خودروهای باشخصیت ایتالیایی
دهه نود میلادی دورانی عجیب و منحصربهفرد برای صنایع خودروسازی و حتی سایر مصنوعات بشر به حساب میآید. دوران گذار از طرحهای تنومد و صلب دهههای گذشته به خودروهای ارگانیک و هوشمند امروزی.
لامبورگینی دیابلو، مرد بزرگ تاریخ
۱۱ سال بیشتر عمر نکرد. عمری از دید بشر کوتاه اما از منظر یک ابرخودرو، طولانی و افسانهوار! از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۱ در همان زادگاه کوچک اما پرآوازه لامبو، سنت آگاتا بولونیز متولد شد و در همانجا از خط تولید خارج. گرچه تعداد قابل توجهی به میزان ۲۸۸۴ عدد از آن به تولید رسید، اما هنوز هم کسانی پیدا میشوند که شیفته این گاو عصبانی و پیر باشند و آرزو کنند کاش همچنان تولید میشد. گرچه سلفش، کانتاش و جانشینش مورسیهلاگو هم اسطورههایی بیبدیل بودند، اما این موضوع هرگز سبب نشد دیابلو به باد فراموشی سپرده شود.
مارچلو گاندینی، طراح این ابراسپرت خیابانی نیز درست همان کسی بود که باید برای طراحی چنین اسطورهای برگزیده میشد. مردی با شاهکارهایی از جنسی دیگر همانند نسل نخست بامو سری ۵، لامبورگینی کانتاش و میورا به علاوه لانچیا استراتوس... اما دیابلو تفاوت داشت، اصلا داستان و سیر و سلوکش متفاوت بود؛ شاید دلیل نامگذاری آن هم همین موضوع باشد، دیابلو به واقع ایتالیایی شده (Diavolo) واژه شیطان (Devil) در اسپانیایی است و ذات ناآرام و پرشر و شور ابر اسپرت آقای گاندینی را به بهترین نحو شرح میدهد.
این ابر اسپرت انجین-وسط به یاد ماندنی، در دو کلاس بدنه کوپه اسپرت خیابانی و رودستر اسپرت و تجهیز به دو پیشرانه ۱۲ سیلندر خورجینی، به حجم ۵.۷ و ۶ لیتر به تولید رسید و به رسم سوپراسپرت سازان ایتالیایی، ادیشنهایی متفاوت با تغییرات جزئی اما چشمگیر و نامهایی چون ویتی، اسوی و ویویتی در هر دو کلاس روانه پارکینگ خریداران خوشبخت آن شد.
لامبو در سال ۱۹۹۹ در اقدامی قابل توجه، دستی بر سروگوش آخرین ادیشن دیابلو، یعنی گونه اسوی کشید و فیسلیفت آنرا ارائه کرد. این فیسلیفت اگرچه ظاهر و کابین خودرو را اندکی مدرنتر جلوه میداد، اما برای علاقهمندان به این مرد بزرگ تاریخ، زنگ خطری کاملا جدی به حساب میآمد، چراکه نشان از نزدیکی پایان عمر اسطوره و تولد اسطورهای دیگر داشت. تغییرات در مدل فیسلیفت چندان قابل توجه نبودند و به رینگهایی ۱۸ اینچی، لامپهای جلو با لنزهای ثابت کامپوزیتی تحت لیسانس نیسان ۳۰۰ زِد ایکس زد۳۲، داشبورد جدید با فرمی مواج و مدرن و... خلاصه میشدند. تولید فیسلیفت لامبو تا سال ۲۰۰۱ ادامه و با تولد غول دیگری با نام مورسیهلاگو پایان یافت.
فراری تستاروسا، سرعت در اوج ظرافت
شاهکار در میان طرحهای پینینفارینا زیاد است، اصلا گویا این استودیوی طراحی ساخته شده تا شاهکارهای ماندگار بیافریند، تندیسهای متحرک بسازد و چشمها را به سوی طرحهایش برباید. اما این استودیو نیز در دهه نود شاهکارهایی دارد که از قضا عمده آنها در میان ابرخودروهای ایتالیایی یافت میشوند. یکی از این شاهکارها مدل مشهور و دلربای تستاروساست، خودرویی دستپخت یک تیم خبره طراحی متشکل از لئوناردو فیوراواندی، یان کامرون، جویدو کامپولی، امانوئله نیکوسیا و دیهگو اوتینا.
افسانه تستاروسا در نمایشگاه پاریس ۱۹۸۴ در مدل کوپه با سقف ثابت فلزی معرفی شد و در میانه سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۶ در زادگاه اسب شیههکشان ایتالیا، مارانلو به تولید میرسید البته اوج گونههای تستاروسا را میبایست در مدل های ۱۹۹۴ آن مشاهده کرد. تستاروسا در زبان ایتالیایی به معنای کلهقرمز است.
تمامی گونههای کلهقرمز فراری به صورت دیفرانسیل عقب، ۵ دنده دستی و پیشرانه عقب-وسط (قرارگیری انجین در میان محورها اما در انتهای خودرو) که مرکز ثقل آنرا در مرکز خودرو نگه میداشت، عرضه شدند. آرایش محور متحرک و محل قرارگیری انجین در این ابرخودرو افسانهای، اسباب پایداری بالاتر، هندلینگ کمنظیر و توانایی بیمانند تستاروسا در عبور از پیچها، گوشهها و قوسهای جاده را فراهم آورده بود. تقسیم وزن تستاروسا نیز بهصورت ۴۰ درصد جلو ۶۰ درصد در جلو خودرو بود.
مدل باز مهندسی شده افسانه مارانللو در اتوشو سال ۹۲ لسآنجلس، در معرض دید عموم قرار گرفت. مدلی که با کد ۵۱۲تیآر شناخته میشد و باید اعتراف کرد کاملا اثربخشی یک مدل جدید از فراری را دارا بود، اصلا انگار تستاروسا برندی در دل فراری ساخته باشد و همگان در انتظار معرفی گونههای جدید تستاروسا باشند، تصوری که با کمال تاسف هرگز واقعیت نیافت و در سال ۹۶ تستاروسای افسانهای به خاطرهها پیوست.
فراری اف ۳۵۵، سینما پارادیسو
گونهای تغییر شکل یافته از فراری ۳۴۸ که در سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ در کلاس برلینتا، تارگا تاپ و اسپایدر به تولید رسید و در هزاره نو با مدل ۳۶۰ جایگزین شد. اف ۳۵۵ را میبایست یکی از نخستین ابرخودروهایی دانست که علاوه بر توانایی دستیابی به سرعتهای بالا، کاربردهای دیگری همانند رانندگی با سرعت پایین در ترافیکهای شهری را هم دارا بود.
پیشرانه وی۸ این خودرو اسپرت زیبا ۳۸۰ اسببخار قدرت را در دور موتور ۸۲۵۰ و ۳۶۳ نیوتنمتر گشتاور را در دور ۶۰۰۰ روانه اجزای حرکتی آن میکرد و از دیگر مشخصات فنی آن میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
- ۱۰۹ اسببخار به ازاء هر لیتر
- زمان دستیابی از حالت سکون به ۱۰۰ کیلومتربرساعت ۴.۷ ثانیه، ۱۶۰ کیلومتربرساعت ۱۰.۸ ثانیه، یکچهارم مایل ۱۲.۹ ثانیه و ۱۰۰۰ متر ۱۳.۷ ثانیه
- بیشینه سرعت: ۲۹۵ کیلومتربرساعت
این ابر خودرو میانه بازار و زیبا طرفداران بسیاری در سراسر دنیا داشت و در کلاسها و ادیشنهای مختلفی چون برلینتا، جیتیاس، چلنج (مدلی جهت شرکت در مسابقات اختصاصی فراری)، اسپایدر و سری فیورانو عرضه شد.
از فراری اف355 خوشتان آمد؟ به نظرتان خیلی زیباست؟ خصوصا مدل برلینتای زرد رنگش، نه؟ ولی متاسفیم چراکه یک نقطه تاریک در کارنامه اف 355 همه افتخارات و جذابیتهایش را زیر سئوال میبرد.
در نوامبر ۲۰۰۹ فراری ناچار به فراخوان ۲۴۰۰ دستگاه از مدل اف۳۵۵ و ۳۵۵ اف۱ در ایالات متحده آمریکا شد. حادثهای ناگوار برای کمپانی فراری. میپرسید چرا؟ علتش یک مورد کاملا غیرقابل انتظار از فراری بود. شُل شدن پیچ بست لولههای سوخترسان و تجمیع سوخت در انجین خودرو، نقصی که صدایش ۱۰ سال پس از پایان تولید فراری اف۳۵۵ و با شکایت رانندهای که این حریق وحشتآور سبب آسیبدیدگی او شدهبود، برای همگان و حتی خود کمپانی آشکار شد. این یک اتفاق ناگوار برای هر کمپانی خودروساز است، اما زمانیکه چنین اتفاقی برای فراری، یکی از اسطورههای این صنعت پرافتوخیز بیفتد، عمق فاجعه بسیار افزایش خواهد یافت.
آلفارومئو جیتیوی، زندگی زیباست
هر کجا سرک میکشیم با نام پینینفارینا روبهرو میشویم. چقدر این استودیو خوب است. آنقدر خوب که دیگر دلمان را زده و کلافهمان کرده. مگر میشود یادی از مدلهای شاهکار کرد و نامی از این استودیو نبرد؟ باز هم یک آلفا و بازهم پینینفارینا دیگر خودتان حدس بزنید نتیجه چه خواهد شد.
آلفارومئو جیتیو و اسپایدر، دو مدل کوپه با سقف فلزی ثابت (۲+۲) و اسپایدر (مدل ۲ نفره) بودند که در میانه سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۶ در میلان و تورین به تولید رسیدند. طراحی پیکره این مدل زیبا را انریکو فیوما، طراحی کابین آنرا والتر دِسیلوا و مهندسی پروژه را مهندس ارشد آلفا، برنو سِنا عهدهدار بود. حدود ۳۹ هزار دستگاه از مدل اسپایدر و ۴۱.۷۰۰ دستگاه از مدل جیتیوی به تولید رسید.
پلتفرم هر دو این دو مدل از تولیدات فیات است اما سیستم تعلیق آنها در عقب بهصورت مولتیلینک درآمده. طراحی قوای متحرکه این خودرو بهصورت موتور جلو-محور جلو (موتور و دیفرانسیل جلو خودمان) بوده و سیستم انتقال قدرت آن نیز ۶ سرعته دستی است. طیف وسیعی از پیشرانههای مختلف برای این خودرو قابل سفارش بودند. ۱.۸ لیتری ۱۶ سوپاپه و ۱۴۲ اسببخاری، ۲ لیتری ۱۶ سوپاپه توئین پارک ۱۴۸ اسببخاری (موتورهایی با احتراق دوگانه از ابداعات کمپانی آلفا) که البته با توربوشارژر نیز قابل ارائه بودند، ۲ لیتری وی۶ و ۱۲ سوپاپه با ۱۹۹ اسببخار قدرت، ۳ لیتری ۱۲ سوپاپه ۱۸۹ اسببخاری و یا ۲۴ سوپاپه با ۲۱۷ اسببخار و در نهایت یک موتور غولآسای ۳.۲ لیتری ۲۴ سوپاپه با ۲۳۷ اسببخار قدرت. جالب است بدانید که پیشرانه ۲ لیتری وی۶ به علت قوانین مالیاتی ایتالیا که مالیات بالاتری از خودروهای بالای ۲۰۰۰ سیسی اخذ میکرد توسعه یافت و به وی۶ تیبی شهرت یافت. همچنین رِدلاین پیشرانههای ۱۲ سوپاپه تا ۶۵۰۰ و رِدلاین ۲۴ سوپاپهها تا ۷۰۰۰ در نظر گرفته شدهبود.
طراحی این دو خودرو آنقدر جذابیت داشت که عناوین بسیاری برای آنها و کمپانی آلفارومئو به ارمغان بیاورد، عناوینی همچون:
- خودرو سال ۱۹۹۵ به انتخاب مجله اتوکار
- بهترین طراحی سال ۱۹۹۵ و بهترین جزئیات طراحی به انتخاب مجله کار بریتانیا
- جایزه زیباترین خودرو جهان در سال ۱۹۹۵
- بهترین مهندسی سال برای مهندس ارشد آلفارومئو، برونو سنا
آلفارومئو 156، دزد دوچرخه
آلفارومئو که دیگر معرف حضور همه هست. یک کمپانی خودروساز ایتالیایی که بیش از آنکه یک خودروساز باشد، مجسمهساز فوقالعادهای است. خودروهایش نیز پیش از هر بحث دیگری زیبا و کممانند هستند. اصلا وقتی یک آلفا میبینید، قبل از اینکه بخواهید سوارش شده و از هندلینگ و امکانات و توان حرکتی آن لذت ببرید، دلتان میخواهد نمای خارجیاش را یک دل سیر تماشا کنید و سپس قدم به کابین آن بگذارید.
حالا برگردیم به همان دهه نود خودمان. به همان زمانیکه اتفاقا مثل همیشه شاهکارهای کمتعداد و زیبای آلفا کم نبودند. همه مطلب را هم که نباید معطوف به ابرخودروهای دلربای ایتالیا کنیم، یعنی میفرمایید سدان و استیشنواگن نمیتواند دل داشته باشد تا در لیست ما جا خوش کند و تکان هم نخورد؟ خب حالا که سر کلاسی جز سوپراسپرت هم به توافق رسیدیم، یکراست برویم سراغ یکی از تهتغاریهای دهه نود یعنی آلفا رومئو ۱۵۶. ۱۵۶ خودرویی است که در خلال سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۷ توسط شرکت آلفا رومئو و سرزمین اسطورهآفرین ایتالیا تولید شدهاست. از این اتومبیل نخستین بار در سال ۱۹۹۷ در نمایشگاه بینالمللی خودرو فرانکفورت پردهبرداری شد و تا ۱۰ سال بعد تولید آن ادامه پیدا کرد.
طراحی آلفارومئو ۱۵۶ بهصورت موتور جلو-چهار چرخ متحرک و سیستم انتقال قدرت آن ۶ سرعته و در دو گونه خودکار دستی قابل سفارش بود. کلاسهای ارائه شده بدنه این ایتالیایی خوشاستایل که برخلاف دیابلو یا تستاروسا آنقدرها هم دور از دسترس نبود و بسیاری از شیفتگان خودروهای ایتالیایی که اتفاقا خودروشان را برای استفاده روزمره نیاز داشتند و جیبشان هم خیلی پر پول نبود، راضی میکرد؛ به دو دسته سدان و استیشن واگن خلاصه میشد.
بوگاتی ئیبی ۱۱۰، پدربزرگ دورگه
بوگاتی که اصلا نیازی به معرفی ندارد. چراکه مدل ویرون با این همه رکورد عجیب و غریب و ادیشنهای متنوع آنقدر در رسانهها مطرح شده که حتی کسانی هم که از خودرو متنفرند برای یکبار هم که شده اسمش را شنیدهاند. اوضاع تا جایی پیشرفته که هرروز چشمتان را که باز کنید باید منتظر باشید در گوشهای از جهان کسی در گارگاهی یا رقیبی برای بوگاتی ویرون ساخته باشد یا تیونری دستی بر سر و گوش این مدل کشیده باشد تا نامش بیشتر سر زبانها بیفتد.
البته ما آخرش نفهمیدیم این بوگاتی کجایی است. ایتالیایی است. فرانسوی است یا آلمانی؟ اما آن زمان خیلی ردپایی از ژرمنها در محصولات بوگاتی نبود و اگرچه امروز همگان بوگاتی را به عنوان یک ابرخودروساز فرانسوی میشناسند ولی ملیت و اصالت ایتالیایی اتوره بوگاتی که قابل چشمپوشی نیست، به نظر شما هست؟ پس ما هم میگوییم این برند یک ایتالیایی است، اصلا شما هم هرکجا نشستید بگویید بوگاتی ایتالیایی است بلکه از این فرانسویهای نامرد که بیست سال است با خودروهای درب و داغونشان روی اعصاب ما قدم زدهاند انتقام بگیریم!
در دهه نود یک شاهکار کممانند از بوگاتی عرضه شد که فکر میکنیم پدربزرگ همین آقای ویرون مغرور خودمان باشد. مدلی که با کد EB۱۱۰ شناخته میشود؟ میپرسید چرا؟ چی چرا؟ خب همین کد ۱۱۰ دیگر! به همین دلایل نمادین همیشگی. این مدل درست در يكصدودهمين سالگرد تولد اتوره بوگاتي عرضه شد و نامگذارياش هم به همين دليل صورت گرفت!
البته ئیبی۱۱۰ افتخارهای دیگری هم دارد که حسابی باد به غبغبش بیاندازد. اول اینکه گونه پروتوتایپ این بوگاتی از طرحهای مارچلو گاندینی پرافتخار و بدنه نهاییاش دستپخت جیامپائولو بِنِدینی است. پس از آن هم باید گفت این مدل كاملا جديد بوگاتي پس از ۲۹ سال در سال ۱۹۹۱ و ۴ سال طراحي و تحقيق به بازار عرضه شد! در ابتدا ۵ دستگاه پروتوتايپ با شاسي آلومينيومي و سپس هشت عدد با شاسي فيبركربن به تولید رسیدند اما مدل نهائي با شاسي فيبركربن ساخت كمپاني هواپيماسازي Aérospatiale به بازار عرضه شد.
پیشرانه اين ابرخودرو نمونه ۱۲ سيلندر وي شكل چهار توربو به حجم ۳۵۰۰ سيسي و پنج سوپاپ در هر سيلندر و ۵۵۳ اسب بخار و انتقال نيرو توسط گيرباكس ۶ دنده به هر چهار چرخ صورت ميگرفت. شتاب صفرتاصد اين مدل ۴.۲ ثانيه و بیشینه سرعت آن ۳۴۳ كيلومتربرساعت بود. درست یکسال بعد نمونهای قدرتمندتر و سبكتر از این اسطوره دهه نودی، با کد EB۱۱۰SS و توان ۶۰۳ اسببخار، شتاب صفرتاصد ۳.۲ ثانيه و نهایت سرعت ۳۴۸ كيلومتربرساعت به خانواده آن افزوده شد.
در سال ۱۹۹۵ فشارهاي مالي طراحي مدل چهاردر EB۱۱۲ و همچنين تصميم آرتيولي مبني بر خريد كمپاني لوتوس انگلستان كل مجموعه تاسيسات آرتيولي را به ورشكستگي كشاند و اسباب تعطيلي كمپاني بوگاتي در Campogalliano ايتاليا پس از چهار سال توليد را فراهم آورد. اما مشکل اینجا بود که تعداد زيادي موتور و شاسي نيمهكاره و قطعات EB۱۱۰ در كمپاني باقي مانده بود كه توسط كمپاني Dauer آلمان و B Engineering ايتاليا خريداري شد.
B Engineering با بهرهگیری از شاسي و موتور EB۱۱۰ خودروئي دستساز و بی بدیل با نام Edonis را به بازار عرضه كرد و خط توليد EB۱۱۰ نيز به كمپاني Dauer واقع در نورنبرگ آلمان انتقال یافت.
Dauer كه تا پیش از ظهور مكلارن F۱ سريعترين خودرو خياباني جهان را بر مبناي پورشه ۹۶۲ عرضه كرده بود EB۱۱۰ كاملا ارتقاءيافتهاي را روانه بازار كرد. كمپاني Dauer در مدلهاي توليدي خود از سپرهاي بزرگتر آمريكائي ئيبي ۱۱۰ به علت ايمني بيشتر آنها استفاده كرد هرچند با توجه به استفاده خيلي بيشتر از قطعات فيبر كربن وزن خودرو ۴۴۰ كيلوگرم نسبت به نمونه ايتاليائي كاهش یافت. همچنين Dauer قدرت موتور را نيز به ۸۶۵ اسب بخار افزايش داد كه شتاب صفرتاصد اين مدل ۳.۳۵ و نهایت سرعت آن ۳۷۰ كيلومتربرساعت بود.
در كل ۱۳۹ عدد بوگاتي EB۱۱۰ شامل ۸ عدد پروتوتايپ، مدلهاي مسابقهاي و ۵ عدد توليد شده در آلمان توسط Dauer تا سال ۱۹۹۵ راهی خیابانها شدند.
فیات مولتیپلا ، آپارتمان سیار
اگر هماکنون ته دلتان هِرهِر به قیافه این خودرو میخندید و با خود می گویید: «این دیگر چه اسطوره مضحکی است؟» بهخاطر خدا هم که شده یک لحظه درنگ کنید؛ شاید اوضاع به ظاهر آپارتمان مانند این ایتالیایی عجیب ختم نشود. فقط اجازه بدهید به گوشهای از افتخارات تهتغاری ایتالیایی دهه نود اشارهای داشته باشیم:
- خودرو سال ۲۰۰۰ به انتخاب شو تلویزیونی تختگاز
- بهترین خودرو خانوادگی از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۰۴
- زشتترین خودرو سال ۱۹۹۸ (که این یکی هم در نوع خودش شاهکار عجیبی است!)
فیات مولتیپلا (Fiat Multipla) خودرویی است که از سال ۱۹۹۸ تاکنون در سایتهای تورین، میلان و سیانجیو در ۲ نسل به تولید رسیدهاست. این خودرو عجیب و غریب زشت در کلاس کامپکت امپیوی قرار گرفته و طول آن در حالت طبیعی ۳۹۹۴ میلیمتر و سیستم انتقال قدرتش ۵ سرعته دستی است.
فیات مولتی پلا بر پایه طرح سفینههای فضایی و تخیلی طراحی شد و برخلاف ظاهر زشتش باید اعتراف کنیم در زمان خود یعنی اواخر قرن بیستم و ابتدای قرن بیستویکم خودروی محبوبی دستکم در سرزمین مادریاش به حساب میآمده است.
اگر همین امروز هم به ایتالیا سفر کنید به چشم خود خواهید دید که هنوز از مولتیپلا استفاده میشود و بسیاری از تاکسیها فیات مولتی پلا ۲۰۰۰ هستند!
لانچیا تِما، لیموزین ایتالیایی
لانچیا تما عنوان یک خودرو در دو کلاس سدان و استیشن ایتالیایی است که در موتورشو ۱۹۸۴ تورین ایتالیا برای نخستین بار معرفی شد. خودرویی کاربردی و باوقار که خواهرخوانده اتومبیلهای دیگری چون آلفارومئو ۱۶۴، فیات کروما و ساب ۹۰۰۰ بود. تما در مدل سدان دستپخت طراحان ایتالدیزاین و در گونه استیشن حاصل خلاقیت پینینفاریناست.
اگرچه این اتومبیل جذاب ایتالیایی، به خودی خود شایستگی قرارگیری در لیست مارا داراست، اما یک ادیشن خاص از آن هست که اگر آنرا ماندگارترین محصول لانچیا در دهه نود میلادی ندانیم، کملطفی کردهایم. لانچیا تما لیموزین، یک ادیشن اختصاصی است که هنوز هم پس از گذشت دو دهه با نظاره کابینش حال و هوای یک خودرو لوکس در ذهن بیننده تداعی میشود.
این خودرو تشریفاتی به سفارش مشتریان متمول و بخش اجرایی گروه خودروسازی فیات به تولید رسید. فضای داخلی آن با مدل لوکس الایکس ۸.۳۲ تفاوت آشکاری نداشت و تنها فاصله دو محورش با افزایش ۳۰۰ میلیمتری به ۲۹۶۰ و طول کلیاش به ۴۸۶۰ رسیده بود. البته اوضاع در بخش قوای محرکه تفاوت آشکاری با مدلهای دیگر داشت. برخلاف سایر مدلهای تما، لانچیا در این مدل از پیشرانه ساخت فراری بهره نگرفت و پیشرانهاش عمدتا از گونههای ۲.۸ لیتری پیویآر (۶ سیلندرهای خروجینی توسعه یافته توسط پژو، رنو و ولوو۱۹۷۴-۱۹۸۸) و پس از آن پیشرانههای ۳ لیتری وی۶ آلفارومئو بودند. این پیشرانهها همگی فیاتبیس بود و توسط آئورِلیو لَمپاردی طراحی شدند.
از مدل لیموزین لانچیا تما تنها ۲۴ دستگاه به تولید رسید، اما مدلهای دیگر آن در میانه سالهای ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴ از خطوط تولید خارج شدند. تما در سال ۲۰۱۱ نیز برپایه کرایسلر ۳۰۰ تنها در اروپا به عنوان یک خودرو اجرایی یا کاربردی (سگمنت دی) عرضه شد تا نام پدر مشهورش را زنده کند.
چی شد که اینجوری شد؟
با آغاز قرن بیستویکم همچنان نمودار صعودی پیشرفت ایتالیاییها ادامه پیدا کرد، اما نه با آن تب و تاب سابق. نمیتوانیم بگوییم ایتالیاییها ناموفق بودند، اما در برابر پیشرفتهای روزافزون آلمانیها و ژاپنیها و کرهایها، پیشرفت خودروسازان ایتالیا ناچیز بهشمار میآید. علاوه بر این پیشرفتهای فنی و تکنیکی برندهایی مانند لامبورگینی نیز در ۱۰ سال گذشته زیرسایه حمایتهای تاکتیکی، مدیریتی و تکنولوژیکی کمپانی مالک آن، آئودی پدیدار شده است. فراری نیز گرچه همچنان در اوج میتازد، اما رقبایی قدرقدرت و فناورانه چون محصولات پورشه خصوصا مدل ۹۱۸ را در فاصلهای نزدیک به خود دارد. ژاپنیها هم که جای خود دارند. در دهه ۹۰ خودروسازان سرزمین آفتاب تابان به شدت در تلاش بودند تا رده میانی بازار خودرو جهان را با محصولات خانوادگی یا اسپرت ارزانقیمت و اقتصادی از آن خود کنند، اما در قرن جدید اوضاع ژاپنیها هم متفاوت شد و به جایی رسیدند که برای ایتالیاییها شاخ و شانه بکشند. لکسوس الافای و نیسان جیتیآر را میتوان از نمونههای بارز ورود جدی ژاپنیها به این عرصه دانست. کره نیز برای آینده برنامه ویژهای دارد و با مدل جنسیس کوپه در ابتدا کوروت را به چالش کشید و بیتردید در آینده نزدیک فراری و لامبورگینی را به مبارزه میطلبد. درست است که هنوز هم اصالت اسب شیههکشان فراری و گاو خشمگین لامبو جای خود را دارد و همچنان هیچ برندی یارای مقابله با آن نیست؛ اما فراموش نکنیم توان تکنولوژیکی آلمانیها و ژاپنیها در آینده نزدیک سایهای هر چه پررنگتر و سنگینتر بر ایتالیاییها میاندازد. دلیل اصلی این مورد را هم میبایست در مدیریت موروثی و تا حدودی غیر علمی ایتالیاییها در برابر مدیریت فناورانه و علمی ژرمنها و ژاپنیها جستوجو کرد. البته در پایان میتوانیم این مژده شیرین را به طرفداران خودروهای ایتالیایی بدهیم که خودروسازان و استودیوهای طراحی این کشور نیز چندان دست روی دست نگذاشتهاند و با آیندهنگری و جایگزینی مدیران خانوادگی با مدیران کارکشته و مجرب، سعی در اصلاح روند گذشته خود دارند و در این میان خرید کرایسلر توسط فیات، تلاش برای زنده کردن لانچیا و دمیدن روح تازگی در محصولات آلفارومئو را با استقلال این کمپانی میتوان نمونههایی بارز از خط و نشان ایتالیاییها برای رقبا برشمرد.
پس ایتالیاییبازها، آنقدرها هم نگران نباشید؛ فراری، لامبورگینی، آلفارومئو، لانچیا و... همچنان بر صدر باقی خواهند ماند.
نظر کاربران
فیات مولتی پلا
تکنسین های فنی ازش بیشتر استفاده میکنن
جالب بدونید سنسور پارک داره
فقط ایتالیا بنازم