رایجترین اشتباهات مغز انسان
به نظر میرسد ما تصمیمهایمان را هوشیارانه و منطقی میگیریم، یا حداقل فکر میکنیم که هوشیارانه و منطقی تصمیم میگیریم؛ اما در واقع این تجزیه و تحلیلهای به ظاهر عقلانی ما، آمیخته به خطاهای سیستماتیک بسیاری هستند.
یک بررسی آزمایشی نشان داد پنج دلار، همواره ارزش ثابتی در ذهن افراد ندارد. در این بررسی، شرکتکنندگان خود را برای گرفتن پنچ دلار تخفیف در خرید یک ساعت به دردسر انداختند، اما این کار را برای خرید یک ضبط صوت انجام ندادند، به چه دلیل؟ قیمت ساعت ۲۵ دلار و قیمت ضبط ۱۲۵ دلار بود؛ در نتیجه پنج دلار کاهش قیمت در مورد ساعت، عدد بزرگتری به نظر میرسید.
گرچه در هر دو مورد، ضرر یکسانی به افراد وارد شده بود، اما واکنشهای متفاوتی نسبت به آن داشتند. دلیل این پدیده این است که پولِ گم شده و بلیط تئاتر، درست مثل ساعت و ضبط صوت مثال قبلی، در ذهن ما در گروههایی مجزا طبقهبندی میشوند. بلیط تئاترِ گمشده و بلیطی که دوباره باید خریده شود، هر دو یک بخش مغز را فعال میکنند و بنابراین، این احساس ایجاد میشود که برای چیزی دوباره پول پرداخت کردهایم.
اثر تقلیل خویشتن
یکی از اشتباهات مغز اثر تقلیل خویشتن است. پدیدهای که هنگام کاهش ذخایر انرژی بدن اتفاق میافتد و منجر به از دست رفتن کنترل بر خود میشود، «تقلیل خویشتن» نام گرفته است. پژوهشها نشان دادهاند که افراد گرسنه، در موقعیتهای اجتماعی تصنعیتر رفتار میکنند، آستانهی درد پایینتری دارند و رفتارهای پرخاشگرانه و خودخواهانهی بیشتری از آنها سر میزند. فرایندهای روانی، ذخایر منابع انرژی بدن را کاهش میدهند. درست مثل دویدن در یک ماراتن، سطح قند خون افت میکند.
در چنین وضعیتی حتی اگر مصر باشیم که عقلانی رفتار کنیم، کمبود گلوکز توانایی کارکرد منطقی را از ما میگیرد. آمارها نشان دادهاند افرادی که مامور بررسی درخواستهای عفو در زندان بودهاند، بعد از ساعت ناهار به 65 درصد پاسخها مثبت دادهاند، اما این نرخ تا دو ساعت بعد از آن، به تدریج کمتر و کمتر شده است.
اثر دسترسی پذیری
در این مورد چه فکر میکنید؟ تعداد افرادی که بر اثر اصابت صاعقه فوت میکنند بیشتر است یا بر اثر مسمومیت غذایی؟ بیشتر ما فکر میکنیم غذاهای مسموم، خطری واقعیتر و جدیتر هستند؛ در حالی که اگر صاعقه به کسی اصابت کند، احنمال مرگ او 52 درصد برابر زمانی است که مسموم شود. دلیل این طرز فکر این است که ما احتمال وقوع رویدادها را بر اساس تجربهی شخصیمان با آنها میسنجیم.
این سوگیری در قضاوت، به این دلیل اتفاق میافتد که موضوع مشخصی، احساسات بیشتری را در ما بر میانگیزد. مثلا احتمال خرید گوشت آلوده از سوپر مارکت محل، احساس خطر زیادی ایجاد میکند، بنابراین اثر زیادی روی حافظهمان میگذارد؛ اثری که با شنیدن خبر برخورد صاعقه به کسی ایجاد نمیشود. کاهنمن میگوید: یادآوری تصاویر و افکار ترسناک، بسیار آسان است و ترس، هنگامی که ایدهی ذهنی روشنی از آن داشته باشی، شدت مییابد.
اثر یقین
یکی دیگر از مشهورترین اشتباهات مغز انسان اثر یقین است. اگر قرار باشد بین این دو حالت یکی را انتخاب کنید. کدام را ترجیح میدهید؟ به احتمال صد در صد، 800 دلار پول نصیبتان شود یا به احتمال 85 درصد، هزار دلار؟ اکثر افراد بدون اندکی مکث، حالت اول را انتخاب میکنند.
از دست دادن چیزی که متعلق به ماست، برایمان بسیار سخت است. مصداق این امر را میتوانیم در واکنش افراد هنگام وضع قوانین مالیاتی جدید ببینیم، وقتی دولت قوانینی وضع میکند که در آن از افراد خواسته شده تنها یک بار (و نه به عنوان قاعدهای معمول)، مبلغی اضافه برای توسعهی زیر ساختهای کشور بپردازد، صداهای اعتراض به گوش میرسند؛ اما زمانی که قرار است مالیات مستمری در جهت خانهدار شدن افراد گرفته شود، صدای اعتراض چندانی شنیده نمیشود.
اثر در معرض بودن
اگر امروز سه اسم ساختگی بشنوید و فردا به شما بگویند آنها از کارآفرینان برتر بودهاند، چون اسمهایشان را شنیدهاید و برایتان آشناست، به احتمال زیاد این حرف را باور میکنید. تمایز قائل شدن بین آنچه واقعی است و آنچه آشناست، برای ذهن ما دشوار است.
اثر سوگیری پسنگر
اثر سوگیری، از متداولترین اشتباهات مغز انسان است. در سوگیری که نوعی خطای شناخت است، باوری عمیق به موضوعی وجود دارد که درواقع قطعی نیست. همان حسی که پس از شکست یک سرمایهگذاری یا پایان یک رابطهی عاشقانه به افراد دست میدهد؛ از اول هم معلوم بود چنین اتفاقی میافتد.
نظر کاربران
عااالی بود