آستون مارتین ونکوییش، دلبر آهنی!
این قدرتمندترین استون مارتین جادهها در تمام تاریخش است! آخرین ماشین از سری ونکوییشها ماشینی است که مثل همه محصولات این کارخانه چهرهای فوقالعاده زیبا و باشخصیت دارد. یک غول واقعی که در کالبدی آرام و دلنشین فرو رفته است.
مجله ت خت گاز : این قدرتمندترین استون مارتین جادهها در تمام تاریخش است! آخرین ماشین از سری ونکوییشها ماشینی است که مثل همه محصولات این کارخانه چهرهای فوقالعاده زیبا و باشخصیت دارد. خیلیها پیشبینی کردهاند این ماشین کاندید اصلی برای حضور در فیلم بعدی از سری جیمز باند باشد! با نزدیک به 600 اسب بخار قدرت، صفر تا صد 4/1 ثانیه و همه تواناییهای بینظیری که دارد، یک غول واقعی است که در کالبدی آرام و دلنشین فرو رفته است. در ابتدای ورود این ماشین به خیابانها ما هم به سراغ آن رفتیم.
دلبر آهني
شاید مهمترین ایرادی که به این محصول استون مارتین میشود گرفت نام آن است. "ونکوییش" که در انگلیسی در هم شکستن معنی میدهد اگرچه نام پرمفهومی است ولی اصلا برازنده این ماشین نیست! اصلا به درد محصولات استون مارتین نمیخورد! چون در دهان نمیچرخد اصلا نشانی از ماشینی به این زیبایی و فوقالعادگی ندارد. شاید "دلربای کوچک" یا مثلا "دلبر آهنی" پیشنهادهای خوبی باشد که استون مارتین میتواند به آن ها فکر کند! همان اسمهای قدیمیتر مثل ویرج، ولنته و ونتج هم شاید بهتر باشند! البته شاید انتخاب اسم این اسم دلیلش مدیرعامل استون مارتین، یعنی "اولریچ بِز" باشد که آلمانی است. خب آلمانیها هم که عاشق اسمهایی هستند که به شین ختم میشود!
ونکوییش آخرین محصول از سری جدید ماشینهای استون مارتین است که طراحی و مهندسی متفاوتی دارند؛ به خصوص در طراحی بدنهشان. بدنه این ماشین هم مانند چند تجربه قبلی استون مارتین از ترکیب ورقههای آلمینیومی با فیبر کربن ساخته شده است. ایدههای این نوع از ترکیبات از اواسط سال ۲۰۰۴ در ذهن مهندسان استون مارتین شکل گرفت و پس از تولید DB۹ آن ها مقدمات تولید چنین محصولاتی را فراهم کردند یعنی پس از آن که اولین نسلهای ونکوییش بیرون آمده بودند ولی از سال ۲۰۰۴ به بعد همه ماشینهای این دسته از استون مارتینها با همین تکنیک طراحی و ساخته شدند. در آخرین محصول از ونکوییشها تمام اجزای سیستم فنربندی و تعلیق از جنس آلمینیوم ساخته شده است. در بدنه ماشین علاوه بر فیبرکربن و آلمینیوم، ترکیبات منیزیوم هم وجود دارد که نقش مهمی را در پایین نگه داشتن وزن ماشین بازی میکند. البته علی رغم همه این تدابیر آخرین محصول سوپر جیتی که استون مارتین بیرون داد یک هزار و ۷۳۰ کیلوگرم وزن داشت و عجیب نیست که این یکی هم در همین حدود باشد. ظاهر ونکوییش جدید فوقالعاده است! بینظیر است!
مطمئن باشید اگر آن را از نزدیک ببینید حتی از عکسهایش هم خیلی خوش قیافهتر و پرجلوهتر است. شاید تنها ایرادی که میشود به آن گرفت سبیل روی دماغش است! که اگر طرح دیگری داشت شاید ماشین از این هم بهتر میشد. دلیل برجستهتر بودن این قسمت این است که احتمالا طراحان استون مارتین میخواستهاند حضور فیبرهای کربن که بیشتر قسمتهای ماشین را تشکیل میدهد به رخ بکشند و البته به نظر خودشان هم حتما کار خیلی هنرمندانهای کردهاند. خیلیها ولی این طور فکر نمیکنند. نکته مهم در مورد این ماشین آن است که در عین باکلاس بودن ظاهر سنگینی که دارد میشود گفت کاملا اسپرت و جوان پسند است.
4/1 ثانيه تا پرواز
حالا اجازه بدهید بیخیال شکل و قیافهاش بشویم و کاپوت را بالا بزنیم. یک موتور خورجینی 12 سیلندر هیولا آن زیر هست! آن را 6 لیتری معرفی میکنند ولی اگر بخواهید واقعیتش را بدانید حجم واقعیش 5900 سیسی است. ولی برای موتوری که 565 اسب بخار قدرت تولید میکند این عدد و رقمها زیاد مهم نیست! با 457 نیوتنمتر نیروی گشتاوری که دارد هم جاده را در مشتش میگیرد. البته وقتی قرار باشد نزدیک به 300 هزار دلار پول پای آن بدهید باید هم چنین غول بیشاخ و دمی تحویل بگیرید! البته ماشینهای گرانتر از این هم کم نیستند ولی واقعا باید گفت در نوع خودش یکی از بهترینهای دنیا است. مثل بعضی از رقبایش نیست که فقط به دنبال بالا بردن اعداد و ارقام باشند؛ واقعا کاراییاش در حد ادعایی که درباره آن میکنند هست.
ونکوییش نسل به نسل بهتر و قدرتمندتر شده است تا به این جا رسیده. ماشین جدید گیربکس ۶ دنده دارد که خودکار عوض میشوند ولی میشود با حالت دستی هم دندهها را عوض کرد. صفر تا صد این ماشین حتی از ۱/۴ ثانیه هم کمتر است. البته اعداد ارقام را خود استون مارتین بیرون داده است و هنوز به وسیله مراجع معتبری که خودشان ماشینها را تست میکنند تایید نشده است ولی این به آن معنی نیست که اعداد قابل اعتماد نباشند. ولی شاید مهمترین ویژگی ونکوییش استون مارتین که آن را شاخص میکند طراحی داخلیاش باشد.
آيا طراحي داخلي ضعيف است ؟
استون مارتین همیشه در طراحی داخلی ضعف داشته است. طراحان این کارخانه همیشه میخواستهاند با طرح های ساده و کلاسیک شاهکار کنند ولی معمولا آن چه در نهایت از آب در میآمد چندان جذاب نبود و برای سرنشینان ماشین پس از اندک زمانی خستهکننده میشد. ولی کار جدید آن ها داستان متفاوتی دارد. طراحی داخلی ماشین واقعا آرامش بخش است. وقتی داخل آن مینشینید این حس به ناخودآگاه شما القا میشود که میخواهید برای همیشه درون این ماشین زندگی کنید! فضای عقب ماشین با صندلیهای زیبایش هم خیلی دوستداشتنی است. جلوداشبرد ماشین با مانیتور بزرگ جهتیابی و دیگر امکاناتی که دارد این بار در عین ساده بودن و خلوت بودن نسبت به ماشینهای این چنینی بسیار هیجانانگیز است.
یکی دیگر از نکات جالب درباره این ماشین استفاده از اولین سیستم کنترل شروع حرکت استون مارتین در آن است. برای این کار فقط در ماشین مینشینید و یک دکمه را فشار میدهید. همین! پدال ترمز را با پا لمس میکنید و آن را به کف ماشین میچسبانید. استون مارتین سه نوع کنترل کننده برای ماشین تعریف کرده است که میشود خودرو را روی هر یک از این سه حالت قرار داد. یکی حالت معمولی است. دیگری حالت اسپرت و سومین حالت هم ترک است. البته این ها حالتهای کلی هستند و پس از انتخاب هر کدام از آن ها با توجه به وضعیت جاده و نوع رانندگی که دوست دارید گزینههای دیگری مثل حالت s و e را انتخاب میکنید تا به نوع تعویض دنده و فعالیت موتور دل خواهتان برسید. البته یک راننده حرفهای تنها با استفاده از همان پدالهایی که زیر پایش هست میتواند به رانندگی کاملا دلخواهش برسد ولی با استفاده از این امکانات کار راحتتر شده است و حتی رانندههای حرفهای هم نیاز به دقت و فعالیت کمتری هنگام رانندگی دارند.
یکی از لذتهای بزرگ دیگری که ونکوییش سواری برای شما به همراه میآورد صدای خوش اگزوزش است که میتواند از هر ترانهای گوشنوازتر باشد؛ به خصوص این که صدای اگزوز چقدر همخوان و نرم با مقدار گاز زیاد و کم میشود. این ماشین از همین حالا خیلی از رقبا را تهدید میکند. مازراتی، بعضی از باموها و حتی بعضی از مدلهای فراری ممکن است با ورود ونکوییش در فروششان افت داشته باشند.
نظر کاربران
اي جونم....