آیا می توان در زمان سفر کرد؟
آزمایش فیلادلفیا یکی از مرموزترین و وحشتناک ترین آزمایشاتی است که ارتش آمریکا منکر انجام دادن آن است.
ناپدید شدن و پیدا شدن در مکانی دیگر، «تله پورت» یا همان سفر در زمان، موضوعاتی است که دانشمندان زیادی از جمله انیشتین تحقیقات بسیار زیادی درباره آن انجام داده اند ولی هیچ کدام به نتیجه نرسیدند اما آزمایش فیلادلفیا، از آزمایشات سری ارتش آمریکا بود که ادعا می شود در آن، تئوری سفر در زمان به حقیقت پیوسته است ولی دولت آمریکا همچنان آن را دروغین خوانده و مدعی است هرگز چنین آزمایشی صورت نگرفته است.
آزمایش فیلادلفیا در واقع یکی از آزمایش های فوق سری ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم بود که ادعا می شود طراح آن آلبرت انیشتین بوده است. در حدود دو سال از درگیر شدن آمریکا در جنگ جهانی می گذشت و جنگ اصلی بین کشتی های آمریکایی و زیردریایی های ارتش نازی بود که ارتش آمریکا، آزمایشی را به مرحله اجرا گذاشت. برای این آزمایش، ناو جنگی جدیدی در شرکت کشتی سازی فیلادلفیا ساخته شده و یو اس اس الدریج نام گرفت که به ژنراتورهای بسیار عظیم الجثه و قوی مجهز شده بود.
در این آزمایش قرار بود نیروی مغناطیسی بسیار شدیدی تولیدشده و اطراف الدریج را بگیرد، به این ترتیب این کشتی از دید رادارهای دشمن ناپدیدشده و نیروهایی آمریکایی می توانستند به راحتی وارد آب های دشمن شوند و از تیررس آنها در امان باشند. این کشتی به یادبود فرمانده ای آمریکایی به نام «جان الدریج» که در همین جنگ در جزایر سلیمان کشته شده بود، به این اسم نام گذاری شد.
طبق این نظریه، ژنراتورهای بسیار قوی روی کشتی نصب شدند. دانشمندانی که بر روی این پروژه تحقیق می کردند اعتقاد داشتند زمانی که این ژنراتورها روشن شوند، نوری شدید اطراف کشتی را فرا گرفته و انرژی حاصل از آن باعث می شود کشتی به طور کامل از نظرها پنهان شود به طوری که در هیچ راداری نیز اثری از آن پیدا نشود. ارتش آمریکا به سرعت با این نظریه موافقت کرده چرا که در صورت موفقیت، تغییرات گسترده ای در جبهه جنگ به وجود می آمد.
آغاز آزمایش
این آزمایش برای اولین بار قرار شد در تابستان ۱۹۴۳ در فیلادلفیای پنسیلوانیا به اجرا در آید و به همین خاطر به «آزمایش فیلادلفیا» مشهور شد. شاهدانی که هنگام اجرای این آزمایش حضور داشتند، بعدها ادعا کردند که هنگام روشن شدن ژنراتورها، ناگهان نور شدید و مهی سبز رنگ دور تا دور کشتی را فرا گرفته و کشتی الدریج از نظر ناپدید شد و این در حالی بود که هیچ کس نمی دانست چه بر سر کشتی آمده است.
آنها ادعا می کردند که کشتی ۱۰ دقیقه بعد در نورفولک ویرجینیا با یک نور شدید آبی و سبز آشکار شد و این مکان، محلی در ۳۲۰ کیلومتر دورتر از مکان آزمایش بود اما مهم تر مشکلاتی بود که برای خدمه کشتی به وجود آمد.
طبق گزارش های تایید نشده، همگی آنها پس از این ماجرا به نوعی جنون دچار شدند، کسانی که حال بهتری داشتند می گفتند که در یک لحظه همگی دچار حالت تهوع بسیار شدیدی شده اند. حتی گفته می شود که تعدادی از خدمه و دریانوردانی هم که به ظاهر سالم بودند پس از مدتی دچار خودسوزی ناگهانی و بی علت شده و جان خود را از دست می دادند اما از همه عجیب تر این بود که تعدادی از آنها برای همیشه ناپدید شدند و برای پیدا کردن جسد آنها تمام اطراف کشتی جستجو شد اما هیچ اثری از آنها یافت نشد.
ماجرا دروغ بود!
ارتش آمریکا به طور کلی این آزمایش را دروغین اعلام کرده و ادعا کرد که هرگز چنین چیزی رخ نداده است. با این حال شایعه انجام این آزمایش باعث شد تا آزمایش فیلادلفیا به عنوان مشهورترین و مرموزترین آزمایش سری دولت آمریکا در تاریخ ثبت شود، به طوری که بعضی حتی آن را آزمایش سفر در زمان نیز نامیدند.
علاوه بر این، به خاطر رنگ های مختلفی که در زمان ناپدیدشدن و آشکار شدن کشتی دیده شده بود، این آزمایش در بین مردم به آزمایش رنگین کمان نیز مشهور شد. در این آزمایش قرار بود با برقراری جریان بسیار قوی الکتریکی، نور را در اطراف کشتی خم کنند تا کشتی از دید رادارها مخفی بماند. پس از پایان جنگ، کشتی الدریج از ماموریت های دریایی معاف شده و در سال ۱۹۹۲ بالاخره اوراق شد.
تنها شاهد ماجرا
در سال ۱۹۵۵ «موریس جاسپ» - ستاره شناس و محقق علوم فضایی و یوفوها - کتابی با عنوان «اجسام پرنده غیرقابل شناسایی» را منتشر کرد که شامل تئوری هایی از نیروهای محرکه مختلفی بود که ممکن است موجودات فضایی از آن استفاده کنند. او در این کتاب از بعضی نظریه های انیشتین انتقاد کرده بود که شامل نظریه یکپارچه یا واحد نیز می شد. همان نظریه ای که در آزمایش فیلادلفیا مورد استفاده قرار گرفت و طبق آن باید نیروی گرانشی با الکترومغناطیس تلفیق می شدند.
مدت کوتاهی پس از چاپ این کتاب، نامه ای از شخصی به نام «کارلوس میگوئل آلنده» به دست جاسپ رسید. او ادعا کرده بود که در زمان آزمایش فیلادلفیا در آنجا حضور داشته و از عرشه کشتی دیگری که محققان و نیروهای ارتش در آن حضور داشتند، شاهد این آزمایش وحشتناک بوده است.
او ادعا کرده بود که دیده است چطور کشتی الدریج در عرض یک چشم بر هم زدنی ناپدید شد. این اولین اطلاعات ثبت شده از حادثه آن روز بود که تا آن زمان نه کسی بازگو کرده و نه در جایی به چاپ رسیده بود. از همه عجیب تر این بود که چرا در تمام این ۱۲ سال خدمه الدریچ یا حتی خدمه کشتی مجاورش که آلنده نیز ادعا می کرد در آن حضور داشته، سکوت کرده و در مورد این آزمایش حرفی نزده بودند. آلنده به جاسپ نوشته بود که در تمام این مدت به خاطر شست و شوی مغزی، دچار فراموشی شده بوده و گویی به طور کلی هیپنوتیزم شده بود و با خواندن بخش هایی از کتاب جاسپ توانست آن آزمایش را دوباره به خاطر آورد.
کارلوس میگوئل آلنده تنها شاهد ماجرا
پایان شوم یک نامه
ارتباط با آلنده پایان شومی برای جاسپ به دنبال داشت. سه نفر از نیروهای ارتش آمریکا به دیدن جاسپ آمده و از او خواستند تا موضوع را به طور کلی فراموش کند. همچنین ادعا کردند که کارلوس آلنده از بیماری روحی و روانی رنج می برد و در بیمارستان روانی بستری بوده است. آنها مدعی بودند که خود آلنده با دادن کتاب ها و مقالات، او را به آنها لو داده و از ارتش کمک خواسته تا پای جاسپ را از زندگی شخصی اش بیرون بکشند.
با این حال، جاسپ طبق نظریات آلنده تحقیقات خود را ادامه داده و حتی پس از آن سه کتاب دیگر نیز منتشر کرد اما از آنجا که دیگر دولت آمریکا نمی خواست او به کار خود ادامه دهد کاری کرد که کتاب هایش به فروش نرسد.
جاسپ که خود را نویسنده ای محبوب می دانست، دچار افسردگی شدیدی شد و در این شرایط همسر و فرزندانش او را ترک کردند و او هم مدتی بعد بر اثر یک سانحه رانندگی که گفته می شود ساختگی و عمدی بوده است، دچار جراحات شدیدی شده و در نهایت در سال 1959 خودکشی کرد.
انکار حقیقت به خاطر تهدید
در تمام این مدتی که آلنده ادعا کرده بود شاهد آزمایش فیلادلفیا بوده است اتفاقات عجیبی برای خودش و خانواده اش رخ می داد، آنها نامه ها و تماس های مشکوکی دریافت می کردند که تهدید به مرگ شان می کرد. در جولای 1979 دختر دختر پنج ساله او به طرز مشکوکی در حالی که در حیاط خانه مشغول بازی بود، ناپدیدشده و دقایقی بعد در تماسی با آنها اطلاع داده شد که کودک شان در کوچه در حال بازی است اما دفعه بعد جسد او را پیدا خواهند کرد.
آلنده دلیل تمام این وقایع را می دانست اما می خواست این آزمایش وحشتناک را که به مرگ فجیع و دیوانگی تعداد زیادی از خدمه کشتی منجر شده بود ثابت کند. بالاخره در سال 1986 مقاله ای از کارلوس آلنده در روزنامه ها به چاپ رسید که در این مقاله آلنده ادعا کرده بود آزمایش فیلادلفیا دروغی محض بوده و تنها از تخیلات ذهن بیمار او نشأت گرفته است. او نوشت: «من سال هاست از بیماری روانی رنج می برم و دائم با توهمات عجیب و غریب زندگی می کنم که آزمایش فیلادلفیا نیز یکی از همین توهمات است.»
او تا زمان مرگ نیز بر این ادعا پافشاری می کرد و همیشه می گفت که آزمایش فیلادلفیا دروغی بیش نبوده است. در مقابل ادعاهای آلنده، عده زیادی بر این اعتقادند که دولت آمریکا از هیپنوتیزم و شست و شوی مغزی و حتی تهدید برای ثابت کردن دروغ بودن این آزمایش استفاده کرده است.
۵۰ سال بعد و شاهدی جدید
پس از تمام ماجراهایی که در عرض این سال ها اتفاق افتادند و هیچ کدام نتوانستند پرده از این راز بردارند، ۵۰ سال بعد فیزیکدانی فرانسوی به نام «ژاک ولی» مقاله ای منتشر کرد با عنوان «آناتومی یک دروغ، ۵۰ سال بعد از حادثه فیلادلفیا».
او در انتهای این مقاله از تمامی خوانندگانی که درباره این پروژه چیزی می دانند یا تجربه ای از آن داشته اند، درخواست کرد تا با او تماس بگیرند. در این میان او موفق شد شخصی به نام ادوارد دودگن را پیدا کند که در بین سال های ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۵ در ارتش آمریکا خدمت می کرده است. در آن زمان، او تکنسین برق بوده و از وسایل محرمانه ای که بر روی کشتی الدریج نصب شده بودند به خوبی اطلاع داشت.
ادوارد برای ژاک توضیح داد که این دستگاه ها در حقیقت موتورهای طراحی شده توسط انیشتین برای سفر در زمان نبودند بلکه به کشتی این امکان را می دادند تا بتواند نیروهای مغناطیسی دریافتی از رادارها را رد کند. همچنین دور تا دور کشتی کابل های قدرتمند و بلندی پیچیده شده بود که جریان هایی با ولتاژ بالا از آنها عبور می کرد که به این ترتیب کشتی ناپدید نمی شد و تنها اژدرهای زیردریایی ها دیگر قادر به شناسایی آن نبودند. او مدعی بود نور دیده شده نیز احتمالا به خاطر همان نیروی الکتریکی بیش از حدی است که ناگهان تولید شد.
اما این که چطور کشتی الدریج پس از آزمایش، ناگهان از نورفولک ویرجینا سر در آورد، نکته ای است که هنوز هیچ کس جوابی برای آن پیدا نکرده است. ادوارد در این باره ادعا می کند که ارتش آمریکا راه های زیردریایی برای سریع تر رسیدن به مقصد دارد که هیچ کس از آنها اطلاعی ندارد اما از آنجا که الدریج زیردریایی نبود و یک ناو جنگی ساده بود، نمی توانست در زیر دریا به سفر خود ادامه دهد.
نظر کاربران
چیزی به عنوان زمان وجود ندارد
زمان فقط ناشی از توهمات مغز انسان هست چون مغز انسان برای فعالیت های روزانه باید روی برنامه عمل کند توهمی مثل زمان بوجود می اورد تا دچار اختلال نشود