Call of Duty جدید بهتر است یا Titanfall ۲؟
یکی از جالبترین رقابتهای امسال در صنعت بازیهای ویدیویی، بین دو بازی Titanfall ۲ و Call of Duty: Infinite Warfare صورت گرفت.
در نگاه اول، هر دو بازی یک اکشن اول شخص هستند تیراندازی هستند. حتی اگر بین داستانهای علمی-تخیلی و شخصیتهایشان هم تمایزی قایل شویم، باز هم میتوانیم به جرات بگوییم که از نظر روند اصلی تیراندازی، این دو بازی کاملا مثل هم هستند. هم تایتانفال ۲ و هم Infinite Warfare یک سیستم حرکت وابسته به پارکور دارند که به بازیکنندهها اجازه میدهد از روی در و دیوار حرکنت کنند و هر دو بازی هم مجموعهای از سلاحهای شبیه به هم دارند که در بخش داستانی از آنها استفاده میکنید. هر دو بازی حتی میگذارند سوار یک وسیله نقلیه شوید؛ البته وسیلهی نقلیهی Infinite Warfare سفینههای فضایی است، در حالی که تایتانفال۲ یک ربات به شما اعطا میکند.
با این حال، هر دو بازی در نحوهی روایت داستان و مراحل، متفاوت از یکدیگر عمل میکنند. کال آو دیوتی جدید یک شبیه به یک فیلم سینمایی گرانقیمت و پر صر و صدا است که میانپردهها در آن حرف اصلی را میزنند. از سوی دیگر، اگر تایتانفال ۲ را بازی کنید، احساس میکنید که به هیچ وجه آن بزرگی و سر و صدای Infinite Warfare را ندارد. بازی هر از گاهی به شما میانپرده نشان میدهد، اما به جای اینکه داستان را در صحنههای اکشن بزرگ تعریف کند، مثل بازیهای قدیمی سعی میکند تا داستان را در متن به شما بگوید.
هر دو بازی روندی متفاوت را هم دنبال میکنند. همانطور که از یک کال آو دیوتی انتظار دارید، Infinite Warfare پر از صحنههای اکشن بزرگ است؛ از مراحل وسیع آن گرفته تا صحنههای پر زد و خورد، بازی در لحظه سعی میکند تا شما را شگفتزده کند. خیلی اوقات تصور میکنید بازی نمیکنید و بازی دستتان را گرفته است و شما را به این طرف و آن طرف میکشد. Infinite Warfare میخواهد شما را غافلگیر و هیجان زده کند.
از طرفی دیگر، تایتانفال ۲ در نحوهی روایت داستاناش بسیار آرامتر عمل میکند. بازی اصلا اتفاقات داستانی کمی ندارد. این اتفاقات طوری در کنار هم قرار داده شدهاند که احساس میکنید واقعا بخشهای مهمی از داستان هستند، نه فقط صحنههای اکشن بزرگی که پشت سر هم قرار داده شدهاند.
این تفاوتها از همان ابتدا که هر دو بازی را اجرا میکنید، مشخص هستند. شروع Infinite Warfare مثل دیگر قسمتهای ندای وظیفه، بسیار پر سر و صدا و بزرگ است و همان ابتدای بازی، به همراه دو نفر از تیمتان از آسمان روی ماه سیارهی مشتری فرود میآیید. به غیر از علامتی که روی صفحه میآید تا به شما بگوید که چه زمانی باید جت خود را فعال کنید، بازی چیز دیگری به شما نمیگوید؛ وسط یک مبارزهی بزرگ فرود آمدهاید و اصلا وقت ندارید به چیز دیگری فکر کنید. کمی نمیگذرد که یک ربات بزرگ به شما حمله میکند و حالا باید آن را نابود کنید.
تایتانفال ۲ روندی کاملا مخالف دارد. افتتاحیهی بازی دو شخصیت اصلی را به شما معرفی میکند و یک مرحلهی بزرگ تمرینی مقابل شما میگذارد تا با سیستمهای پیچیده و عمیق بازی آشنا شوید. این روند کم و بیش شبیه به بازیهایی مثل Call of Duty: Modern Warfare است. پس از اینکه مرحلهی تمرینی را تمام کردید، تازه اکشن بزرگ تایتانفال ۲ شروع میشود و روی سطح سیارهای فرود میآیید.
حتی در این نقطه هم هنوز دستتان به بازی آشنا نشده است. تیراندازی در این مرحله کم نیست، اما تمرکز این مرحلهی ابتدایی، این است که از شما بخواهد آن چیزی که در مرحلهی تمرینی یاد گرفته بودید را اجرا کنید. باید برای گرفتن یک باتری جدید برای تایتان خود، یک بخش سکوبازی را پشت سر بگذارید. پس از آن، باز هم با یک سکوبازی دیگر روبرو میشوید که این بار پیچیدهتر است. این بخش را هم که گذراندید، کمی مهارتهای تیراندازی خودتان را محک میزنید.
بخش سوم مرحله، شما را سوار یک تایتان میکند و برای اولین بار یک تایتان را به مبارزه میبرید. با اینکه این لول بسیار سرگرمکننده و حتی کمی سخت است، اما باز هم اگر به ساختار آن نگاه کنید، میبینید که باز هم یک بخش آموزشی است و برای آشنایی با نحوهی کنترل و مبارزه با تایتان ساخته شده است. با اینکه این موضوع کمی سلیقهای است، اما افتتاحیهی تایتانفال ۲ ساختاری بهتر دارد. با اینکه افتتاحیهی تایتانفال ۲ قدرت دراماتیک Infinite Warfare را ندارد، اما تصور نمیکند که بازیکننده همه چیز را میداند و کاری میکند که هر کسی بتواند دسته را به دستاش بگیرد و با هر مقدار مهارتی، با بازی آشنا شود.
پس از افتتاحیهی Infinite Warfare، با مجموعهای از میانپردهها طرف هستیم که شخصیتهای اصلی را معرفی میکند، کمی از پیشزمینهی داستانی بازی میگوید و به سرعت هم هدف را مشخص میکند. پس از این صحنهها، بیوقفه دوباره وارد یک صحنهی تیراندازی میشویم. کسانی که فقط اکشن میخواهند، با Infinite Warfare راضی میشوند، اما بازی نمیگذارد تا لحظهای بایستید و اتفاقات داستانی را درک کنید. مراحل تایتانفال ۲ عمدا بسیار آرامتر طراحی شدهاند. هیچ ابهامی برای شما به وجود نمیآید و همهی داستان را متوجه میشوید. هدفهای مراحل هم آنقدر خوب با داستان بازی گره خوردهاند که به وضوح آنها را متوجه میشوید.
هر دو بازی یک فرمول خطی را دنبال میکنند که در آن، با تمام کردن هدفهای مراحل، داستان پیشرفت میکند. تایتانفال ۲ روند داستانی منسجمی دارد، در حالی که با بازی کردن Infinite Warfare احساس میکنید که مشغول تجربه کردن مجموعهای از صحنهها هستید که پشت سر هم قرار داده شدهاند. هد وبازی از نظر زمانی، کوتاه هستند. اما در حالی که به هنگام بازی کردن Infinite Warfare تصور میکنید همه چیز بسیار مهم و خطرناک است، در داستاناش این موضوع را نمیبینید. انگار بین هر ماموریت، روزها یا هفتهها فاصله وجود دارد. روند داستان تایتانفال ۲ بسیار نرم حرکت میکند و با اینکه مراحل مختلفی دارد، اما جریان داستان را درک میکنید.
یکی دیگر از تفاوتهای بین این دو بازی، چگونگی استفاده از سیستمهای حرکتی آنها است. تایتانفال ۲ مراحلی دارد که در آن باید سکوبازیهای زیادی انجام بدهید و باید از تمام قابلیتهایی که در اختیار شما است، برای پیشرفت در مراحل استفاده کنید. حتی مراحلی در بازی وجود دارد که در آنها باید معماهایی را در قالب سکوبازی حل کنید؛ طوری که با استفاده از یک جرثقیل راه خودتان را میسازید. این مراحل بسیار سرگرمکننده هستند؛ طوری که برای مدتی تیراندازی را به کنار میگذارید و با مکانیکهای جدید و متفاوتی دست و پنجه نرم میکنید.
تایتانفال ۲ همچنین یک مکانیک تغییر زمان دارد که به شما اجازه میدهد در لحظه زمان را از حال به گذشته ببرید. با استفاده از این قابلیت، مراحل جالبی ساخته شده است که باید در آنها بین دو زمان عقب و جلو کنید تا بتوانید در محیط حرکت کنید؛ طوری که برای مثال از یک سکو به سکوی دیگری میپرید و در وسط پرش خود، زمان را به عقب میبرید تا روی سکویی بیافتید که در گذشته وجود داشته است. این مراحل بسیار خلاقانه طراحی شدهاند و یکی از بهترین بخشهای تایتانفال ۲ هستند.
متاسفانه در Infinite Warfare خلاقیت پیدا نمیشود. فقط در چند مرحله است که لازم دارید از پرش دوتایی خود استفاده کنید و روی دیوار راه بروید؛ چه برسد به مرحلههایی که واقعا شما را مجبور کنند تا از قابلیتهای حرکتی که دارید استفاده کنید. بیشتر مرحلهها فقط به کشتن دشمن با اسلحهها بسنده میکنند. بازی سرگرمکننده است، اما در مقایسه با تایتانفال ۲، اکشن بازی تکراری میشود، چون هیچ چیز وجود ندارد تا تنوعی در تیراندازی ایجاد کند. چند شمارهی اخیر ندای وظیفه سیستم حرکت جدیدی ارایه کردهاند، اما هیچکدام از آنها از این سیستم در بخش داستانیشان استفاده نکردهاند.
زمانی که تایتانفال ۲ بازی میکنید، کاملا حس میکنید که در حرکت سهتید. بازیای که استودیوی ریسپاون ساخته است، بسیار بزرگ به نظر می رسد و شما را تشویق میکند تا از سنگر به سنگر حرکت کنید و در این میان، از تمام محیط به نفع خودتان استفاده کنید. Infinite Warfare هم بزرگ است و در آن تکانی میخورید، اما اصلا نه به اندازهی تایتانفال ۲٫ در Infinite Warfare معمولا یک محل امن پیدا میکنید، همانجا مستقر میشوید و دشمنان را نابود میکنید. پس از اینکه دشمنان نابود شدند، به نقطهی امن بعدی میروید. برخی مراحل در Infinite Warfare آنقدر دشمن مقابلتان میریزند که مراحل کش میایند. تایتانفال ۲ اصلا به این مشکل بر نمیخورد.
تایتانفال ۲ روند متنوع خود را حتی با افزودن غولآخرها، متنوعتر هم کرده است. از بین بردن غولآخرها هنگامی که سوار یک ربات هستید، بسیار هیجانانگیز است. در این بخشها هم تیراندازی میکنید، اما حسی متفاوت از آنها میگیرید. Infinite Warfare کلا بیخیال غولاخرها شده است. شاید چند ربات بزرگ هم در Infinite Warfare ببینید، اما آنها به هیچ وجه شبیه به غولآخرها نیستند؛ این رباتها فقط دشمنانی قویتر هستند که باید بیشتر به سمتشان شلیک کنید.
در پاسخ به تایتان سواری در تایتانفال، Infinite Warfare بخشهایی دارد که در آن سوار بر سفینه، مبارزه میکنید. این بخشها به خوبی تنوعی در مراحل Infinite Warfare به وجود میآورند. در این مراحل باید سوار بر سفینههای جنگی فضایی، هدفهای مشخصی را از بین ببرید. با اینکه این مراحل از نظر ظاهری بسیار خوب از آب درآمدهاند، همهی این مراحل ساختاری یکسان دارند: سفینهی خودتان را میچرخانید تا روی دشمن قفل کنید و در نهایت شلیک میکنید. زمانی هم که خود بازی به شما پیغام داد، کلیدی را میزنید تا Flare پرتاب کنید و موشکها به شما نخورند. این بخشها سرگرمکننده هستند، اما در مقایسه با مبارزههای تایتانفال ۲، عمق کمتری دارند و کمتر درگیر آنها میشوید.
این موضوع واقعا جالب است که هر دو بازی، مکانیکهایی بسیار شبیه به هم دارند، اما در اجرا و طراحی، کاملا با هم فرق میکنند. Infinite Warfare در ظاهر شبیه به یک فیلم اکشن بزرگ هالیوودی ساخته شده، در حالی که در عمق هیچ چیزی برای ارایه ندارد. داستان بازی برخی اوقات غافلگیرتان میکند، اما بازی به غیر از یک اکشن تیراندازی پر سر و صدا، چیز دیگری نیست. درست است که Infinite Warfare بخشهای مبارزهی فضایی هم دارد، آن هم بخشهایی که از نظر ظاهری بسیار زیبا هستند، اما این بخشها اصلا پیچیدگی لازم را ندارند. در نهایت، میتوان گفت Infinite Warfare ساخته شده است تا مخاطبان ندای وظیفه را راضی نگه دارد و این بازی اصلا قرار نبوده تا هیچ کار جدیدی کند.
تایتانفال ۲ هدفی کاملا مخالف داشته است. مردم انتظار دارند که تایتانفال ۲ یک تیراندازی خطی و ساده باشد و استودیوی ریسپاون با افزودن بخشهایی مثل سکوبازی و معما در بازی، کاملا ریسک کرده است. با این حال، آنها از پس کارشان برآمدهاند و یک اکشن ماجراجویی شگفتانگیز ساختهاند که روندی متنوع دارد و جذاب است. بازی صحنههای اکشن بزرگ Infinite Warfare را ندارد، اما واقعا سرگرمکنندهتر است و این موضوع، مهمترین عامل است.
ارسال نظر