محمودی: لیگ والیبال دارد به عقب برمیگردد
شهرام محمودی، یکی از بهترین و خوشاخلاقترین والیبالیستهای ایران است.
آسمان آبی: شهرام محمودی، یکی از بهترین و خوشاخلاقترین والیبالیستهای ایران است. کمتر پیش میآید شهرام را ناراحت یا عصبانی ببینید. او همیشه لبخند به لب دارد، اما همین بازیکن خوشاخلاق مثل اینکه این روزها کاسه صبرش لبریز شده و بهشدت به وضعیت لیگ برتر والیبال نقد دارد و معتقد است خیلی از مشکلات در سایه تیمملی گم شده و الان وضعیت لیگ برتر بسیار آشفته است. از نگاه او رئیس جدید فدراسیون باید در اولین اقدام خود برای لیگ برتر چارهای بیندیشد. خلاصه آنکه بازیکن ملیپوش تیم والیبال بانک سرمایه، سفره دلش را بعد از مدتها در گفتوگو با «آسمان آبی» باز کرد که در ادامه میخوانید.
آقا شهرام، چرا پس به ورامین باختید؟
آقا شهرام، چرا پس به ورامین باختید؟
به ورامین باختیم دیگر، ورزش همین است؛ برد و باخت دارد.
به شما نمیآید ببازید؟
(میخندد) چرا ؟ مگر ما آدم نیستیم.
ولی شما همیشه برندهاید.
بالاخره پیش میآید، باشگاههای جهان خیلی ما را اذیت کرد، فشار روی تیم زیاد بود. از طرف دیگر تا برگشتیم و خواستیم تمرین کنیم در تهران زلزله آمد و یکسری مشکلات پیش آمد که نتوانستیم تمرین درستی داشته باشیم؛ البته ورامین را میتوانستیم ببریم ولی یکسری اتفاقات در بازی افتاد که نشد.
اتفاقات را نمیتوانی بگویی؟
اتفاق خاصی نبود و بیشتر منظورم فنی بود.
در عوض پیکان را راحت بردید.
نه، بازی با پیکان هم واقعا سخت بود. فقط نتیجه سه بر صفر را نباید دید، ما برابر آنها اذیت شدیم. بازی برابر پیکان همیشه سخت است، چون سابقه خوبی دارد، پرافتخارترین تیم ایران و آسیاست. آنها تیم ریشهداری هستند و در گیم اول، خیلی ما را تحت فشار قرار دادند. ما دو بازیکن اصلی خود را در اختیار نداشتیم، اما سایر بازیکنان سنگ تمام گذاشتند و اجازه ندادند که غیبت آنها احساس شود. در مجموع بازی زیبایی بود و فکر میکنم تماشاگران از دیدن آن لذت بردند.
سطح رقابتهای جام باشگاههای جهان چطور بود؟
تورنمنت سختی بود. متاسفانه بازی اول نتیجه خوبی نگرفتیم در صورتیکه میتوانستیم آن بازی را ببریم ولی باختیم. خیلی خوب والیبال بازی کردیم اگر شما حتی دو بازی که سه بر صفر باختیم را نگاه کنید متوجه میشوید که ما خیلی خوب بازی کردیم و با نتایج نزدیک مثل 25 بر 23 مقابل تیمهای قدرتمند شکست خوردیم. متاسفانه سید هم مصدوم شد و همه اینها دست به دست هم داد تا نتیجه نگیریم. گروهمان خیلی سخت بود و ما هم تمام تلاشمان را کردیم ولی متاسفانه نشد که نتایج خوبی بگیریم.
آقای کارخانه اعتقاد دارد که جام باشگاههای جهان از مسابقات المپیک سطح کیفی بالاتری دارد. شما در المپیک هم حضور داشتید، واقعا اینطور است؟
به نظر من تیمها واقعا بهتر از المپیک بودند؛ آنهم بهخاطر اینکه باشگاهها بازیکنان خوب جهان را گلچین میکنند. زنیتکازان، لوبه ایتالیا و ساداکروز برزیل، تیمهای منتخب جهان بودند و بهترین بازیکنان را دور خود جمع کردهاند. چهار بازیکن کوبایی، بهترینهای این مسابقات شدند که از بین آنها فقط خوان تورینا در تیمملی کوبا حضور دارد و خیلی از این بازیکنها در تیمهای ملی خود بازی نمیکنند؛ این نشاندهنده این است که چقدر سطح مسابقات بالا بود. ما هم تمام تلاش خود را کردیم ولی نتوانستیم نتیجه بگیریم!
با این اوصاف الان برای دورههای بعد جام باشگاههای جهان باید بازیکنان خارجی را تقویت کنیم تا نتیجه بگیریم؟
نه، با همین تیم هم میشود نتیجه گرفت، اما حرف من این است که بایدی نیست. من مخالف این جمله هستم که میگویند بانک سرمایه بازیکن ملیپوش زیاد دارد پس باید برود روی سکوی جهانی، این «باید» وجود ندارد. ما همه تلاشمان را کردیم ولی نشد. اگر ما کمی شانس داشتیم شاید میشد. بازی اول را اگر میبردیم مطمئنا بازی دوم و سوم فرق میکرد. شانس با ما از اول قرعهکشی تا روز آخر مسابقات یار نبود.
یکی از انتقاداتی که همیشه به بانک سرمایه میشد این بود که اکثر بازیکنان تیمملی در بانک سرمایه جمع شدند و در مقابل هم شما میگفتید بهترینها در یک تیم جمع شدند چون جام باشگاههای جهان را در پیش داریم. حال با این نتایجی که گرفتید باید این تصور ایجاد شود که تیمهای ایرانی در جام باشگاههای جهان حرفی برای گفتن نخواهند داشت؟
نه، ما در سختترین گروه رقابتها حضور داشتیم و یک چیز عجیب و غریب بود و این را خداراشکر همه قبول دارند. کیفیت مسابقات بالا بود و ما هم تمام تلاشمان را کردیم و این هم درست است که ملیپوش زیاد داریم، اما دلیل نمیشود که حتما در مسابقات جهانی نتیجه بگیریم. سطح مسابقات متفاوت است. اینکه انتقاد میکنند بانک سرمایه بازیکن ملیپوش زیاد دارد به نظرم یک اتفاق طبیعی و در همهجای دنیا تعریف شده است و بحثکردن درباره آن بیفایده است. هر باشگاهی در دنیا پول خوب بدهد بازیکنان خوب را جمع میکند؛ مگر همین زنیتکازان نیست یا در داخل مگر پیکان چند سال پول خوب نداد و قهرمان نشد؟ یا کاله و متین، مگر همین کار را نکردهاند؟ در همه لیگهای دنیا این رسم است و نمیفهمم چرا اینجا تا این اندازه به بانک سرمایه گیر میدهند. برای نتیجه خوب، به ابزار نیاز داری و تا بازیکن خوب نداشته باشی، نمیتوانی قهرمان شوی.
یکی دیگر از انتقادهایی که مطرح شده این است که بانک سرمایه بهخاطر جمعکردن بازیکنان ملیپوش باعث شده بقیه تیمها ضعیف شوند. برای همین در لیگ ایران محک جدی نخوردند و برای همین هم در جام باشگاههای جهان باختند. این استدلال را چطور میبینی؟
نه این چه حرفی است، پس ما الان چطور به تیم ورامین باختیم؟ اگر اینطور بود که نباید میباختیم و به نظرم خیلی حرف غیرمنطقیای است. الان تیم پیکان یا سایپا کم مهره دارند؟ تبریز تیم خیلی خوبی است و نمیدانم چرا آنقدر تبلیغ منفی روی تیم ما میشود. بازیها اصلا یکطرفه نیست. شاید تیم ما یک سروگردن بالاتر از بقیه باشد ولی اینطوری نیست که همه را مثل آب خوردن ببریم. نیمفصل اول بازیهای سختی داشتیم و خیلی از تیمها جلوی ما انگیزههایشان دوبرابر میشود.
حضور رئیس جدید فدراسیون والیبال را چطور ارزیابی میکنی؟
من احترام خاصی برای ضیایی قائل هستم و فکر میکنم او گزینه مناسبی است، اما بهنظرم اگر رقابت بهتری برگزار میشد شرایط بهتر پیش میرفت. دنبال مقصر و حاشیهها نیستم، اما بازهم تاکید میکنم ضیایی گزینه مناسبی محسوب میشود، چون ۱۰ سال در فدراسیون بوده و کاربلد است.
منظورت اتفاقاتی است که برای بهنام محمودی در انتخابات رخ داد؟
بله، بهنام غیر از اینکه برادر بزرگتر من است، سالها هم در والیبال زحمت کشیده است. او درس خوانده و حالا بهعنوان دکتر این کشور در حال خدمت است. من معتقدم بهنام گزینهای است که میتواند واقعا به والیبال ایران کمک کند نه فقط برای ریاست بلکه برای پستهای دیگر هم میتواند مفید باشد.
به نظرت رئیس جدید باید به کدام بخش والیبال توجه ویژهتری داشته باشد؟
به نظرم اول از همه والیبال پایه باید جدی گرفته شود چون نسل والیبال ما در حال تغییر است و نیاز به بازیکنان جدید داریم. تیمملی بزرگسالان خداراشکر راه خود را پیدا کرده و طبق برنامهریزیای که داشتهایم جلو رفتیم و الان هم از نظر امکانات و برنامه مشکلی نداریم چون مسیرمان را پیدا کردیم، اما متاسفانه بقیه مسائل زیر سایه تیمملی گم شده است. الان چند سال است در لیگ والیبال واقعا بلبشو است.
از چه نظر بلبشو است؟
از بلبشو گذشته و خندهدار شده! امسال که دیگر نوبر شد؛ بازی هفته اول با ورامین، تا زمانی که داور بالا رفت و سوت زد نمیدانستیم باید بازی کنیم یا نه! در این حد بلبشو است، تیمی مثل ساری آمد، رفت، دوباره آمد یا گنبد هم همینطور رفت و دوباره آمد! مگر میشود چنین چیزی؟ در کدام لیگ معتبر دنیا این اتفاقات میافتد؟ متاسفانه اصلا به لیگمان توجه نمیشود. میگوییم لیگ حرفهای، اما هیچ چیزمان حرفهای نیست، نه زیرساختهای باشگاهها حرفهای است و نه ابزار مناسبی در اختیار آنهاست. فدراسیون برنامهریزی درستی ندارد. ما الان سه سال است که جشن قهرمانی در لیگ نداریم. بانک سرمایه قهرمان شده، اما جشنی برگزار نمیشود. چنین باشگاهی هزینه میکند که در نهایت تبلیغی برایش شود و بازدهی داشته باشد. سال گذشته گفتند بهخاطر ترافیک کاری نمیتوانیم جشن برگزار کنیم، خیلی دلیل خندهداری بود. مگر میشود چنین چیزی؟ بههرحال یکی از اصلیترین کارهایی که باید انجام شود سروسامان دادن به لیگ است. لیگ ما دارد به عقب برمیگردد. بازیکنان و مربیان بهخوبی این قضیه را حس میکنند و اوضاع لیگ متاسفانه خراب است.
غیر از این رفتن و آمدنها دیگر لیگ با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکند؟
واقعیت این است که برنامهریزی درستی برای لیگ نداریم و مشکلات آن زیاد است. مثلا هر شهری که میرویم، امنیت کامل برای ورود و خروج از سالنها نداریم، این کوچکترین چیزی است که باید برای تیمها فراهم شود. سالنها استاندارد نیست، نحوه برگزاری و مدیریت مسابقات درست نیست. شاید اینها را میگویم خیلیها ناراحت شوند ولی واقعیت این است که خیلی از ناظران با تیمهای میزبان راه میآیند. تیمها قرارداد میبندند، اما پول به بازیکنان نمیدهند؛ دست بازیکن به کجا بند است؟ الان فقط بانک سرمایه است که خوب پول میدهد، اما آنقدر انتقاد کردند که معلوم نیست سال بعد باشد یا نه؟ یکی نیست بگوید شما هم بروید پول بدهید و بازیکن بگیرید، بهجای اینکه قدردانی کنند فقط انتقاد میکنند! همین امسال چند بازیکن تیمملی تا دقیقه 90 بیتیم مانده بودند؟ من راحت به شما میگویم، 6 بازیکن ملیپوش، تیم نداشتند! حال اگر بانک سرمایه نبود چه اتفاقی میافتاد؟
این دلهره واقعا وجود دارد که اگر بانک سرمایه نباشد لیگ و وضعیت ملیپوشان چه میشود؟
اگر دلهره است، چرا پس خرابکاری میکنند؟ زیرآب تیم را میزنند، علیه باشگاه مصاحبه میکنند؛ این تیم سرمایه گذاری کرده و بازیکن جمع میکند، اشکالش کجاست؟ بقیه باشگاهها هم این کار را بکنند. سال 94 که بانک سرمایه آمد در تیم پیکان چه بازیکنانی بودند؟ فرهاد قائمی، مجتبی میرزاجانپور، امیر غفور، ورمیلیو، نیکولوف، سامان فائزی و سیامک مرندی را داشت، اما همه میگفتند بانک سرمایه تیم ستارهها، خب این درست نیست. اگر حرفم غیرمنطقی است بگویید غیرمنطقی است. کدام تیم ستارههایش بیشتر بود؟
تقریبا سال اول، قدرت دو تیم برابر بود؛ البته شاید قدرت بازیکنهای شما کمی بیشتر بود. حالا فکر میکنی چرا تا این اندازه به بانک سرمایه انتقاد میشود؟
به نظر من این فشارها بهناحق به تیم ما وارد شد و به نظرم این انتقادها یک نوع مریضی و خودخوری است. یک داستانی هست که خیلی به این روزهای ما شبیه است و آن هم اینکه همه در یک کشتی هستند و یکسری میگویند اینجا جای خودمان است و میخواهیم سوراخ کنیم، میگویند اگر این کار را انجام دهید همه با هم غرق میشویم، اما آنها میگویند نه، جای خودمان است و میخواهیم این کار را انجام دهیم، الان هم داستان خیلی از منتقدهای ما همین است.
پ
ارسال نظر