معرفی و مقایسه ۲ خودروی کامپکت استثنایی

برترین ها: در گروه بندی خودروها مطابق با استاندارهای بین المللی، گروهی از خودروهای کوچک و یا به اصطلاح کامپکت و اقتصادی وجود دارند، (عمدتاً segment A و Segment B ) که قیمت مناسب (البته نه در کشورمان)، مخارج نگهداری بسیار پایین و انطباق ایده آل با ترافیک کلان شهرها از عمده دلایل محبوبیت و فروششان می باشند. هیوندایی i۲۰، مزدا۲، شورلت سونیک، تویوتا یاریس، هوندا جاز و کیا پیکانتو از جمله خودروهای برجسته کلاس مذکور به شمار می روند. دانشجویانی که می خواهند برای اولین بار خودرویی ابتیاع نمایند، زوج های جوان و کم درآمد و یا افرادی که برای مصارف شهری و روزانه اتومبیل دومی در نظر می گیرند، بازار هدف اصلی این کلاس خودرویی (و البته بازهم در بازار بین المللی!، زیرا پرداختی بیش از ۴۰ میلیون تومان برای هیوندایی i۲۰ و یا مزدا۲ قطعاً از عهده زوج های کم درآمد کشورمان خارج است) محسوب می شوند. دو اتومبیل اروپایی که در ادامه رو در روی یکدیگر صف آرایی خواهند کرد،علی رغم این‌که می توانند به راحتی جایگزین خودروهای نام برده شوند، المان های لذت و هیجان رانندگی، اصالت، پرستیژ و متمایز بودن را نیز به خریداران خود هدیه می دهند!





البته برای ابتیاع آن‌ها ابتدا لازم است تا بهایی به اندازه یک کامارو و یا موساتنگ 2012 مدل پایه را تقبل نمایید و به همین دلیل خریدارن آنها را طیف بسیار خاص و محدودی از جامعه تشکیل می دهند و بازهم به دلیل همین تولید پایین و ویژگی های خاص و عجیب، سال‌ها طراوت خود را حفظ نموده و در آینده نیز احتمالا ارزش کلاسیک بالایی خواهند داشت. با تعاریف بالا ، اتومبیل های زیادی باقی نخواهند ماند که تمامی شرایط و ویژگی های گفته شده را یکجا احراز نمایند، اما داستان برای فیات 500 آبارث ومینی کوپر S کوپه به گونه ای کاملا متفاوت است!




بعد از خرید سهام کمپانی آمریکایی کرایسلر توسط فیات و دسترسی این خودروساز معظم ایتالیایی به شبکه فروش گسترده کرایسلر در بازار ایالات متحده آمریکا، فیات ۵۰۰ نخستین خودروی نسبتا عادی ایتالیایی (آمریکا سال‌هاست که بزرگترین بازار فراری، لامبورگینی و پاگانی می باشد) است که بعد از سال‌ها در بازار آمریکا قابل خریداری است، زیرا خودروهای ایتالیایی و فرانسوی به دلیل مشکلات کیفی و فاکتور قابلیت اطمینان در مقام مقایسه با خودرهای آلمانی، ژاپنی و حتی کره ای، هیچ گاه نتوانسته اند خود را با ذائقه سختگیرانه مشتریان آمریکایی سازگار نمایند و بدین سان یک رقیب قدرتمند، خطرناک و البته اروپایی برای فولکس واگن بیتل و مینی کوپر،در بازار آمریکا متولد گردید.



فیاتی که در این رویایی حضور دارد از حیث عملکرد، کیفیت و قیمت با 500 های عادی تفاوت های بنیادی داشته و مزین به لوگوی عقرب نشان آبارث است.آبارث در حقیقت دپارتمان ویژه مسابقات فیات است و برای توصیف فیات های آبارث به همین جمله بسنده می کنیم که تفاوت آن‌ها با دیگر فیات ها، مشابه تفاوتی است که مرسدس هاس AMG و ب ام وهای M power با انواع عادی خود دارند!



پس با درک خصوصیات فیات های آبارث، قطعا رویارویی آن با یک مینی کوپر معمولی یک رقابت منصفانه نخواهد بود و کوپرهای عادی در برابر نیش های زهرآگین عقرب ایتالیایی کاملا بی دفاع می باشند و به همین دلیل، مدل S مینی کوپر کوپه که مجهز به موتور توربوشارژ و قابلیت های دینامیکی ارتقاء یافته می باشد، برای مقابله با این عقرب کوچک، راهی میدان نبرد گردید!




در ابتدای امر و در نگاه نخست، شاید این مقایسه با در نظر گرفتن مشخصات پایه دو خودرو چندان منطقی به نظر نرسد، زیرا فیات آبارث یک اتومبیل ۴ سرنشینه هاچ بک است و مینی،یک کوپه است که تنها دوصندلی دارد! ولی با تعمق ژرف تر، شباهت های ذاتی دو خودرو نمایان می شوند. هر دو از پیشرانه های کوچک و قدرتمند توربوشارژر سود برده، شجره نامه شان پربار و قابل احترام است و سیستم تعلیق و شاسی آن‌ها به گونه ای تجهیز و تنظیم شده اند که در عبور از مسیرهای مارپیچ و کوهستانی به سختی می توان رقیبی جدی برای آن‌ها پیدا کرد. علاوه بر این،خریداران این دو اتومبیل نیز افکار مشابهی در سر می پرورانند! برای هر دو گروه جذابیت های ظاهری و متمایز بودن و جلب توجه اتومبیل، اولویت نخست است و در مقابل جاداری خودرو احتملاً اولویت آخر! برای این رقابت نفس گیر، دو خودرو به کوهستان های شمال لس آنجلس برده شدند تا مشخص شود کدام یک از شایستگی کافی برای برتری در این دوئل اروپایی و در نتیجه کسب عنوان سلطان خودروهای کامپکت، برخودار است.




سکانس اول با هنرنمایی فیات ۵۰۰ آبارث


فیات آبارث در هنگام حرکت در هر مسیری، سرهای فراوانی را به سمت خود می کشاند، اما نوع واکنش افراد به نسبت سوپر اسپرت هایی نظیر فراری و لامبورگینی تاحدی متفاوت و البته جالب است. در حالیکه سوپر اسپرت های نام برده با تحریک حس هیجان و سرعت، احترام و تحیسن رهگذران را موجب می شوند، اما حضور این آبارث لبخند ملایم و آرامش بخشی را بر لبان عابران می نشاند! آمارها نشان می دهد که خانم های جوان و ماجراجو، خریداران اصلی این مدل را تشکیل می دهند. نکته ای که تعجب و حیرت برگزارکنندگان این آزمون را موجب شد، جلب توجه بیش از اندازه و عجیب این فیات خاکستری رنگ بود، به گونه ای که حتی در مواردی تجمع و سؤالاهای علاقه‌مندان درباره این خودرو به حدی بود که باعث مختل شدن روند برگزاری آزمون گردید! آن هم در مناطق کوهستانی شمال لوس آنجلس و در جایی که یک پورشه ۹۱۱ و یا مرسدس CLS AMGنیز تقریبا هیچ گونه واکنشی را در افراد ایجاد نمی کند!




آبارث در قیاس با 500 های عادی، از اسپویلرهای متفاوت جلو و عقب سود می برد که در کنار خروجی های اگزوز دو گانه باعث شده اند تا چهره ی خودرو لبه دار و تاحدی اسپرت شود.رینگ های 17 اینچی تیره رنگ این مدل را که لاستیک‌هایی های پیرلی P zero با سایز 205/40 بر روی آن سوار شده اند را می توان از جمله خوش سلیگی طراحان آبارث بر شمرد. کالیپرهای خوش رنگ سامانه ترمز، تلفیق آن‌ها با نقوش و خطوط روی بدنه و قاب آینه های جانبی که همگی قرمز مات می باشند و تضاد ایجاد شده با رنگ خاکستری بدنه و رینگ ها، منظره ای بس چشم نواز را به نمای جانبی این آبارث بخشیده اند.به جرأت می توان اذعان کرد که طراحان ایتالیایی از لحاظ توجه به جزئیات، رعایت هارمونی و اصالت در طراحی و در نتیجه خلق اثرهای ماندگار، به واقع سرآمد و الگو می باشند و بی جهت نیست که مطرح ترین استودیوهایی های طراحی خودرو در ایتالیا واقع اند. نصب نشان عقرب نشان آبارث نیز حسن ختام کار طراحان بوده که به نوعی با ایجاد تضادی هنرمندانه در برابر چهره دوست داشتنی و بی آزار فیات 500، قابلیت های ویژه و نهان این فیات خاص را گوشزد می نماید!



در داخل آبارث با ایجاد تغییراتی مختصر، تا حدی فضای داخلی به نسبت مدل های عادی اسپرت تر و دلنشین تر شده است، اما واضح است که این تغییرات برای یک خودروی رده ۳۰ هزار دلاری کافی نمی باشند.نشان دهنده فشار بوست توربو، فرمان سه شاخه قطور با لوگوی آبارث، صندلی‌های اسپرت چرمی، سرعت سنج مدرج شده تا ۱۶۰ مایل، روکش چرم دوخته شده بر روی فرمان، دسته دنده و ترمزدستی و پدال های آلومینیومی، تمامی آن چیزی است که می بایست ماهیت اسپرت و متمایز این فیات را آشکار نماید! ارگونومی و کیفیت کابین دو مقوله ای اند که اگر اهمیت بالایی برای شما دارند، توصیه می شود از انتخاب فیات خودداری نمایید. از جمله موارد منفی ارگونومی، کنترل های سیستم صوتی و منوهای در نظر گرفته شده برای آن و همچنین واسط iPod می باشند که رابطه دوستانه ای با کاربر برقرار نمی نمایند. صندلی ها نیز با وجود راحتی و جاداری نسبی، برای مسافت های طولانی طراحانی نشده اند و متأسفانه در پیچ‌ها نیز حمایت جانبی چندانی از بدن راننده به عمل نمی آورند که مورد دوم با توجه به ویژگی های خودرو، ناامید کننده است.اما در مقابل توجه به جزئیات، پرهیز از شلوغی و استفاده به جا از تکنیک ها و فنون طراحی باعث شده تا کاستی ها کیفی و تجهیزاتی موجود کمتر به چشم آیند.به عنوان نمونه سانروف خودرو در هنگام بسته بودن با یک شبکه توری مخصوص پوشیده می شود تا از نفوذ اشعه خورشید بکاهد و یا نمایشگر سامانه نویگیشن تنها در هنگام استفاده از مکان خود خارج می شود و در سایر مواقع پنهان است.



با وجود تمامی جذابیت های ظاهری آبارث، اما این خودرو قبل از این‌که دیده شود، شنیده خواهد شد! سامانه اگزوز خاص این مدل صدایی اسپرت، خشن و گیرا را از خروجی های دوگانه آن، به سمت گوش ها روانه می‌نماید! با روشن کردن موتور ۱.۴ لیتری ۴ سیلندر که از سیستم پیشرفته مولتی ایر فیات و توربو شارژر سود می برد و با وارد آوردن تنها چند فشار کوچک بر روی پدال گاز، غرشی تا حدودی فراری گونه طنین انداز شده و این مدل در همان نخستین گام، تفاوت های ذاتی خود با ۵۰۰ های عادی را نشان می دهد.


اما به محض نشستن پشت فرمان سه پره و نسبتاً بزرگ آبارث و مدتی رانندگی، تمامی این موارد به سرعت جذابیت اولیه خود را از دست می دهند و صدای پیشرانه کم حجم این فیات در دورهای بالا و مسیرهای طولانی، به یک آوای یکنواخت، کسل کننده و عاری از جذابیت بدل شده که تمامی فضای نه چندان بزرگ کابین را به راحتی از آن خود نموده و بر اعصاب سرنشینان نیز مسلط خواهد شد!



با قرار دادن خودرو در وضعیت اسپرت، واکنش های پیشرانه به حرکات پدال گاز مقداری سریع تر شده و سامانه کنترل کشش محدودیت های کمتری اعمال می نماید و احساس و حساسیت فرمان نیز اندکی بهبود می یابند. تأخیر توربو به مانند اکثر موتورهای پیشرفته امروزی، در این فیات نیز تقریبا موضوعی حل شده است. با فشردن پدال گاز به کف خودرو و تعویض سریع دنده های گیربکس ۵ سرعته دستی این خودرو، در زمان حدود ۶.۷ ثانیه سرعت خودرو از مرز ۱۰۰ کیلومتر می گذرد که با توجه به وزن ۱۱۴۸ کیلوگرمی خودرو و قدرت ۱۶۰ اسبی پیشرانه، رقم قابل قبولی است.برای خارج کردن ۱۶۰ اسب بخار از یک پیشرانه ۱.۴ لیتری، مهندسین آبارث به هیچ عنوان کار ساده ای را در پیش رو‌نداشته اند و اصلاحاتی به شرح روبرو به انجام رسیده است: تنظیم فشار بوست توربو بر روی ۱۸psi(اینچ بر متر مکعب)، استفاده از فولاد مخصوص در ساخت اکثر قطعات داخلی موتور و از جمله میل لنگ، پیستون‌های مجهز به پوشش آلومینیومی و شیرهای خنک کننده و .... .


مدل پایه فیات ۵۰۰ هندلینگ چندان برجسته ای ندارد که این ویژگی برای گونه آبارث می تواند به معنای یک فاجعه تمام عیار تلقی شود. برای پیشگیری از وقوع چنین امری، شاسی و سیستم تعلیق مدل پایه اصلاحات فراوان و جامعی را به خود دیده است. فنرهای استفاده شده در قیاس با گونه های غیر آبارث در جلو ۴۰ درصد و در عقب ۲۰ درصد سفت تر و مستحکم تر می باشند و ضد شوک های دوبل KONI نیز اضافه شده و در بازوهای کنترلی چدنی جدید نیز در راستای کسب حداکثر پایداری و فرمان پذیری، تنظیمات متفاوتی لحاظ شده اند. بدین ترتیب توانایی های این عقرب برای عبور چابک از پیچ ها به طرز محسوسی ارتقا یافته اند و مهم‌تر از آن کیفیت سواری نیز بدون تغییر باقی مانده است و دچار خشکی بیش از حد و یا ناتوانی در جذب ناهمواری ها که معمولاً از عواقب این گونه تنظیمات می باشند، نشده است که این موارد تفاوت کیفیت کار یک تیونر آماتور با تیونر قهار و با سابقه ای چون آبارث را رقم می زنند.این آبارث درست برخلاف مدل پایه فیات ۵۰۰، برای حمله به پیچ‌ها و گذر سریع و مطمئن و عاری از هرگونه واکنش های گهواره ای و عصبی شاسی و بدنه، بی تابی می نماید.


اما با وجود تمامی اصلاحات انجام شده، به هیچ عنوان نباید در داخل پیست این فیات را با یک میتسوبیشی لنسر اولوشن اشتباه بگیرید و با افزایش سرعت و فشار بیشتر بر روی شاسی و سیستم تعلیق، بلافاصله آستانه ها و محدودیت های این عقرب کوچک آشکار خواهند شد و کم فرمانی و محدویت گشتاور در دورهای پایین و هنگام خروج از پیچ‌ها (علی رغم گشتاور ۲۳۰ نیوتن متری) از جمله عواملی تأثیرگذاری هستند که باعث می شوند، ذات خودرو راکه در اصل یک هاچ بک نسبتا مرتفع و با فاصله کوتاه محورها می باشد را به هیچ عنوان فراموش نکنیم،هرچند لوگوی آبارث روی آن نصب باشد!



با وجود تمام محدودیت های این خودرو، اما در روی دگر سکه، کار انجام پذیرفته مهندسین فیات و کرایسلر در مورد این خودرو که خط تولید آن در مکزیک واقع است و از تقسیم وزن نه چندان ایده آل ۶۷ به ۳۷ به ترتیب بر روی محورهای جلو و عقب بهره می برد و در مدل پایه نیز لذت رانندگی قابل ذکری ندارد و تبدیل آن به یک آبارث تمام عیار که یکی از محرک های خریدارانش، فاکتور لذت رانندگی می باشد، به واقع ارزشمند و درخور تقدیر است. (اصلی که امروزه در اکثر خودروهای معروف روز قابل مشاهده است، در مورد این فیات نیز صادق است و فیات که در اصل باید تماما ایتالیایی باشد، توسط مهندسین ایتالیایی و آمریکایی دو کارخانه فیات و کرایسلر طراحی و در کارخانه ای در مکزیک تولید می شود و به طور حتم در بسیاری از قطعات و اجزاء فنی آن نیز از برندهای معتبر ساخت سایر کشورها استفاده شده است. امروزه مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر خودرو و یا موتور ملی که در ادبیات خودروسازی کشورمان کاربرد و محبوبیت فراوانی دارند، عبارات ناشناخته و غریبی محسوب می شوند !)

اما در ادامه خواهیم دید که آیا این عقرب، یارای مقابله با بولداگ انگلیسی/آلمانی را دارد و یا که خیر؟





طراحی ظاهری این مینی کوپر کوپه به دلیل تصویر همیشگی که از مینی در ذهن وجود دارد، احتمالاً در نگاه های اولیه کمی غریب و تاحدی نامأنوس به نظر می رسد. اما مدت زیادی احتیاج نخواهد داشت تا جای خود را در دل هر علاقه‌مند به اتومبیلی باز نماید. از هر زاویه ای که بدان بنگرید پیکره ای پهن، عضلانی، کوتاه و خوش تراش در مقابل دیدگان شماست و شباهت عجیب آن به سگ های بولداگ انگلیسی نیز خالی از لطف نمی‌باشد!


همانطور که در بخش مرتبط با فیات اشاره شد، طرح ظاهری آبارث همواره به عنوان یکی از ویژگی ها و نقاط مثبتش مطرح می باشد، اما زیبایی مینی کوپر جنسی متفاوت دارد و در جلب توجه و درخشیدن در خیابان ها و معابر، نه تنها دست کمی از آبارث جذاب نداشته، بلکه در جاییکه معمولا خانم های جوان دلبسته طراحی فیات می شوند، در مورد مینی محدودیت ها اینچنینی وجود ندارد و آقا، خانم، پیر و یا جوان،بلادرنگ در صف خیل مشتاقان چهره مینی قرار خواهند گرفت!



طراحان زبده مینی با متخصیص اصول و قواعد آیرودینامیک، همکاری نزدیک و دوجانبه ای در جهت حفظ المان های ظاهری و کلاسیک مینی از یک سو و فراهم آوردن آیرودینامیک مورد نیاز یک کوپه اسپرت از سویی دیگر داشته اند. یکی از نتایج مستقیم این همکاری ها در طراحی بال های دوگانه انتهایی خودرو نهفته است. این بال های دوگانه که یکی در امتداد سقف کلاه خود شکل مینی طراحی شده است و دیگری در سرعت های بالای ۸۰ کیلومتر از بالای صندوق بار خارج می شود،علاوه بر رعایت قواعد لازم برای ایجاد زیبایی بصری، در پایداری خودرو در سرعت های بالا و پدید آوردن نیروی رو به پایین (down force) مورد نیاز نیز مسئولیت خطیر خود را به طور تمام و کمال ایفا می نمایند.


پبشرانه ای به قدرت ۱۸۱ اسب بخار و گشتاور ۲۳۹ نیوتن متر در قلب این بولداگ ۱۲۲۹ کیلوگرمی جای گرفته است! توربو شارژر موتور ۱.۶ لیتری S کوپه از طراحی هندسی ویژه ای بهره می برد که در کنار سامانه زمان بندی متغیر سوپاپ ها (valvetronic) و تزریق مستقیم سوخت، باعث شده تا موتور مینی کاملا نسبت به حرکات پدال گاز حساس و سر حال باشد و شتاب صفر تا صد ۶.۳ ثانیه ای را برای مینی کوپر به ثبت رساند که دقیقاً ۰.۴ ثانیه سریع تر از فیات آبارث می باشد.


در کنار توان بسیار مناسب پیشرانه، عملکرد آن نیز بسیار نرم و روان می باشد که آن را برای کاربری های شهری و رانندگی اتوبان نیز بسیار ایده آل می سازد. آوای خروجی از اگزوزهای دوبل مینی بسیار سرگرم کننده بوده، اما درست در نقطه مقابل فیات، به طور حرفه ای پالایش شده اند و ریتمی منظم و گوشنواز دارند و علاوه بر این ها مثل آبارث در هنگام عبور از کنار اتومبیل های پارک شده باعث فعال شدن دزدگیرشان نخواهند شد!


بولداگ در مسیرهای منحنی و مارپیچ با تکیه بر لاستیک های کانتیننتال در اندازه‌های ۲۰۵/۴۵R۱۷ کاملاپایدار می‌راند. شاسی مستحکم تر آن نیز در دفع ناهمواری‌های مسیر و فرمان‌های ناگهانی مؤثرتر و دقیق تر عمل می نماید و از این لحاظ رفتاری به پختگی ب ام و دارد که به دلیل شباهت‌های ژننتیک دو خودرو که در نتیجه تملک ب ام و بر روی مینی حادث شده چندان دور از ذهن نبود. هندلینگ برتر مینی و فواصل دو محور کشیده تر به نسبت فیات، در واقع آن را به یک جنگنده خیابانی تمام عیار بدل کرده است که مانند اتومبیل‌های کارت در هر لحظه میل به افزایش سرعت دارد.



البته برای لذت بردن از تمامی قابلیت های مینی، ابتدا لازم است تا مهارت مورد نیاز را برای تعویض سریع دنده های گیربکس ۶ سرعته گتراگ آن را که به سامانه کلاچ دوگانه خود تجهیز شده است را بیاموزید که متأسفانه کار چندان ساده ای نیست و البته مسأله گیربکس، بهای نه چندان زیادی است که می بایست برای بدست آوردن زمان های مناسب پرداخت نمایید. نتایج به ثبت رسیده در پیست نیز همگی بر برتری و حاکمیت مینی صحه می گذارند و این بولداگ توانست به طور میانگین شتاب جانبی ۰.۹۱ جی را به جای گذارد در حالیکه این شاخص برای آبارث ۰.۸۶ جی بود.


واکنش های مجموعه فرمان و سیستم تعلیق بولداگ به قدری دقیق و نزدیک به ایده آل است که در اغلب موارد خطاهای راننده را نیز نادیده می‌گیرد و از این نظر نه تنها از رقیب ایتالیایی خود در این رویارویی یک قربانی می سازد، بلکه با جسارت هر چه تمام پا را از تمامی مرزها و محدودیت های کلاس خود فراتر نهاده و می توان با اطمینان بیان نمود که در میان تمامی اتومبیل های محور متحرک جلو می توان از مینی به عنوان یک الگو و نماد برتر یاد نمود. در این بین تنها عامل محدود کننده اش، جعبه دنده است که به اصطلاح کمی بد قلقی می کند و این معضل نیز با کمی ممارست و کسب مهارت تا حدود زیادی قابل مرتفع شدن می باشد.




صندلی های مشکی کربنی S کوپه در هر دو فاکتور راحتی و قابلیت نگهدارندگی بدن، تقریباً بدون نقص می باشند و اصول ارگونومیک نیز در طراحی ادوات داخلی، حداقل در قیاس با عقرب، در سطح عالی رعایت شده اند.

به محض وارد شدن به فضای داخلی، ادوات کنترلی خاص، سرعت سنج غول پیکر جای گرفته در بالای کنسول میانی، طراحی پله ای شکل داشبورد و فرمان سه شاخه مینی به شما خوشامد گفته و هر کدام با زبان بی زبانی گوشه ای از میراث زرین مینی کوپر را حکایت می کنند!

آخرین ورژن سامانه i-drive ب ام و برای فراهم کردن تمامی اطلاعات و کنترل های مورد نیاز راننده و سرنشینان از طریق به کارگیری منوهای جذاب، رنگی و ساده در کابین در نظر گرفته شده است که البته برای آسیب نرساندن به حس نوستالژی داخلی، به اصصلاح مینی ایزه شده است!


نقاط کور زیاد، فضای داخلی خفه و تاریک غار مانند از جمله نقاط منفی بولداگ است که البته با در نظر گرفتن این حقیقت که مینی اساساً یک کوپه ۲ سرنشینه می باشد و نه یک SUV خانوادگی، قابل اغماض می باشند. ضمن این‌که صدای باد نیز در سرعتها بالا آزار دهنده می شود.



ولی با این وجود مینی کوپر S کوپه اتومبیلی می باشد که در صورت خرید آن به سرعت دلبسته اش خواهید شد و بر تمایل شما به انجام مسافرت های زمینی به طرز معجزه آسایی افزوده خواهد شد، البته به شرطی که بار چندانی به همراه نداشته باشید!


فیات ۵۰۰ آبارث از بسیاری جهات یک هاچ بک منحصر به فرد و قابل احترام است. آن را به پیچ در پیچ ترین مسیرها ببرید و انواع تکنیک ها و حرکات اسپرت را یکی بعد از دیگری با آن انجام دهید. این عقرب کوچک هیچ گاه در پدید آوردن لبخند رضایت بر روی لبان شما شکست نخواهد خورد. در مسیر های خارج جاده و در جایی که پیچ های تند ناگهانی یکی پس از دیگری در مقابلتان پدیدار می شوند و یا در ترافیک شهری که داشتن تمرکز مداوم بر روی ابعاد و زوایای خودرو و موقعیت سایرین یک مزیت است، فیات به واقع یک ستاره است. ولی اگر بی محابا به فشرن پدال گاز ادامه دهید و توقع خود را در سطح یک اتومبیل اسپرت واقعی بالا ببرید در آن مواقع است که محدودیت ها و نارسایی های ایجاد شده در خودرو اجازه نخواهد داد تا بتوانیم عنوان بهترین اتومبیل اسپرت کامپکت را از آن این عقرب کوچک بدانیم.