شورولت کوروت؛ موشک زمین به زمین دیترویت
دهه ۱۹۶۰ میلادی آغاز انقلاب و تحول خودروسازی جهانی و از آن مهم تر پیشرفت پر سرعت ایالات متحده آمریکا در ۳ عرصه آسمن، زمین و دریا بود.
این روند رو به رشد به لطف گروه بزرگی از پیشگامان علمی و مهندسان خبره ممکن شده و تا امروز نیز ذره ای از سرعت آن کاسته نشد. مقاله پیش رو تقابل ۲ ابر افسانه صنعت خودروسازی آمریکاست که حامل بیش از نیم قرن تفاوت و تضاد در دستیابی به یک هدف ثابت یعنی دستیابی به سرعت بیشتر است.
پیش درآمد
دهه ۶۰ میلادی جنرال موتورز ژنرال صنعت خودروسازی جهانی بود. طراحی شورولت کورور (Corvair معروف به فولکس واگن بیتل آمریکایی) ۲ هزار دلاری، پیشرانه های پرخوران توربوشارژر تولید انبوه، پیشرانه های غول پیکر V۸ آلیاژی تا کادیلاک الدورادو ۷.۷ لیتری متحرک جلو که از شدت قدرت عظیم پیشرانه دچار تابش شاسی می شد و فیلیت وود ۱۱ هزار دلاری، همگی از خط تولید کمپانی عظیم جنرال موتورز خارج می شدند.
مهندسان جنرال موتورز بی هیچ بیم و نا امیدی از همپایی دو ضلع دیگر مثلث دیترویتی (فورد و کرایسلر) آزادانه و بلندپروازانه برترین محصولات جهانی را از طریق ۶ زیرمجموعه خود روانه بازار می ساخت. امروز اما جنرال موتورز بار دیگر از خاکستر بحران های سال ۲۰۰۹ برخاسته و با فاصله بسیار جزیی هم رده برندهای معتبری چون اپل و وال مارت می ایستد و با تکیه بر این جایگاه برتر است که از جاه طلبی برخی از برندها و نام های قدمت دار خود حتی ذره ای نمی کاهد.
این پیرِ چالاک
بلوغ سریع و نبوغ سرشار مهندسان جنرال موتورز همچون انفجاری مهیب بر پهنه بیابان ابرخودروهای آن دوران نتیجه ای با عنوان نسل دوم کوروت را بر جای نهاد که حتی کوچک ترین شباهتی به نمونه نسل اول (C۱) نداشت. زورا آرکاز دانتاو، سرمهندس وقت جنرال موتورز، احیا کننده پروژه نیمه شکست خورده کورت نسل اول که با فیس لیفت ارائه شده از جانب او در سال ۱۹۵۷ احیا شد و البته مهندس و طراح نسل دوم کوروت که به پاس زحمات و تلاش های وی در جاودان ساختن نام کوروت او را به لقب «حضرت» نیز می شناسند، در نسل دوم کوروت طرحی ارائه کرد که رقبای پیشرفته اروپایی دوران نظیر مرسدس بنز SL، جگوار E-Type و پورشه ۹۱۱ را از هر نظر مغلوب ساخت.
ساختار انتقال نیرو ترنس اکسل (نوآوری آن دوران)، سیستم تعلیق مستقل در هر چهار چرخ، رینگ های آلومینیومی، سیستم ترمز دیسکی دو جداره هوا خنک در محور جلو، طراحی سوپراگزاتیک و منحصر به فرد، دیفرانسیل لغزش محدود مجهز به قفل (LSD)، استفاده از کد Z۰۶ به عنوان برترین رده آپشنی برای کوروت در کنار اگزوزهای دوبل جانبی و پیشرانه ۷ لیتری ۴۲۷ V۸ بلوک کوچک از نوع پوش راد (OHV) مجهز به سیستم پاشش سوخت انژکتوری و ۳۶۰ اسب وحشی بخار که در اتصال به گیربکس ۴ سرعته دستی به سادگی از خجالت پیشرانه های توئین کم (DOHC) پیشرفته اروپایی ها بر می آمد.
کوروت C۲ بمبی سوار بر چهار چرخ بود که تنها با فشردن پدال گاز به مرز انفجار می رسید. C۲ ابرخودرو برتر و پادشاه خیابان های زمان خود و تندیس اندیشه برتر آمریکایی امروز است که دلیل انتخاب آن برای این رویارویی نا برابر، ارائه حجم غیرقابل تصوری از بلوغ و نبوغ فنی و هنری در چنین زمان و بودجه محدود پس از پروژه C۱ است.
خودرو مورد بررسی در طی مراحل بازسازی در بخش پیشرانه دستخوش تغییرات بسیاری شده است چرا که پیشرانه اصلی آن (کد L۷۱) فدای مسابقات درگ شد. در روند بازسازی پیشرانه تغییراتی از جمله استفاده از سرسیلندرهای آلومینیومی (در سال ۱۹۶۷ آپشنی ۳۶۹ دلاری محسوب می شد) که کاهش وزن ۷۰ کیلویی پیشرانه و همچنین قدرت نهایی ۴۳۵ اسب بخاری و گشتاور ۶۲۵ نیوتن متری را به همراه داشت، استفاده از یک کاربراتور چهار دهانه هولی با منیفولد هوای سرد از نوع پایه بلند به نوعی پیشرانه های مشهور L۸۸ را شبیه سازی می کند چرا که یک نمونه استینگری C۲ با پیشرانه حقیقی L۸۸ امروزه فراتر از ۳ میلیون دلار قیمت دارد.
پسر همان پدر
امروز جنرال موتورز با هوشیاری تمام همچون ققنوس سر از خاکستر دشواری های صنعتی بر آورده است و هنوز هم نام Z۰۶ به معنای خم ابرو و نگاه چپ چپ آخرین نسل کوروت به خودروهای وارداتی به ایالات متحده آمریکا از سوی خودرویی است که هفتمین نسل نام پرآوازه کوروت را یدک می کشد. در طی این نیم قرن بدون شک زیر و بم کوروت به اندازه ای دگرگون شده که انتظار هیچ وجه اشتراکی حتی با نسل پیشینش از آن نمی رود اما در کمال تعجب C۷ همچنان مملو از نکات تکراری و مشترک با C۲ است که نه خسته کننده بودن آن بلکه برتری حرکت فراتر از زمان نسل دوم را فریاد می زند؛ گویی C۲ را آدم فضایی ها ساخته اند نه این متخصصان دو پای زمینی.
بدنه همان بدنه فایبرگلس و پیشرانه همان نمونه بلوک کوچک OHV V۸ از خانواده LS جنرال موتورز است که دست تکنولوژی روز جهانی بر سر آن کشیده شده است. پیشرانه ای که جهان اعتقاد داشت در هزاره سوم اثری از آثار آن باقی نخواهد ماند چرا که قدیمی و دمده است یا این که بر اساس نظریه داروین های صنعت خودرو، آینده از آن پیشرانه های DOHC خواهد بود و دوران OHV ها به سر آمده است اما سه ضلع مثلث دیترویتی و بخصوص جنرال موتورز و کرایسلر ثابت کرده اند که OHv ها هم می توانند از تکنولوژی های روز چون MDS (سیستم تنظیم حجم موتور از طریق خاموش کردن سیلندرهای اضافی) و DVVT (سیستم متغیر زمان بندی سوپاپ های دود و هوا) بهره برده و ضمن حفظ شهرت خود در زمینه دوام، بازده مثال زدنی و مصرف سوخت کم را نیز به همراه داشته باشند.
۶.۲ لیتر حجم به کمک سیستم پرخوران سوپرشارژر با فشار ۹.۲ PSI و اینترکولر دو مرحله ای توان خروجی تضمین شده ۶۵۰ اسب تازه نفس بخار و گشتاور ۸۸۰ نیوتن متر را برای C۷ Z۰۶ به ارمغان می آورد که هنوز هم از طریق همان سیستم انتقال نیروی ترنس اکسل اما ۷ دنده به دیفرانسیل LSD محور عقب ارسال می شود که شتاب ۳.۳ ثانیه ای برای دستیابی به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت را برای آن به همراه می آورد.
۶۵۰ اسب بخار امروزی نسبت به قدرت تولیدی سال ۱۹۶۷ بهبود ۴۹ درصدی قدرت را نشان می دهد در حالی که فاکتورهای ایمنی، آسایشی و آلایندگی و مصرف سوخت در وجود خودرو لحاظ شده است و مجموعه تغییرات افزایش کلی ۲۳۰ کیلوگرمی وزن نسبت به نمونه ۱۹۶۷ و البته سه برابر شدن پهنای تایرها و دو برابر شدن پهنای رینگ های عقب را به همره دارد که این مجموعه همان تاثیر محسوس و غیر تکراری پیشرفت نیم قرنی است.
شانه به شانه
سواری با دو الماس چهار چرخ شانه به شانه یکدیگر در خیابان های امروزی دیترویت سرهای زیادی را به سوی خود می چرخاند. هر دو کوروت در انتقال نیرو به زمین عالی عمل می کنند با این تفاوت که استینگری C۲ با هر فشار مضاعف بر پدال گاز انتهای خودرو را به رقص باله دعوت کرده و دو خط باریک مشکی رنگ در کنار دود سفید رنگی که به هوا می فرستد را چاشنی خنده راننده می کند. نیم قرن تکنولوژی و الکترونیک چپانده شده در مجموعه فشرده C۷ Z۰۶ آن را قادر می سازد بدون کوچک ترین زحمت و بدون کمترین هرزگردی به راحتی تمام نیروی تولیدی را به زمین منتقل کند.
استینگری ۴۲۷ C۲ در دهه ۶۰ دومین خودروی سریع تست شده از سوی Car & Driver بود که در پس شاهکار کرول شلبی فقید، شلبی کبرا ۷ لیتری، در جایگاه دوم می ایستاد. این اعجوبه به همراه دو سرنشین (حضور شاگرد برای استارت و استاپ کردن کرونومتر برای ثبت زمان صفر تا ۱۰۰ در دوران نبود سیستم های کامپیوتری ضروری بود) تنها در طی ۴.۷ ثانیه به تندی ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت رسیده و در ۱۳.۶ ثانیه مسافت درگ ۴۰۲ متر (ربع مایل) را با حداکثر سرعت ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت به پایان می رساند که کمی بیش از ۲ ثانیه و ۳۵ کیلومتر بر ساعت کندتر از C۷ Z۰۶ مدرن (۱۱.۴ ثانیه با حداکثر سرعت ۲۰۵ کیلومتر بر ساعت برای C۷ Z۰۶) است. اعداد و ارقام خروجی استینگری ۴۲۷ C۲ از بسیاری از فراری های هم دوره خود نیز سرتر بود و با مد نظر قرار دادن قیمت نزدیک به نصف آن، ارقام بسیار قابل احترام یاز خود بر جای گذارده است.
مشکل استینگری C۲ ۴۲۷ با وجود طراحی منحصر به فرد و زیبایش در ساختار فیزیکی و قدرت بسیار زیاد آن نهفته بود. C۲ به دلیل سبک خاص طراحی بدنه به کمک پیشرانه قدرتمند خود به سادگی به سرعت فراتر از ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت دست پیدا می کرده و هر چه بر سرعتش افزوده می شد، خودرو میل بیشتری برای پرواز پیدا کرده و با کاهش کشش تایرها با زمین میل به سر خوردن در پیچ ها در C۲ افزایش می یافت چرا که طراحی آن دوران آنچنان که باید بر عملکرد و با تکیه بر دستاوردهای تونل باد انجام نمی شد.
C۷ اما با کوله باری از تجربه و تکیه بر تجربیات حاصل از ساعت ها تست آیرودینامیک در تونل باد ساخته شده و کیت دفیوزر بدنه و اسپویلر بزرگ تنظیم شونده آن نیز تاثیر شگرفی در بهبود پایداری آن بخصوص در سرعت های بالا دارد. از این رو هر چه با C۷ Z۰۶ به سرعت نهایی ۳۳۰ کیلومتر بر ساعت نزدیک تر شوید، بر نیروی پسا و در نتیجه پایداری خودرو به شکل محسوسی افزوده خواهد شد. C۷ Z۰۶ ح-داکثر شتاب جانبی G۱.۰۶ را به ثبت می رساند که این رقم برای ابرخودرو هایبرید پورشه ۹۱۸ اسپایدر معادل ۱.۱۶G ماست، به این معنا که کوروت ۹۴ هزار دلاری با یک دهم قیمت پورشه ۹۰ درصد توان ۹۱۸ اسپایدر را در اختیار مالک قرار می دهد.
سخن پایانی
سواری با C۲ ۴۲۷ نیازمند توجه و مهارت زیاد راننده است. این ابرخودروی زیبا و اگزاتیک هیچ سیستم کنترل کمکی به همره ندارد در حالی که فراتر از ۴۳۰ اسب بخار قدرت را در اختیار راننده قرار می دهد. تنها لحظه ای غفلت و یا شیطنت با پدال گاز شما را از مسیر آسفالته منحرف می کند. ویژگی های رفاهی این خودرو به فرمان هیدرمولیک، شیشه های برقی، ترمز بوستردار، سیستم تهویه مطبوع و رادیو ضبط خلاصه می شود و سواری با این کلاسیک گران قیمت چندان بی دردسر نیز نخواهد بود.
C۷ Z۰۶ اما با کمک ده ها سنسور و سیستم های الکترونیکی و بخصوص سیستم MDS برای رانندگی درون شهری و روزمره خودرو بسیار راحت و لذت بخشی است و هر زمان که اراده کنید، به یک شیطان بی رحم بدل خواهد شد که هیچ راننده ای با هیچ سطح از مهارتی از پس قدرت و گشتاور بسیار زیاد آن بر نخواهد آمد. با تکیه بر سیستم MDS و فعال بودن تنها ۴ سیلندر در عین شیطان صفت بودن، مصرف سوخت ۷.۸ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر را همراه با ده ها آپشن رفاهی مختلف به همراه می آورد که در ترافیک شهری چون کدیلاک و در جاده های خلوت همانند یک کوروت حقیقی عمل می کند.
کوروت نه تنها به عنوان یک خودرو بلکه به عنوان یک نماد، یک سبک زندگی، یک خط فکری و یک ایدئولوژی خاص، بیش از ۶۳ سال (۱۹۵۳ تا به امروز) است. جهان صنعت خودرو را شیفته توانایی های خود ساخته و هرگز از یاد و خاطرات برون نخواهد رفت.
ارسال نظر