلاک تغییر نام داد. او در سال ۱۹۰۷ اصول دقیقی را در اتومبیلسازی به کار گرفت.
سال بعد، مقصود حاصل شد. تحت نظارت دقیق و موشکافانهٔ کلوب سلطنتی بریتانیا، قطعات سه کادیلاک به طور کامل باز و جایگزین هم شدند، و سپس بدون هیچگونه دستکاری خاصی باز مونتاژ شدند؛ اما هر سه اتومبیل بدون اشکال کار میکردند.
این شاهکار بود که در آن زمان هیچ سازندهٔ دیگری جسارت انجام آن را نداشت، دستاوردی که کادیلاک را به عنوان «نمونهٔ جهانی» معرفی کرد. این امر همچنین راه را برای تکامل تاریخی اتومبیل هموار کرد. بدون قطعات قابل جایگزینی تولید انبوه امکانپذیر نبود.
۱۹۱۴: فورد مدل تی
فورد مدل تی از چند جنبه جایگاه ویژهای در تاریخ اتومبیل دارد. مدارک نشان میدهد که فورد مدت ۲۰ سال آن را تولید کرد و در مجموع ۱۵ میلیون عدد از این اتومبیل را فروخت. مدل تی اتومبیل را در آمریکا رایج کرد. تمام اینها دلایل کافی بر اهمیت آن هستند؛ اما سهم مدل تی حتی فراتر از اینها بود.
در سال ۱۹۱۴ مدل تی وارد هشتمین سال تولید خود میشد و به دلیل قدرت، سادگی و ارزانیش، طرفداران بسیاری پیدا کرده بود. در سال ۱۹۱۳ فروش آن به ۱۶۸۰۰۰ عدد افزایش یافته بود. اما موفقیت ۷ سال اول، در برابر دو پیشرفت بزرگی که بعداً حاصل شدند چندان پر اهمیت نبود.
در سال ۱۹۱۴ تولید انبوه تی شروع شد و اولین اتومبیلی بود که بر روی یک خط تولید متحرک ساخته میشد - فرایندی که صنعت اتومبیلسازی و هر صنعت دیگری را متحول ساخت. فروش تقریباً یک شبه دو برابر شد و به واسطهٔ بازدهی بسیار بهبود یافته و قیمت نیز مرتباً پایین میآمد. قیمت فورد مدل تی از ۸۲۵ دلار در سال ۱۹۰۸ به ۲۶۰ دلار در سال ۱۹۲۵ کاهش یافت. این در حالی بود که کارگران فورد روزانه ۵ دلار در سال (۱۹۱۴) مزد میگرفتند.
۱۹۲۷: لاسال
پیش از آنکه لاسال ۱۹۲۷ به صحنه بیاید، در طرحی اتومبیلهایی که به طور انبوه تولید میشدند هیچ توجهی به زیبایی نمیشد. بدنهها فقط ماشینآلات را میپوشاندند و سرنشینان اتومبیل را پناه میدادند. این وضع با همکاری جوانی به نام هارلی اِرل با کمپانیهای کادیلاک و جنرال موتورز تغییر کرد. ارل پس از ساختن اتومبیلهایی سفارشی برای هنرپیشگان طرفدارانی به دست آورده بود. طرح کمپانی کادیلاک عرضهٔ اتومبیل جدیدی بود که در میان مدلهای جنرال موتورز، بین بیوک و کادیلاک قرار داشت. جاذبهٔ اصلی این اتومبیل ظاهر آن بود که میبایست «زیبا هم باشد».
ارل استعداد قابل توجه خود را به کار گرفت و اتومبیلی زیبا طراحی کرد، سقف لاسال را به صورت منحنی بسیار زیبایی درآورد، لاستیکهای زاپاس را در دو طرف جای داد و ظریفکاریهای دیگری به وجود آورد که که دیگر اتومبیلهای با قیمت متوسط در آن زمان فاقد آنها بودند.
لاسال در سال ۱۹۲۷ بلافاصله موفقیت عظیمی کسب کرد و چنان در روزهای اول موفق بود که از ارل خواسته شد تا نخستین بخش مدلسازی را در جنرال موتورز تأسیس کند.
۱۹۴۰: جیپ
جیپ، که درست پیش از شرکت آمریکا در جنگ جهانی دوم به وجود آمد، با مسئولیتی بزرگ که بر دوشش سنگینی میکرد به جهان عرضه شد طرح اولیهٔ «اتومبیل فرماندهی و تجسسی سبک» در تابستان ۱۹۴۰ توسط شرکت اتومبیلسازی آمریکایی بانتام برای ارتش طراحی شد و پیش از پایان سال به مرحلهٔ تولید رسید که خود این امر، کاری بس بزرگ بود.
جیپ، پیروزی را نصیب متفقین نکرد، ولی دین خود را ادا کرد. در طی جنگ بیش از ۶۰۰۰۰۰ جیپ ساخته شد که بیشتر آنها کار کمپانی ویلیس و کمپانی فورد بود. این جیپها همه کار انجام میدادند؛ از هدایت حملات پیادهنظام تا کشیدن توپ در مناطق بسیار دشوار و چنان مفید بودن خود را به اثبات رساندند که ارتش تا چند سال پیش در مشخصات اصلی اتومبیل نیمتنی همهکارهٔ خود تغییر قابل توجهی نداد.
پس از جنگ، ویلیس یک مدل غیر نظامی جیپ را تولید کرد که آن هم مانند نوع نظامیاش همهکاره بود. کشاورزان، جنگلبانان و مهندسان ساختمان همگی از قدرت و توانایی این اتومبیل دو دیفرانسیل بهره میگرفتند.
۱۹۴۹: فولکس واگن "سوسکی"
همراه با گسترش شبکهٔ اتوبانهای آلمان، فولکس واگون نیز به عنوان یکی از پایههای برنامهٔ رایش سوم برای بازسازی اقتصاد قبل از جنگ آلمان تلقی میشد؛ اما پیش از آنکه تولید آن آغاز شد فولکس واگون از تولید بازماند. پس ازپایان جنگ، فولکس واگون به موتوری کردن اروپا کمک کرد و سپس در سال ۱۹۴۹ بازارهای آمریکا را به تسخیر خود درآورد.
اگر چه در چند سال اول، فروش فولکس واگون پایین بود؛ اما «سوسک» از طریق معتقد کردن صدها هزار آمریکایی به محاسن یک وسیلهٔ نقلیهٔ ارزان قیمت، قابل اتکا و جمع و جور، نهایتاً راه را برای واردات اتومبیل به این کشور هموار ساخت.
در سال ۱۹۴۹ فقط ۲ «فولکس واگن سوسک» در آمریکا به فروش رفت؛ اما تا سال ۱۹۸۰ که تولید آن در آلمان متوقف شد، چهار میلیون و هفتصد هزار فولکس واگون در آمریکا وجود داشت، که تقریباً برابر با تعداد کل آن در جهان بود.
در ایران البته این مدل به فولکس قورباغهای معروف شد.
۱۹۵۸: ادسل
ادسل از ناکامترین اتومبیلهای آمریکا و برای حدود یک دهه، نمونهای از شکست بود. این تجربه برخی جنبههای فرعی هشدار دهنده را هم داشت. در دوران پس از جنگ، برای آمریکای مصرفزده، این تجربه یکی از اولین نشانههایی بود که عواقب رشد اقتصادی سرمست کنندهٔ آنها را نشان میداد.
هنگامی که ادسل در اواخر تابستان ۱۹۷۵ به بازار عرضه شد، نمای ظاهری آن نیز مورد قبول مردم واقع نشد. تولید تا سال ۱۹۶۰ ادامه پیدا کرد، اما در این مدت فقط ۱۱۰۸۴۷ عدد ادسل به فروش رفت.
شرکتهای مختلفی از شکست ادسل درس گرفتند. این اتومبیل، سعی داشت با ارائهٔ مدلهای لوکس و تجملی جای شرکتهای دیگر را بگیرد؛ اما شکست این تلاش برای دیگران سودمندتر از نوآوریهایش بود.
۱۹۶۰: مینی مایر موریس
مینی مایر که در اوت ۱۹۵۹ عرضه شد، اولین اتومبیل کوچکی بود که تمامی امکانات لازم را در خود داشت: بدنهای کوچک که فضای کمی را اشغال میکرد؛ دیفرانسیل جلو، موتوری که افقی سوار شده بود و جعبه دنده و محور محرک ترکیب شده. تمام این قطعات پیشتر نیز وجود داشتند؛ اما هرگز در مجموعهای چنین مفید، در کنار هم قرار نگرفته بودند.
طراح مینی ماینر، مهندسی به نام سر آلک ایسیگونیس بود. طراحی برجستهٔ او در هر جزئی از این اتومبیل نمایان است. برای حداکثر استفاده از فضای داخلی این جعبه که طول آن ۱۲۰ اینچ است، ایسیگونیس کمپانی لاستیکسازی دانلوپ را وادار ساخت تا لاستیکهایی با قطر ۱۰ اینچ بسازد. این کار، اجازه میداد که جای چرخها بسیار کوچکتر باشد. سیستم تعلیق مستقل و فنرهای لاستیکی جزء مشخصات آن بود. همچنین فنرهای عقب برای صرفهجویی به طور افقی کار گذاشته شده بودند. هر گوشه شکافی در داخل اتومموبیل به فضای قابل استفادهای برای جا دادن لوازم تبدیل شده بود.
ماشین شگفتانگیز سر آلک موفقیت زیادی به دست آورد و تا کنون بیش از ۵ میلیون عدد از مدلهای مختلف آن ساخته شده است.
۱۹۷۰: داتسون ۲۴۰ Z
داتسون ۲۴۰ Z در میان اتومبیلهای اسپورت دیگر، موفقیت بیشتری کسب کرد و توانست از پورشه، MGB، تریومف، فیات و آفارومئو جلو بزند. این اتومبیل با چنان توانایی توقف، حرکت و چرخش عرضه شد که بسیاری از طرفداران اتومبیلهای اسپورت را راضی میکرد.
موفقیت عظیم داتسون در ارائهٔ مجموعهٔ پرارزشی از ابزار پیچیده بود که قبلاً فقط توسط اتومبیلهای اسپورت گرانقیمتتر اروپایی، مانند پورشهٔ ۹۱۱، عرضه شده بود.
۲۴۰ Z، اتومبیلی محکم، با حرکت نرم، بیصدا، جادار و به اندازهٔ کافی راحت برای سفرهای تفریحی بود. قیمت مناسبی هم داشت و تقریباً ۳۶۰۰ دلار بود. این اتومبیل نظر مردم را نسبت به اتومبیلهای ژاپنی عوض کرد.
۱۹۸۱: آئودی کواترو
این مدل از اتومبیلهای آئودی، دو دیفرانسیل دارد و در سال ۱۹۸۱ به بازار عرضه شد. پیشتر نیز اتومبیلهای سواری دو دیفرانسیل ساخته شده بودند، ولی کیفیت آئودی کواترو سبب برتری آن بر تمام مدلهای پیشین بود. از این رو، نظر بسیاری از کمپانیهای سازنده به طرف آن جلب شد. سال بعد، کواترو در مسابقات جادهای قهرمان جهان شد و نشان داد که طراحی صحیح سواریهای دو دیفرانسیل میتواند به عرضهٔ اتومبیلهای پرقدرت و مقاوم بیانجامد.
نظر کاربران
ما هنوز نمیتونیم قطعات رو خودمون بسازیم پس صنعت خودروسازی ما در حد کادیلاک 1907 هم نیست
سلام فکر میکنم مینی ماینر درست باشه
اطلاعات در این مقاله یک مقدار با عجله جمع آوری شده گستردگی موضوع بسیار بسیار فراتر ازین موارده، به چند نکته خوب اشاره شد اما این پایان ماجرا نیست، سپاس
در سال ۱۹۷۰ یعنی جمعیت کل جهان چهار میلیون نفر بود؟ این چه دروغ بزرگی بود ک گفتین؟