به عصر گوشیهای اولترا پریمیوم خوشآمدید
حدود یک سال قبل، ما همه بر این عقیده بودیم که گوشیهای پرچمدار همگی ازلحاظ قیمتی در رده پریمیوم قرار میگیرند و فکر میکردیم که قیمتهای این محصولات بیش از این افزایش پیدا نخواهد کرد. اما ما اشتباه میکردیم. کمپانیهایی مانند اپل، سامسونگ و الجی استراتژی دو پرچمداری را در پیش گرفتند.
حدود یک سال قبل، ما همه بر این عقیده بودیم که گوشیهای پرچمدار همگی ازلحاظ قیمتی در رده پریمیوم قرار میگیرند و فکر میکردیم که قیمتهای این محصولات بیش از این افزایش پیدا نخواهد کرد. اما ما اشتباه میکردیم. کمپانیهایی مانند اپل، سامسونگ و الجی استراتژی دو پرچمداری را در پیش گرفتند. یک پرچمدار برای کاربران معمولی و کسانی که بودجه متوسطی دارند و یک پرچمدار برای کاربران ثروتمند.
افراد زیادی تاکنون در مورد افزایش قیمت گوشیهای پرچمدار کمپانیهای مختلف اظهارنظر کردهاند. اما در سال ۲۰۱۷ باید گفت که ما دوران گوشیهای پریمیوم را پشت سر گذاشتهایم و به دوران اولترا پریمیومها وارد شدهایم.
افزایش قیمت اعمال شده روی گوشیهای پرچمدار نهتنها از سالهای قبل بیشتر بود، بلکه خود سازندگان گوشیهای هوشمند نیز به تمایز بین پرچمداران معمولی و اولترا پریمیوم دامن زدهاند و به عقیده آنها، این دو نوع پرچمدار برای دو نوع کاربر بهخصوص ساخته شدهاند و باید هم ارزشگذاری متفاوتی داشته باشند.
چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ در یک کلمه: لاکچری. بیایید کمی در این موضوع دقیقتر شویم.
برند Louis Vuitton سازنده کیفهای لوکس در دنیاست و انواع مختلفی از آنها را تولید میکند، اما محبوبترین مدل این کیفها Neverfull نام دارد و قیمت آن چیزی در حدود ۱۰۰۰ دلار است. قیمت ۱۰۰۰ دلار برای این کیف یکی از مقرونبهصرفهترین قیمتهایی است که توسط برند Louis Vuitton ارائه میشود. یعنی قیمت یک کیف مقرونبهصرفه برند لوکس Louis Vuitton با یک گوشی پرچمدار اولترا پریمیوم برابر است.
بسیاری از افراد شاید فکر کنند که یک خرید یک کیف لاکچری، به مقدار زیادی پول نیاز دارد که البته درست هم فکر میکنند. بنابراین چرا قیمت گوشیهای پرچمدار برابر با یک کیف لوکس، هنوز برای ما شوکآور است؟
کیف Neverfull از جنس کرباس است و یک زیپ روی خود دارد که میتواند کیف پول، گوشی و موارد دیگر را در خود حفظ کند. همین کارها را یک کیف ۲۰ دلاری نیز میتواند برای شما انجام دهد. بنابراین کیف Neverfull هیچ ارزش افزودهای نسبت به یک کیف ۲۰ دلاری ندارد. شاید کیفیت و طراحی کیف Neverfull کمی بهتر باشد و شاید هم این کیف هرگز از مد نمیافتد. اما برای شخصی که این دو کیف را در یک سطح عملکردی مقایسه میکند، خرید از Louis Vuitton یک فاجعه است. اما هنوز هم میلیونها نفر در سرتاسر جهان کیفهای Louis Vuitton را خریداری میکنند.
ویژگیها، کارآمدی و عملکرد مواردی هستند که از نظر عاشقان فناوری، یک دیوایس را ارزشمند جلوه میدهند. ما از گوشیها بنچمارک میگیریم، میبینیم که نمایشگر آن چگونه است. به کیفیت دوربین و سایر ویژگیها نگاهی میاندازیم. اینها معیارهایی هستند که برای مقایسه گوشیهای هوشمند مورد استفاده قرار میگیرند. اما تعیین ارزش یک گوشی بهتنهایی به این موارد بستگی ندارد.
وان پلاس با داشتن یک جامعه آنلاین قدرتمند به محصولات خود ارزش میبخشد و یا Fairphone همین ایجاد ارزش را با ساخت گوشیهای تعمیرپذیر انجام میدهد. نوکیا بیرق نوستالژی را برافراشته میکند و به اروپاییان اجازه میدهد تا احساس کنند در بازار الکترونیک جهان سهمی دارند.
افراد همانطور که برای ویژگیهای یک گوشی پول میپردازند، حاضر هستند برای این موارد نیز مبالغی را پرداخت کنند. برای فهم قیمت گوشیهای اولترا پریمیوم نیز باید به همین ارزشهای افزوده توجه کرد. این دقیقا همان شکافی است که برند کیف لوکس Louis Vuitton از آن استفاده میکند. کارایی در اینجا نگرانی اصلی نیست و به همین خاطر، آن بخش از ذهن که روی ویژگیها متمرکز است ناگهان از کار میافتد و این احساسات، آرزوها و معیارهای اجتماعی هستند که تصمیم نهایی را میگیرند.
افرادی که این کیف ۱۰۰۰ دلاری را خریداری میکنند، به این دلیل نیست که آن را با کیفهای دیگر مقایسه کردهاند و یا در مورد آن نقد و بررسیهای زیادی را خواندهاند. دلیل خرید آنها هر چیزی میتواند باشد بهغیراز کارایی کیف. دلیل خرید آنها شاید برند Louis Vuitton باشد که فروشگاههای لوکسی دارد و شاید هم خریداران این کیفها فقط میخواهند به دیگران بفهمانند که آنها یک کیف به ارزش ۱۰۰۰ را با خود حمل میکنند.
اکنون بیایید ببینیم که مورد کیفهای Louis Vuitton تا چه حد در دنیای گوشیهای هوشمند صدق میکند. در حال حاضر، شباهت گوشیهای هوشمند افزایش یافته است و حتی عملکرد و کارایی آنها نیز تفاوت چندانی با هم ندارد. بنابراین نمیتوان روی هیچکدام از گوشیهای هوشمند موجود در بازار برچسب «بد» زد.
اگر کاربران حرفهای را کنار بگذاریم، برای کاربران معمولی که نهایت فعالیت آنها با یک گوشی چرخ زدن در شبکههای اجتماعی یا چت کردن با دوستان است، تمامی گوشیهای مدرن فراتر از یک رده قیمتی، عملکرد بسیار خوبی دارند. در این مورد، گوشیهای هوشمند بیشازپیش در حال شبیه شدن به کیفها هستند. همانطور که نگرانیهای افراد در مورد تواناییهای یک گوشی برای انجام کارهای روزانه کاهش مییابد، نگرانی آنها روز به روز در مورد اینکه این گوشی به آخرین مشخصات مجهز است یا نه افزایش یافته است.
شرکتهایی با ارزش اضافه میتوانند از این مورد سود ببرند. برای مثال، گوشی Fairphone را در نظر بگیرید که ارزش افزوده آن این است که بهراحتی میتوان آن را تعمیر کرد. البته چنین ارزش افزودهای قطعا قیمت نهایی محصول را بالاتر خواهد برد و Fairphone برای کاهش قیمت ناچار است تا مشخصات سختافزاری و نرمافزاری دستگاه را کاهش دهد. چهار سال قبل وقتی اولین سری از گوشیهای Fairphone به بازار عرضه شد، مشخصات سطح پایین به معنای عملکرد فاجعه بود. دو سال قبل، وقتیکه دومین نسل Fairphone از راه رسید، عملکرد آن قابلقبول بود. و اگر شرکت تصمیم به عرضه نسل سوم Fairphone میگرفت، عملکرد آن احتمالاً خوب ارزیابی میشد.
مشخصات متوسط در این روزهای بازار گوشیهای هوشمند عالی است و مشخصات سطح پایین نیز خوب تلقی میشود. به همین خاطر، اگر گوشیهای Fairphone امروزه به بازار عرضه میشدند، احتمال استقبال از آنها بالا بود. همانطور که نگرانیها در مورد مشخصات در حال برطرف شدن است، ارزشهای افزودهای همچون مسئولیتهای زیستمحیطی و اجتماعی خود را نمایان میکنند. هنوز مشخص نیست که چه تعداد افراد به خاطر نگرانیهای زیستمحیطی دست به انتخاب یک گوشی میزنند، اما این روند کاملا قطعی است.
در نهایت به عصر گوشیهای اولترا پریمیوم وارد میشویم. درحالیکه مشخصات ممکن است هنوز هم برای تعدادی از افراد برای گوشیهای پایین رده و میان رده مهم باشد، اما در مورد گوشیهای پریمیوم این موضوع چندان صدق نمیکند. محال است که گوشی پرچمداری را پیدا نکنید که دوربین خوبی نداشته باشد، کیفیت نمایشگر آن در حد عالی نباشد و از پس کارهای روزانه و معمولی برنیاید. صرفنظر از برخی نیازها مانند قلم S Pen، تصمیمی که برای خرید یک گوشی پرچمدار اتخاذ میکنید اغلب بر اساس ترجیحات شخصی و موارد اضافی است که شرکتهای مختلف بهآرامی به گوشیهای اضافه میکنند.
یکی از مواردی که خریداران را به سمت پرداخت پول برای یک گوشی هوشمند سوق میدهد، برندینگ قدرتمند و لاکچری بودن است. برای مثال، دو برند اپل و سامسونگ در طول زمان توانستهاند از خود یک برند پریمیوم بسازند. این شرکتها برای فروش محصولات خود بهشدت به برند متکی هستند. این کمپانیها میخواهند که شما فکر کنید خرید یک آیفون X یا نوت ۸ به قیمت ۱۰۰۰ دلار بهنوعی یک مد محسوب میشود. دقیقا همان رویکردی که Louis Vuitton برای فروش کیفهای ۱۰۰۰ دلاریاش از آن بهره میبرد.
هرچند که دوره استفاده گوشیهای هوشمند شاید به اندازه کیفهای Louis Vuitton نباشد، اما ما بهصورت 24 ساعته در روز این دستگاهها را به همراه خود داریم. گوشیهای هوشمند این روزها فقط ابزار نیستند، بلکه هدف آنها به سمت تمایل و پرستیژ سوق پیدا کرده است.
به این روند عادت کنید
آینده گوشیهای هوشمند چگونه خواهد بود. بهشخصه فکر میکنم که در آینده تمرکز شرکتها از ساخت دستگاههایی با بهترین عملکرد و کارایی به سمت ارائه محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر چرخش خواهد کرد. مشتریانی که از قیمتها آگاه هستند، قطعا به سراغ گوشیهایی با قیمت خوب خواهند رفت، زیرا همیشه کمپانیهایی وجود دارد که این دست از مشتریان را فراموش نمیکند.
تصور من این است که در آینده باید منتظر انفجار ارزشهای افزوده در بازار گوشیهای هوشمند باشیم. گوشیهای سازگار با محیطزیست، گوشیهایی که به حریم خصوصی احترام میگذارند و گوشیهایی که احساس لاکچری بودن را به شما منتقل میکنند. صنعت گوشیهای هوشمند به سمت همگرایی با کیفهای لوکس Louis Vuitton حرکت خواهد کرد. پیشبینی شما چیست؟
نظر کاربران
برتد بازی یعنی حماقت