مادهی تاریک چیست؟
گفته میشود مادهی تاریک پنج برابر فراوانتر از بقیهی مواد در جهان است، اما هنوز نتوانستهایم به صورت مستقیم آن را بشناسیم و توضیحی مناسب برای وجود آن پیدا کنیم. درواقع مادهی تاریک بر خلاف نامش نه تنها تیره و تاریک نیست بلکه کاملاً شفاف است
گفته میشود مادهی تاریک پنج برابر فراوانتر از بقیهی مواد در جهان است، اما هنوز نتوانستهایم به صورت مستقیم آن را بشناسیم و توضیحی مناسب برای وجود آن پیدا کنیم. درواقع مادهی تاریک بر خلاف نامش نه تنها تیره و تاریک نیست بلکه کاملاً شفاف است، و تنها شباهت آن با باقی مواد گرانش است. مادهی تاریک میتواند از درون مواد بگذرد و با گرانش خود بر فضا زمان تأثیر بگذارد.
توضیحی ساده برای مادهی تاریک
هنگامی که دستتان را بر روی میز میگذارید درواقع آن چیزی که لمس میکنید و مانع گذشتن دست شما از میز میشود نیروی دافعهی الکترومغناطیسی بین اتمهای دست شما و میز است، اما در مورد مادهی تاریک تا جایی که میدانیم به نظر نمیرسد چنین نیرویی وجود داشته باشد. بنابراین اگر در اتاقی که نشستهاید مادهی تاریکی وجود داشته باشد، که به احتمال زیاد هم وجود دارد، این مواد آزادانه از بدن شما عبور میکنند. اما مادهی تاریک جاذبه دارد و ما اثرات این جاذبه را در رفتار کهکشانها و خوشههای کیهانی و همچنین خم شدن نور بر اثر این گرانش میتوانیم ببینیم.
آیا شواهدی مبنی بر وجود مادهی تاریک وجود دارد؟
اولین شواهد از وجود مادهی تاریک در دههی ۱۹۳۰ به دست آمد، در آن زمان ستاره شناسان فرض کردند برخی از انواع مرموز و جدیدی از ماده وجود دارد که قابل مشاهده نیست، و این ماده با گرانش خود مانع از هم پاشیدن کهکشانها و خوشهها به فضا شده و جهان را در کنار هم نگه میدارند. اگر فقط وجود گرانش را مبنای وجود مادهی تاریک در نظر بگیریم عاقلانه است که این تغییرات را به قانونی کشف نشده از جاذبه به جای وجود مادهای مرموز نسبت دهیم، اما شواهد دیگری وجود مادهی تاریک را به عنوان عضوی اصلی از جهان ثابت میکنند.
به عنوان مثال در حرکت کهکشانها، حرکات درون کهکشانی، حرکت گازهای داغ درون خوشهها، عدسیهای گرانشی کیهانی، تابش پس زمینهی کیهانی، توزیع ماده در مقیاسهای بزرگ و برخورد خوشههای کیهانی و تقریباً در همه جا تأثیرات مادهی تاریک مشهود است.
برخی از قویترین شواهد در مورد وجود این ماده پس از برخورد خوشههای کهکشانی یافت میشود، این تصادم کیهانی میتواند به طور موثری مادهی تاریک را از ستارگان و گازها جدا کند. با در نظر گرفتن سادهترین نظریهها در مورد مادهی تاریک میتوانیم بسیاری از مشاهدات را توضیح دهیم، اگرچه هنوز هم ناهنجاریهایی غیر قابل توضیح باقیمانده است.
در شناسایی مادهی تاریک تا چه حد پیشرفت کردهایم؟
باید گفت که در راه شناسایی مادهی تاریک قدمهای ابتدایی را برداشتهایم. چندین آزمایش در مورد این ماده جوابهای متضادی به ما دادهاند، پس هنوز دانشمندان به سختی میتوانند توضیحی قانع کننده در بارهی ماهیت این ماده به ما ارائه دهند؛ اما در کنار تمام این اسرار مطمئنیم به بعضی از جوابها در مورد خواص این ماده رسیدهایم، از جمله اینکه مادهی تاریک مادهای کاملاً سرد است (حرکت جنبشی نسبی در این ماده وجود ندارد)، از نوعی ذرات بنیادی تشکیل شده است، و به نظر نمیرسد تأثیر قابل توجهی غیر از تغییرات گرانشی بر فضا زمان بگذارد (یعنی تنها تداخلات مهم که به راحتی نیز قابل تشخیص است فعل و انفعالات گرانشی مادهی تاریک در کنار مواد دیگر است).
سه راه برای تشخیص وجود مادهی تاریک وجود دارد:
۱. تشخیص مستقیم
اگر این ذرات بنیادی تنها تأثیر موثرشان گرانش باشد و بتوانند از درون مواد دیگر بگذرند پس در تمام مدت باید از زمین نیز بگذرند. آزمایشهای تشخیص مستقیم بر اساس اثری به نام پس زنی هستهای پایه گذاری شدهاند. در آزمایش CDMS-II که در یک معدن آهن قدیمی در ایالت مینه سوتا در حال انجام است، محمولهای از سیلیکون و ژرمانیم را در محیط به شدت محافظت شده از ورود ذرات استاندارد دیگر، در عمق زمین قرار دادهاند و آشکارسازهای بسیار حساس آن را تحت نظر دارند.
اگرچه مادهی تاریک میتواند از فضای بین الکترونی عبور کند اما از هستهی اتمها نمیتواند بگذرد و در برخورد با هسته انتظار تولید نوعی انرژی را خواهیم داشت. اما ممکن است مقداری نوترون از فضا یا از تجزیههای رادیواکتیو محلی وارد این آزمایش شوند و نتیجهای شبیه به برخورد با مادهی تاریک را به وجود بیاورند که تنها راه گذشتن از این مشکل تعیین دقیق مقدار این نوترونها و مقایسهی آن با نتایج آزمایش است.
از آزمایش CDMS با کنار گذاشتن باقی برخوردهای نوترونی سه کاندیدا برای مادهی تاریک به دست آمد. احتمال اینکه این سه نقطه بر اثر برخورد مادهی تاریک به سیستم به وجود آمده باشند ۹۹.۸۱ درصد در مقابل اشتباه شناسایی یا چیزهای دیگر برآورد میشود. دقت این آزمایش از طرف کنوانسیون فیزیک ذرات امتیاز سه سیگما را به دست آورده که به معنای شواهدی قوی مبنی بر وجود مادهی تاریک است، اما به مرحلهی تشخیص نمیرسد. اگر امتیاز پنج سیگما به این آزمایش داده شده بود آنگاه همانند کشف بوزون هیگز، مادهی تاریک نیز به عنوان یک کشف واقعی تلقی میشد.
۲. تشخیص غیرمستقیم
در بسیاری از مدل سازیهای مادهی تاریک برای این ماده پاد ذرهای نیز در نظر گرفته شده که اگر این پاد ذره با قدرت مناسب به ذرات مادهی تاریک برخورد کند باعث نابودی آن میشود. تلسکوپهای ما در نقاطی که تمرکز مادهی تاریک زیاد است مانند مرکز کهکشانها به دنبال تولید ذرات پر انرژی حاصل از این نابودی مانند اشعهی گاما میگردند. به تازگی شواهد جالبی از این مشاهدات اخترفیزیکی به دست آمده اما حداقل تا چند سال آینده باید منتظر جمعبندی و به نتیجه رسیدن آنها بمانیم.
۳. آزمایشهای برخورد بر روی زمین
به نظر میرسد در دوران اولیهی تولد جهان، هنگامی که چگالی کائنات بیشتر از جهان کنونی بود مقدار زیادی از مادهی تاریک به مادهی استاندارد تبدیل شده باشد، و شاید معکوس این فرآیند نیز امکانپذیر باشد.
(Thermal freeze out) اتفاقی است که پس از روزهای اولیهی جهان برای مادهی تاریک افتاده است، با انبساط جهان دیگر مادهی تاریک به اندازهی کافی متراکم نیست که با برخورد ذرات آن به یکدیگر مادهی استاندارد ساخته شود، اما شاید معکوس این اتفاق را بتوانیم انجام دهیم.
آیا LHC قادر است در جستجوی مادهی تاریک کمکی بکند؟
تئوری این است که ممکن است بر اثر کوبیده شدن ذرات مادهی استاندارد به یکدیگر (به عنوان مثال پروتونها) در انرژی به اندازهی کافی بالا، برای لحظاتی مادهی تاریک به وجود بیاید. به بیان دیگر اگر مادهی تاریک توانایی تبدیل به ذرات استاندارد ماده را در ابتدای تولد جهان را داشته است، پس ممکن است معکوس این فرآیند نیز امکانپذیر باشد.
بنابراین اگر این تبدیل در آشکارسازهای LHC صورت گیرد دانشمندان میتوانند به دقت تمام مراحل این تبدیل را ببینند و با توجه به اینکه تاکنون قادر به مشاهدهی مادهی تاریک نبودهایم، این کشف بسیار بزرگی خواهد بود.
آیا مادهی تاریک به پیچیدگی مادهی استاندارد و قابل مشاهده است؟
آیا مادهی تاریک میتواند از ذرات مختلفی تشکیل شده باشد و نیروهای مختلفی نیز در خود داشته باشد؟ آیا ممکن است کهکشانهایی غیر قابل مشاهده از مادهی تاریک، سیارات و حتی زندگیهایی از مادهی تاریک ساخته شده باشند؟
هنوز هیچ دلیل به دست نیامده که نشان از وجود پیچیدگیهایی در مادهی تاریک باشد، تنها شواهد قابل استدلال ما وجود مادهای نامرئی را نشان میدهند. محدودیتهای پیچیدهای برای مشاهدهی تعاملات غیر گرانشی بین ذرات مادهی تاریک و مادهی استاندارد وجود دارد.
مدلهایی نرم افزاری که امکان وجود تعامل غیر گرانشی بین ذرات مادهی تاریک را مطرح میکنند ساخته شدهاند و دانشمندان با بررسی آنها به دنبال توضیحی برای اختلاف موجود بین آنچه انتظار دیدن آن را داریم و مشاهدات واقعی ارائه دهند اما در واقعیت هیچ شواهد قانع کنندهای که نشان از پیچیدگی در ساختار مادهی تاریک باشد دیده نشده است.
در مادهی تاریک محدودیتی وجود دارد که امکان پیچیدگی درونی آن را رد میکند، اگر مادهی تاریک میتوانست اتمهایی تاریک تشکیل دهد پس این اتمها نیز میتوانستند همانند مادهی استاندارد به یکدیگر متصل شوند و شاید ستارههایی تاریک را به وجود آورده و از خود انرژی متصاعد کنند که ما تراکنش بین این اجرام و مادهی استاندارد را به صورت کشیده شدن ماده به سمت آنها و یا پرتاب از سمت دیگر میدیدیم.
بر اساس مشاهدات ما به نظر میرسد مادهی تاریک مادهای پف کرده و حجیم باشد؛ در عرض این ماده حرکت زیادی دیده نمیشود بنابراین به جای ساخته شدن کره و اجسام فشرده، حبابهایی از این ماده در کنار هم وجود دارند. به علت گرانش ضعیف امکان فشرده شدن زیاد این ماده و تشکیل سیاره و یا کهکشان از آنها وجود ندارد.
آیا سیاه چاله و مادهی تاریک میتوانند با یکدیگر در تعامل باشند؟
بله، مادهی تاریک جرم دارد و سیاه چالهها گرانش وحشتناکی ایجاد میکنند که جرم را به درون خود میکشد اما از آنجا که مادهی تاریک حرکت زاویهای ندارد بلعیدن آن برای سیاه چاله مشکل است، زیرا مادهی تاریک برای سقوط در سیاه چاله باید به طور مستقیم وارد آن شود. امکان دارد با سقوط ذرات مادهی تاریک به درون سیاه چاله اشعهی پر قدرت گاما از افق سیاه چاله ساطع بشود و در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد، ممکن است بتوانیم این شواهد وجود مادهی تاریک را مشاهده کنیم.
مدل سه بعدی کامپیوتری از آنچه ممکن است سیگنالهای اشعهی گاما ناشی از سقوط مادهی تاریک به درون سیاه چاله به وجود بیاورند. به دلیل اینکه ذرات از چپ به راست در حال چرخش به دور سیاه چاله هستند این سیگنال تنها از یک سمت قابل مشاهده است.
ارسال نظر