سه خودرو مجلل، اما فقط یک انتخاب
زمانی که صحبت از خرید سدانی کارآمد می شود، قطعا انتخاب های بسیاری وجود دارد. مدل های مختلف کوپه مورد تایید بسیاری از افراد است، باوجوداینکه درها و پیچیدگی های کمتری دارد، اما قیمت بالاتری دارند.
برترین ها: زمانی که صحبت از خرید سدانی کارآمد می شود، قطعا انتخاب های بسیاری وجود دارد. مدل های مختلف کوپه مورد تایید بسیاری از افراد است، باوجوداینکه درها و پیچیدگی های کمتری دارد، اما قیمت بالاتری دارند. بنابراین اگر شما حدود ۱۵۰.۰۰۰ دلار برای خرید یک سدان لوکس پول دارید، چه چیزی می خرید؟
در اینجا می خواهیم پیشنهاداتی مجلل از آلمان و ژاپن بدهیم.
دو گزینه پیش فرض ما Mercedes-AMG C۶۳ S (با قیمت ۱۵۵.۹۰۰ دلار بعلاوه هزینه مالیات ماشین های خاص) و BMW M۳ (با قیمت ۱۴۴.۶۱۵ دلار) است.
ما خیلی دوست داشتیم که در این مقایسه Audi RS4 wagon را هم بیاوریم، اما به دلیل اینکه این محصول دیگر تولید و فروخته نمی شوند، جایگزین دیگری برای آن آوردیم.
در این جستجو، Lexus GS F (با قیمت ۱۴۸.۸۰۰ دلار بعلاوه هزینه مالیات ماشین های خاص) را پیدا کردیم. ماشینی که از نظر طبقه بندی سایز بزرگ تر است، اما همچنان از نظر قیمتی قابل رقابت با دو خودرو آلمانی ما است. البته مدل Lexus IS F انتخاب منطقی تری بود، اما ترجیح دادیم سدانی بزرگتر با قیمت مشابه را در این مقایسه قرار دهیم.
برای این تست، ما آخرین مدل BMW M۳ یعنی M۳ مسابقه ای با رنگ باشکوه آبی کم رنگ را در کنار C۶۳ S و Lexus GS F آوردیم.
رانندگان ما که قطعا شما هم آنها را قبول دارید، کارشناس عملکرد خودروهای شخصی، کورت دوپریز (GurtDupriez)، همراه با ستاره اسبق رالی جهانی سوبارو، کریس اتکینسون (Chris Atkinson)، هستند. دو آلمانی از موتور مکشی و توربو شارژها بهره گرفته اند، در حالی که، رقیب ژاپنی هم از موتور مکشی یاماها (Yamaha) 5.0 لیتری هشت سیلندر استفاده می کند، اما گشتاور دو رقیب خود را ندارد.
M3 موتور 3.0 لیتری شش سیلندر دو توربو دارد، با قدرت 331 کیلووات (M3 معمولی قدرتی برابر با 317 کیلووات دارد) و گشتاور 550 نیوتن متر.
نوبت به معرفی C۶۳ S باشکوه می رسد، با موتور پرقدرت تر ۴.۰ لیتری، دوتوربو و ۸ سیلندر که قدرتی برابر با ۳۷۵ کیلووات و گشتاور ۷۰۰ نیوتن متری تولید می کند. موتور ۵.۰ لیتری هشت سیلندر GS F تنها مدعی موتور مکشی در بین این سه رقیب است، که قدرتی برابر با ۳۵۱ کیلو وات و گشتاور ۵۳۰ نیوتن متر تولید می کند.
بعد از لکسوس، C۶۳ S با ۱۷۳۰ کیلوگرم و در آخر BMW M۳ سبک ترین این گروه به شمار می آید.
لکسوس ادعا می کند که شتاب 0-100 GS F 4.6 ثانیه است، اما C63 و M3 هر دو ادعا می کنند که شتاب شان 4.0 ثانیه است. این ادعا شما را وادار می کند تا از خود بپرسید که چگونه گشتاور 700 نیوتن متر و 550 نیوتن متر با تفاوت وزن 170 کیلوگرم در این مقایسه جا دارند.
مسیر رانندگی را در Brisbane شروع می کنیم، از بزرگراه رد می شویم و دوباره از داخل شهر مسیر خود را به Mounts Glorious و Nebo ادامه می دهیم.
نتیجه تست سوخت شگفت آور است. C۶۳ خودرو با صرفه تر گروه شناخته شده، بعد از آن M۳ با ۲۳ درصد سوخت بیشتر نسبت به بنز و GS F با ۸۴ درصد سوخت بیشتر در آخر لیست قرار گرفت.
ارقام دقیق مصرف سوخت به این ترتیب است: C63 8.6 لیتر در 100 کیلومتر، M3 8.8 لیتر در 100 کیلومتر و در پایان 11.3 لیتر در 100 کیلومتر برای لکسوس.
در مورد طراحی خارجی، هر سه این ماشین ها طراحی خشن دارند که آنها را از بقیه متمایز می کند.
لکسوس از همه جسورتر است، با طراحی کلی زاویه دار، که قسمت جلو آن از فیبر کربن ساخته شده است و گران ترین قسمت طراحی است.
یکی از همین لکسوس ها در تست رانندگی Queensland آسیب دید و هزینه ای بالغ بر 20.000 دلار برای تعمیر آن صرف شد.
در تست های کنترل کیفیت این آسیب مشکلی ایجاد نمی کند ولی در واقعیت اگر شما به اولین نقطه تماس ماشین خود، یعنی جلو ماشین، که اتفاقا گران ترین قسمت ماشین هم است، آسیب برسانید، تجربه ای تلخ و هزینه زیادی خواهد بود.
طراحی قسمت های دیگر برمبنای سلیقه شما است. به نظر من چرخ های ۱۹ اینچی برای این ماشین خیلی کوچک است، و کالیپرهای نارنجی برای ترمزها کمی عجیب به نظر می رسند.
داخل لکسوس واقعا باشکوه است، باشکوه دقیقا کلمه ای است که بیانگر داخل آن است و هیچ کلمه دیگری نمی تواند داخل آن را توصیف کند. صندلی های آن از چرم قرمز خیره کننده درست شده اند و در کابین آن یک اسکرین 12.3 اینجی بزرگ گذاشته شده است.
صندلی های عقب کاملا جادار است و دو فرد بالغ به راحتی در عقب ماشین می نشینند. صندلی کودک هم به راحتی در آن جای می گیرد.
در مقاله ای جداگانه دلایل بدی این سیستم را همراه با راه حل پیشنهادی آن توضیح می دهم، اما در نهایت این مسئله لکسوس را به انتهای لیست می برد.
گزینه دوم مرسدس AMG C63 S، سدانی که جذابیت طراحی مدل های قبلی خود را ندارد.
طراحی داخلی کلاس C همیشه محبوب ترین گزینه ما بوده است. ترکیبی خوب از سادگی و سبک خاص.
در طراحی داخل آن به درستی فکر شده است، استفاده مواد مناسب، در جای مناسب، باوجود لبه های ناهموار، داخل این ماشین دقیقا اتاقی است که به راحتی می توانید از آن استفاده کنید.
مرسدس بنز COMAND نسخه نهایی C۶۳ نیست، این مدل انتخاب های کمتری دارد و نسبت به بقیه در لیست ارزان تر قرار می گیرد و قرار است که از لیست حذف شود، و ما امیدوارم این برند آلمانی زودتر این کار را انجام دهد.
خشن ترین طراحی مخصوص BMW M3 است. در نگاه اول چرخ های 20 اینچی عقب، با عظمت به نظر می رسند، اما بعد، زیبایی موجود در این چرخ ها را تحسین می کنید. و اگر یک هفته با این ماشین رانندگی کنید، عاشق آن می شوید.
لاستیک های عقب بزرگ (285میلی متر) و لاستیک های جلو ایده آل هستند (265 میلی متر). یک اینچ بزرگ تر از دو ماشین دیگر، اما به طور چشم گیری پهن تر (265/245 میلی متر در AMG و 275/255 میلی متر در GS F).
چیزی که من در M۳ مرا جذب خود می کند این است که BMW هیچ گاه خشونت ظاهرش را کاهش نمی دهد، درست مثل M۴. به لطف ستون های پهن و اگزوزهای چهار قلوی آن، شما هیچ سری M زشتی را در خیابان نمی بینید. و در عین حال از هر طرف که به ماشین نگاه کنید، تجاری هم است.
طراحی داخلی ماشین شامل صندلی های چرمی است که حکاکی حرف M بر آن جلوه خاصی به آن داده است، کلیدهای مختلف ماشین و جعبه دنده هر کسی را با هر سنی جذب می کند. BMW طراحی داخلی خود را برای مدت ها عوض نکرده است و به نظرم این انتخابی مثبت برای او محسوب می شود.
به لطف BMW که بهترین سیستم صوتی را در کلاس ماشین های تجاری دارد. و با این مورد BMW در مقایسه هر دو رقبای خود را کنار زد.
صندلی های جلو بسیار باشکوه و مجهز هستند، مخصوصا در سرعت بالا، اما صندلی های عقب کمی تنگ هستند. با وجود اینکه همچنان دو فرد بالغ به راحتی در عقب ماشین می نشینند، راحتی لازم برای نفر سوم قطعا وجود ندارد.
بعد از گذشتن از مسیر های خسته کننده به بالا کوه Nebo رسیدیم. و ماشین ها را برای حالت کوهستانی تنظیم کردیم تا ببینیم کدام یک از این سه ماشین قابلیت های بیشتری دارند.
در طول مسیر شهری C63 S ثابت کرد که برای رانندگی روزانه و در امکانات اولیه بهتر از دو رقیب دیگر است.
در استفاده شهری، تکنولوژی برتر ۸ سیلندر قدرت را به راحتی انتقال می دهد، در این حالت رانندگی ساده و بدون سختی است، و همین مسئله به انعطاف سیستم تعلیق و عملکرد سریع تر کمک می کند.
لکسوس بدون شک مانند یک ناو جنگی است، هرچند در صندلی هر سه ماشین ها بعد از گذشت چند ساعت احساس خستگی و ناراحتی می کنید. به همین ترتیب، توقف در Brisbane ثابت کرد که رانندگی در جاده های وحشتناک این منطقه اصلا آسان نیست.
بدون شک M3 اسپرت ترین ماشین در این گروه است، وقتی این جمله را با صراحت بیان می کنیم، باید قبول داشته باشیم که رانندگی با این ماشین در رفت وآمد شهری و تک نفره خسته کننده است.
اگر استفاده روزانه، شاخص اصلی شما برای خرید ماشین است، C63 S گزینه برتر این گروه است. هرچند به خاطر طول ماشین به فضای بیشتری نیاز دارید. مشکل این مورد را هم مرسدس بنز C250 حل خواهد کرد.
در مسیر پر پیچ و خم، لکسوس سریع ضعف و مشکلات خود را نشان داد. به خاطر وزن و پهنای بیشتر، GS F نمی توانست با پیچ های باریک تر خودش را وفق دهد. و چون به راحتی نمی توانست در پیچ ها حرکت کند، نسبت به دو رقیب آلمانی خود ضعیف تر عمل کرد.
اتکو(Atko) عقیده دارد که تمام لکسوس ها به نوعی سنگین و تنبل هستند، و این حقیقت را در فرمان ماشین هم حس می کنید. او به این نکته نیز اشاره می کند، که انعطاف کمتر لکسوس باعث عملکرد ضعیف تر آن می شود. در این حالت، سختی سیستم تعلیق رانندگی با ماشین را سخت می کند.
در پایان مسیر که جاده پهن تر بود، فقط احساس می کردید که لکسوس راحت حرکت می کند، با این حال باز هم مشکل وزن را داشت.
مورد دیگری که درباره لکسوس مرا ناامید کرد، موتور آن بود. لکسوس دکمه ای در سمت راست فرمان دارد که صدای اگزوز را در داخل اتاق بیشتر می کند. اگر شما نتوانید صدای موتور 8 سیلندر را به طور طبیعی افزایش دهید، متاسفم، انتخاب اشتباهی داشته اید.
همچنین لکسوس از دیدگاه محافظه کارانه ژاپنی رنج می برد، در کنار دو رقیب مجهز به توربو سیستم اگزوز کاملا بی صدا است.
موتور C۶۳ S اینجا هم بهترین عملکرد را داشت. در حقیقت، این موتور به طور خارق العاده ای خوب است و سایر کارخانه ها می توانند به عنوان مرجع از آن استفاده کنند. آنها باید ببینند که بنز با فضای توربو چه کرده است، صدا و قدرت انتقال آن بی نظیر است. کارمندان AMG همیشه به این موارد اشاره می کنند و گویا این موتور قابلیت های بیشتری هم دارد.
در سدان های کلاس C، موتور 8 سیلندر شگفت انگیز کار می کند. انتقال گشتاور و تنظیم توربو دوقلو در پیچ های ریز عالی است به این معنی که شما هیچ تاخیری در توربوها مشاهده نمی کنید. اکتو (Akto) با نظرات فوق العاده در رابطه با اطلاعات فنی ماشین ها همیشه می گوید مرسدس بدون تاخیر است. او اضافه می کند که در بین این سه رقیب، فرمان مرسدس بهترین است.
چیزی که از همه بیشتر ما را به C63 علاقه مند می کند، استعداد آن در گردش با شتاب در هر نقطه در عین ثبات است. در حالت اسپرت یا مسابقه چرخ های عقب تمایل دارند که از خط خارج شوند، اما سیستم فرمان سریعا آنها را به جای خود برمی گرداند.
در مقایسه با BMW M۳، این ماشین سنگین است، شما در مرسدس احساس سفتی یا چابکی بیش از حد نمی کنید. این طبیعت این ماشین است که همیشه چند کیلو اضافه را تحمل کند.
در جاده های باریک تر، مرسدس همچنان سریع است، اما قطعا به پای باواریایی ما نمی رسد. وقتی به قسمت های پهن تر جاده می رسیم، گشتاور بیشتر این ماشین خود را نشان می دهد و شما کاملا تفاوت را می بینید و اگر لاستیک های ماشین کمی پهن تر بود (درست مانند کوپه)، شما تفاوتی چشم گیر مشاهده می کردید.
ماشین برنده در این رقابت پویا BMW M3 است. وزن کم آن و سیستم دنده فوق خشن آن، نشان می دهد که سری M جزو ماشین هایی است که شما می خواهید فقط با آن گاز بدهید و برای ترافیک ساخته نشده اند. به این ماشین جاده ای پر پیچ بدهید، باریک یا پهن فرقی ندارد، می بینید که در همه حالت می درخشد.
فرمان M3 در پیچ ها نه تمایل به بیرون دارد و نه به داخل، بلکه طبیعت آن این است که بهترین عملکرد را در پیچ به نمایش بگذارد. شما می توانید به او اعتماد کنید و با سرعت پیچ ها را رد کنید و حتی یک ثانیه را هم از دست ندهید.
اکتو (Akto) اشاره می کند که سیستم فرمان ثابت نیست، و قدرت موتور یک مرحله جلوتر از فرمان حرکت می کند، در نتیجه قبل از فرمان، ماشین به سمت هدف حرکت می کند. او همچنین بالاترین امتیاز را به سیستم تعلیق M۳ در حالت-های مختلف می دهد، و بالاترین امتیاز را در بهترین عملکرد در جاده های پرپیچ و باز هم از آن خود می کند. اکتو اشاره می کند اگر به عهده خود او باشد، او C۶۳ را برای گردش در شهر انتخاب می کند. به همین دلیل است که انتخاب بین این ماشین ها خیلی سخت است.
لکسوس ماشین بزرگ تری را با همان قیمت به شما پیشنهاد می کند، و اگر به دنیال سدانی لوکس با موتور ۸ سیلندر هستید، قطعا انتخابی بادوام است. هرچند وزن و طبیعت محافظه کارش از هیجان جلوگیری می کند.
در حقیقت، رقابت اصلی بین دو آلمانی است.
C۶۳ S AMG ماشینی متفاوت از سایر خواهر و برادرانش است، و اگر M۴ جای M۳ در این رقابت شرکت می کرد، ما قطعا بیان می کردیم که هم از نظر عملکرد و هم از نظر راحتی رقباء خود را شکست می داد.
هر چند این سدان، با بقیه فرق می کند، اما در رقابتی سرعتی از BMW M3 شکست خورد و لازم است اشاره کنیم که قیمت آن 11285 دلار بیشتر از M3 معمولی است.
در نظر بگیرید این ماشین ها از چه چیز ساخته شده اند، آن وقت متوجه می شوید که چرا M۳ عملکرد بهتر و ارزش بیشتری دارد.
اگر می خواهید در مسابقه ای شرکت کنید و یا با خانواده در جاده های پرپیچ گردش کنید، M3 را انتخاب کنید. و اگر به دنبال ماشین راحت و موتور قوی تری هستید، AMG بهترین گزینه است.
و اگر هر دو آلمانی را داشته باشید، همیشه لبخند بر لب خواهید بود.
BMW M۳
قیمت کارخانه : 144.615 دلار بدون اضافه کردن موارد بیشتر و بعلاوه مالیات خودروهای خاص
انتخاب های بیشتر برای این ماشین:
• آفتابگیر برقی شیشه عقب، 600 دلار
• رنگ متالیک، ۱۸۴۰ دلار
• سنسور پارک کردن، 675 دلار
قیمت کل: ۱۴۷.۷۳۰ دلار
Lexus GS F
قیمت کارخانه: ۱۴۸.۸۰۰ دلار بدون اضافه کردن موارد بیشتر
انتخاب های بیشتر برای این ماشین:
• طراحی داخلی از جنس فیبر کربن، ۲۵۰۰ دلار
قیمت کل: 151.016 دلار
Mercedes-AMG C۶۳ S AMG
قیمت کارخانه: 155.990 دلار بدون اضافه کردن موارد بیشتر
انتخاب های بیشتر برای این ماشین:
• رینگ 19 از جنس آلیاژ، 990 دلار
قیمت کل: ۱۵۶.۸۹۰ دلار
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
نظر کاربران
قیمت ها اشتباهه یعنی یه یک از اولشون کم شه درست میشه . قیمت gs f 48000 نه 1480000
پاسخ ها
موافقم
قسمت فناوری شما خیلی کم محتوا هستش و این قسمت لسیار کم کاره
این جور موضوع ها چقدر مخاطب داره آخه؟ انصاف داشته باشد به جهنم که موتور این ماشین چه قدر قدرت داره به درک که چه شتابی داره برای منی که پراید سوار میشم و یه تحصیل کرده بی پول این مملکتم چه فرقی داره
حاجي بعضي از مطلبا ناقص مياد يني صفحه سفيده و مطالب سمت راستن و وقتي ميكشم ب راست ميره مطلب بعدي
المانیا اومدن تبلیغ ماشینای خودشونو میکنن متاسفانه حقیقت داره این وسط کتمان میشه
سالار جاده یک کلام بنز